سعید اسماعیل خانیان؛ خبات خیرآبادی
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر تنش گرمایی بر عملکرد تولیدی گاوهای شیرده گلة ایستگاه ملی تحقیق و توسعه گاو دومنظوره گاودشت (واقع در شهرستان بابُل) بود. بدین منظور از 3876 رکورد روز-آزمون مربوط به 154 رأس گاو هلشتاین که طی سالهای 1394 تا 1397 گردآوری شده بودند استفاده شد. با استفاده از دادههای هواشناسی نزدیکترین ایستگاه سینوپتیک، دو شاخص ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر تنش گرمایی بر عملکرد تولیدی گاوهای شیرده گلة ایستگاه ملی تحقیق و توسعه گاو دومنظوره گاودشت (واقع در شهرستان بابُل) بود. بدین منظور از 3876 رکورد روز-آزمون مربوط به 154 رأس گاو هلشتاین که طی سالهای 1394 تا 1397 گردآوری شده بودند استفاده شد. با استفاده از دادههای هواشناسی نزدیکترین ایستگاه سینوپتیک، دو شاخص اقلیمی با ضرایب متفاوتی از دما و رطوبت نسبی هوا محاسبه و مقایسه شدند. به دلیل امکان اثرگذاری بیشتر دورههای طولانیتر تنش گرمایی نسبت به دورههای کوتاهتر، میانگین دورههای 1، 2 و 3 روزه اطلاعات هواشناسی نیز محاسبه شدند. بهطورکلی بررسی تغییرات مقدار تولید شیر روزانه در پاسخ به شرایط اقلیمی، به روش رگرسیونی و با استفاده از یک مدل مختلط خطی تعمیمیافته انجام شد. نکویی برازشها با استفاده از آمارههای ضریب تبیین (R2) و میانگین مربعات خطای مدل (MSE) تعیین شد. بر اساس نتایج، شاخص با داشتن دما و رطوبت نسبی هوا بهعنوان بهترین معیار جهت بررسی شرایط اقلیمی منطقه موردمطالعه تعیین گردید. همچنین مشاهده شد که متوسط دما و رطوبت نسبی 2 روز قبل از رکوردگیری میتواند سهم بیشتری از تغییرات عملکرد تولیدی را نسبت به تنها روز رکوردگیری، 1 یا 3 روز قبل از آن توضیح دهد. نتایج این تحقیق نشان داد که آستانه شروع تنش گرمایی گاوهای هلشتاین ایستگاه تحقیقاتی گاودشت حدود 74 بوده و به ازای هر واحد افزایش شاخص از آستانه مذکور 21/0 کیلوگرم اُفت تولید آنها مورد انتظار خواهد بود.
خبات خیرآبادی؛ جمال فیاضی؛ هدایت اله روشنفکر؛ رستم عبداللهی ارپناهی
چکیده
افزایش تعداد نشانگرها (p) به تعداد مشاهدات (n)، نخستین چالش انتخاب ژنومی است (مزاحمت ابعاد؛ p >> n). لذا پژوهش حاضر با هدف امکان کاهش مزاحمت ابعاد، به بررسی تأثیر کاهش تعداد نشانگرها بر صحت پیشبینی ارزشهای اصلاحی ژنومیک روشهای پارامتری پرداخته است. بدین منظور، برای هر فرد ژنومی متشکل از 10000 نشانگر تکنوکلئوتیدی دو آللی (SNP) ...
