فیزیولوژی دام و طیور
محمود صحرائی؛ نادر اسدزاده
چکیده
این مطالعه با هدف بهبود عملکرد تولیدمثلی میشهای مغانی با استفاده از هورمونهای گنادوتروپین سرم مادیان آبستن و هورمون آزادکنندۀ گنادوتروپین متعاقب همزمانسازی فحلی انجام شد. در آزمایش اول: اوایل اردیبهشت ماه 160 رأس میش انتخاب شدند و به طور تصادفی به چهار گروه 40 رأسی شامل گروههای شاهد (گروه اول)، همزمانسازی با اسفنج پروژسترون(گروه ...
بیشتر
این مطالعه با هدف بهبود عملکرد تولیدمثلی میشهای مغانی با استفاده از هورمونهای گنادوتروپین سرم مادیان آبستن و هورمون آزادکنندۀ گنادوتروپین متعاقب همزمانسازی فحلی انجام شد. در آزمایش اول: اوایل اردیبهشت ماه 160 رأس میش انتخاب شدند و به طور تصادفی به چهار گروه 40 رأسی شامل گروههای شاهد (گروه اول)، همزمانسازی با اسفنج پروژسترون(گروه دوم )، همزمانسازی با اسفنج پروژسترون به اضافه تزریق 400 واحد گنادوتروپین سرم مادیان آبستن در روز اسفج برداری( گروه سوم) و همزمانسازی با اسفنج پروژسترون به اضافه تزریق 400 واحد گنادوتروپین سرم مادیان آبستن در روز اسفنج برداری و تزریق دو میلی لیتر وتارولین50 ساعت بعد از اسفنج برداری(گروه چهارم)، تقسیم شدند. در آزمایش دوم برههای متولد شده در مدت شیرخوارگی به مدت 90 روز با کنسانتره کمکی با 5/17 درصد پروتئین خام و 75/2 مگاکالری در کیلوگرم انرژی قابل متابولیسم تغذیه شدند. کمترین بازدهی وزن تولد بره در گروههای اول و گروه دوم و بیشترین آن درگروه سوم حاصل شد(05/0>P). از لحاظ بازدهی وزن از شیرگیری برهها، کمترین میزان در گروههای اول و دوم و بیشترین آن در گروههای سوم و چهارم مشاهده شد(05/0>P). به طور کلی در مقایسه با تیمار شاهد(گروه اول) در گروه چهارم 60 درصد درآمد بیشتری عاید دامدار شد.
تغذیه دام و طیور
علیرضا طالبیان مسعودی
چکیده
این تحقیق با هدف ساخت و بررسی کارایی روغن بادام زمینی ید دار شده در پیشگیری از عوارض کمبود ید در گوسفند انجام شد. ابتدا اتیل استر ید دار شده اسیدهای چرب روغن بادام زمینی ساخته شد سپس یک گله گوسفند داشتی با سابقه کمبود ید انتخاب گردید و در این گله، تعداد 30 رأس میش جوان از توده نژاد فراهانی با وزن بدن مشابه (4 ± 42 کیلوگرم) بهصورت تصادفی ...
بیشتر
این تحقیق با هدف ساخت و بررسی کارایی روغن بادام زمینی ید دار شده در پیشگیری از عوارض کمبود ید در گوسفند انجام شد. ابتدا اتیل استر ید دار شده اسیدهای چرب روغن بادام زمینی ساخته شد سپس یک گله گوسفند داشتی با سابقه کمبود ید انتخاب گردید و در این گله، تعداد 30 رأس میش جوان از توده نژاد فراهانی با وزن بدن مشابه (4 ± 42 کیلوگرم) بهصورت تصادفی به سه گروه شامل شاهد و دو گروه آزمایشی (سه تیمار و 10 تکرار) تقسیم شدند. گروه آزمایشی اول، مقدار 390 میلی گرم ید به شکل اتیل استر اسیدهای چرب روغن بادام زمینی و گروه آزمایشی دوم، همین مقدار ید را از مکمل مشابه خارجی با نام تجارتی دپودین (®Depodine ) در اواخر آبستنی در انتهای فصل زمستان دریافت کردند. مدت زمان اجرای آزمایش سه ماه بود که طی آن غلظت ید معدنی سرم و هورمونهای تیروئیدی شامل T3، T4 در شروع آزمایش و ماهیانه در گروههای آزمایشی اندازهگیری و مقایسه شد. هر دو مکمل ید باعث افزایش معنیدار غلظت ید معدنی سرم خون در گروههای آزمایشی نسبت به گروه شاهد در هر سه ماه نمونهبرداری شدند ((01/0< P)و هر دو مکمل باعث افزایش تولید و غلظت هورمونهای T4 و T3 در کل دوره آزمایش نسبت به مقدار پایه و گروه شاهد گردیدند ((01/0< P). نتایج نشان داد که ساخت این هورمونها تحت تأثیر کمبود ید قرار داشتهاند و مکمل تهیه شده در پیشگیری از عوارض کمبود ید در دام موثر و دارای اثر مشابهی با نمونه خارجی میباشد.
