تغذیه دام و طیور
هوشنگ جعفری؛ پوریا دادور؛ صیفعلی ورمقانی
چکیده
این پژوهش بهمنظور بررسی اثر سطح علوفۀ کنگر فرنگی جیره بر عملکرد رشد، گوارشپذیری مواد مغذی و فراسنجههای خونی برههای نر پرواری انجام شد. از 24 رأس برۀ نر کردی (35/2 ± 18/30 کیلوگرم وزن زنده و سن 7 ماه) در قالب طرح کاملاً تصادفی استفاده شد. جیرههای آزمایشی شامل جیرۀ بدون کنگر فرنگی (شاهد)، جیرۀ حاوی 10 درصد کنگر فرنگی و جیرۀ حاوی 20 درصد ...
بیشتر
این پژوهش بهمنظور بررسی اثر سطح علوفۀ کنگر فرنگی جیره بر عملکرد رشد، گوارشپذیری مواد مغذی و فراسنجههای خونی برههای نر پرواری انجام شد. از 24 رأس برۀ نر کردی (35/2 ± 18/30 کیلوگرم وزن زنده و سن 7 ماه) در قالب طرح کاملاً تصادفی استفاده شد. جیرههای آزمایشی شامل جیرۀ بدون کنگر فرنگی (شاهد)، جیرۀ حاوی 10 درصد کنگر فرنگی و جیرۀ حاوی 20 درصد کنگر فرنگی بودند. دورۀ آزمایش 100 روز بود که 20 روز آن به دورۀ عادتپذیری و 80 روز باقیمانده به ثبت دادهها و جمعآوری نمونهها اختصاص داده شد. نتایج نشان داد که برههای تغذیه شده با جیرههای حاوی کنگر فرنگی نسبت به برههای تغذیه شده با جیرۀ شاهد دارای افزایش وزن روزانه و بازده استفاده از خوراک بیشتری بودند (05/0P<). با افزایش سطح کنگر فرنگی در جیره، گوارشپذیری مادۀ خشک (09/0P=)، مادۀ آلی (09/0P=) و پروتئین خام (10/0P=) بهطور خطی تمایل به افزایش نشان داد، در حالیکه گوارشپذیری الیاف نامحلول در شویندۀ خنثی تحت تأثیر سطح کنگر فرنگی در جیره قرار نگرفت. برههای تغذیه شده با جیرههای حاوی کنگر فرنگی در مقایسه با گروه شاهد دارای غلظت نیتروژن اورهای خون کمتری بودند (05/0P<)، در حالیکه غلظت گلوکز، پروتئین کل، آلبومین، گلوبولین، کلسترول و تریگلیسرید پلاسمای برهها توسط جیرههای آزمایشی تحت تأثیر قرار نگرفت. به طور کلی تغذیۀ علوفۀ کنگر فرنگی به برههای پرواری تا سطح 20 درصد کل جیرۀ کامل مخلوط اثر منفی بر مصرف خوراک و گوارشپذیری ظاهری مواد مغذی نداشت و باعث بهبود عملکرد رشد آنها شد.
تغذیه دام و طیور
مریم مریمی؛ فرشید فتاح نیا؛ پوریا دادور؛ سیدغلامرضا موسوی؛ هوشنگ جعفری
چکیده
این پژوهش باهدف بررسی اثر افزودن سطوح مختلف دانه جو آسیاب شده بر ترکیب شیمیایی، فراسنجههای تخمیری و مولفههای تولید گاز سیلاژ کنگرفرنگی در شرایط آزمایشگاهی انجام شد. بدین منظور، پس از خرد کردن علوفه کنگرفرنگی، دانه جو آسیاب شده در سطوح صفر، 5 و 10 درصد به علوفه کنگرفرنگی اضافه و به مدت 60 روز در قالب یک طرح کاملا تصادفی با 4 تکرار سیلو ...
