الیاس ابراهیمی خرم آبادی؛ محسن کاظمی؛ رضا توحیدی
چکیده
فناوری نانو بهعنوان یک راهکار نوین میتواند شرایط هضم و جذب در نشخوارکنندگان را، بهبود بخشد. از این رو، با بررسی تأثیر نانو ذرات بر شرایط تخمیر شکمبهای بهصورت فراتحلیل، میتوان به درک بهتری از نحوه کنترل تخمیر در محیط شکمبه دست یافت. پس از جستجو و انتخاب مقالات مناسب، دادههای مربوط به فراسنجههای تخمیر شکمبهای، استخراج ...
بیشتر
فناوری نانو بهعنوان یک راهکار نوین میتواند شرایط هضم و جذب در نشخوارکنندگان را، بهبود بخشد. از این رو، با بررسی تأثیر نانو ذرات بر شرایط تخمیر شکمبهای بهصورت فراتحلیل، میتوان به درک بهتری از نحوه کنترل تخمیر در محیط شکمبه دست یافت. پس از جستجو و انتخاب مقالات مناسب، دادههای مربوط به فراسنجههای تخمیر شکمبهای، استخراج گردید. بهمنظور انجام فراتحلیل از نرمافزار Comprehensive Meta-Analysis (CMA) نسخه 3 استفاده شد. از تفاوت میانگین استانداردشده و شاخص Hedges’s g برای محاسبه اندازه اثر استفاده شد. برای بررسی میزان سوگیری انتشار از نمودار قیفی و آزمونهای آماری استفاده گردید. اندازه اثر کلی بهدستآمده برای برخی از نانو ذرات بر حجم گاز، غلظت اسیدهای چرب فرار، غلظت نیتروژن آمونیاکی و قابلیت هضم ظاهری معنیدار بود. مقادیر I2 برای اندازه اثر نانو ذرات بر حجم گاز و غلظت کل اسیدهای چرب فرار، نشاندهنده وجود ناهمگنی متوسط و برای غلظت نیتروژن آمونیاکی و قابلیت هضم ظاهری، نشاندهنده وجود ناهمگنی بالا بود. استفاده از نانو ذرات میتواند بهدلیل داشتن تأثیرات مثبت بر رشد میکروبی، تحریک تجزیه الیاف، افزایش قابلیت هضم، افزایش غلظت کل اسیدهای چرب فرار، کاهش نسبت استات به پروپیونات و در نهایت کاهش تولید متان باعث بهبود فرآیند تخمیر شکمبهای شود.
محمد قادرزاده؛ زهره مزدوری؛ جبار جمالی؛ یحیی محمدی
چکیده
عملکرد شکمبه در تغذیه با علوفه و غلات با هم متفاوت میباشد. همچنین حیوانات تغذیه شده با غلات نسبت به حیوانات تغذیه شده با علوفه بیشتر در معرض خطر احتمال ابتلا به ناهنجاریهای متابولیک و بیماریهای عفونی هستند. در این مطالعه به منظور درک بهتر شبکه تنظیمی درگیر در طحال و شکمبه گاوهای تحت تأثیر دو جیره غذایی متفاوت علوفه و غلات، در ابتدا ...
بیشتر
عملکرد شکمبه در تغذیه با علوفه و غلات با هم متفاوت میباشد. همچنین حیوانات تغذیه شده با غلات نسبت به حیوانات تغذیه شده با علوفه بیشتر در معرض خطر احتمال ابتلا به ناهنجاریهای متابولیک و بیماریهای عفونی هستند. در این مطالعه به منظور درک بهتر شبکه تنظیمی درگیر در طحال و شکمبه گاوهای تحت تأثیر دو جیره غذایی متفاوت علوفه و غلات، در ابتدا ژنهای با بیان متفاوت با استفاده از تجزیه و تحلیل دادههای RNA-seq شناسایی شدند. آنالیز پروموتر با استفاده با پایگاه بیوانفورماتیکی Genomatix انجام شد. افزون بر این، برای ترسیم شبکههای ژنی مرتبط با فاکتورهای رونویسی شناسایی شده در شکمبه و طحال از نرم افزار Cytoscape استفاده شد. در ادامه، نتایج تجزیه و تحلیل پروموتری منجر به شناسایی 31 فاکتور رونویسی جدید احتمالی در مراحل تنظیمی عملکرد شکمبه و 10 فاکتور رونویسی در طحال در گاوهای تغذیه شده با علوفه و غلات گردید. بر اساس نتایج آمده، هم در شکمبه و هم در طحال 10 ژن شناسایی شدند که بیشترین میزان بیان را دارا بودند. با توجه به تجزیه و تحلیل نتایج در پایگاه اطلاعاتی DAVID، فرایندهای: کاهش اکسیداسیون، تنظیم تکثیر سلولی، انتقال یون، توسعه اپیدیدیم و توسعه اکتودرم، معنی دار ارزیابی شدند. بطور کلی نتایج بدست آمده از این مطالعه بینش ارزشمندی جهت درک مکانسیمهای مولکولی طحال و شکمبه تحت تأثیر دو رژیم غذایی متفاوت علوفه و غلات فراهم میکند.
