تغذیه دام و طیور
آزاده رستمیان؛ امیرعلی صادقی؛ احمد کریمی
چکیده
آزمایش حاضر برای بررسی اثرات افزودن پودر خرفه، ویتامین E و ال-کارنیتین در جیرههای کم پروتئین بر سیستم ایمنی و فراسنجههای بیوشیمیایی خون در جوجههای گوشتی پرورش یافته در شرایط استرس سرمایی انجام شد. 576 جوجه گوشتی نر یک روزه (راس 308) به طور تصادفی به 6 گروه آزمایشی تقسیم شد که هر گروه آزمایشی دارای 6 تکرار و 16 پرنده در هر تکرار بود. گروههای ...
بیشتر
آزمایش حاضر برای بررسی اثرات افزودن پودر خرفه، ویتامین E و ال-کارنیتین در جیرههای کم پروتئین بر سیستم ایمنی و فراسنجههای بیوشیمیایی خون در جوجههای گوشتی پرورش یافته در شرایط استرس سرمایی انجام شد. 576 جوجه گوشتی نر یک روزه (راس 308) به طور تصادفی به 6 گروه آزمایشی تقسیم شد که هر گروه آزمایشی دارای 6 تکرار و 16 پرنده در هر تکرار بود. گروههای آزمایشی شامل: (1) جیره با پروتئین معمول (شاهد منفی)، (2) جیره کم پروتئین (2 درصد کمتر نسبت به شاهد منفی) به عنوان شاهد، (3) جیره شاهد + 2 گرم بر کیلوگرم پودر خرفه، (4) جیره شاهد حاوی پودر خرفه + 250 میلی گرم برکیلوگرم ویتامین E ، (5) جیره شاهد حاوی پودر خرفه + 150 میلی گرم برکیلوگرم ال-کارنیتین و (6) جیره شاهد حاوی پودر خرفه + مخلوط ویتامین E و ال-کارنیتین بودند. نتایج نشان داد که افزودن پودر خرفه + ویتامین E و پودر خرفه + ال-کارنیتین به جیره شاهد شمار گلبولهای قرمز خون، هموگلوبین، هماتوکریت و نسبت هتروفیل به لنفوسیت را در 42 روزگی کاهش دادند (05/0< P). تیتر آنتی بادی علیه گلبولهای قرمز گوسفندی و ویروس بیماری نیوکاسل به ترتیب در روزهای 41 و 27 توسط ویتامین E و ال-کارنیتین افزایش یافت(05/0< P)، در حالی که میزان تریگلیسرید و کلسترول نیز توسط آنها کاهش پیدا کرد(05/0< P). افزودن ویتامین E و ال-کارنیتین به تنهایی در ترکیب با خرفه در جیره کم پروتئین با ایجاد اثرات سینرژیک میتواند موجب بهبود سیستم ایمنی و سلامت در جوجههای گوشتی تحت استرس سرمایی شود.
تغذیه دام و طیور
محسن نوری؛ سید ناصر موسوی؛ مسعود پهلوان زاده
چکیده
این آزمایش به منظور بررسی اثر استفاده از پودر طحال گاو بر عملکرد رشد و ایمنی جوجه های گوشتی روی 120 قطعه جوجۀ گوشتی نرِ یکروزۀ سویة راس 308 در قالب طرح کاملا تصادفی با 5 گروه آزمایشی، 4 تکرار و 6 قطعه جوجه در هر تکرار انجام شد. گروههای آزمایشی شامل سطوح مختلف (صفر، 2، 4، 6 و 8 درصد) پودر طحال بود. مصرف خوراک ، افزایش وزن و ضریب تبدیل خوراک برای ...
