محسن باقری؛ محمدعلی طالبی؛ ابوالحسن صادقی پناه
چکیده
هدف این تحقیق، بررسی تفاوت پاسخ عملکرد تولیدمثلی بره میشها و میشهای مسنتر لری بختیاری به فلاشینگ بود. به این منظور از میشهای سالم یک گله 55 رأس بره میش و 245 رأس میش بالغ انتخاب شدند. هر یک از بره میشها یا میشهای بالغ به طور تصادفی در یکی از سه تیمار: بدون فلاشینگ(شاهد)، فلاشینگ با دانه جو و فلاشینگ با دانه جو و چربی قرار گرفت. جیره فلاشینگ ...
بیشتر
هدف این تحقیق، بررسی تفاوت پاسخ عملکرد تولیدمثلی بره میشها و میشهای مسنتر لری بختیاری به فلاشینگ بود. به این منظور از میشهای سالم یک گله 55 رأس بره میش و 245 رأس میش بالغ انتخاب شدند. هر یک از بره میشها یا میشهای بالغ به طور تصادفی در یکی از سه تیمار: بدون فلاشینگ(شاهد)، فلاشینگ با دانه جو و فلاشینگ با دانه جو و چربی قرار گرفت. جیره فلاشینگ از دو هفته قبل از معرفی قوچ به گله تا سه هفته پس از آن در اختیار میشها قرار داده شد. نتایج نشان داد که، بر خلاف میشهای بالغ، نرخ آبستنی و نرخ زایش در بره میشها تحت تاثیر تیمار قرار گرفت (0/05 >p). در بره میشها، تعداد بره متولد شده به ازای هر رأس میش در معرض آمیزش در تیمار فلاشینگ با دانه جو و چربی بالاتر از دو تیمار دیگر بود (0/05>p) در صورتی که در میشهای بالغ، اختلاف میشهای تیمار فلاشینگ با دانه جو و چربی از نظر تعداد بره متولد شده به ازای هر رأس میش در معرض آمیزش تنها با تیمار شاهد معنی دار بود (0/05 >p). طول دوره آبستنی در بره میشها و میشهای بالغ در تیمارهای مختلف اختلاف آماری معنی داری نداشت. نرخ دوقلوزایی در بره میشها و میشهای بالغ تحت تاثیر تیمار قرار گرفت اما میزان این تاثیر در بره میشها بیشتر بود (به ترتیب 0/01>p و 0/05>p). بنابراین به نظر می رسد که در میشهای بالغ فلاشینگ و در بره میشها فلاشینگ با چربی باعث افزایش عملکرد تولیدمثلی میگردد.
مجید هاشمی؛ مظاهر صفدریان؛ محمدرضا هاشمی؛ حسین نوراللهی؛ محمد جواد آگاه
چکیده
این آزمایش با هدف تعیین کارآمدترین روش همزمان سازی فحلی برای تلقیح مصنوعی بزهای ترکی-قشقایی خارج از فصل تولیدمثلی انجام گردید. تیمارهای آزمایشی به صورت: 1) گذاشتن سیدر حاوی 3/0 گرم پروژسترون در واژن به مدت 16 روز 2) گذاشتن سیدر به همراه تزریق eCG در زمان خروج 3) گذاشتن اسفنج حاوی40 میلیگرم فلوجستون استات در واژن به مدت 16 روز 4) گذاشتن اسفنج ...
بیشتر
این آزمایش با هدف تعیین کارآمدترین روش همزمان سازی فحلی برای تلقیح مصنوعی بزهای ترکی-قشقایی خارج از فصل تولیدمثلی انجام گردید. تیمارهای آزمایشی به صورت: 1) گذاشتن سیدر حاوی 3/0 گرم پروژسترون در واژن به مدت 16 روز 2) گذاشتن سیدر به همراه تزریق eCG در زمان خروج 3) گذاشتن اسفنج حاوی40 میلیگرم فلوجستون استات در واژن به مدت 16 روز 4) گذاشتن اسفنج به همراه تزریق eCG در زمان خروج 5) کاشتن ایمپلانت حاوی 5/1 میلیگرم نورجستومیت در گوش به مدت 10 روز و تزریق داخل ماهیچهای 5/1 میلیگرم نورجستومت و 5/2 میلیگرم استرادیول والرات در زمان کاشت 6) کاشتن ایمپلانت به همراه تزریق eCG در زمان خروج 7) دو تزریق داخل ماهیچهای 10 میلیگرم پروستاگلاندین طبیعی (PGF2α) با فاصله 10 روز 8) دو تزریق پروستاگلاندین به همراه تزریق eCG در روز دهم طراحی گردید. تلقیح مصنوعی 48 ساعت پس از خاتمه تیمارها انجام شد. مقدار eCG مصرفی برای هر راس دام 400 واحد بینالمللی بود و در تیمارهای پروژستاژن تأثیری بر درصد فحلی نسبت به تیمارهای مشابه نداشت، اما درصد باروری، زایش، فکاندیتی و پرولیفیکسی را به طور معنیداری افزایش داد (0/05>p). کمترین میزان فحلی در زمان استفاده از دو تزریق پروستاگلاندین بدون eCG مشاهده شد. درصد فحلی در تیمار ایمپلانت به شکل معنیداری پایینتر از تیمارهای سیدر و اسفنج با eCG بود (0/05>p). با توجه به شاخصها و سهولت انجام کار، شاید بتوان استفاده از سیدر به مدت 16 روز به همراه eCG برای همزمان سازی فحلی در اکوتیپ ترکی قشقایی در منطقه شیراز را توصیه کرد.