تغذیه دام و طیور
مهدی رجبی؛ یوسف روزبهان؛ جواد رضائی
چکیده
هدف از این تحقیق، بررسی اثر تغذیۀ علوفۀ سالیکورنیا بیگلوی بر عملکرد رشد و لاشۀ برههای پرواری بود. آزمایش با استفاده از 63 رأس برة نر افشاری در قالب طرح کاملاً تصادفی با هفت تیمار و نه تکرار طی 100 روز انجام شد. تیمارها عبارت بودند از: جیرۀ بدون سالیکورنیا (شاهد) و جیرههای حاوی 45، 90، 135، 180، 225 و 270 گرم سالیکورنیا به جای یونجه در کیلوگرم ...
بیشتر
هدف از این تحقیق، بررسی اثر تغذیۀ علوفۀ سالیکورنیا بیگلوی بر عملکرد رشد و لاشۀ برههای پرواری بود. آزمایش با استفاده از 63 رأس برة نر افشاری در قالب طرح کاملاً تصادفی با هفت تیمار و نه تکرار طی 100 روز انجام شد. تیمارها عبارت بودند از: جیرۀ بدون سالیکورنیا (شاهد) و جیرههای حاوی 45، 90، 135، 180، 225 و 270 گرم سالیکورنیا به جای یونجه در کیلوگرم مادۀ خشک جیره. سالیکورنیا نسبت به یونجه حاوی مقادیر کمتری پروتئین، نیترات و فیبر شوینده خنثی (NDF) بود، اما مقادیر بیشتری خاکستر، سدیم، اگزالات و ترکیبات فنولی داشت. تغذیۀ سطوح افزایشی سالیکورنیا موجب افزایش خطی مصرف روزانۀ آب شد (05/0>P). مصرف روزانۀ ماده خشک با افزایش سالیکورنیا بیشتر شد (05/0=P)، اما مصرف ماده آلی و پروتئین خام تغییر نکرد. تغذیۀ سالیکورنیا اثر معنیداری بر رشد روزانه و ضریب تبدیل بر اساس مادۀ آلی جیره نداشت، اما در سطوح 135 گرم و بیشتر، موجب افزایش ضریب تبدیل بر اساس مادۀ خشک جیره شد. ضرایب هضم ماده خشک (072/0=P) و خاکستر (012/0=P) با افزایش مصرف سالیکورنیا روند افزایشی، و قابلیت هضم NDF روند کاهشی (048/0=P) نشان داد، اما قابلیت هضم مادۀ آلی، پروتئین خام و عصارۀ اتری و بازدۀ لاشه تغییری نداشت. درمجموع، تغذیۀ علوفۀ سالیکورنیا تا 270 گرم در کیلوگرم ماده خشک جیره (با نسبت علوفه به کنسانترۀ 30 به 70) موجب افزایش مصرف آب حیوانات شد، اما اثر منفی بر عملکرد برههای پرواری نداشت و میتوان آن را بهعنوان جایگزین بخشی از علوفۀ جیره در گوسفندان نر افشاری توصیه نمود.
ژنتیک و اصلاح نژاد دام و طیور
رمضانعلی عزیزی؛ امیر حسین خلت آبادی فراهانی؛ حسین مرادی؛ حسین محمدی؛ حسینعلی قاسمی
چکیده
بهمنظور بهرهگیری از نتایج تحقیقات مرتبط با مطالعات پویش کل ژنومی (GWAS) و استفاده از آن در جهت ترسیم شبکههای تنظیم ژنی، مطالعات جدیدی در حال انجام میباشد که مبنای آن استفاده از الگوریتمهای ماتریس AWM است (Reverter و Fortes، 2013). در مطالعه حاضر، شبکههای ژنی از طریق الگوریتمهای ماتریسAWM -PCIT و ارتباط SNPها با فنوتیپهای تولید و ترکیبات ...
بیشتر
بهمنظور بهرهگیری از نتایج تحقیقات مرتبط با مطالعات پویش کل ژنومی (GWAS) و استفاده از آن در جهت ترسیم شبکههای تنظیم ژنی، مطالعات جدیدی در حال انجام میباشد که مبنای آن استفاده از الگوریتمهای ماتریس AWM است (Reverter و Fortes، 2013). در مطالعه حاضر، شبکههای ژنی از طریق الگوریتمهای ماتریسAWM -PCIT و ارتباط SNPها با فنوتیپهای تولید و ترکیبات شیر گوسفند ترسیم شد. بدین منظور از دادههای تولید و ترکیبات شیر 469 رأس میش نژاد Valle del Belice و اطلاعات ژنوتیپی 37228 SNP استفاده شد. دادههای فنوتیپی شامل 5328 رکورد روز آزمایش برای 6 صفت تولید شیر (مقدار تولید، میزان و درصد چربی، میزان و درصد پروتئین و تعداد سلولهای بدنی شیر) بود و شبکه تنظیم ژنی با استفاده از برنامه cytoscape رسم شد. نتایج نشان داد که استفاده از الگوریتمهای AWM-PCIT از بین ژنهای شناسایی موجود، که در ارتباط مستقیم و غیرمستقیم با صفات مرتبط با شیر بودند ژنهای OSBPL3، ERBB4، VGLL4، BAZ1A، DDX25، CDH23، ITSN2، DPY30، FAT3 و CAPN10 شناسایی شدند. نتایج مطالعه حاضر و سایر مطالعات نشان داد که فرآیند پیچیده تولید و ترکیبات شیر تحت تأثیر شبکه تنظیم ژنی بیش از 10 ژن مهم و ارتباط با تعداد زیادی از ژنهای دیگرقرار دارد و با توجه به تأیید نتایج حاصل از مطالعه قبلی در زمینهی پویش ژنومی صفات تولید و ترکیبات شیر، و شناسایی مناطق ژنومی جدید مرتبط با این صفات، استفاده از یافتههای این تحقیق، میتواند در انتخاب ژنتیکی گوسفند مفید باشد.