بیشتر
این آزمایش به منظور بررسی اثر استفاده از پودر طحال گاو بر عملکرد رشد و ایمنی جوجه های گوشتی روی 120 قطعه جوجۀ گوشتی نرِ یکروزۀ سویة راس 308 در قالب طرح کاملا تصادفی با 5 گروه آزمایشی، 4 تکرار و 6 قطعه جوجه در هر تکرار انجام شد. گروههای آزمایشی شامل سطوح مختلف (صفر، 2، 4، 6 و 8 درصد) پودر طحال بود. مصرف خوراک ، افزایش وزن و ضریب تبدیل خوراک برای هر دوره محاسبه شد. در پایان آزمایش از هر تکرار دوقطعه جوجه برای تعیین اجزاء لاشه، کشتار شدند. به منظور ارزیابی پاسخ ایمنی، محلول گلبول قرمز خون گوسفندی (SRBC) به صورت وریدی تزریق شد. مقدارماده خشک، پروتئین خام، چربی خام، کلسیم، فسفر، سدیم، پتاسیم، آهن، مس و روی نمونه پودر طحال به ترتیب 95 ، 3/77، 5/12، 038/0، 09/1 ،51/0، 36/0، 23/0، 0012/0، 0078/0 درصد بود.نتایج نشان داد که استفاده ازسطوح مختلف پودر طحال سبب بروز تفاوتهای معنیدار در بیشتر صفات عملکردی گردید بطوریکه استفاده از پودر طحال سبب افزایش وزن بیشتری نسبت به گروه آزمایشی شاهد شد. جیرههایی که حاوی پودر طحال بودند، نسبت به گروه شاهد به طور معنی داری مصرف خوراک و ضریب تبدیل خوراک پایینتری داشتند(001.0p≤). استفاده از سطوح مختلف پودر طحال بر فراسنجههای ایمنی اندازه گیری شده دراین آزمایش ، تأثیر معنی داری نداشت. با توجه به نتایج حاصله، استفاده از پودر طحال در جیره جوجههای گوشتی ، تا سطح 8 درصد از نظر تغذیهای و همچنین اقتصادی توصیه میشود.
تغذیه دام و طیور
بهروز دستار؛ محمد طاهری؛ امید عشایری زاده؛ رضا میرشکار
چکیده
هدف از این پژوهش بررسی اثر جایگزینی کنجاله کلزای خام یا تخمیری با کنجاله سویا بر عملکرد تولید و کیفیت پوسته تخممرغ در مرغهای مادر گوشتی بود. کنجاله کلزا برای مدت 30 روز با لاکتوباسیلوس سابتلیس و آسپرژیلوس نایجر تخمیر شد و تعداد 140 قطعه مرغ مادر گوشتی (راس 308) در قالب طرح کاملاً تصادفی بهصورت آزمایش فاکتوریل 3×2، شامل دو نوع کنجاله ...
بیشتر
هدف از این پژوهش بررسی اثر جایگزینی کنجاله کلزای خام یا تخمیری با کنجاله سویا بر عملکرد تولید و کیفیت پوسته تخممرغ در مرغهای مادر گوشتی بود. کنجاله کلزا برای مدت 30 روز با لاکتوباسیلوس سابتلیس و آسپرژیلوس نایجر تخمیر شد و تعداد 140 قطعه مرغ مادر گوشتی (راس 308) در قالب طرح کاملاً تصادفی بهصورت آزمایش فاکتوریل 3×2، شامل دو نوع کنجاله کلزا (خام و تخمیری) و سه سطح جایگزینی با کنجاله سویا (33، 66 و 100%) به همراه یک گروه شاهد (ذرت-سویا) با 5 تکرار به مدت 12 هفته (سه مرحله تولید) انجام شد. نتایج آزمایش نشان داد مقدار pH وگلوکوزینولاتهای کنجاله کلزا پس از تخمیر میکروبی بهطور معنیداری کاهش یافت (0/05>P). کنجاله کلزای تخمیری در مقایسه با کنجاله کلزای خام تأثیر معنیداری بر وزن بدن، وزن تخممرغ، درصد تولید و ویژگیهای کیفیت پوسته تخممرغ نداشت. اثر سطح کنجاله بر وزن بدن و وزن تخممرغ معنیدار نبود، اما با افزایش سطح کنجاله کلزای خام یا تخمیری در جیره کاهش خطی معنیداری در درصد تولید و کیفیت پوسته تخممرغ مشاهده شد (0/05>P). درصد تولید تخممرغ در مرغهای تغذیه شده با 100% کنجاله کلزای خام یا تخمیری بهطور معنیداری کمتر از گروه شاهد بود (0/05>P). بر اساس نتایج این آزمایش کنجاله کلزای خام یا تخمیری در سطح بیشتر از 66% جایگزینی با کنجاله سویا در جیره مرغهای مادر گوشتی تأثیر منفی بر عملکرد تولید و کیفیت پوسته تخممرغ دارد.