یداله چاشنی دل؛ حسین کلارستاقی؛ علیرضا جعفری صیادی؛ مهدی بهاری
چکیده
این تحقیق به منظور بررسی اثرات سطوح مختلف ضایعات پخته شده سیب زمینی پخته شده بر تجزیه پذیری شکمبهای و برخی فراسنجههای خونی برههای نر پرواری زل انجام شد. در آزمایش اول، تجزیه پذیری شکمبهای ماده خشک، پروتئین خام، NDF و ADF با استفاده از روش کیسه نایلونی و با سه رأس گوسفند فیستوله شده نژاد زل تغذیه شده در سطح نگهداری، اندازهگیری ...
بیشتر
این تحقیق به منظور بررسی اثرات سطوح مختلف ضایعات پخته شده سیب زمینی پخته شده بر تجزیه پذیری شکمبهای و برخی فراسنجههای خونی برههای نر پرواری زل انجام شد. در آزمایش اول، تجزیه پذیری شکمبهای ماده خشک، پروتئین خام، NDF و ADF با استفاده از روش کیسه نایلونی و با سه رأس گوسفند فیستوله شده نژاد زل تغذیه شده در سطح نگهداری، اندازهگیری شد. زمان شکمبهگذاری شامل صفر، 4، 8، 12، 24، 48، 72 و 96 ساعت بود. تجزیهپذیری ماده خشک به طور معنیداری تحت تأثیر تیمارها قرار گرفت. در آزمایش دوم، 20 رأس بره نر زل با میانگین وزن اولیه 2 ± 33 کیلوگرم در قالب طرح کاملاً تصادفی با 4 تیمار و 5 تکرار به مدت80 روز، پروار شدند. تیمارهای آزمایشی شامل جیره شاهد بر پایه جو و سیلاژ ذرت بدون ضایعات پخته شده سیب زمینی و تیمارهای حاوی جیره شاهد مکمل شده با 15، 30 و 45 درصد ضایعات پخته شده سیب زمینی جایگزین شده با دانه جو (بر اساس ماده خشک) بودند. نتایج این آزمایش نشان داد که از لحاظ فراسنجه-های تجزیهپذیری در بین تیمارها اختلاف معنیداری دیده نشد. همچنین غلظت گلوکز در گروه با جیره حاوی ضایعات سیب زمینی پخته شده نسبت به گروه شاهد بالاتر بود (05/0>P). نتایج نشان داد اگر چه در این مطالعه، فراسنجه های تجزیه پذیری به جز ماده خشک، تحت تأثیر تیمارهای آزمایشی قرار نگرفتند، لذا از ضایعات سیب زمینی پخته شده به عنوان منبع تامین انرژی برای نشخوارکنندگان و جایگزین مناسب برای جو نیز می توان نام برد.
غلامحسین ایراجیان؛ حمید امانلو؛ اسدا... تیموری یانسری؛ حمیدرضا میرزایی ا لموتی؛ هرمز منصوری
چکیده
به منظور بررسی تأثیر اندازه ذرات دو نوع علوفه بر فراسنجههای شکمبه میشهای شیرده نژاد سنگسری، آزمایشی با 10 رأس میش فیستولهدار بالغ در قالب طرح کاملاً تصادفی با 5 جیره و 6 تکرار به مدت 30 روز انجام شد. جیرههای آزمایشی شامل 1) یونجه بلند- سیلاژ ذرت بلند، 2) یونجه متوسط- سیلاژ ذرت بلند، 3) یونجه متوسط- سیلاژ ذرت ریز، 4) یونجه ریز- سیلاژ ذرت ...