فهیمه محمدی؛ داوود علی ساقی؛ لیلی سیمایی سلطانی
چکیده
ژن FecB یکی از ژن های بزرگ اثر در ارتباط با صفت دوقلوزایی درگوسفند است. برای شناسایی ژن FecB از آنزیم AvaII دارای جایگاه برشی جهش ژن FecB در روش PCR-RFLP استفاده می شود. استفاده از این آنزیم بدلیل سمی بودن ژل اکریل آمید و گران بودن آن مقرون به صرفه نمی باشد. بنابراین، این پژوهش به منظور طراحی آغازگرهای اختصاصی جهت شناسایی سریع و کم هزینه ژن FecB انجام ...
بیشتر
ژن FecB یکی از ژن های بزرگ اثر در ارتباط با صفت دوقلوزایی درگوسفند است. برای شناسایی ژن FecB از آنزیم AvaII دارای جایگاه برشی جهش ژن FecB در روش PCR-RFLP استفاده می شود. استفاده از این آنزیم بدلیل سمی بودن ژل اکریل آمید و گران بودن آن مقرون به صرفه نمی باشد. بنابراین، این پژوهش به منظور طراحی آغازگرهای اختصاصی جهت شناسایی سریع و کم هزینه ژن FecB انجام شده است. تکنیک Tetra ARMs PCR، باعث حذف آنزیم AvaII ، جایگزینی ژل ایمن آگارز با ژل اکریل آمید، صرفه جویی در هزینه و زمان لازم برای تعیین ژنوتیپ می شود. چهارآغازگر براساس روشTetra ARMs PCR طراحی شد. این آغازگرها بر روی 3000 نمونه آزمایش شدند. بعد از انجام PCR و الکتروفورز، سه قطعه به طول 108، 213 و 276 جفت باز تکثیر و در نهایت سه ژنوتیپ برای ژن FecB مشاهده گردید. به منظور اعتبار سنجی آغازگرهای طراحی شده، 20 نمونه بصورت تصادفی برای توالی یابی ارسال شد. پس از اعتبارسنجی، نتایج تعیین ژنوتیپ شده با استفاده از آغازگرهای بهینه شده ی روش Tetra ARMs PCR با روش PCR-RFLP مطابقت کامل داشت. این روش برای تشخیص ژن FecB در تعداد زیادی از نمونه ها، سریع و مقرون به صرفه است و می تواند جایگزین روش پر هزینه هضم آنزیمی شود.
سارا عباسی موسی؛ شیدا ورکوهی؛ ساحره جوزی شکالگورابی؛ نادر سالاری؛ مجید خان سفید
چکیده
متاآنالیز (فراتحلیل) پارامترهای ژنتیکی صفات رشد در گوسفندان ایرانی با تجمیع نتایج 80 مقاله منتشر شده در زمینه برآورد پارامترهای ژنتیکی صفات رشد (وزنهای تولد، شیرگیری، شش ماهگی، نه ماهگی و یکسالگی) بین سالهای 1375 تا 1399، انجام شد. پارامترهای مورد بررسی شامل مقادیر وراثتپذیری و همبستگیهای ژنتیکی و فنوتیپی صفات رشد در سنین مختلف ...
بیشتر
متاآنالیز (فراتحلیل) پارامترهای ژنتیکی صفات رشد در گوسفندان ایرانی با تجمیع نتایج 80 مقاله منتشر شده در زمینه برآورد پارامترهای ژنتیکی صفات رشد (وزنهای تولد، شیرگیری، شش ماهگی، نه ماهگی و یکسالگی) بین سالهای 1375 تا 1399، انجام شد. پارامترهای مورد بررسی شامل مقادیر وراثتپذیری و همبستگیهای ژنتیکی و فنوتیپی صفات رشد در سنین مختلف بود. تجزیه دادهها با استفاده از بسته نرمافزاری Comprehensive Meta-Analysis (Version2) و به کمک مدل اثرات تصادفی انجام شد. میانگین وزنی وراثتپذیری با روش متاآنالیز برای صفات رشد در محدوده 196/0 (وزن تولد) و 226/0 (وزن یکسالگی) برآورد شد، میانگین وزنی همبستگیهای ژنتیکی و فنوتیپی به ترتیب در محدوه 318/0 تا 915/0 و 221/0 تا 769/ قرار داشت. نتایج حاصل از متاآنالیز نشان داد که حدود اطمینان 95 درصدی و دامنه تغییرات ذکر شده در مقالات برای همه پارامترهای ژنتیکی صفات مورد بررسی بطور قابل توجهی کاهش یافته است. همچنین مقایسه خطای استاندارد متاآنالیز با دامنه خطای استاندارد مطالعات مختلف نشان داد که تجمیع نتایج و بدنبال آن افزایش حجم نمونه، باعث کاهش شدید خطای استاندارد همه پارامترهای ژنتیکی در صفات مورد بررسی میشود، لذا مقایسه نتایج متاآنالیز در این مطالعه با نتایج مطالعات انفرادی نشان داد که تجمیع نتایج مطالعات و تجزیه مجدد آنها باعث افزایش صحت نتایج حاصله میگردد، بنابراین با اطمینان بیشتری می-توان نتایج مطالعات متاآنالیز را در مقایسه با نتایج مطالعات انفرادی، در برنامه های اصلاح نژادی استفاده نمود
زهرا شیروانی؛ امید دیانی؛ زهره حاج علیزاده
چکیده
بهمنظور بررسی تغذیه سطوح مختلف پیاز ضایعاتی بر گوارشپذیری مواد مغذی، اسیدهای چرب فرار، جمعیت پروتوزوآ و فراسنجههای خونی، از چهار رأس گوسفند نر کرمانی با میانگین وزنی اولیه 5/1±45 کیلوگرم در قالب طرح مربع لاتین در 4 دوره 21 روزه استفاده شد. پس از تعیین ترکیب شیمیای پیاز ضایعاتی، این فرآورده در سطوح متفاوت براساس ماده خشک در جیره ...
