اکرم علیرضایی؛ محمد مهدی شریفی حسینی؛ رضا طهماسبی؛ امید دیانی
چکیده
این پژوهش به منظور بررسی تأثیر اندازه ذرات علوفه سیلو شده جو و دو نوع دانه غله (جو و ذرت) بر مصرف خوراک و قابلیت هضم مواد مغذی، فراسنجههای شکمبهای و رفتار مصرف خوراک در قالب طرح چرخشی متوازن در گوسفند انجام شد. علوفه جو با 5/1 ±0/28 درصد ماده خشک درو و با دو طول برش فرضی 16 و هشت میلیمتر خرد و علوفه سیلو شده بلند و کوتاه تهیه شد. از چهار ...
بیشتر
این پژوهش به منظور بررسی تأثیر اندازه ذرات علوفه سیلو شده جو و دو نوع دانه غله (جو و ذرت) بر مصرف خوراک و قابلیت هضم مواد مغذی، فراسنجههای شکمبهای و رفتار مصرف خوراک در قالب طرح چرخشی متوازن در گوسفند انجام شد. علوفه جو با 5/1 ±0/28 درصد ماده خشک درو و با دو طول برش فرضی 16 و هشت میلیمتر خرد و علوفه سیلو شده بلند و کوتاه تهیه شد. از چهار راس گوسفند نر با میانگین وزن 05/2±38/53 کیلوگرم استفاده شد و جیرههای آزمایشی عبارت بودند از: 1) علوفه سیلو شده بلند و دانه جو، 2) علوفه سیلو شده بلند و 20 درصد دانه ذرت، 3) علوفه سیلو شده کوتاه و دانه جو و 4) علوفه سیلو شده کوتاه و 20 درصد دانه ذرت. مصرف ماده خشک در جیرههای دارای دانه ذرت بیشتر بود (05/0>P). دو و چهار ساعت بعد از مصرف خوراک pH شکمبه تحت تأثیر اندازه ذرات علوفه سیلو شده و نوع دانه در کنسانتره قرار گرفت و در جیرههای دارای علوفه سیلو شده بلند و جیرههای دارای کنسانتره حاوی20 درصد دانه ذرت بیشتر بود (05/0>P). اندازه ذرات علوفه سیلو شده و نوع دانه بر غلظت نیتروژن آمونیاکی و نیتروژن و پروتئین میکروبی تأثیر معنیداری نداشت (05/0P>). رفتار مصرف خوراک تحت تأثیر اندازه ذرات علوفه سیلو شده قرار گرفت، ولی نوع دانه تأثیری نداشت. در جیرههای دارای دانه ذرت به علت افزایش pH وتأمین محیط بهتر شکمبه، مصرف ماده خشک افزایش یافت.
داود محمدی؛ اکبر یعقوبفر؛ نیما ایلا
چکیده
هدف از انجام این پژوهش ارزیابی اثرات اسانس آویشن بر عملکرد، خصوصیات لاشه، متابولیتهای سرم و پاسخ ایمنی در جوجههای گوشتی تحت تنش گرمایی میباشد. تعداد 400 قطعه جوجه گوشتی نر یکروزه سویه راس- 308 در قالب طرح کاملاً تصادفی به 4 تیمار با پنج تکرار، هر تکرار مشتمل بر 20 پرنده تخصیص یافتند. تیمارهای آزمایشی عبارت بودند از جیره شاهد(بدون ...
بیشتر
هدف از انجام این پژوهش ارزیابی اثرات اسانس آویشن بر عملکرد، خصوصیات لاشه، متابولیتهای سرم و پاسخ ایمنی در جوجههای گوشتی تحت تنش گرمایی میباشد. تعداد 400 قطعه جوجه گوشتی نر یکروزه سویه راس- 308 در قالب طرح کاملاً تصادفی به 4 تیمار با پنج تکرار، هر تکرار مشتمل بر 20 پرنده تخصیص یافتند. تیمارهای آزمایشی عبارت بودند از جیره شاهد(بدون افزودنی) و جیرههای حاوی 1/0، 15/0 و 2/0 درصد اسانس آویشن. نتایج نشان دادند که مکمل کردن جیره با اسانس آویشن تاثیرمعنیداری بر متوسط وزن بدن، افزایش وزن روزانه، مصرف خوراک روزانه، ضریب تبدیل غذایی و خصوصیات لاشه نداشت (05/0P>). افزودن اسانس آویشن به جیره جوجههای گوشتی روی متابولیت های سرم (گلوکز، تری گلیسرید، آلبومین و پروتئین و VLDL) اثر معنی داری نداشت (05/0P>)، ولی سطح کلسترول و LDL را به طور معنی داری کاهش و سطح HDL را بطور معنی داری افزایش داده بود (05/0P<). مکمل کردن جیره با اسانس آویشن پاسخ آنتی بادی را در برابر بیماری نیوکاسل وگلبولهای قرمز گوسفند (SRBC) در سرم جوجه های گوشتی تحت تنش گرمایی به طور معنی داری افزایش داده بود (05/0P<)، اگرچه روی سطح ایمینوگلوبین G تاثیر معنی داری نداشت (05/0P>). این نتایج پیشنهاد میکنند که مکمل نمودن جیره با اسانس آویشن باعث روند رو به افزایش نرخ رشد، تقویت سیستم ایمنی، کاهش سطح کلسترول و LDL در سرم گردیده و میتواند به عنوان محرک رشد و تقویت کننده پاسخ ایمنی در جیره جوجههای گوشتی تحت تنش گرمایی در نظر گرفته شود.
مریم شیبانی؛ مهرداد معمار؛ سیما نصری
چکیده
بهمنظور حفاظت اسپرم و کاهش صدمات ناشی از انجماد، ترکیباتی نظیر لسیتین سویا در انجماد اسپرم گونههای مختلف مورد استفاده قرار گرفته است. انجماد پیاپی اسپرم در دامها کمتر مورد توجه بوده است که در صورت نیاز برای اسپرم نژادهای کمیاب، این فرایند میتواند ارزشمند باشد. به منظور بررسی تاثیر لسیتین و گلیسرول بر کیفت اسپرم در انجماد و ...
