تغذیه دام و طیور
سارا سعیدی گراغانی؛ مسلم باشتنی؛ پیروز شاکری؛ حسین نعیمی پور یونسی
چکیده
این مطالعه بهمنظور بررسی تأثیر سطوح مختلف یک نوع بیوچار معدنی بدست آمده از معدن کوهبنان کرمان بر عملکرد، قابلیت هضم، فراسنجههای خونی و تخمیر شکمبهای گوسالههای شیرخوار هلشتاین در یک گاوداری صنعتی انجام شد. بدین منظور از 35 رأس گوساله شیرخوار هلشتاین با میانگین وزنی87/4 ± 88/48 در قالب طرح کاملاً تصادفی ...
بیشتر
این مطالعه بهمنظور بررسی تأثیر سطوح مختلف یک نوع بیوچار معدنی بدست آمده از معدن کوهبنان کرمان بر عملکرد، قابلیت هضم، فراسنجههای خونی و تخمیر شکمبهای گوسالههای شیرخوار هلشتاین در یک گاوداری صنعتی انجام شد. بدین منظور از 35 رأس گوساله شیرخوار هلشتاین با میانگین وزنی87/4 ± 88/48 در قالب طرح کاملاً تصادفی در پنج تیمار و هفت تکرار استفاده شد. جیرههای آزمایشی شامل: 1) شیر و خوراک آغازین (جیره پایه)، 2) جیره پایه بههمراه 10 گرم بیوچار معدنی مخلوط شده در خوراک آغازین، 3) جیره پایه بههمراه 10 گرم بیوچار معدنی حل شده در شیر، 4) جیره پایه بههمراه 20 گرم بیوچار معدنی مخلوط شده در خوراک آغازین، 5) جیره پایه بههمراه 20 گرم بیوچار معدنی حل شده در شیر بود. مصرف 20 گرم از بیوچار در خوراک آغازین باعث افزایش وزن روزانه و بهبود میانگین ضریب تبدیل غذایی شد (05/0 >P). بالاترین مقدار گلوکز و آلبومین خون مربوط به گوسالههای تغذیه شده با 20 گرم بیوچار در خوراک آغازین بود (05/0 >P). بیشترین قابلیت هضم ظاهری مواد مغذی را گوسالههای مصرف کننده 10 و 20 گرم بیوچار در خوراک آغازین داشتند (05/0 >P). گوسالههای تغذیه شده با 20 گرم بیوچار در خوراک آغازین pH مایع شکمبه بالاتری نسبت به سایر گوسالهها داشتند (05/0 >P). بنابراین، افزودن 20 گرم بیوچار معدنی به خوراک آغازین گوسالههای شیرخوار هلشتاین به-دلیل اثرات مثبت آن بر عملکرد، قابلیت هضم، فراسنجههای خونی و تخمیری شکمبه، توصیه میگردد.
تغذیه دام و طیور
پیروز شاکری؛ حمید نجفی نژاد؛ علیرضا آقاشاهی؛ امیرعلی شاکری
چکیده
این آزمایش با هدف بررسی امکان تهیه سیلاژ از علوفه کینوآ (Chenopodium quinoa willd.) و تعیین ارزش غذایی و ویژگیهای سیلاژ در قالب یک طرح آماری کاملاً تصادفی با سه ژنوتیپ سجاما، تیتیکاکا و 12Q انجام شد. گیاه کامل در زمان خمیریشدن دانهها برداشت و پس از خردکردن در سیلوهای آزمایشگاهی با چهار تکرار سیلو شدند. پس از 60 روز سیلوها باز شدند و شاخصهای ...