بیشتر
بهمنظور بررسی تغذیه سطوح مختلف پیاز ضایعاتی بر گوارشپذیری مواد مغذی، اسیدهای چرب فرار، جمعیت پروتوزوآ و فراسنجههای خونی، از چهار رأس گوسفند نر کرمانی با میانگین وزنی اولیه 5/1±45 کیلوگرم در قالب طرح مربع لاتین در 4 دوره 21 روزه استفاده شد. پس از تعیین ترکیب شیمیای پیاز ضایعاتی، این فرآورده در سطوح متفاوت براساس ماده خشک در جیره جایگزین دانه جو شد. جیرههای آزمایشی شامل: 1) جیره شاهد (بدون پیاز ضایعاتی)، 2) جیره دارای 8 درصد پیاز ضایعاتی، 3) جیره دارای 16 درصد پیاز ضایعاتی و 4) جیره دارای 24 درصد پیاز ضایعاتی بودند. مصرف ماده خشک، گوارشپذیری ماده خشک و پروتئین خام تحت تأثیر تغذیه پیاز ضایعاتی قرار نگرفت. نیتروژن مصرفی، دفعی و درصد نیتروژن ابقاء شده تغییری نکرد. همچنین فراسنجههای تخمیری شکمبه از جمله pH، نیتروژن آمونیاکی و جمعیت پروتوزوآ با افزودن سطوح مختلف پیاز ضایعاتی در جیره گوسفندان بدون تغییر باقی ماند، لیکن غلظت اسید والریک در شکمبه با افزایش سطح پیاز کاهش پیدا کرد (05/0>p). همچنین میزان کلسترول خون گوسفندان با افزودن پیاز ضایعاتی به جیره، بهصورت خطی (05/0>p) کاهش یافت. بهطور کلی، استفاده از پیاز ضایعاتی تا سطح 24 درصد ماده خشک جیره بهجای دانه جو علایمی از وجود مسمومیت یا کمخونی (رنگ پریدگی مخاطات، تغییر رنگ مختصر ادرار، ضعف و بیحالی) در گوسفندان مشاهده نشد. بنابراین با توجه به اینکه اکثریت فراسنجههای مورد آزمایش در این تحقیق بهطور معنیداری در هنگام استفاده از پیاز در جیره تحت تاثیر قرار نگرفتند، میتوان از پیاز تا 24 درصد در جیره گوسفند استفاده کرد.
ایوب عزیزی؛ افروز شریفی؛ حسن فضائلی؛ بهاره طاهری دزفولی
چکیده
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی اثرات جایگزینی جیره غذایی علوفهای (شامل یونجه و کاه گندم به ترتیب 65 و 35 درصد) با سطوح صفر، 8، 16 و 24 درصد کود مرغی عملآوری شده با حرارت بر گوارشپذیری مواد مغذی، پارامترهای شکمبهای و متابولیتهای خونی در گوسفندان نر مغانی بود. کود مرغی مورد استفاده در دمای 85-75 درجه سانتیگراد و به مدت 20 دقیقه در دیگهای ...