بیشتر
بهمنظور حفاظت اسپرم و کاهش صدمات ناشی از انجماد، ترکیباتی نظیر لسیتین سویا در انجماد اسپرم گونههای مختلف مورد استفاده قرار گرفته است. انجماد پیاپی اسپرم در دامها کمتر مورد توجه بوده است که در صورت نیاز برای اسپرم نژادهای کمیاب، این فرایند میتواند ارزشمند باشد. به منظور بررسی تاثیر لسیتین و گلیسرول بر کیفت اسپرم در انجماد و یخگشایی پیاپی، نمونههای منجمد اسپرم گاو پس از یخگشایی و حذف رقیقکنندهی قبلی، با رقیق کننده جدید بر پایه بافر تریس و با غلظتهای مختلف گلیسرول (3، 5 و 7 درصد) و لسیتین سویا (1 و 2 درصد) دوباره منجمد شدند. پس از دو هفته نمونههای اسپرم یخگشایی شده و ویژگیهای اسپرم بلافاصله پس از یخگشایی و تا دو ساعت پس از نگهداری در دمای 40 درجه سانتیگراد ارزیابی شد. نتایج نشان داد که تیمارهای حاوی 5 درصد گلیسرول و یک درصد لسیتین (G5L1) و 3 درصد گلیسرول و 2 درصد لسیتین (G3L2) به ترتیب دارای بیشترین و کمترین درصد جنبایی، زندهمانی و یکپارچگی غشا اسپرم بلافاصله بعد از یخگشایی و یک ساعت بعد از نگهداری در دمای 40 درجه سانتیگراد بودند. درصد اسپرمهای جنبا و زنده در تیمار G5L1 پس از 2 ساعت نگهداری در دمای 40 درجه سانتیگراد به طور معنیداری (P<0.05) بیشتر از شاهد بود اما از لحاظ یکپارچگی غشا اسپرم با شاهد تفاوت معنیداری نداشت (P>0.05). بهطورکلی نتایج پژوهش حاضر نشان داد که استفاده از 5 درصد گلیسرول و 1 درصد لسیتین میتواند باعث بهبود ویژگیهای اسپرم در انجماد و یخگشایی پیاپی شود .
خدیجه طیبی؛ بهروز دستار؛ محمود شمس شرق؛ فرشید اشراقی
چکیده
اثر نوع بیان انرژی و الگوی اسیدآمینه کل، بر عملکرد رشد، اجزای لاشه و کیفیت بستر جوجههـای گوشـتی سـویهی تجـاری راس- 308 با استفاده از شش تیمار، سه تکرار و تعداد 10 قطعه جوجهی گوشتی (مخلوط دو جنس) در هر تکرار در قالب طرح کاملاً تصادفی با آرایش فاکتوریل 3×2 انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل دو نوع انرژی قابل متابولیسم (AMEn و TMEn) و سه نوع ...
بیشتر
اثر نوع بیان انرژی و الگوی اسیدآمینه کل، بر عملکرد رشد، اجزای لاشه و کیفیت بستر جوجههـای گوشـتی سـویهی تجـاری راس- 308 با استفاده از شش تیمار، سه تکرار و تعداد 10 قطعه جوجهی گوشتی (مخلوط دو جنس) در هر تکرار در قالب طرح کاملاً تصادفی با آرایش فاکتوریل 3×2 انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل دو نوع انرژی قابل متابولیسم (AMEn و TMEn) و سه نوع الگوی اسید آمینه (NRC، ایوانیک و آجینوموتو) در دورههای آغازین (10-1 روزگی)، رشد (24-11 روزگی) و پایانی (42-25 روزگی) بودند. استفاده از انرژی ظاهری تصحیح شده بر اساس ازت در جیرهنویسی سبب افزایش نسبی مقادیر مصرف خوراک و افزایش وزن جوجههای گوشتی در دورهی رشد (24-11 روزگی) و کل دورهی پرورش (42-1 روزگی) شد. در کل دورهی پرورش (42-1 روزگی) نوع بیان انرژی بر ضریب تبدیل غذایی، نسبت راندمان انرژی و پروتئین، شاخص تولید اروپایی، اجزای لاشه و کیفیت بستر تأثیر معنیدار نداشت (05/0<P). استفاده از الگوهای اسیدآمینهی ان آر سی و ایوانیک نسبت به آجینوموتو به طور معنیداری سبب بهبود ضریب تبدیل غذایی و افزایش نسبت راندمان انرژی و پروتئین و همچنین بهبود شاخص تولید اروپایی در کل دورهی پرورش شد (05/0P<). بر اساس نتایج این آزمایش، به نظر میرسد الگوی اسیدآمینهی ان آر سی و ایوانیک در شرایط این آزمایش نسبت به آجینوموتو سبب بهبود عملکرد تولیدی جوجههای گوشتی میشوند.
مسعود علی پناه؛ زهرا رودباری؛ علی جوادمنش؛ مرتضی ستایی مختاری؛ حمید رضا سیدآبادی؛ فایزه قراری
چکیده
آنچه که در دنیای امروز در حیطه علم اصلاح نژاد به صورت شتابان در حال نیل است توسعه علم بیوانفورماتیک می باشد که حیطه بالادستی آن علم ژنتیک مولکولی می باشد. ارتباط علم بیوانفورماتیک با علم ژنتیک مولکولی میتواند نقش مهمی در بهبود ژنتیکی صفات تولیدی در دامپروری داشته باشند. یکی از مهمترین صفات تولیدی در دامپروری صفت رشد است که تحت تاثیر ...