مدیریت پرورش دام و طیور
عبدالمهدی کبیری فرد؛ هوشنگ لطف اللهیان؛ امیر ارسلان کمالی؛ محمد هادی صادقی؛ محمود دشتی زاده؛ سیدابوطالب صادقی؛ حسین خاج
چکیده
تأثیر نوع ماده استفادهشده بهعنوان بستر بر کیفیت بستر و شاخصهای عملکردی و اقتصادی جوجههای گوشتی با استفاده از تعداد 300 قطعه جوجه گوشتی یکروزه سویه راس 308، با سه نوع ماده بستری [رول مقوایی، شلتوک برنج و برگ درخت خرما] در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تیمار و پنج تکرار، بررسی شد. ضخامت بسترهای برگ درخت خرما، شلتوک برنج و رول مقوایی ...
بیشتر
تأثیر نوع ماده استفادهشده بهعنوان بستر بر کیفیت بستر و شاخصهای عملکردی و اقتصادی جوجههای گوشتی با استفاده از تعداد 300 قطعه جوجه گوشتی یکروزه سویه راس 308، با سه نوع ماده بستری [رول مقوایی، شلتوک برنج و برگ درخت خرما] در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تیمار و پنج تکرار، بررسی شد. ضخامت بسترهای برگ درخت خرما، شلتوک برنج و رول مقوایی به ترتیب، 3، 3 سانتیمتر و 5/0 میلیمتر بود. نتایج نشان داد که ظرفیت نگهداری آب در بستر برگ درخت خرما نسبت به دو بستر دیگر، بیشتر بود (05/0P<). نیتروژن آمونیاکی بستر برگ درخت خرما، در 28 روزگی نسبت به دو بستر دیگر، کمتر بود (05/0P) و این متغیر در 43 روزگی در بسترهای برگ درخت خرما و شلتوک برنج نسبت به بستر رول مقوایی، افزایش معنیداری داشت (05/0P). افزایش وزن روزانه در کل دوره، وزن زنده نهایی و شاخص تولید در پرندگان در بستر برگ درخت خرما نسبت به پرندگان در دو بستر دیگر، بیشتر بود (05/0P). هزینه خوراک و ضریب تبدیل خوراک کل دوره در پرندگان در بستر برگ درخت خرما نسبت به پرندگان در بسترهای شلتوک برنج و رول مقوایی، کمتر بود (05/0P). ماندگاری گله در بسترهای برگ درخت خرما و شلتوک برنج نسبت به پرندگان در بستر رول مقوایی، بیشتر بود (05/0P). بطورکلی، نتایج نشان داد که بستر برگ درخت خرما با بهبود شاخصهای عملکردی و اقتصادی، میتواند جایگزین مناسبی برای بسترهای شلتوک برنج و رول مقوایی در جوجههای گوشتی باشد.
تغذیه دام و طیور
نوید قوی پنجه؛ محمّد حسن فتحی نسری؛ مجتبی افشین؛ سیّد احمد حسینی؛ سیّد همایون فرهنگفر
چکیده
رشد روز افزون جمعیّت جهان، افزایش تولیدات دامی را اجتناب ناپذیر کرده و این موضوع در کنار مشکلات ناشی از تغییرات اقلیمی، کمبود آب و زمین زراعی، اهمیّت پرورش دامهای مقاوم مانند شتر را نشان میدهد. در پژوهش حاضر به منظور بررسی اثر جایگزینی جزئی و کامل یونجه جیره با خارشتر، تعداد 18 نفر حاشی پرواری نژاد سندی (9 تا 10 ماهه با میانگین وزن ...