بیشتر
این آزمایش با هدف بررسی امکان تهیه سیلاژ از علوفه کینوآ (Chenopodium quinoa willd.) و تعیین ارزش غذایی و ویژگیهای سیلاژ در قالب یک طرح آماری کاملاً تصادفی با سه ژنوتیپ سجاما، تیتیکاکا و 12Q انجام شد. گیاه کامل در زمان خمیریشدن دانهها برداشت و پس از خردکردن در سیلوهای آزمایشگاهی با چهار تکرار سیلو شدند. پس از 60 روز سیلوها باز شدند و شاخصهای ظاهری آنها مورد بررسی قرار گرفت. از سیلاژها نمونهبرداری شد و از نمونهها برای تعیین غلظت ترکیبات شیمیایی و ویژگیهایی سیلویی استفاده گردید. نتایج نشان داد که طول دوره کاشت تا خمیریشدن دانهها در هر سه ژنوتیپ در شرایط اقلیمی کرمان 60 روز بود. در سیلاژ ژنوتیپهای سجاما، تیتیکاکا و 12Q بهترتیب میزان ماده خشک 36/20، 99/22 و 21/22 درصد، غلظت پروتئین خام 50/13، 21/14 و 31/14 درصدبود. در ارزیابی ظاهری سیلاژها امتیاز کلی 75/16، 50/17 و 13/18 از امتیاز 20 بهترتیب برای ژنوتیپهای سجاما، تیتیکاکا و 12Q تعیین شد. سیلاژ علوفه کینوآ ظرفیت بافری بالایی داشت. از تخمیر سیلاژ علوفه ژنوتیپهای سجاما، تیتیکاکا و 12Q بهترتیب پتانسیل تولید گاز 31/41، 98/46 و 92/44 میلیلیتر به ازای هر 200 میلیگرم نمونه برآورد گردید. بهطور کلی نتایج نشان داد که سیلاژ علوفه کینوآ از ارزش غذایی مناسبی برخوردار است و میتواند در تغذیه نشخوارکنندگان جایگزین مناسبی باشد، اما از نظر ترکیب شیمیایی و همچنین ویژگیهایی سیلویی بین ژنوتیپهای مختلف تفاوتهای زیادی وجود دارد و برخی از ژنوتیپها از پتانسیل مناسبی برای سیلوشدن (سجاما) برخوردار نیستند و لازم است برای انتخاب ژنوتیپهای مناسب مطالعات بیشتری انجام شود.
رسول لقمانپور زرینی؛ حسن نبی پور افروزی؛ پیروز شاکری
چکیده
صنعت مرغداری به لحاظ تأمین بخش عمدهای از نیازهای غذایی و پروتئینی کشور از اهمیت قابل توجهی برخوردار است. در این تحقیق به بررسی مدلسازی مصرف انرژی تولید مرغ گوشتی پرداخته شده است. به این منظور اطلاعات مورد بررسی از 45 تولیدکننده مرغ گوشتی به طور تصادفی در استان مازندران جمعآوری گردید. ابتدا میزان انرژی مصرفی و شاخصهای انرژی محاسبه ...
بیشتر
صنعت مرغداری به لحاظ تأمین بخش عمدهای از نیازهای غذایی و پروتئینی کشور از اهمیت قابل توجهی برخوردار است. در این تحقیق به بررسی مدلسازی مصرف انرژی تولید مرغ گوشتی پرداخته شده است. به این منظور اطلاعات مورد بررسی از 45 تولیدکننده مرغ گوشتی به طور تصادفی در استان مازندران جمعآوری گردید. ابتدا میزان انرژی مصرفی و شاخصهای انرژی محاسبه و سپس با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی به مدلسازی انرژی ستانده به عنوان عملکرد پرداخته شده است. نتایج نشان داد که میزان کل انرژی نهاده و ستانده در تولید مرغ گوشتی به ترتیب در حدود 79/153 و 45/27 گیگاژول به ازای 1000 قطعه مرغ میباشد. نهاده سوخت با میزان 48/61 درصد بیشترین سهم مصرف انرژی در بین نهادههای تولید مرغ گوشتی را دارد و شاخص نسبت انرژی در تولید این محصول 18/0 محاسبه شد. نتایج این مطالعه نشان داد مدل ساخته شده با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی با ضریب تشخیص 99/0 و با ساختار 1-12-5 دارای بیشترین دقت و بهترین عملکرد میباشد. بنابراین، این مدل به عنوان بهترین روش برای برآورد انرژی ستانده بر اساس انرژیهای ورودی در منطقه مورد مطالعه پیشنهاد میگردد. در ارزیابی تاثیرپذیری خروجی از نهادههای ورودی، سوخت فسیلی بالاترین حساسیت را در بین نهادههای تولیدی از خود نشان داد که لزوم بازنگری در منابع انرژی را بیش از پیش آشکار میسازد.
اعظم میرحیدری؛ نورمحمد تربتی نژاد؛ پیروز شاکری
چکیده
این تحقیق بهمنظور بررسی اثر سطوح مختلف بیوچار حاصل از محصول فرعی پسته بر میزان تولید گاز، قابلیت هضم، تولید متان، آمونیاک و اسیدهای چرب فرار بهروش آزمایشگاهی انجام شد. آزمایش در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تیمار و سه تکرار اجرا گردید. سطوح صفر، 5/0، 1 و 5/1 درصد بیوچار محصول فرعی پسته در جیره غذایی برههای پرواری حاوی 40 درصد علوفه ...