بیشتر
آنچه که در دنیای امروز در حیطه علم اصلاح نژاد به صورت شتابان در حال نیل است توسعه علم بیوانفورماتیک می باشد که حیطه بالادستی آن علم ژنتیک مولکولی می باشد. ارتباط علم بیوانفورماتیک با علم ژنتیک مولکولی میتواند نقش مهمی در بهبود ژنتیکی صفات تولیدی در دامپروری داشته باشند. یکی از مهمترین صفات تولیدی در دامپروری صفت رشد است که تحت تاثیر چندین مسیر بیولوژیکی قرار دارند. شناسایی این مسیرهای بیولوژیکی با استفاده از پروفایل های بیان ژن و اطلاعات ژنومی قابل دسترس امکان پذیر است. در این پژوهش، اطلاعات مربوط به بیان ژن در بافت عضله گاو در دو سن شامل یک ماهگی و بیست و چهار ماهگی، از پایگاه داده ArrayExpress جمع آوری شد. در رویکرد اول، ابتدا تفاوت بیان در بین ژنها با استفاده از نرم ArrayAnalysis بررسی شد که 2732 ژن برای شناسایی مسیرهای بیولوژیکی کاندید شدند. تجزیه و تحلیل مسیرهای بیولوژیکی با استفاده از نرم افزار PathVisio انجام گرفت. نتایج بررسی بیان ژن ها نشان داد که که بین دو گروه سنی مورد مطالعه 503 ژن، افزایش سطح بیان و411 ژن کاهش بیان داشتند. بررسی ریشه شناسی این ژن ها نشان داد که در ۲۳ مسیر بیولوژیکی نقش دارند و اکثر این مسیرها در فرآیندهای سلولی مانند رشد، تکثیر و تمایز، هموستازی و مرگ برنامه ریزی شده سلول نقش دارند. این نتایج منجر به شناسایی نشانگرهای زیستی کاندید برای صفت رشد می شود که می تواند گام موثری در تدوین استراتژی برای بهبود فرایند ارزیابی و انتخاب ژنومی گاو باشد.
سید کمال هاشمیان؛ مرتضی مهری
چکیده
هدف از انجام این مطالعه بررسی اثرات حفاظتی عصاره چای سبز به عنوان یک آنتی اکسیدان طبیعی بر برخی فراسنجههای کیفی اسپرم خروس در یک دوره اسپرماتوژنز بود. آزمایش در قالب طرح اندازهگیریهای تکرار شده با چهار تیمار و چهار تکرار انجام گرفت. چهار تیمار آزمایشی به ترتیب حاوی سطوح 0، 30، 60 و 90 میلیگرم عصاره چای سبز در هر کیلوگرم جیره بودند. ...
بیشتر
هدف از انجام این مطالعه بررسی اثرات حفاظتی عصاره چای سبز به عنوان یک آنتی اکسیدان طبیعی بر برخی فراسنجههای کیفی اسپرم خروس در یک دوره اسپرماتوژنز بود. آزمایش در قالب طرح اندازهگیریهای تکرار شده با چهار تیمار و چهار تکرار انجام گرفت. چهار تیمار آزمایشی به ترتیب حاوی سطوح 0، 30، 60 و 90 میلیگرم عصاره چای سبز در هر کیلوگرم جیره بودند. در روزهای صفر، 14، 28، 42، 56 و 70 آزمایش مایع منی جمعآوری و سپس خصوصیات حرکتی اسپرم شامل جنبایی کل، جنبایی پیشرونده، درصد خطی بودن جنبایی اسپرم، سرعت در مسیر منحنی، دامنه جابجایی سر اسپرم، میانگین سرعت حرکت اسپرم در مسیر، و سرعت در مسیر مستقیم با استفاده از نرم افزار کاسا آنالیز و نیز میزان پیشرفت آپوپتوزیس بررسی شد. میزان شکست DNA بر اساس نفوذ رنگ آکریدین اورنج به DNA شکسته شده اسپرم اندازهگیری شد. تیمارهای 3 و 4 به طور معنیداری (05/0P<) موجب کاهش اپوپتوزیس و بهبود برخی از فراسنجههای حرکتی اسپرم از جمله دامنهی جابجایی سر اسپرم شدند؛ با اینحال تیمار 4 در روزهای آخر آزمایش اثر منفی (نسبت به گروه شاهد) بر صفاتی همچون میانگین سرعت حرکت اسپرم در مسیر و سرعت در مسیر مستقیم داشت (05/0P<). از طرفی سطح 30 میلیگرم عصاره چای سبز سبب بهبود میانگین سرعت حرکت اسپرم در مسیر شد (05/0P<). نتیجه آنکه احتمالا مصرف روزانه عصاره چای سبز به میزان 60 میلیگرم در جیره، به عنوان یک آنتیاکسیدان طبیعی، میتواند به بهبود برخی صفات حرکتی اسپرم و کاهش میزان آپوپتوزیس بیانجامد.
سجاد قنبری؛ ذبیح اله نعمتی
چکیده
منطقه ارسباران به دلیل مناسب بودن شرایط اقلیمی، پرآب بودن و تنوع بالای گونههای گیاهی، پتانسیل بالایی در زمینه صنعت زنبورداری دارد. هدف از این تحقیق بررسی درآمد و مشکلات زنبورداران روستایی در مسیر توسعه می باشد. دادههای تحقیق با استفاده از مشاهدات میدانی و تکمیل پرسشنامه نیمه ساختاریافته از زنبورداران منطقه ارسباران جمعآوری ...
بیشتر
منطقه ارسباران به دلیل مناسب بودن شرایط اقلیمی، پرآب بودن و تنوع بالای گونههای گیاهی، پتانسیل بالایی در زمینه صنعت زنبورداری دارد. هدف از این تحقیق بررسی درآمد و مشکلات زنبورداران روستایی در مسیر توسعه می باشد. دادههای تحقیق با استفاده از مشاهدات میدانی و تکمیل پرسشنامه نیمه ساختاریافته از زنبورداران منطقه ارسباران جمعآوری شد. در این بررسی، نوع گونههای گیاهی مورد استفاده در زنبورداری، فرایند فروش، نقش زنبورداری در درآمد خانوارها، مشکلات اصلی زنبورداران در پرورش زنبورعسل و راهکارهای توسعه این صنعت بررسی شد. شایستگی مکانی زنبورداران نیز با استفاده از چهار معیار بررسی شد. نتایج بررسی نشان داد که گونههایی مثل آویشن (Thymus kotschyanus)، گل ماهور (Verbascum gossypinum)، کنگر صحرایی (Cirsium arvense) و سیاه تلو (Paliurus spina chiristi) و گون (Astragalus sp.)، بید (Salix sp) و صنوبر (populus sp.) برای تولید عسل و برهموم و گل لاله (Tulipa schrenkii) بیشتر برای تولید گرده مورد تغذیه قرار میگرفت. همچنین شایستگی مکانی زنبورداران منطقه ارسباران از لحاظ منبع آبی (86 درصد)، پوشش گیاهی (62 درصد)، فاصله از جاده (33 درصد) و دوره فعالیت زنبورداری (24 درصد) برای پرورش زنبورعسل مناسب است. بر طبق نتایج، هر زنبوردار به طور متوسط 318 کندو دارد. میانگین تولید عسل هر کندو در منطقه ارسباران حدود 6/19 کیلوگرم بود. قیمت عسل، بسته به نوع کیفیت آن از 110 تا 600 هزار ریال به فروش میرسید. میانگین درآمد ناخالص زنبورداران، 835 میلیون ریال برآورد گردید. مهمترین مشکلات زنبورداران منطقه، وجود داروهای تقلبی در بازار (52 درصد) و عدم دسترسی به داروهای مناسب برای رفع بیماریها میباشد.