بیشتر
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی اثرات جایگزینی جیره غذایی علوفهای (شامل یونجه و کاه گندم به ترتیب 65 و 35 درصد) با سطوح صفر، 8، 16 و 24 درصد کود مرغی عملآوری شده با حرارت بر گوارشپذیری مواد مغذی، پارامترهای شکمبهای و متابولیتهای خونی در گوسفندان نر مغانی بود. کود مرغی مورد استفاده در دمای 85-75 درجه سانتیگراد و به مدت 20 دقیقه در دیگهای مخصوص پخت عملآوری شد. از 16 رأس گوسفند نر مغانی در قالب طرح کاملاً تصادفی متعادل با 4 جیره آزمایشی و 4 تکرار در هر تیمار آزمایشی استفاده شد. نتایج نشان داد که افزودن کود مرغی تا سطح 16 درصد ماده خشک جیره به طور خطی سبب افزایش گوارشپذیری ماده خشک، ماده آلی، پروتئین خام و الیاف نامحلول در شوینده خنثی فاقد خاکستر شد (05/0p <). با افزایش سطح کود مرغی در جیره میزان pH شکمبه تمایل به کاهش داشت (07/0=P)، اما غلظت نیتروژن آمونیاکی شکمبه افزایش خطی نشان داد (05/0p <). غلظت نیتروژن اورهای خون با افزایش میزان کود مرغی در جیره افزایش خطی نشان داد (05/0p <). در کل، نتایج این مطالعه نشان داد که افزودن کود مرغی تا سطح 16 درصد ماده خشک جیرههای علوفهای در گوسفند، سبسبب افزایش گوارشپذیری مواد مغذی، نیتروژن آمونیاکی و نیتروژن اورهای خون شد.
سیروس فراستی
چکیده
هدف از انجام این آزمایش شناسایی چرخۀ سالانۀ فعالیتهای تخمدانی و تعیین ارتباط بین اندازۀ تخمدان و میزان فعالیت تخمدانی درگوسفند بود. به این منظور در طول یکسال مطالعه هر هفته حداقل پنج جفت تخمدان میشهای سنجابی در کشتارگاه جمعآوری وپس از توزین هر تخمدان، تعداد و قطر فولیکولهای قابل مشاهده در سطح تخمدان، وزن و حجم اجسامزرد ...
بیشتر
هدف از انجام این آزمایش شناسایی چرخۀ سالانۀ فعالیتهای تخمدانی و تعیین ارتباط بین اندازۀ تخمدان و میزان فعالیت تخمدانی درگوسفند بود. به این منظور در طول یکسال مطالعه هر هفته حداقل پنج جفت تخمدان میشهای سنجابی در کشتارگاه جمعآوری وپس از توزین هر تخمدان، تعداد و قطر فولیکولهای قابل مشاهده در سطح تخمدان، وزن و حجم اجسامزرد و نیز فراوانی تعداد تخمدانهای حاوی جسمزرد محاسبه و ثبت شدند. مشاهدات به کمک آزمون مدل خطی عمومی تجزیه و تحلیل گردید. نتایج نشان داد بین تخمدانهای راست و چپ از نظر میانگین وزن (به ترتیب 51/0±93/0 و 55/0±96/0 گرم)، فراوانی نسبی تعداد فولیکولهای با ابعاد بزرگ (05/1±83/0 و 11/1±99/0)، متوسط (75/1±70/1 و 74/1±85/1) و کوچک (42/4±73/6 و 56/4±43/6) و فراوانی نسبی تعداد تخمدانهای حاوی جسمزرد (45/0±20/0 و 46/0±24/0)، تفاوت معنیداری وجود ندارد. همبستگی مثبت معنیداری بین وزن تخمدان میش با فعالیتهای تخمدانی آن میش وجود داشت. بیشترین فراوانی نسبی تعداد تخمکریزیها در تخمدانهای راست در ماه آذر (48/0±33/0، 05/0p <) و در تخمدانهای چپ در ماههای خرداد و آذر (به ترتیب، 50/0±41/0و 51/0±43/0، 05/0p <) مشاهده شد. کمترین فراوانی نسبی تعداد تخمکریزیها در تخمدانهای راست در ماههای فروردین، خرداد، مرداد و اسفند (به ترتیب، 27/0±07/0، 27/0±07/0، 27/0±03/0، 26/0±07/0، 05/0p <) و درتخمدانهای چپ در ماههای فروردین، شهریور و اسفند (به ترتیب، 27/0±07/0، 27/0±07/0 و 26/0±07/0، 05/0p <) مشاهده شد. بر اساس نتایج، میشهای سنجابی منطقۀ کرمانشاه در فصل بهار هم تا حدودی فعالیت تولیدمثلی دارندکه بیانگر بازگشت یک فعالیت موقت تخمدانی در این فصل است و میتواند منجر به آبستنیهای خارج از فصل شود.
موسی زرین؛ فرهاد صمدیان؛ امیر احمدپور؛ میثم سنگین آبادی
چکیده
در جوامع عشایری دامها برای دستیابی به علوفه و استفاده بهینه از مراتع، به مناطق دیگر کوچ داده میشوند. پیادهروی طولانیمدت و همچنین کاهش دسترسی به خوراک در طول مسیر ممکن است اثرات نامطلوبی در دام ایجاد نمایند. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تغییرات فیزیولوژیک و پاسخهای متابولیسمی میشهای دنبهدار در طول روند کوچ عشایری آنها ...