بیشتر
این تحقیق بهمنظور بررسی اثر سطوح مختلف بیوچار حاصل از محصول فرعی پسته بر میزان تولید گاز، قابلیت هضم، تولید متان، آمونیاک و اسیدهای چرب فرار بهروش آزمایشگاهی انجام شد. آزمایش در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تیمار و سه تکرار اجرا گردید. سطوح صفر، 5/0، 1 و 5/1 درصد بیوچار محصول فرعی پسته در جیره غذایی برههای پرواری حاوی 40 درصد علوفه و 60 درصد کنسانتره استفاده شد. انکوباسیون با استفاده از مایع شکمبه چهار رأس گوسفند کرمانی فیستوله شده انجام شد. افزودن بیوچار به جیرههای آزمایشی اثر معنیداری بر تولید گاز در زمان 24 و 96 ساعت انکوباسیون، فراسنجههای تولید گاز، جمعیت پروتوزوآ و اسیدهای چرب فرار نداشت. استفاده از بیوچار محصول فرعی پسته سبب افزایش pH نسبت به جیره شاهد شد (01/0p <). غلظت نیتروژن آمونیاکی (05/0p <) و مقدار و درصد متان (01/0p <) با افزودن سطوح 1 و 5/1 درصد بیوچار محصول فرعی پسته به جیره پایه در مقایسه با شاهد کاهش یافت. بهطور کلی نتایج این تحقیق نشان داد که استفاده از بیوچار محصول فرعی پسته میتواند باعث کاهش تولید متان و آمونیاک و بهبود بازده تخمیر شکمبه شود.
مهسا هدایتی سیچانی؛ امیر داور فروزنده؛ پیروز شاکری
چکیده
این تحقیق با هدف بررسی تأثیر سطوح مختلف یک بیوچار معدنی بر عملکرد، قابلیت هضم مواد مغذی جیره و فراسنجههای خونی گوسالههای هلشتاین انجام شد. برای این منظور از 27 رأس گوسالهی ماده هلشتاین از شیر گرفته شده با میانگین وزن اولیه 45/9±663/67 کیلوگرم در قالب یک طرح کاملاً تصادفی با 3 تیمار و 9 تکرار به مدت 49 روز استفاده شد. تیمارهای آزمایشی ...
بیشتر
این تحقیق با هدف بررسی تأثیر سطوح مختلف یک بیوچار معدنی بر عملکرد، قابلیت هضم مواد مغذی جیره و فراسنجههای خونی گوسالههای هلشتاین انجام شد. برای این منظور از 27 رأس گوسالهی ماده هلشتاین از شیر گرفته شده با میانگین وزن اولیه 45/9±663/67 کیلوگرم در قالب یک طرح کاملاً تصادفی با 3 تیمار و 9 تکرار به مدت 49 روز استفاده شد. تیمارهای آزمایشی حاوی 83/32 درصد علوفه و 17/67 درصد کنسانتره بودند و کنسانتره مورد استفاده در جیره 1 (شاهد)، 2 و 3 بهترتیب حاوی صفر، 35/0 و 70/0 درصد بیوچار معدنی بود. مصرف خوراک روزانه و افزایش وزن در پایان هر هفته از آزمایش اندازهگیری شد. غلظت برخی از فراسنجههای خون در روز 48 آزمایش تعیین شد. نتایج نشان داد که کل افزایش وزن گوسالهها در دوره آزمایش، وزن بدن گوسالهها در پایان آزمایش و افزایش وزن روزانه گوسالهها در طول دوره آزمایش تحت جیرهها قرار نگرفت. میانگین مصرف خوراک روزانه گوسالهها در کل دوره در گروههای آزمایشی یکسان بود (37/0=P). قابلیت هضم ماده آلی، پروتئین خام و الیاف نامحلول در شوینده خنثی (NDF) در جیرههای حاوی بیوچار در مقایسه با جیره شاهد بیشتر بود (01/0>P). همچنین افزودن بیوچار به جیره گوسالهها تأثیری بر غلظت نیتروژن اورهای، پروتئین کل، تری گلیسیرید و لیپوپروتئینهای با چگالی کم در خون نداشت. بهطور کلی نتایج این تحقیق نشان داد که استفاده از بیوچار معدنی مذکور در جیره گوسالهها سبب بهبود بازده تبدیل خوراک، افزایش قابلیت هضم و کاهش کلسترول خون گوسالهها گردید.