نوشین قهرمانی؛ علی هاشمی؛ مختار غفاری؛ قربان الیاسی زرینقبایی
چکیده
بلدرچین دارای خصوصیات مناسب مانند رشد سریع و کیفیت بالای گوشت میباشد. در تحقیق حاضر، چندشکلی ناحیه اگزون 2 از ژن هورمون رشد 1(GH) و ارتباط آن با صفات رشد در بلدرچین ژاپنی مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور، از 150 قطعه بلدرچین ژاپنی نمونههای خون جمع آوری شد و به دنبال آن DNA ژنومی مطابق پروتکل پروناز استخراج گردید. سپس واکنش زنجیرهای پلیمراز ...
بیشتر
بلدرچین دارای خصوصیات مناسب مانند رشد سریع و کیفیت بالای گوشت میباشد. در تحقیق حاضر، چندشکلی ناحیه اگزون 2 از ژن هورمون رشد 1(GH) و ارتباط آن با صفات رشد در بلدرچین ژاپنی مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور، از 150 قطعه بلدرچین ژاپنی نمونههای خون جمع آوری شد و به دنبال آن DNA ژنومی مطابق پروتکل پروناز استخراج گردید. سپس واکنش زنجیرهای پلیمراز 1(PCR) جهت تکثیر قطعه 162جفت بازی ژن GH انجام گرفت. روش تفاوت فرم فضایی رشتههای منفرد 3(SSCP) جهت تعیین الگوهای ژنوتیپی نمونهها بکار برده شد. نتایج SSCP چهار الگوی متفاوت ژنوتیپی و چند شکلی در ناحیه اگزون 2 از ژن GH را نشان داد. فراوانی چهار الگوی ژنوتیپی 1، 2 ،3 و 4 در این پژوهش به ترتیب برابر با 64/11، 75/15، 67/37 و 94/34 درصد برآورد گردید. تجزیه و تحلیل ارتباط صفت وزن بدن و الگوهای ژنوتیپی با استفاده از نرمافزار SAS انجام شد. نتایج نشان داد که بین الگوهای ژنوتیپی مشاهده شده با وزن بدن در هیچ دوره پرورشی ارتباط معنیداری وجود ندارد. در ارتباط با تأثیر جنس بر صفت وزن بدن نیز در 60 روزگی (سن بلوغ) اختلاف معنیداری وجود داشت (05/0P≤). با توجه به تعداد الگوهای ژنوتیپی، ناحیه مورد مطالعه در بلدرچین ژاپنی از تنوع بالای برخوردار می باشد.
محمود وطن خواه؛ محمد علی طالبی؛ محسن باقری
چکیده
در این مطالعه به منظور برآورد برخی پارامترهای جمعیتی و میزان همخونی در گلههای گوسفند لری بختیاری از تعداد 81 گله گوسفند (شامل 7991 رأس میش و 366 رأس قوچ) از گلههای مردمی پرورش یافته تحت سیستمهای رایج طی سالهای 1394 و 1395 رکوردگیری شد. نحوه جمعآوری دادهها در گلههای مردمی به صورت پرسشنامهای و استفاده از اطلاعات یک سال گذشته دامدار، ...
بیشتر
در این مطالعه به منظور برآورد برخی پارامترهای جمعیتی و میزان همخونی در گلههای گوسفند لری بختیاری از تعداد 81 گله گوسفند (شامل 7991 رأس میش و 366 رأس قوچ) از گلههای مردمی پرورش یافته تحت سیستمهای رایج طی سالهای 1394 و 1395 رکوردگیری شد. نحوه جمعآوری دادهها در گلههای مردمی به صورت پرسشنامهای و استفاده از اطلاعات یک سال گذشته دامدار، رکوردهای یاداشت شده، رکوردگیری مستقیم و مصاحبه با دامدار بود. نتایج نشان داد که در 68 درصد از گلههای مورد بررسی، جایگزینهای نر از داخل گله انتخاب میشد، معیار انتخاب در همه گلهها خصوصیات ظاهری چشمی و نحوه آمیزش نیز تصادفی بود. متوسط فاصله نسل معادل 30/3 سال، تعداد میش مولد 6/98 رأس، تعداد قوچ مولد 5/4 رأس، نسبت قوچ به میش 6/4 درصد، مدت ماندگاری قوچ در گله 4/3 سال و 57/34 درصد از گلهها حداقل دارای یک رأس بره با ناهنجاری ژنتیکی قابل رویت بودند. بر این اساس اندازه مؤثر و میزان همخونی بدون در نظر گرفتن واریانس اندازه خانواده به ترتیب 2/17 رأس و 9/4 درصد و با لحاظ نمودن واریانس اندازه خانواده به ترتیب 8/9 رأس و 5/7 درصد در هر نسل برآورد شدند. اثر شهرستان و نوع سیستم پرورشی بر اغلب پارامترهای جمعیتی مورد بررسی و میزان همخونی معنیدار بود (05/0 P<). بنابراین، میانگین اندازه مؤثر گلههای مردمی پایینتر از حداقل توصیه شده برای حفظ تنوع ژنتیکی و اعمال برنامههای اصلاحی مؤثر داخل گلهای بوده و این امر سبب ایجاد همخونی به میزان بیش از 5 تا 7 برابر حد مجاز شده است.