بیشتر
به منظور بررسی تأثیر اندازه ذرات دو نوع علوفه بر فراسنجههای شکمبه میشهای شیرده نژاد سنگسری، آزمایشی با 10 رأس میش فیستولهدار بالغ در قالب طرح کاملاً تصادفی با 5 جیره و 6 تکرار به مدت 30 روز انجام شد. جیرههای آزمایشی شامل 1) یونجه بلند- سیلاژ ذرت بلند، 2) یونجه متوسط- سیلاژ ذرت بلند، 3) یونجه متوسط- سیلاژ ذرت ریز، 4) یونجه ریز- سیلاژ ذرت بلند و 5) یونجه ریز- سیلاژ ذرت ریز بودند. محتویات شکمبه در 3، 5/7 و 12 ساعت بعد از مصرف خوراک با دست تخلیه گردید و کل محتویات شکمبه به دو بخش فاز جامد و مایع تقسیم شد.نسبت مواد خوراکی و ترکیبات شیمیایی جیرههای آزمایشی یکسان و تفاوت آنها در اندازه ذرات منابع علوفه بود. مقادیر pef>8 با کاهش اندازه ذرات بهطور معنیداری کاهش یافت. همچنین با ریز کردن اندازه ذرات مقدار pef>1.18 در یونجه و سیلاژ ذرت کاهش یافت. میانگین هندسی ذرات با کاهش اندازه ذرات بهطور معنیداری کاهش یافت ولی انحراف استاندارد میانگین هندسی تمایل به معنی داری داشت. مصرف الیاف نامحلول در شوینده خنثی تحت تأثیر اندازه ذرات علوفه ها قرار نگرفت. میانگین هندسی اندازه ذرات جامد در شکمبه در ساعات مختلف بعد از تغذیه تفاوت معنی داری را نشان نداد. با افزایش زمان پس از مصرف خوراک درصد ذرات فاز قابل عبور از شکمبه تمایل به افزایش داشت. فعالیت خوردن و زمان کل جویدن تحت تأثیر جیرههای آزمایشی قرار نگرفت اما همانطور که انتظار میرفت با کاهش اندازه ذرات زمان نشخوار به صورت معنی داری کاهش یافت.
یاسر منظری توکلی؛ مژگان مظهری؛ امید علی اسماعیلی پور؛ امیر موسایی
چکیده
در این پژوهش از 160 جوجه گوشتی نر یکروزه سویه راس 308 به منظور مقایسه اثر تغییر هفتگی سطوح انرژی و پروتئین جیره با سیستم Ross و NRC بر عملکرد، خصوصیات لاشه و برخی فراسنجههای خونی استفاده شد. آزمایش در قالب طرح کاملا تصادفی با چهار تیمار و چهار تکرار (10 پرنده در هر تکرار) انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل 1) جیره فرموله شده مطابق با توصیه ...
بیشتر
در این پژوهش از 160 جوجه گوشتی نر یکروزه سویه راس 308 به منظور مقایسه اثر تغییر هفتگی سطوح انرژی و پروتئین جیره با سیستم Ross و NRC بر عملکرد، خصوصیات لاشه و برخی فراسنجههای خونی استفاده شد. آزمایش در قالب طرح کاملا تصادفی با چهار تیمار و چهار تکرار (10 پرنده در هر تکرار) انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل 1) جیره فرموله شده مطابق با توصیه NRC 2) جیره فرموله شده مطابق با احتیاجات سویه راس، 3 و 4) جیرههای فازی یک و دو با سطوح متغیر انرژی و پروتئین از هفته اول تا ششم بودند. نتایج نشان داد که کاهش انرژی و پروتئین جیره تا 14روزگی اثر معنیداری بر صفات عملکردی نداشت، اما در دوره رشد، پایانی و کل دوره اثر تیمارها بر صفات عملکردی معنیدار شد (05/0P<). در محاسبه هزینه خوراک بیشترین هزینه متعلق به سیستم NRC وکمترین هزینه متعلق به جیره فازی دو بود. بهترین افزایش وزن و ضریب تبدیل غذایی در جوجههای تغذیه شده با سیستم Ross و پس از آن جوجههای تغذیه شده با NRC و جیره فازی یک دیده شد. اثر تیمارها بر وزن نسبی سینه، چربی بطنی و طحال معنیدار بود (05/0P<). اثر تیمارها بر گلوکز و کلسترول و سلولهای خون معنیدار نبود. بنابراین، تغییر هفتگی جیره در صورتیکه سطح انرژی جیره در هفته ششم به کمتر از 3100 کیلوکالری بر کیلوگرم و پروتئین به کمتر از 19 درصد افت نکند، (جیره فازی یک) نه تنها منجر به افت عملکرد رشد نمیشود، بلکه منجر به کاهش هزینه خوراک مصرفی میگردد.