بیشتر
در جوامع عشایری دامها برای دستیابی به علوفه و استفاده بهینه از مراتع، به مناطق دیگر کوچ داده میشوند. پیادهروی طولانیمدت و همچنین کاهش دسترسی به خوراک در طول مسیر ممکن است اثرات نامطلوبی در دام ایجاد نمایند. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تغییرات فیزیولوژیک و پاسخهای متابولیسمی میشهای دنبهدار در طول روند کوچ عشایری آنها بود. بدین منظور، 25 رأس میش نژاد لری بختیاری با میانگین سنی 4/0±6/3 سال، از یک گله عشایری کوچرو انتخاب شد. میشها مسافت150 کیلومتری را در مدتزمان سه شبانهروز بهصورت پیادهروی طی نمودند. تغذیه میشها در طی کوچ، محدود به مراتع و علوفههای خشک در طول مسیر بود. وزنکشی و خونگیری در ساعات اولیه صبح قبل و بعد از کوچ انجام شد. فراسنجههای خونی مرتبط با متابولیسم انرژی با استفاده از کیتهای تجاری و به روش فتومتری اندازهگیری شد. دادهها بر اساس رویه GLM نرمافزار SAS ارزیابی شد و بهصورت Mean ± SE بیان شدند. نتایج حاکی از کاهش 5/4 درصدی میانگین وزن زنده دامها بر اثر پیادهروی بود (05/0>P). کلسترول کل تحت تأثیر پیادهروی، کاهش معنیداری نشان داد (05/0>P)، ولی میزان گلوکز خون تمایل به افزایش داشت (09/0 = P). کوچ بر سطح کراتینین خون تأثیر داشته و تمایل به کاهش داشت (07/0= P). بنابراین هرچند که پیادهروی طولانیمدت باعث کاهش وزن زنده بدن میشها شد، ولی تأثیر منفی محسوسی بر فراسنجههای متابولیسمی آنها نداشت. چنین استنباط میشود که گوسفندان دنبهدار با این شرایط کوچ، نوعی سازگاری متابولیسمی پیدا کردهاند و علت چنین سازگاریهایی را میتوان به ذخایر چربی دنبه نسبت داد.
زهره یوسفی؛ محمدتقی بیگی نصیری؛ محمد حسین مرادی؛ رستم عبداللهی ارپناهی؛ مسعود شیرعلی
چکیده
فنآوریهای ژنومی مانند تعیین ژنوتیپ با کارایی بالا بر اساس آرایههای SNP، پتانسیل بالایی برای رمزگشایی معماری ژنتیکی صفات پیچیده دارد و اطلاعات زمینهای در مورد ساختار ژنوم در حیوانات اهلی، از قبیل میزان عدم تعادل پیوستگی (LD) فراهم میکند. در این پژوهش، از آرایه ژنومیIllumina Ovine SNP50K BeadChip برای تخمین و مقایسه عدم تعادل پیوستگی، اندازه ...
بیشتر
فنآوریهای ژنومی مانند تعیین ژنوتیپ با کارایی بالا بر اساس آرایههای SNP، پتانسیل بالایی برای رمزگشایی معماری ژنتیکی صفات پیچیده دارد و اطلاعات زمینهای در مورد ساختار ژنوم در حیوانات اهلی، از قبیل میزان عدم تعادل پیوستگی (LD) فراهم میکند. در این پژوهش، از آرایه ژنومیIllumina Ovine SNP50K BeadChip برای تخمین و مقایسه عدم تعادل پیوستگی، اندازه مؤثر جمعیت (Ne) و هتروزیگوسیتی در سه جمعیت گوسفند ایرانی شامل گوسفند افشاری (41 رأس)، مغانی (35 رأس) و قزل (35 رأس) استفاده شد. میانگین LD (اندازهگیری شده توسط r2) بین SNPهای مجاور با میانگین فاصله 58، 56 و 56 کیلو باز برای همه کروموزومها بهترتیب 207/0±151/0 برای نژاد افشاری، 190/0±131/0 برای نژاد مغانی و 184/0±121/0 برای نژاد قزل بود. کروموزوم 2 در نژاد افشاری و قزل و 12 در نژاد مغانی بیشترین میانگین r2 را در کروموزومهای اتوزوم هر نژاد داشتند. نژاد قزل بالاترین مقدار تنوع ژنتیکی را بر اساس اندازه مؤثر جمعیت و هتروزیگوسیتی نشان داد، در حالی که کمترین مقدار تنوع ژنتیکی در نژاد افشاری مشاهده شد. با توجه به مقادیر پایین عدم تعادل پیوستگی در این بررسی، نتایج مشخص کرد برای بهدست آمدن صحت 85 درصدی در بررسیهای انتخاب ژنومی و مطالعات پویش پیوستگی ژنومی به آرایههای با تراکم نشانگری بالاتر از 50Kb نیاز خواهد بود.
غلامعلی صنیعی؛ محمد بوجارپور؛ جمال فیاضی؛ مجتبی زاهدی فر
چکیده
این مطالعه با هدف مقایسهی اثر جیرههای پلت شده حاوی سطوح مختلف ویناس نیشکر بر مصرف خوراک، گوارشپذیری و فراسنجههای شکمبهای در برههای نر لری-بختیاری و در قالب طرح کاملاً تصادفی با 5 تیمار و 5 تکرار انجام شد. جیرههای آزمایشی حاوی سطوح صفر، 5، 10، 15، و 20 در صد ویناس نیشکر در ماده خشک به جای ملاس نیشکر بود. ﻃﻮل دورهی آزﻣﺎﯾﺶ مجموعاً ...