گلبهار آق؛ بهروز دستار؛ محمود شمس شرق؛ سید رضا هاشمی؛ رضا میرشکار
چکیده
این آزمایش به منظور ارزیابی اثر سطوح مختلف سیاه دانه در دو سطح پروتئین بر عملکرد، ترکیب لاشه و فراسنجههای خونی جوجههای گوشتی انجام شد. تعداد 336 قطعه جوجه یکروزه تعیین جنسیت نشده سویه راس 308 در قالب طرح کاملاً تصادفی با آرایش فاکتوریل 3×2 با 6 تیمار (3 سطح سیاه دانه (صفر، 1 و 2 درصد) در دو سطح پروتئین (پروتئین متعادل و کم پروتئین))، ...
بیشتر
این آزمایش به منظور ارزیابی اثر سطوح مختلف سیاه دانه در دو سطح پروتئین بر عملکرد، ترکیب لاشه و فراسنجههای خونی جوجههای گوشتی انجام شد. تعداد 336 قطعه جوجه یکروزه تعیین جنسیت نشده سویه راس 308 در قالب طرح کاملاً تصادفی با آرایش فاکتوریل 3×2 با 6 تیمار (3 سطح سیاه دانه (صفر، 1 و 2 درصد) در دو سطح پروتئین (پروتئین متعادل و کم پروتئین))، 4 تکرار و 14 قطعه جوجه در هر تکرار مورد استفاده قرار گرفتند. جیرههای آزمایشی دارای انرژی قابل سوخت و ساز یکسان و بهجز پروتئین، حاوی حداقل مقادیر مواد مغذی توصیه شده توسط NRC (1994) بودند. نتایج نشان داد مصرف جیرههای با سطح پروتئین متعادل نسبت به جیره کم پروتئین باعث بهبود معنیدار وزن بدن شد (05/0>P). کاهش سطح پروتئین جیره سبب کاهش پروتئین مصرفی و افزایش نسبت راندمان پروتئین شد (05/0>P). کاهش سطح پروتئین جیره سبب کاهش معنیدار درصد لاشه قابل طبخ و ماهیچه سینه شد (05/0>P). غلظت آلبومین سرم با کاهش سطح پروتئین جیره بهطور معنیداری کاهش یافت (05/0>P). افزودن سیاه دانه به جیره کم پروتئین سبب بهبود معنیدار وزن بدن، ضریب تبدیل غذایی و نسبت راندمان پروتئین شد بهگونهای که مقادیر آنها مشابه با جیره با سطح پروتئین متعادل بود (05/0>P). افزودن سیاه دانه به جیره کم پروتئین باعث افزایش درصد ماهیچه ران، سینه، قلب و سنگدان شد بطوریکه از نظر آماری مقدار آنها مشابه با جیره با سطح پروتئین متعادل بود (05/0<P). این نتایج نشان میدهد افزودن سیاه دانه به جیرههای کم پروتئین سبب بهبود عملکرد رشد جوجههای گوشتی میشود.
حسین محمدی؛ عباس رافت؛ حسین مرادی شهر بابک؛ جلیل شجاع؛ محمد حسین مرادی
چکیده
هدف از این تحقیق بررسی میزان همخونی و اندازه مؤثر جمعیت با استفاده از اطلاعات نشانگرهای SNP موجود در سراسر ژنوم حاصل از تراشههای متراکم SNPChip 50K در 96 رأس گوسفند نژاد زندی بود. بدین منظور بعد از کنترل کیفیت دادههای حاصل از تعیین ژنوتیپ SNPها با استفاده از تراشه 50K، 40879 نشانگر SNPجهت محاسبه میزان همخونی و اندازه مؤثر جمعیت مورد استفاده قرار ...
بیشتر
هدف از این تحقیق بررسی میزان همخونی و اندازه مؤثر جمعیت با استفاده از اطلاعات نشانگرهای SNP موجود در سراسر ژنوم حاصل از تراشههای متراکم SNPChip 50K در 96 رأس گوسفند نژاد زندی بود. بدین منظور بعد از کنترل کیفیت دادههای حاصل از تعیین ژنوتیپ SNPها با استفاده از تراشه 50K، 40879 نشانگر SNPجهت محاسبه میزان همخونی و اندازه مؤثر جمعیت مورد استفاده قرار گرفت. اندازه مؤثر تعداد افراد در حال جفت-گیری بر اساس روش هتروزیگوسیتی اضافی و به وسیله نرم افزار NEESTIMATOR به ازای هر کروموزوم جداگانه برآورد شد. همچنین ضریب همخونی با استفاده از چهار روش ماتریس روابط خویشاوندی (FGRM)، میزان هموزیگوسیتی (FHOM)، همبستگی گامتها (FUNI)، با استفاده از نرم افزار GCTA و Run Of Homozygosity (FROH) به کمک نرم افزار PLINK محاسبه گردید. میانگین هتروزیگوسیتی مورد انتظار و مشاهده شده به ترتیب 393/0 و 407/0 به دست آمد. متوسط اندازه مؤثر برآورد شده، 69 رأس بود و متوسط فاصله اطمینان 95% برای این برآوردها 2/93-0/40 به دست آمد. همچنین در این تحقیق مشخص شد ضریب همخونی محاسبه شده با استفاده از سه روش (FGRM، FHOM، FUNI) مشابه و معادل با 063/0 تخمین زده شد. علاوه بر این میزان همخونی در روش ROH برابر با 053/0 برآورد شد. در مجموع نتایج این تحقیق نشان داد که با وجود تنوع ژنتیکی مناسب در جمعیت گوسفند زندی مورد مطالعه، اندازه مؤثر آنها به شدت کاهش یافته است و طراحی برنامههای مناسب برای حفاظت از حیوانات خالص باقیمانده این نژاد بومی ضروری است.
مهدی خجسته کی؛ محمد یگانه پرست؛ مجید کلانتر نیستانکی؛ حسن صادقی پناه
چکیده
این مطالعه با هدف بررسی امکان استفاده از فناوری بینایی ماشین برای تخمین وزن جوجه های گوشتی انجام شد. تعداد 600 قطعه جوجه سویه راس در شرایط استاندارد برای یک دوره 42روزه پرورش یافت. در فواصل زمانی مشخص(7 روز یکبار)، 60 قطعه جوجه از مجموع 600 قطعه به تصادف انتخاب و با ترازوی مناسب وزن کشی شد. در روز وزن کشی همزمان از جوجه ها تصاویر دیجیتال تهیه ...