نرجس رفیعی پور احمدی؛ امید دیانی؛ رضا طهماسبی؛ محمد مهدی شریفی حسینی؛ زهره حاج علیزاده
چکیده
هدف از این مطالعه بررسی ترکیب شیمیایی علف خشک کنگر وحشی و تاثیر جایگزینی آن با علف خشک یونجه و کاه گندم بر قابلیت هضم مواد مغذی، سنتز پروتئین میکروبی، فراسنجههای شکمبه و خون بود. در این آزمایش از 4 راس گوسفند نر کرمانی با میانگین وزنی 5/2±55 کیلوگرم در قالب طرح مربع لاتین در چهار دوره 21 روزه استفاده شد. جیرهها شامل: 1) جیره شاهد (بدون ...
بیشتر
هدف از این مطالعه بررسی ترکیب شیمیایی علف خشک کنگر وحشی و تاثیر جایگزینی آن با علف خشک یونجه و کاه گندم بر قابلیت هضم مواد مغذی، سنتز پروتئین میکروبی، فراسنجههای شکمبه و خون بود. در این آزمایش از 4 راس گوسفند نر کرمانی با میانگین وزنی 5/2±55 کیلوگرم در قالب طرح مربع لاتین در چهار دوره 21 روزه استفاده شد. جیرهها شامل: 1) جیره شاهد (بدون علف خشک کنگر وحشی)، 2) جیره دارای 10 درصد علف خشک کنگر وحشی، 3) جیره دارای 20 درصد علف خشک کنگر وحشی و 4) جیره دارای 30 درصد علف خشک کنگر وحشی بود. ماده آلی، چربی خام و الیاف نامحلول در شوینده خنثی علف خشک کنگر وحشی از یونجه خشک بالاتر، و پروتئین خام و الیاف نامحلول در شوینده اسیدی علف خشک کنگر وحشی کمتر از یونجه خشک بود (05/0>p). نیتروژن مصرفی، دفعی و درصد نیتروژن ابقاء شده، نیتروژن آمونیاکی و pH مایع شکمبه تغییری نکرد. کمترین تعداد پروتوزآ و گونههای آن با مصرف جیره دارای 30 درصد علف خشک کنگر وحشی بهدست آمد (05/0>p). غلظت گلوکز خون در گوسفندان تغذیه شده با جیره دارای 20 درصد علف خشک کنگر وحشی حداکثر بود (05/0>p). براساس نتایج این پژوهش، ترکیب شیمیایی علف کنگر وحشی و مقایسه آن با علوفههایی نظیر کاه و یونجه، نشان میدهد که این گیاه از نظر مواد مغذی بهخصوص انرژی قابل متابولیسم و مواد فیبری در سطح مناسبی بوده و به نظر میرسد میتوان از آن بهعنوان بخشی از علوفه در جیره گوسفندان بدون ایجاد مشکل در دامها استفاده کرد.
صابر جلوخانی نیارکی؛ مجتبی طهمورث پور؛ زرین مینوچهر؛ احسان معتمدیان؛ محمدرضا نصیری
چکیده
استرپتوکوکوس بویس یکی از باکتری های مصرف کننده نشاسته و تولیدکننده اسید لاکتیک در شکمبه است. با توجه به نقش استرپتوکوکوس بویس در تولید اسید لاکتیک، اطلاعات زیستی وسیعی از این گونه منتشر شده است. اما تا به حال، خصوصیات و توانمندی های متابولیکی این باکتری در سطح یک سیستم تجزیه و تحلیل نشده است. در پژوهش حاضر، مدل متابولیکی مبتنی بر ژنوم ...
بیشتر
استرپتوکوکوس بویس یکی از باکتری های مصرف کننده نشاسته و تولیدکننده اسید لاکتیک در شکمبه است. با توجه به نقش استرپتوکوکوس بویس در تولید اسید لاکتیک، اطلاعات زیستی وسیعی از این گونه منتشر شده است. اما تا به حال، خصوصیات و توانمندی های متابولیکی این باکتری در سطح یک سیستم تجزیه و تحلیل نشده است. در پژوهش حاضر، مدل متابولیکی مبتنی بر ژنوم باکتری استرپتوکوکوس بویس (iStr472) برای اولین بار بر اساس اطلاعات ژنومی بدست آمده از سویه استرپتوکوکوس بویس B315 ساخته شد. مدل iStr472 با اهداف مختلف نظیر استواری، توپولوژی و توانایی های مدل در مصرف سوبستراهای دیگر آنالیز گردید. مدل بازسازی شده تعداد 694 واکنش، 626 متابولیت و 472 ژن را شامل گردید. بیشترین واکنش ها در مسیر متابولیکی نوکلئوتیدها قرار داشتند. ژن های متابولیکی مدل 6/27 درصد از کل ژن های رمزگذارنده را شامل شد. مقایسه دو مدل (iStr472 و ModelSEED) نشان داد که مدل iStr472 از دقت و صحت بالاتری نسبت به مدل دیگر برخوردار است. شانزده متابولیت با درجه اتصال بالا در مدل شناسایی گردید. حذف واکنش ها نشان داد که مدل 126 واکنش حیاتی برای رشد را شامل می شود. بر اساس پیش بینی مدل، تولید زیست توده استرپتوکوکوس بویس تحت تأثیر لاکتات تولیدی قرار می گیرد. مدل همچنین قادر است از فروکتوز به عنوان منبع کربنی استفاده کند. روی هم رفته، از پیش بینی های مدل iStr472 می توان به عنوان ابزاری برای درک بهتر متابولیسم و همچنین مهندسی متابولیک استرپتوکوکوس بویس به منظور تولید لاکتات کمتر در محیط شکمبه بهره برد.