بیشتر
رشد روز افزون جمعیّت جهان، افزایش تولیدات دامی را اجتناب ناپذیر کرده و این موضوع در کنار مشکلات ناشی از تغییرات اقلیمی، کمبود آب و زمین زراعی، اهمیّت پرورش دامهای مقاوم مانند شتر را نشان میدهد. در پژوهش حاضر به منظور بررسی اثر جایگزینی جزئی و کامل یونجه جیره با خارشتر، تعداد 18 نفر حاشی پرواری نژاد سندی (9 تا 10 ماهه با میانگین وزن اوّلیّه 7±115 کیلوگرم) به یکی از سه تیمار آزمایشی در قالب طرح کاملاً تصادفی با 6 تکرار در هر تیمار اختصاص یافتند. جیرههای آزمایشی شامل: 1- جیره شاهد (فاقد خارشتر)، 2- جیرهی حاوی 25 درصد خارشتر و 3) جیرهی حاوی 50 درصد خارشتر (بر اساس مادّهی خشک) بود. میزان مادّه خشک مصرفی روزانه ثبت و دامها بهصورت ماهانه (در روزهای 0، 30، 60، 90 و 150 دورهی آزمایشی) وزنکشی شدند. نتایج نشان داد میزان مصرف مادّه خشک با افزایش استفاده از خارشتر در جیره، افزایش یافت (05/0 ≥ P). اگرچه میزان افزایش وزن روزانه در تیمار حاوی 50 درصد خارشتر کاهش داشت (05/0 ≥ P)، امّا اختلاف معنیداری بین تیمار حاوی 25 درصد خارشتر و تیمار شاهد مشاهده نشد. هزینه خوراک به ازای هر کیلوگرم افزایش وزن و سود حاصل از هر کیلوگرم افزایش وزن با افزایش جایگزینی خارشتر در جیره، تمایل به افزایش نشان داد (01/0 = P). در مجموع، یافتههای آزمایش حاضر نشان داد که تغذیه شترهای پرواری با خارشتر تا 50 درصد مادّه خشک جیره نه تنها اثر نامطلوب بارزی بر عملکرد رشد ندارد، بلکه هزینههای تولید را کاهش میدهد.
تغذیه دام و طیور
مامک رضاییان تبریزی؛ سید روح الله ابراهیمی محمودآباد؛ امیر فتاح
چکیده
هدف از این مطالعه مقایسه روشهای مختلف عملآوری بر ترکیب شیمیایی، فراسنجههای تجزیهپذیری شکمبهای ماده خشک و پروتئین خام و قابلیت هضم برون تنی دانه سویا بود. بدین منظور 3 راس گاو نژاد دشتیاری فیستولهدار شکمبه-ای جهت اندازهگیری تجزیه پذیری ماده خشک و پروتئین خام دانه سویا استفاده شد. تیمارهای آزمایشی شامل شاهد ،دانه سویا پرتودهی ...
بیشتر
هدف از این مطالعه مقایسه روشهای مختلف عملآوری بر ترکیب شیمیایی، فراسنجههای تجزیهپذیری شکمبهای ماده خشک و پروتئین خام و قابلیت هضم برون تنی دانه سویا بود. بدین منظور 3 راس گاو نژاد دشتیاری فیستولهدار شکمبه-ای جهت اندازهگیری تجزیه پذیری ماده خشک و پروتئین خام دانه سویا استفاده شد. تیمارهای آزمایشی شامل شاهد ،دانه سویا پرتودهی با گاما در دز 20 و 40 کیلوگری، دانه سویا پرتودهی با الکترون در دزهای 20 و 40 کیلو گری، دانه سویا پرتودهی با ماکروویو با قدرت 800 وات به مدت ۳ و 5 دقیقه، دانه سویا تفت داده شده به مدت 15 و 30 دقیقه بودند. نتایج نشان داد پرتوتابی گاما و الکترون با دزهای 20 و 40 کیلوگری و همچنین تفت دادن به مدت 15 و 30 دقیقه سبب کاهش بخش سریع تجزیه (a) و افزایش در بخش کند تجزیه (b) ماده خشک و پروتئین خام دانه سویا شد (05/0>P). پرتوتابی گاما و الکترون با دزهای 20 و 40 کیلوگری و تفت دادن به مدت 15 دقیقه، تجزیه پذیری موثر ماده خشک دانه سویا را در سرعت های عبوری 2، 5 و 8 درصد در ساعت به طور معنی داری نسبت به تیمار بدون فرآوری کاهش داد (05/0>P). پرتوتابی گاما با دز های 20 و 40 کیلوگری تجزیه پذیری پروتئین خام دانه سویا را در سرعت های عبوری 2 درصد در ساعت نسبت به تیمار پرتوتابی نشده کاهش داد (05/0>P).بنابراین، پرتوتابی الکترون جهت بهبود ارزش تغذیه ای دانه سویا جهت استفاده در جیره نشخوارکنندگان توصیه می شود.