اعظم میرحیدری؛ نورمحمد تربتی نژاد؛ سعید حسنی؛ پیروز شاکری
چکیده
بیوچار یک ماده غنی از کربن است که از سوختن مواد آلی در حضور کم و یا عدم حضور اکسیژن تولید میشود و دارای ساختار متخلخل و نواحی سطحی زیاد برای اتصال میکروبها میباشد. این آزمایش به منظور بررسی تاثیر استفاده از جیره حاوی یک درصد بیوچار محصول فرعی پسته بر عملکرد، تولید پروتئین میکروبی و برخی از فراسنجههای تخمیری شکمبه و خون در برههای ...
بیشتر
بیوچار یک ماده غنی از کربن است که از سوختن مواد آلی در حضور کم و یا عدم حضور اکسیژن تولید میشود و دارای ساختار متخلخل و نواحی سطحی زیاد برای اتصال میکروبها میباشد. این آزمایش به منظور بررسی تاثیر استفاده از جیره حاوی یک درصد بیوچار محصول فرعی پسته بر عملکرد، تولید پروتئین میکروبی و برخی از فراسنجههای تخمیری شکمبه و خون در برههای نر پرواری نژاد کرمانی انجام شد. به این منظور 12 راس بره نر با میانگین وزن اولیه 37/1±70/21 کیلوگرم به دو گروه شش راسی با میانگین وزن یکسان تقسیم شدند. برهها در قالب یک طرح کاملاً تصادفی بهمدت 91 روز با جیرههای آزمایشی شامل سطوح صفر و یک درصد بیوچار محصول فرعی پسته تغذیه شدند. خوراک مصرفی روزانه و افزایش وزن هر دو هفته یکبار اندازهگیری شد. نتایج نشان داد خوراک مصرفی تحت تاثیر جیرههای آزمایشی قرار نگرفت، اما جیره حاوی بیوچار محصول فرعی پسته سبب افزایش وزن روزانه، بهبود راندمان تبدیل خوراک و افزایش تولید پروتئین میکروبی برهها گردید (05/0p<). تفاوتی در pH شکمبه برهها با جیرههای آزمایشی مشاهده نشد، در حالی که نیتروژن آمونیاکی در شکمبه برههای با جیره حاوی بیوچار بیشتر بود (03/0=p). تفاوتی در غلظت آنزیمهای کبدی و تریگلیسرید خون برهها در گروههای آزمایشی مشاهده نشد، هرچند در برههای با جیره حاوی بیوچار غلظت گلوکز، نیتروژن اورهای و پروتئین کل خون بیشتر بود (01/0p<). نتایج این تحقیق نشان داد که استفاده از بیوچار محصول فرعی پسته در جیره برههای پرواری سبب افزایش سرعت رشد و بهبود راندمان تبدیل خوراک میگردد.
محمد رضا اسعدی؛ امیر داور فروزنده؛ پیروز شاکری
چکیده
این آزمایش به منظور بررسی تاثیر استفاده از علوفه یونجه، بیکربنات سدیم و استفاده توام آنها در جیره آغازین گوسالههای شیرخوار بر عملکرد رشد، برخی از متابولیتهای خون، قابلیت هضم جیره، امتیاز مدفوع و اندازههای بدنی گوسالهها انجام شد. به این منظور 40 رأس گوساله هلشتاین با میانگین وزن 2/2±6/42 کیلوگرم در قالب یک طرح کاملاً تصادفی ...