بیشتر
این پژوهش باهدف بررسی اثر افزودن سطوح مختلف دانه جو آسیاب شده بر ترکیب شیمیایی، فراسنجههای تخمیری و مولفههای تولید گاز سیلاژ کنگرفرنگی در شرایط آزمایشگاهی انجام شد. بدین منظور، پس از خرد کردن علوفه کنگرفرنگی، دانه جو آسیاب شده در سطوح صفر، 5 و 10 درصد به علوفه کنگرفرنگی اضافه و به مدت 60 روز در قالب یک طرح کاملا تصادفی با 4 تکرار سیلو شد. علوفه ذرت نیز با همین شرایط ولی بدون افزودنی سیلو شد. ترکیب شیمیایی، فراسنجههای تولیدگاز، غلظت نیتروژن آمونیاکی،pH و ظرفیت بافری سیلاژها اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که با افزایش سطح دانه جو آسیاب شده ، ماده خشک و عصاره اتری سیلاژ کنگرفرنگی افزایش و مقدار پروتئین و الیاف نامحلول در شوینده خنثی و اسیدی آن کاهش یافت. سیلاژ ذرت کمترین میزان pH و بیشترین نمره فلیگ را در مقایسه با سایر سیلاژها داشت و با افزودن دانه جو آسیاب شده به سیلاژ کنگرفرنگی به طور معنیداری pH و غلظت نیتروژن آمونیاکی کاهش یافت. میزان پساب با افزایش دانه جو آسیاب شده به سیلاژ کنگرفرنگی بهطور معنیداری کاهش یافت. کربوهیدرات محلول در آب و ضریب تخمیر در سیلوی کنگرفرنگی بدون افزودنی دارای کمترین مقدار بود. در بین سیلاژهای کنگر فرنگی، سیلاژ دارای 10 درصد دانه جو آسیاب شده بیشترین حجم تولید گاز، پتانسیل تولید گاز، انرژی قابلمتابولیسم و کمترین عامل تفکیک را داشت. نتایج نشان داد که استفاده از دانه جو آسیاب شده تا سطح 10 درصد فراسنجههای تخمیر در سیلاژ کنگرفرنگی را بهبود می بخشد.
صیفعلی ورمقانی؛ محمد اکبری قرایی؛ حسین ابوالفتحی؛ علی خطیب جو؛ کامران طاهرپور؛ هوشنگ جعفری
چکیده
این تحقیقبهمنظور مقایسه وضعیت سیستم ایمنی، جمعیت میکروبی، فراسنجههایخونی و صفاتعملکرد پنج سویه تجاری جوجهگوشتی پرورشیمتداول در ایران انجام شد. بدین منظور، از گلههای مادرگوشتی با سن 31 تا 33 هفته سویههای تجاری جوجهگوشتی شامل آربور ایکرز، آرین، راس 308، کاب و هوبارد، تخممرغنطفهدار تهیه و تعداد 260 قطعه ...
بیشتر
این تحقیقبهمنظور مقایسه وضعیت سیستم ایمنی، جمعیت میکروبی، فراسنجههایخونی و صفاتعملکرد پنج سویه تجاری جوجهگوشتی پرورشیمتداول در ایران انجام شد. بدین منظور، از گلههای مادرگوشتی با سن 31 تا 33 هفته سویههای تجاری جوجهگوشتی شامل آربور ایکرز، آرین، راس 308، کاب و هوبارد، تخممرغنطفهدار تهیه و تعداد 260 قطعه جوجهگوشتی یکروزه در قالب طرح کاملاً تصادفی با پنجتیمار (سویهجوجهها)، چهار تکرار و 13 قطعه جوجه در هر تکرار در شرایط پرورشی یکسان، به مدت 49 روز پرورش دادهشدند. نتایجنشان داد که اختلاف میانگین وزنزنده، ضریبتبدیل غذایی و شاخصتولید در پایان دورهپرورش بین تیمارها معنیدار نبود. بیشترین مقدار مصرف خوراکمربوط به سویه راس و کمترین مقدار مربوط به سویه آرین بود (05/0p <). اختلاف میانگین تعداد کل گلبولهایسفید خون، لنفوسیت، هتروفیل، ائوزینوفیل، مونوسیت و نسبت هتروفیل به لنفوسیت در سنین 21 و 42 روزگی بین تیمار معنیدار نبود. تزریق سوسپانسیون گلبول قرمز خون گوسفند تأثیر معنیداری بر عیارپادتن تولیده شده نداشت. اثر سویه بر وزن نسبی اندامهای سیستمایمنی شامل طحال و بورسفابریسیوس در سنین 21 و 42 روزگی معنیدار نبود. فعالیت آنزیمآسپارتاتآمینوترانسفراز در بین سویههای مختلف، تفاوت معنیداری نشان نداد. تیمارهای مختلف آزمایشی تأثیر معنیداری بر جمعیت اشریشیاکلی و لاکتوباسیل تهی روده و ایلئوم و غلظت تریگلیسرید، لیپوپروتئینباچگالیبالا و لیپوپروتئینباچگالی پائین خون در پایان دوره آزمایش نداشتند. در مجموع، نتایج نشان داد کهدرشرایط پرورشی یکسان، شاخصهای تولیدی، سیستمایمنی و جمعیت میکروبی این سویهها تقریباً مشابه میباشد و واحدهای پرورش جوجه گوشتی بدون توجه به نوع سویه و بر اساس کیفیت جوجههای یک روزه، میتوانند هر یک از این سویهها را پرورش دهند
شریف خدامرادی؛ فرشید فتاح نیا؛ هوشنگ جعفری؛ گلناز تأسلی؛ یحیی محمدی
چکیده
در این آزمایش اثر تزریق ویتامین C و مس در گاوهای دوره انتقال بر ترکیب آغوز و متابولیتهای سرم گوسالههای تازه متولد شده مورد بررسی قرار گرفت. تعداد 20 رأس گاو شکم دوم و 20 رأس شکم سوم و بالاتر با میانگین وزن بدن به ترتیب 51 ± 2/603 و 53 ± 1/669 کیلوگرم انتخاب و بر اساس شکم زایش و وزن بدن به چهار گروه متعادل تقسیم شدند. تیمارهای آزمایشی شامل ...