تغذیه دام و طیور
ملیحه نکوفرد؛ قاسم جلیلوند؛ نظر افضلی؛ فرزاد باقرزاده کاسمانی؛ ریحانه هوشیار
چکیده
این آزمایش به منظور بررسی تاثیر کاهش سطح فسفرجیره بر صفات عملکردی، شاخص کارایی تولید و قابلیت هضم پروتئین بلدرچینهای ژاپنی که از جیرههای بر پایه گندم مکمل شده با فیتاز و زایلاناز تغذیه شدند، اجرا شد. بدین منظور، 704 قطعه جوجه بلدرچین ژاپنی ماده 14 روزه به طور تصادفی به هشت تیمار دارای چهار تکرار و هر تکرار شامل 22 جوجه تقسیم شدند. تیمارهای ...
بیشتر
این آزمایش به منظور بررسی تاثیر کاهش سطح فسفرجیره بر صفات عملکردی، شاخص کارایی تولید و قابلیت هضم پروتئین بلدرچینهای ژاپنی که از جیرههای بر پایه گندم مکمل شده با فیتاز و زایلاناز تغذیه شدند، اجرا شد. بدین منظور، 704 قطعه جوجه بلدرچین ژاپنی ماده 14 روزه به طور تصادفی به هشت تیمار دارای چهار تکرار و هر تکرار شامل 22 جوجه تقسیم شدند. تیمارهای آزمایشی با اعمال جیرههای حاوی دو سطح فسفر(30/0 و 14/0 درصد)، دو سطح آنزیم فیتاز(صفر و 01/0درصد) و دو سطح آنزیم زایلاناز(صفر و 05/0 درصد) در قالب طرح کاملا تصادفی با آزمایش فاکتوریل(2×2×2) انجام شد. نتایج نشان داد در کل دوره پرورش، مصرف خوراک و افرایش وزن پرندگان تغذیه شده با جیره حاوی 30/0 درصد فسفر، 01/0 درصد فیتاز و 05/0 درصد زایلاناز بیشتر بود(05/0≥P). ضریب تبدیل خوراک،شاخص تولید و درصد تلفات تحت تاثیر تیمارهای آزمایشی قرارنگرفت.پرندگان تغذیه شده با جیره حاوی 30/0 درصد فسفر همراه زایلاناز در مقایسه با پرندگان تغذیه شده با آنزیم فیتاز قابلیت هضم پروتئین بیشتری داشتند (05/0≥P). در پایان میتوان نتیجه گرفت استفاده همزمان از آنزیمهای فیتاز و زایلاناز در جیرههای بر پایه گندم حاوی فسفردر سطح احتیاجات (3/0 درصد) میتواند اثرات مطلوبی را بر عملکرد بلدرچینهای ژاپنی از جمله مصرف خوراک ، افزایش وزن و قابلیت هضم پروتئین داشته باشد.
تغذیه دام و طیور
حیدر زرقی؛ سیده زهرا موسوی؛ مسعود محمدی؛ میترا ریاسی
چکیده
این مطالعه به منظور بررسی کارآیی اسیدیفایر اپتوسید بر جمعیت باکتریهای بیماریزا، عملکرد رشد، قابلیت هضم مواد مغذی، غلظت کلسیم و فسفر سرم خون و هیستومورفومتری ژژنوم جوجههای گوشتی انجام شد. در شرایط آزمایشگاهی (in vitro) حداقل غلظت بازدارندگی (MIC) و حداقل غلظت کشندگی (MBC) اسیدیفایر اپتوسید علیه باکتریهای سالمونلا، اشرشیاکلای و کلستریدیوم ...