بیشتر
این مطالعه با هدف بررسی امکان استفاده از فناوری بینایی ماشین برای تخمین وزن جوجه های گوشتی انجام شد. تعداد 600 قطعه جوجه سویه راس در شرایط استاندارد برای یک دوره 42روزه پرورش یافت. در فواصل زمانی مشخص(7 روز یکبار)، 60 قطعه جوجه از مجموع 600 قطعه به تصادف انتخاب و با ترازوی مناسب وزن کشی شد. در روز وزن کشی همزمان از جوجه ها تصاویر دیجیتال تهیه شد(بصورت انفرادی و در گروه های 2، 3 و 4 تایی). تصاویر دیجیتال جوجه ها ابتدا پیش پردازش اولیه شده و تبدیلات لازم روی عکس ها انجام و با طراحی الگوریتم مناسب خصوصیات مورد نیاز از تصاویر استخراج گردید. از این خصوصیات برای طراحی مدل شبکه عصبی جهت تخمین وزن جوجه ها استفاده شد. ضریب همبستگی بین ویژگی های استخراج شده از تصاویر شامل طول محور اصلی، طول محور فرعی ، جعبه محاطی، مساحت قسمت محدب،مساحت ناحیه پرشده، محیط تصویرو مساحت تصویر با وزن زنده جوجه ها به ترتیب 92/0، 93/0، 53/0، 99/0، 99/0، 94/0و 99/0 برآوردشد(01/0p<). شبکه عصبی پرسپترون چند لایه که با الگوریتم پس انتشار خطا آموزش دید، با تعداد 22 نرون در لایه ورودی، 20 نرون در لایه میانی و یک نرون در لایه خروجی بالاترین دقت (99%) را در تخمین وزن زنده جوجه های گوشتی در مقاطع مختلف زمانی ارائه داد. نتایج بررسی حاضر نشان داد که امکان استفاده از پردازش تصاویر و شبکه عصبی مصنوعی به عنوان یک ابزار مناسب و کارآمد برای تخمین وزن جوجههای گوشتی در طول دوره پرورش وجود دارد.
سمیرا زنگنه؛ مهران ترکی؛ هوشنگ لطف الهیان؛ علیرضا عبدالمحمدی
چکیده
این آزمایش به منظور بررسی تأثیر لیزوفسفولیپید و ویتامین C بر عملکرد، خصوصیات لاشه و پاسخ ایمنی جوجههای گوشتی تحت شرایط تنش گرمایی و دمای عادی انجام شد. تعداد 1680 قطعه جوجه گوشتی مخلوط (کاب 500) در دوره پایانی (38-21 روزگی) به دو گروه تقسیم شدند و در گروه اول 480 قطعه جوجه در چهار تیمار و چهار تکرار (30= n) در دمای عادی (1± 24 درجه سلسیوس) پرورش ...
بیشتر
این آزمایش به منظور بررسی تأثیر لیزوفسفولیپید و ویتامین C بر عملکرد، خصوصیات لاشه و پاسخ ایمنی جوجههای گوشتی تحت شرایط تنش گرمایی و دمای عادی انجام شد. تعداد 1680 قطعه جوجه گوشتی مخلوط (کاب 500) در دوره پایانی (38-21 روزگی) به دو گروه تقسیم شدند و در گروه اول 480 قطعه جوجه در چهار تیمار و چهار تکرار (30= n) در دمای عادی (1± 24 درجه سلسیوس) پرورش یافتند و در گروه دوم 1200 قطعه جوجه در چهار تیمار و 10 تکرار (30= n) در دمای بالا (1± 34 درجه سلسیوس به مدت 8 ساعت در روز) قرار گرفتند. در هر دو گروه چهار جیره بر اساس آزمایش فاکتوریل 2×2 شامل لیزوفسفولیپید (صفر یا 1000 میلیگرم در کیلوگرم) و ویتامین C (صفر یا 500 میلیگرم در کیلوگرم) تنظیم شد. در هردو گروه استفاده از لیزوفسفولیپید موجب افزایش ضریب تبدیل خوراک و کاهش افزایش وزن شد (سطح احتمال05/0). در گروه تنش گرمایی، افزایش قابلیت زنده مانی، تیتر آنتیبادی علیه برونشیت، وزن نسبی بورس و تیموس در جوجه های تغذیه شده با لیزوفسفولیپید و افزایش وزن نسبی تیموس و طحال در جوجههای تغذیه شده با ویتامین C در مقایسه با گروه شاهد مشاهده شد(سطح احتمال05/0) . در پرندگان تغذیه شده با لیزوفسفولیپید در شرایط عادی، افزایش معنی-دار طول نسبی ژئوژنوم دیده شد(سطح احتمال05/0). اثر متقابل معنیداری بین لیزوفسفولیپید و ویتامین C بر پاسخ به فیتوهماگلوتنین A مشاهده شد. بهطورکلی بر اساس نتایج بدست آمده در این بررسی، استفاده از لیزوفسفولیپید و ویتامین C موجب بهبود پاسخ سیستم ایمنی جوجههای گوشتی شد.
مجید نظام دوست؛ تقی قورچی؛ سمانه اربابی؛ سعید زره داران؛ سیدمحمدمهدی سیدالموسوی
چکیده
این آزمایش با هدف تعیین تأثیر افزودن ملاس، دانه جو و زمان تأخیر در تهیه سیلاژ بر کیفیت ظاهری و ارزش تغذیهای سیلاژ کلزا انجام شد. دادهها در قالب طرح کاملاً تصادفی و آرایه فاکتوریل 2×4 آنالیز شدند. تیمارهای آزمایشی شامل: 1) سیلاژ بدون افزودنی (شاهد) بدون تأخیر در تهیه سیلاژ، 2) سیلاژ بدون افزودنی با 48 ساعت تأخیر در تهیه سیلاژ 3) افزودن ...