رستم مهباغی؛ عین اله عبدی قزلجه؛ محسن علمی
چکیده
برای تعیین انرژی قابل سوختوساز تفاله گوجه فرنگی از تعداد 24 قطعه بوقلمون نر بالغ استفاده گردید. مقدار 50 گرم خوراک پایه و سطوح مختلف (0، 25، 50، 75 و 100 درصد) تفاله گوجه فرنگی به چهار قطعه بوقلمون نر خورانده شد. به منظور تعیین اثرات استفاده از تفاله گوجه فرنگی بر عملکرد بوقلمون در سنین 1 تا 24 هفتگی، از تعداد 120 قطعه جوجه بوقلمون نر یکروزه ...
بیشتر
برای تعیین انرژی قابل سوختوساز تفاله گوجه فرنگی از تعداد 24 قطعه بوقلمون نر بالغ استفاده گردید. مقدار 50 گرم خوراک پایه و سطوح مختلف (0، 25، 50، 75 و 100 درصد) تفاله گوجه فرنگی به چهار قطعه بوقلمون نر خورانده شد. به منظور تعیین اثرات استفاده از تفاله گوجه فرنگی بر عملکرد بوقلمون در سنین 1 تا 24 هفتگی، از تعداد 120 قطعه جوجه بوقلمون نر یکروزه در قالب طرح کاملاً تصادفی با 5 تیمار (0، 5/7، 15، 5/22 و 30 درصدتفالهگوجه فرنگی) و هر تیمار با 3 تکرار و هر تکرار شامل 8 قطعه بوقلمون نر استفاده شد. صفات مربوط به عملکرد تا سن 24 هفتگی رکوردبرداری شد. نتایج تعیین ترکیبات شیمیایی نشان داد که مقدار پروتئین خام، چربی خام، خاکستر، دیواره سلولی، دیواره سلولی بدون همی سلولز و انرژی خام تفاله گوجه فرنگی به ترتیب 5/19، 4/2، 5/5، 3/57، 2/47 درصد و 2986 کیلوکالری در کیلوگرم بود. از نظر آماری اختلاف معنیداری بین میزان انواع انرژی قابل سوخت و ساز جیرههای حاوی سطوح مختلف تفاله گوجه فرنگی مشاهده گردید. میزان,AME AMEn , TME و TMEn با استفاده از معادلات رگرسیون به ترتیب 2026، 2072، 2361 و 2414 کیلوکالری در هر کیلوگرم برآورد گردید. در بوقلمونهای مورد آزمایش بین جیرههای غذایی از نظر آماری برای صفات تولیدی از قبیل، خوراک مصرفی، افزایش وزن، ضریب تبدیل و یا صفات مربوط به تفکیک لاشه اختلاف معنیداری مشاهده نگردید. نهایتاً اینکه از تفاله خشک گوجه فرنگی میتوان تا سطح 30 درصد در تغذیه جوجه بوقلمونها استفاده نمود.
حسین غلامی؛ عبدالرضا تیموری؛ نادر اسدزاده
چکیده
این پژوهش جهت بررسی اثر خوراک مکمل به دو شکل فیزیکی پلت شده و یا کاملا مخلوط (شاهد) بر عملکرد تولیدی گله های گوسفند و بز عشایری حاشیه رودخانه کرخه انجام شد. تعداد 8 گله 50 راسی انتخاب و به دو گروه شاهد و آزمایشی ( پلت ) تقسیم شدند. میش و بزهای گروه شاهد مطابق روش دامدار( مرتع+ تغذیه دستی دامدار)، بدون خوراک مکمل پلت شده، تغذیه شدند اما درگروه ...