بیشتر
این آزمایش به منظور بررسی تاثیر استفاده از علوفه یونجه، بیکربنات سدیم و استفاده توام آنها در جیره آغازین گوسالههای شیرخوار بر عملکرد رشد، برخی از متابولیتهای خون، قابلیت هضم جیره، امتیاز مدفوع و اندازههای بدنی گوسالهها انجام شد. به این منظور 40 رأس گوساله هلشتاین با میانگین وزن 2/2±6/42 کیلوگرم در قالب یک طرح کاملاً تصادفی با 4 تیمار و 10 تکرار استفاده شد. گوسالهها پس از وزنکشی در 10 روزگی به مدت 60 روز بهطور تصادفی با یکی از 4 جیره آزمایشی شامل: 1) جیره آغازین (شاهد) 2) جیره آغازین+15درصد یونجه 3) جیره آغازین+1درصد بیکربنات سدیم 4) جیره آغازین+15درصد یونجه+1درصد بیکربنات سدیم تغذیه شدند. نتایج نشان داد که افزایش وزن روزانه و وزن نهایی گوسالهها با جیره حاوی یونجه + بیکربنات سدیم کمتر از سایر گروهها بود (02/0>P)، باوجودیکه مصرف خوراک آغازین روزانه جیرههای آزمایشی یکسان بود. کمترین راندمان تبدیل خوراک با جیره حاوی یونجه بود که با جیره حاوی یونجه + بیکربنات سدیم تفاوت معنیداری داشت (05/0>P). امتیاز مدفوع، متابولیتهای خون در روزهای 35 و 65 آزمایش، اندازههای بدن در روزهای 10 و 65 آزمایش تحت تاثیر جیرههای آزمایشی قرار نگرفت. قابلیت هضم ماده خشک در جیرههای حاوی یونجه کمتر از جیره شاهد بود (02/0=P)، در حالی که قابلیت هضم ماده آلی، پروتئین خام و دیواره سلولی تحت تاثیر جیرههای آزمایشی قرار نگرفت. بر اساس نتایج این آزمایش استفاده از یونجه در سطح 15 درصد میتواند در بهبود راندمان تبدیل خوراک موثر باشد، اما بیکربنات سدیم بهمیزان یک درصد تاثیر مطلوبی بر هیچیک از فراسنجههای عملکردی نداشت.
پیروز شاکری؛ مرتضی حسینی غفاری؛ حسن فضائلی
چکیده
این مقاله با هدف گردآوری و جمعبندی نتایج مطالعات انجام شده در رابطه با تاثیر مصرف محصول فرعی پسته در جیره بر تخمیرات شکمبهای، سنتز پروتئین میکروبی، کنترل متان و جنبههای مختلف فیزیولوژیک نشخوارکنندگان تهیه شده است. نتایج نشان میدهد که در بیشتر آزمایشات غلظت نیتروژن آمونیاکی شکمبه با استفاده از محصول فرعی پسته در جیره کاهش ...
بیشتر
این مقاله با هدف گردآوری و جمعبندی نتایج مطالعات انجام شده در رابطه با تاثیر مصرف محصول فرعی پسته در جیره بر تخمیرات شکمبهای، سنتز پروتئین میکروبی، کنترل متان و جنبههای مختلف فیزیولوژیک نشخوارکنندگان تهیه شده است. نتایج نشان میدهد که در بیشتر آزمایشات غلظت نیتروژن آمونیاکی شکمبه با استفاده از محصول فرعی پسته در جیره کاهش یافته است، هرچند با جیرههای حاوی محصول فرعی پسته سنتز پروتئین میکروبی نسبت به گروههای شاهد کمتر بوده است. با افزایش نسبت محصول فرعی پسته در جیرههای آزمایشی، غلظت کل اسیدهای چرب فرار کاهش یافته است، که در برخی از آزمایشات با کاهش جمعیت کل باکتریهای شکمبه نیز همراه بوده است. نتایج برخی از مطالعات نشان میدهد که استفاده از محصول فرعی پسته میتواند راهکاری مفید برای افزایش CLA در شیر بزهای سانن باشد. همچنین استفاده از این محصول در کاهش تولید متان موثر بوده است. بهطور کلی، استفاده از سطوح مختلف محصول فرعی پسته در جیره دامهای مختلف نشان داده است که تاثیر نامطلوبی بر متابولیتهای خونی، فراسنجههای هماتولوژی، فعالیت کلیهها و کبد نداشته است.
پیروز شاکری؛ مرتضی حسینی غفاری؛ حسن فضائلی
چکیده
محصول فرعی پسته از مهمترین محصولات فرعی کشور است. این محصول شامل پوست نرم رویی، دُم خوشهها، برگها، سرشاخهها و مقداری پستههای پوک و نیمه مغز است. مطالعاتی برای فرآوری، نگهداری و استفاده در تغذیه دامها انجام شده است، با اینحال هنوز زمینه مناسبی برای ورود کامل محصول به خوراک دام میسر نشده است. این مقاله باهدف جمعبندی نتایج ...