بیشتر
این آزمایش با هدف تعیین تأثیر افزودن ملاس، دانه جو و زمان تأخیر در تهیه سیلاژ بر کیفیت ظاهری و ارزش تغذیهای سیلاژ کلزا انجام شد. دادهها در قالب طرح کاملاً تصادفی و آرایه فاکتوریل 2×4 آنالیز شدند. تیمارهای آزمایشی شامل: 1) سیلاژ بدون افزودنی (شاهد) بدون تأخیر در تهیه سیلاژ، 2) سیلاژ بدون افزودنی با 48 ساعت تأخیر در تهیه سیلاژ 3) افزودن 5 درصد ملاس بدون تأخیر در تهیه سیلاژ ، 4) افزودن 5 درصد ملاس با 48 ساعت تأخیر در تهیه سیلاژ ، 5) افزودن 5 درصد دانه جو بدون تأخیر در تهیه سیلاژ ، 6) افزودن 5 درصد دانه جو با 48 ساعت تأخیر در تهیه سیلاژ ، 7) افزودن 5/2 درصد ملاس + 5/2 درصد دانه جو بدون تأخیر در تهیه سیلاژ و 8) افزودن 5/2 درصد ملاس + 5/2 درصد دانه جو با 48 ساعت تأخیر در تهیه سیلاژ بودند. هر کدام از افزودنیها در دو زمان مختلف با علوفه کلزا مخلوط شدند (صفر و 48 ساعت پس از برداشت)، و سپس در سطلهای پلاستیکی، به مدت 60 روز در دمای 25 درجه سانتیگراد نگهداری شدند. مطابق نتایج، افزودن ملاس باعث افزایش کربوهیدراتهای محلول در آب، کاهش PH، فیبر نامحلول در شوینده خنثی و اسیدی شد (05/0>P). تاخیر در تهیه سیلاژ، سبب بهبود شرایط ظاهری، افزایش PH و پروتئین خام سیلاژ گردید (05/0>P). تیمار دارای ملاس و دانه جو با 48 ساعت تاخیر در سیلو کردن، عملکرد بهتری به لحاظ خصوصیات ظاهری، ترکیبات شیمیایی و قابلیت هضم سیلاژ کلزا داشت.
سید امین کاظمی؛ حامد احمدی؛ محمد امیر کریمی ترشیزی
چکیده
این آزمایش بهمنظور بررسی اثر تغذیهی پروبیوتیک تولید داخل کشور با نام (بایوپول®) بر پارامترهای منحنی رشد جوجههای گوشتی انجام گرفت. در این راه توان برازش و پیشبینی سه مدل گمپرتز، لجستیک و ریچاردز برای بیان منحنی رشد جوجهها مقایسه گردید. از 280 قطعه جوجه گوشتی یک روزه سویهی راس 308 در قالب طرح کاملاً تصادفی با 4 تیمار و 5 تکرار ...
بیشتر
این آزمایش بهمنظور بررسی اثر تغذیهی پروبیوتیک تولید داخل کشور با نام (بایوپول®) بر پارامترهای منحنی رشد جوجههای گوشتی انجام گرفت. در این راه توان برازش و پیشبینی سه مدل گمپرتز، لجستیک و ریچاردز برای بیان منحنی رشد جوجهها مقایسه گردید. از 280 قطعه جوجه گوشتی یک روزه سویهی راس 308 در قالب طرح کاملاً تصادفی با 4 تیمار و 5 تکرار (هر تکرار شامل 14 قطعه پرنده از دو جنس نر و ماده به تعداد مساوی) استفاده شد. تیمارهای جیرهای به ترتیب حاوی 0، 100، 200 و 300 گرم در تن پروبیوتیک بایوپول بود. دادههای هفتگی وزن بدن جوجهها از ۰ تا ۴۲ روزگی ثبت گردید و سپس بر روی سه مدل رشد برازش داده شد. جهت مقایسه توان پیشبینی این توابع در تشریح رشد جوجهها، شاخصهای نکویی برازش مانند مقدار ضریب تبیین (R2)، جذر میانگین مربعات خطا (RMSE)، میانگین انحراف از مشاهده (Bias) و آزمون F استاندارد به کارگرفته شد. نتایج مقایسه شاخصهای توان پیشبینی نشان دادکه در مدل ریچاردز نسبت به دو مدل دیگر مقدار ضریب تبیین دارای ارزش بالاتر (9998/0)، خطای جذر میانگین مربعات کمتر (16/9 گرم) و میانگین انحراف از مشاهده کمتر (52/0 گرم) بود و بهترین همسانسازی را با مقادیر مشاهدهشده داشت. از طرف دیگر نتایج حاصل از مقایسه دوبهدو مدلها توسط آزمون F استاندارد نشان داد که مدل ریچاردز دقت بیشتری در پیشبینی رشد جوجههای گوشتی داشت. در کل نتایج نشان داد که سطح 200 گرم پروبیوتیک در خوراک جوجه گوشتی باعث دستیابی به بهترین پاسخ و بهبود در نرخ رشد پرنده میشود.
مریم کرمی؛ سید عباس رأفت؛ غلامعلی مقدم؛ جلیل شجاع غیاث؛ آرش جوانمرد
چکیده
با استفاده از برنامه های اصلاح ژنتیکی می توان مقاومت نسبت به بیماری ها را در حیوانات افزایش داد. درانتخاب ژنتیکی علیه بیماری ورم پستان در گاوهای شیری از چندشکلی ژن کاندیدا استفاده می شود. چندشکلی ژن کاندیدا برای یافتن ارتباط میان SNP با فنوتیپ حیوان و به ویژه استفاده از آن در برنامه انتخاب به کمک نشانگر است. بدین منظور وجود چندشکلی اگزون ...