بیشتر
این پژوهش جهت بررسی اثر خوراک مکمل به دو شکل فیزیکی پلت شده و یا کاملا مخلوط (شاهد) بر عملکرد تولیدی گله های گوسفند و بز عشایری حاشیه رودخانه کرخه انجام شد. تعداد 8 گله 50 راسی انتخاب و به دو گروه شاهد و آزمایشی ( پلت ) تقسیم شدند. میش و بزهای گروه شاهد مطابق روش دامدار( مرتع+ تغذیه دستی دامدار)، بدون خوراک مکمل پلت شده، تغذیه شدند اما درگروه آزمایشی طی دو مرحله شامل 45 روز آخر دورة آبستنی و 90 روز دورة شیردهی، علاوه بر خوراک معمول ( مرتع+ تغذیه دستی دامدار)، روزانه به میزان 300 گرم خوراک تکمیلی پلت شده مصرف نمودند. میانگین وزن برههای متولد شده در گروه شاهد 82/4 کیلوگرم و در گروه آزمایشی 83/4 کیلوگرم بود. میانگین وزن بزغالههای متولد شده نیز به ترتیب برای گروه آزمایشی شاهد و پلت برابر67/3 و 59/3 بودکه تفاوت معنی داری نداشتند. استفاده از خوراک تکمیلی پلت شده در دو مرحلة آزمایش، سبب اختلاف معنی داری در بهبود وزن تولد تا از شیر گیری بره ها شد(01/0> P ). سود ناخالص گله های گروه آزمایشی نسبت به گروه شاهد به ازای هر رأس دام ماده در سال 1394 برابر 215577 ریال بود.
شعله قربانی؛ علی اکبر قره داغی
چکیده
هدف از تحقیق حاضر، بررسی عملکرد صفات اقتصادی و ارزیابی برنامه اصلاحی اعمال شده درمرغان بومی استان اصفهان بود. به این منظور اطلاعات جمع آوری شده شامل 72785 رکورد در17 نسل (سالهای 1374-1394) جهت تجزیه با استفاده از مدل دام چند صفته در نرم افزارWOMBAT مورد استفاده قرار گرفت و ارزشهای اصلاحی همه پرندهها پیش بینی شد. همچنین در این تحقیق معنی داری6 ...
بیشتر
هدف از تحقیق حاضر، بررسی عملکرد صفات اقتصادی و ارزیابی برنامه اصلاحی اعمال شده درمرغان بومی استان اصفهان بود. به این منظور اطلاعات جمع آوری شده شامل 72785 رکورد در17 نسل (سالهای 1374-1394) جهت تجزیه با استفاده از مدل دام چند صفته در نرم افزارWOMBAT مورد استفاده قرار گرفت و ارزشهای اصلاحی همه پرندهها پیش بینی شد. همچنین در این تحقیق معنی داری6 مدل حیوانی با آزمون نسبت درستنمایی (LRT) بررسی شد. نتایج نشان داد که که به جز صفت تعداد تخممرغ و وزن اولین تخممرغ، بقیه صفات به طور معنیداری تحت تاثیراثرات مادری قرار دارند ولذا گنجاندن این اثرات در مدل ها، سبب افزایش دقت تخمین وراثت پذیری مستقیم می شود. بیشترین و کمترین وراثتپذیری به ترتیب مربوط به صفات وزن بدن در یک روزگی (01/0± 56/0) و وزن اولین تخممرغ (01/0±12/0) برآورد شد. ضرایب تابعیت میانگین ارزش اصلاحی برآورد شده بر نسل برای وزن بدن در سن یکروزگی، 8 هفتگی و 12 هفتگی، سن بلوغ جنسی، وزن بلوغ جنسی، تعداد تخممرغ، وزن اولین تخممرغ و میانگین وزن تخممرغ به ترتیب 07/0، 35/12، 36/17، 36/1-، 40/23، 06/1، 03/0- و 17/0 بدست آمد، که همگی معنی دار بودند. نتایج مطالعه حاضر نشان داد که امکان بهبود صفات مورد مطالعه با استفاده از روشهای مناسب انتخاب ژنتیکی وجوددارد.
محمد حامد سلاجقه؛ مصطفی یوسف الهی؛ محمد سالارمعینی؛ اکبر یعقوبفر
چکیده
این آزمایش در سه مرحله جهت تعیین ترکیب شیمیایی، قابلیت هضم و انرژی قابل سوخت و ساز ظاهری و حقیقی بخشهای مختلف دو واریته خرمای جمعآوری شده از استان کرمان (مضافتی و فرکان) انجام شد. در مرحله اول ترکیب شیمیایی میوه، هسته و خرمای کامل اندازهگیری گردید. در مرحله دوم، قابلیت هضم و انرژی قابل سوخت و ساز نمونهها به روش تغذیه اجباری با ...