بیشتر
این مطالعه با هدف مقایسهی اثر جیرههای پلت شده حاوی سطوح مختلف ویناس نیشکر بر مصرف خوراک، گوارشپذیری و فراسنجههای شکمبهای در برههای نر لری-بختیاری و در قالب طرح کاملاً تصادفی با 5 تیمار و 5 تکرار انجام شد. جیرههای آزمایشی حاوی سطوح صفر، 5، 10، 15، و 20 در صد ویناس نیشکر در ماده خشک به جای ملاس نیشکر بود. ﻃﻮل دورهی آزﻣﺎﯾﺶ مجموعاً 25 روز و ﺷﺎﻣﻞ 15 روز ﻋﺎدتپذیری و 10 روز نمونهبرداری بود. اضافه کردن ویناس به جیره، گوارشپذیری ماده خشک را تحت تأثیر قرار نداد (05/0P>). گوارشپذیری پروتئینخام در جیرهی حاوی20 درصد ویناس نسبت به سایر تیمارها کمتر بود (05/0P<). گوارشپذیری عصارهی اتری در جیرهی حاوی 10 درصد ویناس نسبت به جیرهی شاهد کاهش، و در سایر جیرهها افزایش نشان داد (05/0P<). گوارشپذیری الیاف نامحلول در شویندهی خنثی نیز در جیرهی 15 درصد ویناس نسبت به سایر جیرهها بیشتر بود (05/0P<). با افزایش سطح ویناس در جیرهها، غلظت اسیداستیک، اسیدبوتیریک و کل اسیدهای چرب فرار کاهش یافت (05/0P<). در مجموع، ویناس نیشکر را میتوان بدون تأثیر سوء بر گوارشپذیری و تخمیر شکمبهای تا سطح 15 درصد ماده خشک در جیرهی برههای نژاد لری-بختیاری جایگزین ملاس نمود و باعث جلوگیری از دفع آن به محیط زیست شد. به هر حال، برای نتیجهگیری صحیحتر باید بازده رشد دام و بازده اقتصادی گنجاندن ویناس نیشکر را در جیره در نظر داشت.
حسین محمدی؛ عباس رافت؛ حسین مرادی شهر بابک؛ جلیل شجاع؛ محمد حسین مرادی
چکیده
هدف از این تحقیق بررسی میزان همخونی و اندازه مؤثر جمعیت با استفاده از اطلاعات نشانگرهای SNP موجود در سراسر ژنوم حاصل از تراشههای متراکم SNPChip 50K در 96 رأس گوسفند نژاد زندی بود. بدین منظور بعد از کنترل کیفیت دادههای حاصل از تعیین ژنوتیپ SNPها با استفاده از تراشه 50K، 40879 نشانگر SNPجهت محاسبه میزان همخونی و اندازه مؤثر جمعیت مورد استفاده قرار ...
بیشتر
هدف از این تحقیق بررسی میزان همخونی و اندازه مؤثر جمعیت با استفاده از اطلاعات نشانگرهای SNP موجود در سراسر ژنوم حاصل از تراشههای متراکم SNPChip 50K در 96 رأس گوسفند نژاد زندی بود. بدین منظور بعد از کنترل کیفیت دادههای حاصل از تعیین ژنوتیپ SNPها با استفاده از تراشه 50K، 40879 نشانگر SNPجهت محاسبه میزان همخونی و اندازه مؤثر جمعیت مورد استفاده قرار گرفت. اندازه مؤثر تعداد افراد در حال جفت-گیری بر اساس روش هتروزیگوسیتی اضافی و به وسیله نرم افزار NEESTIMATOR به ازای هر کروموزوم جداگانه برآورد شد. همچنین ضریب همخونی با استفاده از چهار روش ماتریس روابط خویشاوندی (FGRM)، میزان هموزیگوسیتی (FHOM)، همبستگی گامتها (FUNI)، با استفاده از نرم افزار GCTA و Run Of Homozygosity (FROH) به کمک نرم افزار PLINK محاسبه گردید. میانگین هتروزیگوسیتی مورد انتظار و مشاهده شده به ترتیب 393/0 و 407/0 به دست آمد. متوسط اندازه مؤثر برآورد شده، 69 رأس بود و متوسط فاصله اطمینان 95% برای این برآوردها 2/93-0/40 به دست آمد. همچنین در این تحقیق مشخص شد ضریب همخونی محاسبه شده با استفاده از سه روش (FGRM، FHOM، FUNI) مشابه و معادل با 063/0 تخمین زده شد. علاوه بر این میزان همخونی در روش ROH برابر با 053/0 برآورد شد. در مجموع نتایج این تحقیق نشان داد که با وجود تنوع ژنتیکی مناسب در جمعیت گوسفند زندی مورد مطالعه، اندازه مؤثر آنها به شدت کاهش یافته است و طراحی برنامههای مناسب برای حفاظت از حیوانات خالص باقیمانده این نژاد بومی ضروری است.
حمید شهدادی جهرمی؛ طاهره محمدآبادی؛ محمد بوجارپور؛ مرتضی چاجی؛ قاسم مقصودی نژاد
چکیده
این آزمایش به منظور بررسی اثرات شکل فیزیکی جیره کاملا مخلوط (به صورت بلوک و مش)، در قالب طرح چرخشی (2×2) با دو تیمار بر روی 10 رأس برهی نر شال با میانگین وزن اولیه 31 کیلوگرم انجام شد. جیرهی غذایی بر اساس نیازهای برهی پرواری به صورت کاملاً مخلوط تهیه شد و نیمی از آن به صورت بلوک فشرده و نیمی دیگر بدون تغییر در تغذیه برهها مصرف شد. ...