بیشتر
این مطالعه به منظور بررسی کارآیی اسیدیفایر اپتوسید بر جمعیت باکتریهای بیماریزا، عملکرد رشد، قابلیت هضم مواد مغذی، غلظت کلسیم و فسفر سرم خون و هیستومورفومتری ژژنوم جوجههای گوشتی انجام شد. در شرایط آزمایشگاهی (in vitro) حداقل غلظت بازدارندگی (MIC) و حداقل غلظت کشندگی (MBC) اسیدیفایر اپتوسید علیه باکتریهای سالمونلا، اشرشیاکلای و کلستریدیوم پرفرجنس ارزیابی شد. آزمایش روی حیوان زنده (in vivo) با استفاده از 100 قطعه جوجه خروس گوشتی یک روزه سویه راس308 در قالب یک طرح کاملاً تصادفی با 2 تیمار شامل تغذیه با جیره شاهد (بدون اپتوسید) و تغذیه با جیره حاوی 0.1 درصد اپتوسید، 5 تکرار و 10 قطعه پرنده در هر تکرار انجام شد. نتایج MIC و MBC نشان داد، اسیدی فایر اپتوسید علیه باکتری های سالمونلا، اشرشیاکلای و کلستریدیوم پرفرجنس موثر است. افزودن اپتوسید به جیره جوجه های گوشتی باعث کاهش معنیدار وزن 10 روزگی و مصرف خوراک روزانه در دوره آغازین (10-2 روزگی) شد. اثر افزودن اپتوسید به جیره بر شاخصهای عملکرد رشد در دوره رشد (23-11 روزگی) معنیدار نبود. در دوره پایانی (42-24 روزگی) و کل دوره آزمایش (42-2 روزگی) افزودن اپتوسید به جیره باعث بهبود میانگین وزن پایان دوره، رشد روزانه، ضریب تبدیل خوراک، شاخص تولید و عملکرد اقتصادی شد. قابلیت هضم پروتئین و ارتفاع ویلیهای روده با افزودن اپتوسید به جیره افزایش یافت. نتایج این مطالعه نشان داد، افزودن اسیدی فایر اپتوسید در سطح 0.1 درصد به جیره باعث بهبود عملکرد رشد، نمو و سلامت دستگاه گوارش جوجههای گوشتی میشود.
زنبور عسل
مسعود رضوان؛ غلامرضا داشاب؛ مصطفی یوسف الهی؛ ناصر تاج آبادی؛ ;کمال شجاعیان؛ محمد بهجتیان
چکیده
هدف از این پژوهش، بررسی تأثیر خمیر شیرین حاوی نانومکمل AVP-4 بر روی میزان تخمریزی ملکه، وزن لاشه، اندازه جمعیت، پرورش نوزاد، پروتئین و چربی بدن در زنبور عسل اروپایی میباشد. در این آزمایش از 20 کلنی با ملکه همسن و همسانسازی شده استفاده شد. کندوهای مورد استفاده از نوع لانگستروت بوده و کلنیها از نظر جمعیت نوزادان، جمعیت زنبوران بالغ ...