بیشتر
این آزمایش در سه مرحله جهت تعیین ترکیب شیمیایی، قابلیت هضم و انرژی قابل سوخت و ساز ظاهری و حقیقی بخشهای مختلف دو واریته خرمای جمعآوری شده از استان کرمان (مضافتی و فرکان) انجام شد. در مرحله اول ترکیب شیمیایی میوه، هسته و خرمای کامل اندازهگیری گردید. در مرحله دوم، قابلیت هضم و انرژی قابل سوخت و ساز نمونهها به روش تغذیه اجباری با استفاده از 35 قطعه خروس بالغ لگهورن و جمعآوری فضولات به مدت 48 ساعت اندازه گیری شد و در مرحله سوم با استفاده از روش رگرسیون پلهای، معادلههایی برای برآورد انرژی قابل سوخت و ساز از روی ترکیب شیمیایی و مقادیر قابلیت هضم تعیین گردید. نتایج این بررسی نشان داد که خرمای کامل و بدون هسته از ارزش غذایی بالاتری برخوردار میباشند، درحالیکه هسته و تفاله خرما دارای الیاف خام بیشتر و در نتیجه انرژی قابل سوخت و سازکمتری هستند. همچنین بررسی نتایج نشان داد هسته و تفاله نوع مضافتی، دارای چربی خام و الیاف خام بیشتری در مقایسه با واریته فرکان میباشند. برخلاف هسته و تفاله خرمای فرکان که انرژی قابل سوخت و ساز کمی داشتند، AME و AMEn هسته و تفاله خرمای مضافتی به ترتیب 1769، 1786، 1924 و 2212 کیلوکالری در کیلوگرم ماده خشک تعیین گردید. در کل، واریته مضافتی دارای ارزش غذایی بالاتری در مقایسه با واریته فرکان بود. در پایان، بهترین معادلهها برای برآورد انرژی قابل سوخت و ساز، از روی ترکیب شیمیایی و مقادیر قابلیت هضم محاسبه و ارائه گردید.
هاجر اثنی عشری؛ جواد شهرکی؛ احمد اکبری
چکیده
مطالعه حاضر، نسبت به تعیین الگوی بهینه بهره برداری مرغداریهای استان کرمان با تأکید بر اهداف حداکثر کردن بازده ناخالص، حداقل کردن مصرف سوخت، حداقل کردن مصرف برق و حداقل کردن آلودگی، با تکمیل 200 پرسشنامه از بهره برداران اقدام شده است. برای این منظور ابتدا الگوی بهینه بهره برداری از مرغداری براساس هر کدام از اهداف جداگانه مشروط به ...
بیشتر
مطالعه حاضر، نسبت به تعیین الگوی بهینه بهره برداری مرغداریهای استان کرمان با تأکید بر اهداف حداکثر کردن بازده ناخالص، حداقل کردن مصرف سوخت، حداقل کردن مصرف برق و حداقل کردن آلودگی، با تکمیل 200 پرسشنامه از بهره برداران اقدام شده است. برای این منظور ابتدا الگوی بهینه بهره برداری از مرغداری براساس هر کدام از اهداف جداگانه مشروط به یک مجموعه معینی از محدودیتها، تعیین شد. سپس از روش بهینه سازی مقید تعمیم یافته، برای بهینهسازی همزمان تمامی اهداف استفاده شده است. روش مقید تعمیم یافته منجر به تولید مجموعه جوابهای کارایی شامل 49 جواب شده است. سپس جواب منتخب از میان مجموعه جوابهای کارا، با استفاده از روش فاصلهای TOPSIS با در نظر گرفتن ترکیب وزنی ذکرشده برای اهداف بدست آمده است. نتایج الگوهای بهینه نشان داد که در منطقه مورد نظر هر دو محصول مرغ گوشتی و مرغ تخم گذار وارد الگوی تولید شده و این میزان از الگوی فعلی کمتر است. همچنین سطح تولید مرغ گوشتی در الگوی بهینه بیش از سطح تولید مرغ تخم گذار میباشد و این الگوی پیشنهادی با افزایش بازده برنامهای و کاهش میزان مصرف سوخت در منطقه نسبت به شرایط موجود همراه است. لذا تغییر الگوی تولید منطقه به سمت تولید بیشتر مرغ گوشتی و تولید کمتر مرغ تخم گذار پیشنهاد میشود.
آرش جوانمرد؛ مصطفی مدد؛ نادر اسدزاده؛ علی اسماعیلی زاده کشکوئیه؛ محمد حسین بناءبازی
چکیده
امروزه، کاربرد توأم اطلاعات فنوتیپی و نشانگرهای مولکولی برای بهبود صفات رشد توانسته است کارآیی برنامههای اصلاح نژادی را به بازدهی نسبتاً مناسبی برساند. هدف از پژوهش حاضر شناسایی جایگاههای کنترل کننده صفات کمّی (QTL) مرتبط با صفات وزن و خصوصیات رشد با استفاده از نشانگرهای اختصاصی ریزماهواره درگستره 605 سانتیمورگانی از کروموزومهای ...