بیشتر
این آزمایش به منظور بررسی اثرات شکل فیزیکی جیره کاملا مخلوط (به صورت بلوک و مش)، در قالب طرح چرخشی (2×2) با دو تیمار بر روی 10 رأس برهی نر شال با میانگین وزن اولیه 31 کیلوگرم انجام شد. جیرهی غذایی بر اساس نیازهای برهی پرواری به صورت کاملاً مخلوط تهیه شد و نیمی از آن به صورت بلوک فشرده و نیمی دیگر بدون تغییر در تغذیه برهها مصرف شد. استفاده از خوراک بلوک شده سبب افزایش مصرف خوراک و دریافت مواد مغذی در برهها شد (05/0>P). قابلیت هضم مادهی خشک، مادهی آلی، پروتئین خام، الیاف نامحلول در شوینده خنثی، چربی خام و انرژی تحت تأثیر شکل فیزیکی خوراک قرار نگرفت در حالی که درصد ابقای نیتروژن درگوسفندان تغذیه شده با بلوک بیشتر بود (05/0>P). مدت زمان مصرف خوراک، مدت نشخوار، زمان استراحت و کل فعالیت جویدن دامها، طی 24 ساعت، تحت تاثیر شکل فیزیکی خوراک قرار نگرفت اما میزان مصرف ماده خشک و ماده آلی و دریافت مواد مغذی در واحد زمان با مصرف جیره بلوک شده نسبت به جیره مخلوط مش افزایش نشان داد (05/0>P). همچنین مصرف خوراک به صورت بلوک سبب بهبود افزایش وزن روزانه و ضریب تبدیل خوراک در برهها شد (05/>P). به طور کلی، بلوک کردن مواد خوراکی سبب بهبود عملکرد تغذیهای، به ویژه ابقای نیتروژن، در برهها شد.
محمد مهدی محقی؛ عبدالمنصور طهماسبی؛ رضا ولی زاده؛ عباسعلی ناصریان؛ محسن کاظمی؛ آمنه اسکندری تربقان
چکیده
این آزمایش با هدف مطالعه اثر استفاده از سطوح مختلف ساپونین خالص(Loba Chemie Ltd.) بر قابلیت هضم، فراسنجههای تخمیری، جمعیت پروتوزوآی شکمبهای و فراسنجههای خونی در گوسفندان نر بلوچی انجام شد. از 4 رأس گوسفند نر بلوچی با میانگین وزن زنده 2/2±3/40 کیلوگرم و دارای فیستولای شکمبهای در قالب طرح چرخشی استفاده شد. تیمارهای آزمایشی شامل 1-جیره ...
بیشتر
این آزمایش با هدف مطالعه اثر استفاده از سطوح مختلف ساپونین خالص(Loba Chemie Ltd.) بر قابلیت هضم، فراسنجههای تخمیری، جمعیت پروتوزوآی شکمبهای و فراسنجههای خونی در گوسفندان نر بلوچی انجام شد. از 4 رأس گوسفند نر بلوچی با میانگین وزن زنده 2/2±3/40 کیلوگرم و دارای فیستولای شکمبهای در قالب طرح چرخشی استفاده شد. تیمارهای آزمایشی شامل 1-جیره پایه (شاهد)، 2-جیره پایه + 75 میلیگرم ساپونین در هرکیلوگرم ماده خشک جیره، 3-جیره پایه + 150 میلیگرم ساپونین و 4-جیره پایه + 300 میلیگرم ساپونین بودند. ساپونین، تأثیری بر قابلیت هضم ظاهری ماده خشک، ماده آلی، پروتئین خام، چربی خام، الیاف نامحلول در شوینده اسیدی و خنثی (ADF وNDF) جیره نداشت (05/0P>). غلظت استات، پروپیونات، بوتیرات، والرات و نیز pH مایع شکمبه تحت تأثیر تیمارها قرار نگرفت (05/0P>)، اما سطح 300 میلیگرم ساپونین باعث افزایش کل اسیدهای چرب فرار در مقایسه با تیمار شاهد شد (05/0>P). با افزایش ساپونین در جیره، میانگین غلظت نیتروژن آمونیاکی و جمعیت پروتوزوآ کاهش یافت (05/0>P). همچنین میانگین سطح تریگلیسیرید خون با افزایش ساپونین در جیره، کاهش یافت (05/0>p) ولی سطح کلسترول، لیپوپروتئینهای با چگالی کم یا زیاد (LDL و HDL) تحت تأثیر تیمارها قرار نگرفت (05/0P>). هرچند استفاده از ساپونین تا سطح 300 میلیگرم در جیره گوسفندان در کوتاه مدت، اثر سوئی بر سلامت دام نداشت، اما در میان فراسنجههای مورد مطالعه، غلظت نیتروژن آمونیاکی، کل اسیدهای چرب فرار، تریگلیسرید، و شمار پروتوزوآی شکمبهای تحت تأثیر مصرف ساپونین قرار گرفت. با این وجود برای اثبات اثرات مفید ساپونین بر عملکرد دام، نیاز به مطالعات بیشتر میباشد.