بیشتر
در این آزمایش اثر تزریق ویتامین C و مس در گاوهای دوره انتقال بر ترکیب آغوز و متابولیتهای سرم گوسالههای تازه متولد شده مورد بررسی قرار گرفت. تعداد 20 رأس گاو شکم دوم و 20 رأس شکم سوم و بالاتر با میانگین وزن بدن به ترتیب 51 ± 2/603 و 53 ± 1/669 کیلوگرم انتخاب و بر اساس شکم زایش و وزن بدن به چهار گروه متعادل تقسیم شدند. تیمارهای آزمایشی شامل گروه شاهد (تزریق 7 میلیلیتر سرم فیزیولوژیک 9/0 درصد)، ویتامین C (تزریق 25 میلیگرم محلول ویتامین C به ازای هرکیلو وزن بدن)، مس (تزریق 75 میلیگرم مس در روز) و مس- ویتامین C (تزریق همزمان 25 میلیگرم ویتامین C به ازای هر کیلو وزن بدن و75 میلیگرم مس در روز) بودند. تزریقها در روزهای 40 و 20 قبل از زمان مورد انتظار زایش انجام شد. تزریق مس در مقایسه با عدم تزریق آن باعث افزایش تعداد گلبولهای قرمز و غلظت مس سرم گوسالهها شد (05/0 > P). درصد چربی، پروتئین، لاکتوز، مواد جامد بدون چربی و غلظت ایمیونوگلوبولین G در آغوز، وزن تولد گوساله، غلظت ویتامین C، آنزیم سوپراکسید دسموتاز، کلسیم، فسفر و متابولیتهای سرم گوسالهها تحت تأثیر تزریق همزمان ویتامین C و مس قرار نگرفت. تعداد نوتروفیلهای خون گوساله-های متولد شده از گاوهای دریافت کننده همزمان مس و ویتامین C در مقایسه با سایر گروهها تمایل به افزایش داشت (06/0 = P). بنابراین، تزریق همزمان ویتامین C و مس در گاوهای دوره انتقال با افزایش تعداد نوتروفیلها احتمالاً بهبود سیستم ایمنی گوسالهها را در پی خواهد داشت.
هوشنگ جعفری؛ فرشید فتاح نیا؛ علی خطیب جو؛ حسن فضائلی؛ گلناز تاسلی؛ صیفعلی ورمقانی
چکیده
هدف از این پژوهش بررسی اثر دو سطح میوه بلوط با و بدون پلیاتیلنگلیکول بر فراسنجههای تخمیر و جمعیت پروتوزوای شکمبه بزهای بومی در 60 روز آخر آبستنی بود. از 40 رأس بز آبستن (5/3 ± 8/41 کیلوگرم وزن زنده) در یک طرح بلوکهای کامل تصادفی در قالب آزمایش فاکتوریل 2×2 استفاده شد. میوه بلوط در دو سطح20 یا 40 درصد ماده خشک جیره با (20 گرم در روز به ...