بیشتر
امروزه، کاربرد توأم اطلاعات فنوتیپی و نشانگرهای مولکولی برای بهبود صفات رشد توانسته است کارآیی برنامههای اصلاح نژادی را به بازدهی نسبتاً مناسبی برساند. هدف از پژوهش حاضر شناسایی جایگاههای کنترل کننده صفات کمّی (QTL) مرتبط با صفات وزن و خصوصیات رشد با استفاده از نشانگرهای اختصاصی ریزماهواره درگستره 605 سانتیمورگانی از کروموزومهای بز میباشد. بدین منظور، از یک گله بزرگ با بررسی اطلاعات شجره، تعداد چهار خانواده برادر- خواهر ناتنی که مجموع کل خانواده 112 رأس بودند، انتخاب شد. صفات تحت رکورد برداری شامل: وزنهای تولد، ازشیرگیری، شش ماهگی، میانگین افزایش وزن روزانه، نسبتهای کلیبر محاسبه شده برای دو دوره تولد تاسن از شیردهی و دوره شیردهی تا سن شش ماهگی بودند. سپس در فاز مطالعه مولکولی، در مجموع تعداد 45 نشانگر ریزماهواره پراکنده بر روی تعداد 5 کروموزوم (1، 2، 5، 6 و 26) با پیش شرط روئیت الگوی هتروزیگوت برای آن نشانگر در بزهای نر هر خانواده در نتاج، تعیین ژنوتیپ شدند. از نتایج کلیدی مطالعه حاضر، شناسایی دو QTL بین نشانگرهایBMC1009-RM029 و INRABEN172 که در کروموزوم 5 و 26 با وزن تولد مرتبط هستند، میباشد (0/01>p). همچنین بعد از تجزیه و تحلیل فامیلی یکQTL نزدیک نشانگر BM1312 در ارتباط با نسبت کلیبر(KBR1) در کروموزوم یک تشخیص داده شد(0/05>p).
حمید شهدادی جهرمی؛ طاهره محمدآبادی؛ محمد بوجارپور؛ مرتضی چاجی؛ قاسم مقصودی نژاد
چکیده
این آزمایش به منظور بررسی اثرات شکل فیزیکی جیره کاملا مخلوط (به صورت بلوک و مش)، در قالب طرح چرخشی (2×2) با دو تیمار بر روی 10 رأس برهی نر شال با میانگین وزن اولیه 31 کیلوگرم انجام شد. جیرهی غذایی بر اساس نیازهای برهی پرواری به صورت کاملاً مخلوط تهیه شد و نیمی از آن به صورت بلوک فشرده و نیمی دیگر بدون تغییر در تغذیه برهها مصرف شد. ...
بیشتر
این آزمایش به منظور بررسی اثرات شکل فیزیکی جیره کاملا مخلوط (به صورت بلوک و مش)، در قالب طرح چرخشی (2×2) با دو تیمار بر روی 10 رأس برهی نر شال با میانگین وزن اولیه 31 کیلوگرم انجام شد. جیرهی غذایی بر اساس نیازهای برهی پرواری به صورت کاملاً مخلوط تهیه شد و نیمی از آن به صورت بلوک فشرده و نیمی دیگر بدون تغییر در تغذیه برهها مصرف شد. استفاده از خوراک بلوک شده سبب افزایش مصرف خوراک و دریافت مواد مغذی در برهها شد (05/0>P). قابلیت هضم مادهی خشک، مادهی آلی، پروتئین خام، الیاف نامحلول در شوینده خنثی، چربی خام و انرژی تحت تأثیر شکل فیزیکی خوراک قرار نگرفت در حالی که درصد ابقای نیتروژن درگوسفندان تغذیه شده با بلوک بیشتر بود (05/0>P). مدت زمان مصرف خوراک، مدت نشخوار، زمان استراحت و کل فعالیت جویدن دامها، طی 24 ساعت، تحت تاثیر شکل فیزیکی خوراک قرار نگرفت اما میزان مصرف ماده خشک و ماده آلی و دریافت مواد مغذی در واحد زمان با مصرف جیره بلوک شده نسبت به جیره مخلوط مش افزایش نشان داد (05/0>P). همچنین مصرف خوراک به صورت بلوک سبب بهبود افزایش وزن روزانه و ضریب تبدیل خوراک در برهها شد (05/>P). به طور کلی، بلوک کردن مواد خوراکی سبب بهبود عملکرد تغذیهای، به ویژه ابقای نیتروژن، در برهها شد.