بیشتر
هدف از این پژوهش، بررسی تأثیر خمیر شیرین حاوی نانومکمل AVP-4 بر روی میزان تخمریزی ملکه، وزن لاشه، اندازه جمعیت، پرورش نوزاد، پروتئین و چربی بدن در زنبور عسل اروپایی میباشد. در این آزمایش از 20 کلنی با ملکه همسن و همسانسازی شده استفاده شد. کندوهای مورد استفاده از نوع لانگستروت بوده و کلنیها از نظر جمعیت نوزادان، جمعیت زنبوران بالغ و مقادیر ذخایر غذایی)گرده و عسل( یکسانسازی شدند. آزمایش مزرعه در قالب طرح کاملا تصادفی در چهار تیمار شامل تیمار اول شاهد خمیرشیرین بدون مکمل، تیمار دوم خمیرشیرین حاوی 5/2% نانومکمل، تیمار سوم خمیرشیرین حاوی 5% نانومکمل و تیمار چهارم خمیرشیرین حاوی 5/7 % نانومکمل در پنج تکرار انجام گرفت. اندازهگیری میزان تخم و لارو و شفیره هر 15 روز یکبار صورت پذیرفت و اندازهگیری جمعیت کلنی به صورت قابی صورت پذیرفت. برای تعیین پروتئین خام و چربی بدن بر اساس روشهای AOACاستفاده شد. نتایج به دست آمده نشان داد با مقایسه میانگین تخم گذاری ملکه، پرورش نوزاد، اندازه جمعیت و پروتئین خام در کل دوره آزمایشی تفاوت معنیداری بین تیمارها در کل دوره آزمایشی وجود نداشت (05/0P>). مقایسه میانگین میزان چربی (عصاره اتری) تفاوت معنیداری را در بین تیمارها داشت (05/0P<). استفاده از نانومکمل AVP-4 در تغذیه زنبوران عسل تفاوت معنیداری در بین تیمارها بر تخمریزی ملکه، پرورش نوزاد، جمعیت کلنی و درصد پروتئین خام لاشه نسبت به شاهد نداشت. لذا جهت تایید نتایج نیار به انجام آزمایشات تکمیلی در زمانهای مختلف به ویژه فصول خشک و اندازهگیری صفات بیشتر در کلنی زنبور می باشد.
تغذیه دام و طیور
محمد حیدری؛ محمد ابراهیم نوریان سرور؛ فرهنگ فاتحی؛ محمد مهدی معینی
چکیده
در نشخوارکنندگان، آغوز تنها منبع ایمنی اولیه اکتسابی برای فرزندان است. ترکیب آغوز و همچنین غلظت IgG آغوز در بین نژادهای بز متفاوت است. و در این میان نژاد بز مورسیانوگرانادینا در بین تمامی نژادهای بز داری پایین ترین میزان ایمنوگلوبین است. آزمایش حاضر با هدف بررسی تعداد دفعات تغذیه آغوز (4 و 6 وعده) در 24 ساعات بر عملکرد رشد و فراسنجههای ...
بیشتر
در نشخوارکنندگان، آغوز تنها منبع ایمنی اولیه اکتسابی برای فرزندان است. ترکیب آغوز و همچنین غلظت IgG آغوز در بین نژادهای بز متفاوت است. و در این میان نژاد بز مورسیانوگرانادینا در بین تمامی نژادهای بز داری پایین ترین میزان ایمنوگلوبین است. آزمایش حاضر با هدف بررسی تعداد دفعات تغذیه آغوز (4 و 6 وعده) در 24 ساعات بر عملکرد رشد و فراسنجههای ایمنی در بزغاله های نژاد مورسیانوگرادینا انجام گرفت. مطالعه حاضر با استفاده از طرح آماری کاملا تصادفی و مقایسه میانگینها با استفاده از آزمون T انجام گرفت. طول مدت آغوزدهی 24 ساعت بود. تعداد 20 رأس بزغاله نژاد مورسیانو گرانادینا در دو تیمار با 10 تکرار مورد مطالعه قرار گرفت. به گروه اول 4 وعده آغوز و به گروه دوم 6 وعده آغوز در طول مدت 24 ساعات خورانیده شد. مقدار آغوز مصرفی در طول مدت مطالعه ،30 درصد وزن هنگام تولد بزغالهها بود. اولین وعده آغوزدهی به بزغالهها بلافاصله بعد از تولد بود و به صورت دستی به بزغالهها خورانیده شد. بطور کلی یافته های این پژوهش نشان داد که در بین تمامی فراسنجههای اندازه گیری شده (ترکیبات آغوز، عملکرد رشد و فراسنجههای خونی و همچنین فراسنجههای خونی مرتبط با ایمنی) در بین دو عده آغوزدهی (4 و6) مورد مطالعه، هیچ گونه اختلاف معنیداری مشاهده نگردید. نتایج این مطالعه نشان داد که تعداد دفعات وعدههای تغذیه آغوز در 24 ساعات بعد از تولد بزغالههای نژاد مورسیانوگرانادینا هیچگونه تاثیری بر میانگین افزایش وزن روزانه و همچنین میزان ایمنوگلوبین سرم خون بزغاله ها نداشت.