بیشتر
هدف از این پژوهش بررسی اثر دو سطح میوه بلوط با و بدون پلیاتیلنگلیکول بر فراسنجههای تخمیر و جمعیت پروتوزوای شکمبه بزهای بومی در 60 روز آخر آبستنی بود. از 40 رأس بز آبستن (5/3 ± 8/41 کیلوگرم وزن زنده) در یک طرح بلوکهای کامل تصادفی در قالب آزمایش فاکتوریل 2×2 استفاده شد. میوه بلوط در دو سطح20 یا 40 درصد ماده خشک جیره با (20 گرم در روز به ازای هر رأس) و بدون پلیاتیلنگلیکول استفاده شد. علاوه براین، یک جیره بدون میوه بلوط و مکمل پلیاتیلنگلیکول به عنوان شاهد نیز در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد که غلظت نیتروژن آمونیاکی (01/0P<)، کل اسیدهای چرب فرار (05/0P<) و پروپیونات (01/0P<) مایع شکمبه بزهای دریافت کننده جیره شاهد بالاتر بود. تعداد پروتوزا با افزایش سطح میوه بلوط در جیره به صورت خطی کاهش یافت (05/0P<). افزودن پلیاتیلنگلیکول به جیرهها باعث افزایش نیتروژن آمونیاکی شکمبه (05/0P<)، کل اسیدهای چرب فرار (01/0P<) و غلظت پروپیونات (01/0P<) شد. جیره حاوی 40 درصد در مقایسه با 20 درصد میوه بلوط باعث کاهش تولید بالقوه گاز (01/0P<) و نیمه عمر تولید گاز (05/0P<) شد. به طور کلی نتایج این پژوهش نشان داد که تغذیه میوه بلوط مخصوصاً سطح بالای آن در بزهای آبستن بر فراسنجههای تخمیر شکمبه اثر منفی داشت و افزودن پلیاتیلنگلیکول به جیره تا حدودی این اثرات منفی تانن را کاهش داد.
صیفعلی ورمقانی؛ هوشنگ جعفری؛ قاسم مقصودی نژاد
چکیده
این تحقیق به منظور بررسی تأثیر گیاه دارویی جغجغه (Prosopis farcta) بر عملکرد رشد، خصوصیات لاشه و فراسنجههای بیوشیمیایی سرم خون جوجههای گوشتی اجراء شد. در این آزمایش، تعداد 288 قطعه جوجهگوشتی یکروزه مخلوط نر و ماده (سویه راس- 308) با 3 تیمار و 4 تکرار و 24 جوجه در هر تکرار در قالب طرح کاملاً تصادفی به مدت 49 روز مورد مطالعه قرار گرفتند. جیرههای ...
بیشتر
این تحقیق به منظور بررسی تأثیر گیاه دارویی جغجغه (Prosopis farcta) بر عملکرد رشد، خصوصیات لاشه و فراسنجههای بیوشیمیایی سرم خون جوجههای گوشتی اجراء شد. در این آزمایش، تعداد 288 قطعه جوجهگوشتی یکروزه مخلوط نر و ماده (سویه راس- 308) با 3 تیمار و 4 تکرار و 24 جوجه در هر تکرار در قالب طرح کاملاً تصادفی به مدت 49 روز مورد مطالعه قرار گرفتند. جیرههای غذایی شامل جیره پایه (جیره شاهد) و جیره پایه به علاوه 1 و 2 درصد پودر گیاه کامل جغجغه بودند. نتایج حاصل از این آزمایش نشان دهنده اختلاف معنیدار میانگین افزایش وزن روزانه و ضریب تبدیل خوراک میان تیمارهای آزمایشی بود، به طوری که جوجههای دریافت کننده جیره حاوی 2 درصد گیاه جغجغه در مقایسه با سایر تیمارها بیشترین ضریب تبدیل غذایی را در پایان دوره پرورش داشتند (01/0P<). با وجود این که میزان خوراک مصرفی روزانه تحت تأثیر استفاده از گیاه جغجغه قرار نگرفت اما درصد تلفات در گروههای حاوی گیاه جغجغه به طور معنیداری کمتر از گروه شاهد بود (05/0P<). همچنین، سطوح مختلف جغجغه سبب کاهش معنیدار مقادیر کلسترول کل و کلسترول LDL سرم خون جوجههای گوشتی شد(05/0P<). نتایج آزمایش حاضر نشان میداد که استفاده از پودر گیاه جغجغه در جیره غذایی جوجههای گوشتی در سطح 1 درصد نه تنها تأثیر سوئی بر عملکرد رشد ندارد، بلکه باعث کاهش کلسترول کل، کلسترول LDL و تلفات نیز میشود