بیشتر
افزایش تعداد نشانگرها (p) به تعداد مشاهدات (n)، نخستین چالش انتخاب ژنومی است (مزاحمت ابعاد؛ p >> n). لذا پژوهش حاضر با هدف امکان کاهش مزاحمت ابعاد، به بررسی تأثیر کاهش تعداد نشانگرها بر صحت پیشبینی ارزشهای اصلاحی ژنومیک روشهای پارامتری پرداخته است. بدین منظور، برای هر فرد ژنومی متشکل از 10000 نشانگر تکنوکلئوتیدی دو آللی (SNP) با فواصل یکسان روی 10 کروموزوم (هریک به طول 100 سانتیمورگان) شبیهسازی شد. در این پژوهش توزیعهای متفاوت تأثیرات ژنی (یکنواخت، نرمال یا گاما)، سطوح مختلف وراثتپذیری صفت (05/0، 25/0، 45/0 یا 65/0) و تعداد متفاوت جایگاههای ژنی (QTL؛ 100 یا 500) به عنوان فرضیات شبیهسازی در نظر گرفته شد. سپس در یک سناریوی انتخاب 10 یا 20 درصد نشانگرها بهطور تصادفی انتخاب شدند؛ بهطوریکه برای هر یک از جمعیتهای موجود سه ماتریس نشانگری با ابعاد مختلف (همة نشانگرها، 10 یا 20 درصد نشانگرها) تعریف گردید. مطابق یافتههای پژوهش حاضر، بهطورکلی صحت ارزشهای اصلاحی ژنومیک به ترتیب تحت اثر میزان وراثتپذیری صفت، فاصلة نسل از جمعیت مرجع، تراکم نشانگرها، توزیع و تعداد QTLها و مدل آماری قرار داشت (p < 0.001). بهطوریکه در هر سه توزیع آثار ژنی و با هر فُرم ساختار نشانگری (کاهش یا عدم کاهش تراکم نشانگرها) مشاهده شد که در نتیجة کاهش وراثتپذیری صفت و یا افزایش فاصله از جمعیت مرجع میزان صحت پیشبینیها به طور چشمگیری تقلیل یافت (p < 0.05). بررسی اثر کاهش تراکم نشانگرها بر صحت پیشبینی ژنومی صفات با معماری ژنتیکی متفاوت نشان داد که جز در مورد صفات با وراثتپذیری پائین (05/0) و تعداد زیاد QTL (500) با توزیع ژنی گاما، بهطورکلی کاهش تراکم نشانگری بهطور معنیداری منجر به اُفت صحت پیشبینیهای ژنومیک روشهای پارامتری خواهد شد (p < 0.05).
خبات خیرآبادی؛ یحیی محمدی
چکیده
به منظور توصیف تغییرات منحنی رشد گوسفند نژاد عربی، برخی مدلهای آماری (از قبیل وان برتالانفی، گومپرتز، برودی، لجستیک و ریچاردز) مقایسه شدند. بدین منظور از 7008 رکورد وزن بدن (از تولد تا سن 300 روزگی) که بهصورت روزانه از 1752 رأس طی سالهای 1374 تا 1388 جمعآوری شده بود استفاده گردید. نکویی برازش هر یک از این مدلها با استفاده از معیارهای ضریب ...
بیشتر
به منظور توصیف تغییرات منحنی رشد گوسفند نژاد عربی، برخی مدلهای آماری (از قبیل وان برتالانفی، گومپرتز، برودی، لجستیک و ریچاردز) مقایسه شدند. بدین منظور از 7008 رکورد وزن بدن (از تولد تا سن 300 روزگی) که بهصورت روزانه از 1752 رأس طی سالهای 1374 تا 1388 جمعآوری شده بود استفاده گردید. نکویی برازش هر یک از این مدلها با استفاده از معیارهای ضریب تبیین تصحیح شده، معیار اطلاعات آکایک، میانگین توان دوم خطا و انحراف از مشاهده تعیین گردید. نتایج حاصل از این بررسی نشان داد که مدل رشد برودی با داشتن بالاترین دقت (9778/0= R2Adj) و کمترین خطا (22/11=MSE و 000/0=Bias) بهتر از دیگر مدلهای آماری منحنی رشد همه فاکتورهای محیطی مؤثر بر وزن بدن گوسفند عربی را توصیف کرده و به دنبال آن به ترتیب مدلهای رشد وان برتالانفی، گومپرتز، ریچاردز و لجستیک قرار گرفتند. تابع برودی نشان داد که تفاوت منحنی رشد بین کلاسههای مختلف هریک از فاکتورهای محیطی جنس (نر یا ماده) و تیپ تولد (تکقلو یا دو قلو) در امتداد سن روند افزایشی دارد. بعد از انتخاب بهترین تابع توصیف، به عنوان هدف دوم پژوهش حاضر، پارامترهای رشد آن با استفاده از مدل مختلط غیرخطی (NLMIXED) نیز برآورد گردید. همه معیارهای ارزیابی مدل نشان دادند که سازگاری مدل مختلط برودی با دادهها بیشتر از مدل ثابت آن بوده و نرها نسبت به مادهها تنوع درونگروهی بیشتری (19/44 کیلوگرم در مقابل 22/27 کیلوگرم) دارند.