بیشتر
محصول فرعی پسته از مهمترین محصولات فرعی کشور است. این محصول شامل پوست نرم رویی، دُم خوشهها، برگها، سرشاخهها و مقداری پستههای پوک و نیمه مغز است. مطالعاتی برای فرآوری، نگهداری و استفاده در تغذیه دامها انجام شده است، با اینحال هنوز زمینه مناسبی برای ورود کامل محصول به خوراک دام میسر نشده است. این مقاله باهدف جمعبندی نتایج حاصل از مطالعات برای عملآوری، نگهداری، ترکیبات شیمیایی، تعیین سطوح مناسب مصرف در دامهای مختلف و بررسی تاثیر آن بر عملکرد رشد و قابلیت هضم تهیه شده است. تولید این محصول نسبت به پسته خشک حدود 6/1 برابر میباشد. خشک کردن محصول در برابرآفتاب مشروط به پهن شدن در لایههای 5 سانتیمتری و زیر و رو کردن مرتب میتواند روش مناسبی برای نگهداری باشد. خشک کردن با دستگاه در صورتی که رطوبت به خوبی خارج شود و محصول تحت آسیب حرارتی قرار نگیرد، توصیه شده است. سیلوکردن بدون افزودنی روش مناسبی برای نگهداری محصول میباشد، ضمن اینکه افزودن 5/1 درصد ملاس و حداکثر 5/0 درصد اوره در افزایش کیفیت آن موثر است. میانگین ماده خشک، ماده آلی، پروتئین خام، دیواره سلولی، دیواره سلولی بدون همیسلولز، ترکیبات فنلی و کل تانن در محصول خشک بهترتیب 91/93، 84/83، 81/11، 27/30، 12/22، 38/10 و 16/6 درصد تعیین شد. میانگین قابلیت هضم ماده خشک این محصول بین 50/56-00/52 درصد تعیین گردید. نتایج مطالعات نشان میدهد که میتوان از آن بهعنوان بخشی از جیره گاوهای شیری تا 10 درصد، گاوهای گوشتی تا 12 درصد و گوسفند و بز تا 25 درصد ماده خشک جیره استفاده نمود.
پیروز شاکری؛ علیرضا آقاشاهی؛ حمید مصطفوی؛ مهدی میرزایی
چکیده
این آزمایش با هدف بررسی تاثیر تانن موجود در محصول فرعی پسته آفتابخشک و سیلوشده بر فعالیتهای تخمیری و کنترل تولید متان در شکمبه در شرایط آزمایشگاهی انجام شد. بهاین منظور، محصول فرعی پسته بدون افزودنی در یک سیلوی خندقی سیلو شد و همزمان بخشی از آن در مقابل آفتاب خشک گردید. پساز 3 ماه نمونههای سیلاژ با روش خشک کردن انجمادی ...
بیشتر
این آزمایش با هدف بررسی تاثیر تانن موجود در محصول فرعی پسته آفتابخشک و سیلوشده بر فعالیتهای تخمیری و کنترل تولید متان در شکمبه در شرایط آزمایشگاهی انجام شد. بهاین منظور، محصول فرعی پسته بدون افزودنی در یک سیلوی خندقی سیلو شد و همزمان بخشی از آن در مقابل آفتاب خشک گردید. پساز 3 ماه نمونههای سیلاژ با روش خشک کردن انجمادی خشک شد. سپس ترکیبات شیمیایی هر دو نوع محصول تعیین شد. تخمیرپذیری نمونهها با 4 تکرار از طریق انکوباسیون بههمراه مایع شکمبه بافری شده و بهمدت 24 ساعت در شرایط آزمایشگاهی تعیین شد. از قصیل جو و یک کنسانتره تجاری بهعنوان کنترل مثبت استفاده گردید. در پایان حجمگاز، متان تولیدی، غلظت کل و نسبت هر یک از اسیدهای چرب فرار و غلظت آمونیاک تعیین شد. سیلوکردن محصول فرعی پسته، افزایش ترکیبات فنلی و کاهش کربوهیدراتهای محلول در آب و الیاف نامحلول در شوینده خنثی را بههمراه داشت (05/0>P). حجمگاز و آمونیاک تولیدی هر دو نوع محصول فرعی پسته بهطور معنیداری از قصیل جو و کنسانتره تجاری کمتر بود (01/0>P)، همچنین مقدار کل اسیدهای چرب فرار در هر دو نوع محصول از کنسانتره تجاری کمتر (01/0>P) بود. کمترین نسبت استات به پروپیونات و بالاترین pH با تخمیر سیلاژ محصول فرعی پسته مشاهده شد (05/0>P) و در اثر تخمیر هر دو نوع محصول فرعی، غلظت کمتری (01/0>P) از متان در مقایسه با نمونههای کنترل مثبت تولید شد. بهطور کلی نتایج نشان داد که محصول فرعی پسته باعث کاهش تولید متان گردید و میتواند بهعنوان راهکاری جدید برای دستکاری تخمیر شکمبهای استفاده شود