بیشتر
با استفاده از برنامه های اصلاح ژنتیکی می توان مقاومت نسبت به بیماری ها را در حیوانات افزایش داد. درانتخاب ژنتیکی علیه بیماری ورم پستان در گاوهای شیری از چندشکلی ژن کاندیدا استفاده می شود. چندشکلی ژن کاندیدا برای یافتن ارتباط میان SNP با فنوتیپ حیوان و به ویژه استفاده از آن در برنامه انتخاب به کمک نشانگر است. بدین منظور وجود چندشکلی اگزون 9ژن BRCA1 در 60 نمونه از گاوهای هلشتاین ایرانی با استفاده از روش PCR-RFLP بررسی شد که سه آلل مختلف در این بررسی شناسایی شدند. چندشکلی در جایگاه 46126+ از ژن BRCA1 با جهش G-A آشکار شد. فراوانی های ژنوتیپی به ترتیب برای سه نوع ترکیب ژنی بانامگذاری KK، KL وLL معادل 27/0، 43/0 و30/0 و دو آللی K وL برابر 48/0 و52/0 بدست آمد. برای مطالعه ارتباط ژنوتیپ و رکوردهای حاصل از شمارش سلول های بدنی از رویه GLMو رگرسیون لجستیک استفاده شد. افراد دارای ژنوتیپ KK به طور معنی داری نسبت به دو ژنوتیپ دیگر میزان سلول های بدنی کمتری داشتند. نتایج نشان داد که جایگاه مورد نظر در ژن BRCA1 به عنوان یک ژن مؤثر در مقاومت به ورم پستان می تواند در استراتژی های انتخاب به کمک نشانگر مورد استفاده قرار گیرد. چنین به نظر می رسد استفاده از تعداد نمونه بیشتر و بررسی ژن های کاندیدای دیگر می تواند برای دست یافتن به آزمونی با دقت بالاتر برای شناسایی حیوانات حساس و مقاوم به ورم پستان مؤثر باشد.
رضا توحیدی؛ محمد دوستی؛ محمدرضا نصیری؛ آرش جوانمرد
چکیده
امروزه یکی از نگرانیهای صنعت پرورش طیور در جهان، شیوع بیماریها در گلههای بزرگ است. با وجود استفاده از واکسیناسیون مناسب، مصرف آنتیبیوتیک و انجام ضدعفونی در سالنهای مرغداری، ولی همچنان شیوع بیماریها ضرر اقتصادی جبران ناپذیری را به این صنعت وارد میکند. یکی دیگر از راههای مؤثر افزایش مقاومت طیور به بیماریها، ...
بیشتر
امروزه یکی از نگرانیهای صنعت پرورش طیور در جهان، شیوع بیماریها در گلههای بزرگ است. با وجود استفاده از واکسیناسیون مناسب، مصرف آنتیبیوتیک و انجام ضدعفونی در سالنهای مرغداری، ولی همچنان شیوع بیماریها ضرر اقتصادی جبران ناپذیری را به این صنعت وارد میکند. یکی دیگر از راههای مؤثر افزایش مقاومت طیور به بیماریها، بهبود ژنتیکی سیستم ایمنی است که میتواند هزینههای جاری مصرف واکسن و دارو را کاهش دهد. با توجه به اهمیت IL-2 در سیستم ایمنی، مطالعه حاضر به منظور بررسی ساختار ژن IL-2 مرغ بومی خراسان انجام گرفت. برای انجام این تحقیق تعداد 20 نمونه DNA مرغ بومی خراسان برای تکثیر و توالییابی یک قطعه 875 جفت بازی ژن IL-2 مورد استفاده قرار گرفت. مقایسه توالیهای به دست آمده از مرغ بومی خراسان با توالی به ثبت رسیده در پایگاه دادههای مرکز ملی اطلاعات زیستفناوری وجود جهشهایی را در ژن IL-2 مرغ بومی خراسان نشان داد، به طوری که این جهشها در ناحیه اگزون 1 باعث تغییر اسید آمینه شده بودند. جهشهای اگزونی در نقاط 733، 738، 744 و 794 جفت بازی به ترتیب برای جانشینی بازهای آدنین به جای سیتوزین، تیمین به جای آدنین، آدنین به جای سیتوزین و تیمین به جای سیتوزین بودند. وجود این جهشها امکان استفاده از آنها به عنوان نشانگر ژنی در برنامههای انتخاب ژنومی را فراهم میآورد که برای تأیید آن نیاز به بررسی فراوانی جهشها در جمعیت و همچنین بررسی تأثیر آنها بر عملکرد IL-2 از طریق آزمایشات پروتئومیکس است.
محمود صحرائی؛ حسن صادقی پناه؛ نادر اسدزاده؛ اباذر قنبری
چکیده
این آزمایش به منظور بهبود عملکرد تولیدی میش مغانی با بهرهگیری از روشهای مدیریت تولید مثل و تغذیه در شرایط مرتع در خارج از فصل تولید مثل انجام گردید. برای انجام این پروژه در یک گله 400 راسی، میشهای داشتی مورد نظر در قالب گروه 1(همزمانسازی و هورمونتراپی+ تغذیه کمکی) به تعداد 202 راس به عنوان گروه آزمایشی و گروه 2 یا همان گروه شاهد(بدون ...
بیشتر
این آزمایش به منظور بهبود عملکرد تولیدی میش مغانی با بهرهگیری از روشهای مدیریت تولید مثل و تغذیه در شرایط مرتع در خارج از فصل تولید مثل انجام گردید. برای انجام این پروژه در یک گله 400 راسی، میشهای داشتی مورد نظر در قالب گروه 1(همزمانسازی و هورمونتراپی+ تغذیه کمکی) به تعداد 202 راس به عنوان گروه آزمایشی و گروه 2 یا همان گروه شاهد(بدون همزمانسازی و بدون تغذیه کمکی) به تعداد 160 راس انتخاب شدند. در گروه آزمایشی میشها از تغذیه کمکی قبل جفتگیری به مدت 4 هفته و تغذیه تکمیلی با کنسانتره در 5/1 ماه آخر آبستنی استفاده کردند. در طول اجرای پروژه صفات تولیدی و تولید مثلی میشها و بررسیهای اقتصادی در هر دو گروه شاهد و آزمایشی انجام گردید و برای آنالیز آماری دادههای کمی از رویه T-test و صفات کیفی از روش جدول فراونی و کای اسکور استفاده گردید. نتایج نشان داد که درصد زایش میشها،درصد دوقلوزایی، بازدهی وزن تولد بره و وزن از شیرگیری در گروه آزمایشی نسبت به شاهد بیشتر است(05/0 p<). لیکن از نظر درصد زادآوری گله، تفاوت آماری فاحشی مابین دو روش وجود داشت بهطوریکه 21/104 درصد زادآوری در گروه آزمایشی در مقایسه با 64/48 درصد در گروه شاهد مشاهده گردید(05/0 p<). به طورکلی در خارج از فصل تولید مثل، در میش مغانی استفاده از تیمار همزمانسازی فحلی و تغذیه کمکی دارای بالاترین بهره اقتصادی نسبت به گروه شاهد است.