عاطفه مقصودلو؛ علیرضا صادقی ماهونک؛ محمد قربانی؛ فیدل تولدرا
چکیده
ویژگیآنتیاکسیدانی گرده و ژله رویال مربوط به پروتئینها و ترکیبات فنولی آنها میباشد. در این پژوهش تاثیر هیدرولیز آنزیمی پروتئینهای گرده گل توسط آنزیم گوارشی تریپسین بر خواص آنتی اکسیدانی آن و بهینه سازی شرایط هیدرولیز آنزیمی بررسی شد و نتایج آن با ویژگی آنتیاکسیدانی ژله رویال مقایسه گردید. بدین منظور ابتدا ترکیبات فنولی، ...
بیشتر
ویژگیآنتیاکسیدانی گرده و ژله رویال مربوط به پروتئینها و ترکیبات فنولی آنها میباشد. در این پژوهش تاثیر هیدرولیز آنزیمی پروتئینهای گرده گل توسط آنزیم گوارشی تریپسین بر خواص آنتی اکسیدانی آن و بهینه سازی شرایط هیدرولیز آنزیمی بررسی شد و نتایج آن با ویژگی آنتیاکسیدانی ژله رویال مقایسه گردید. بدین منظور ابتدا ترکیبات فنولی، فعالیت مهارکنندگی رادیکالهای آزاد DPPH، قدرت احیاکنندگی یون فریک گرده گل و ژله رویال اندازه گیری شد. مقادیر این فاکتورها برای غلظت 1000 میلی گرم بر لیتر گرده گل و ژله رویال، به ترتیب 174 و 71/1031 میلیگرم اسیدگالیک بر گرم نمونه، 33/67 و 27/95 درصد و جذب 8/0 و 77/0 در طول موج 700 نانومتر بود. بیشترین قدرت احیاکنندگی تیمارهای هیدرولیز شده با آنزیم تریپسین 5/1 درصد و مدت زمان هیدرولیز 5/2 ساعت، 668/0 بود. بیشترین قدرت مهار رادیکال DPPH تیمارهای هیدرولیز شده با آنزیم تریپسین 5/1درصد و مدت زمان هیدرولیز 4 ساعت، 8/79 درصد بود. نتایج نشان داد با انجام عمل هیدرولیز، ویژگی آنتیاکسیدانی گرده گل، نسبت به حالتی که عملیات هیدرولیز انجام نشده، افزایش پیدا کرد. این افزایش، در قدرت مهار رادیکال DPPH واضحتر بود. بطوری که از 33/67 درصد در گرده هیدرولیز نشده، به 8/79 درصد در گرده هیدرولیز شده با تریپسین ارتقا پیدا کرد. بعد از انجام عمل هیدرولیز، قدرت مهار رادیکال گرده گل، به قدرت مهار رادیکال ژله رویال (27/95 درصد) نزدیکتر شد. این مسئله نشان میدهد با هیدرولیز پروتئینهای گرده گل، تا حدی میتوان آنها را به پپتیدهای موجود در ژله رویال نزدیک کرد.
نیما ایلا؛ فاطمه جلیلی؛ علی کیانی؛ محمد یازرلو
چکیده
آزمایشی به منظور بررسی تاثیر سطوح مختلف متیونین جیره بر عملکرد و فراسنجههای خونی و صفات تولید مثلی بلدرچین ژاپنی تخمگذار به مدت 9 هفته (16-8 هفتگی) انجام شد. در این آزمایش از 140 پرنده ماده هم سن (56 روزه) در قالب طرح کاملاً تصادفی با 5 تیمار، 4 تکرار و 7 قطعه پرنده در هر تکرار استفاده شد. جیرههای آزمایشی به ترتیب حاوی سطوح 35/0، 40/0، 45/0، 50/0 و ...
بیشتر
آزمایشی به منظور بررسی تاثیر سطوح مختلف متیونین جیره بر عملکرد و فراسنجههای خونی و صفات تولید مثلی بلدرچین ژاپنی تخمگذار به مدت 9 هفته (16-8 هفتگی) انجام شد. در این آزمایش از 140 پرنده ماده هم سن (56 روزه) در قالب طرح کاملاً تصادفی با 5 تیمار، 4 تکرار و 7 قطعه پرنده در هر تکرار استفاده شد. جیرههای آزمایشی به ترتیب حاوی سطوح 35/0، 40/0، 45/0، 50/0 و 55/0 درصد جیره متیونین بودند. نتایج آزمایش نشان داد که در دوره اول تولید (12-8 هفتگی)، دوره دوم تولید (16-13 هفتگی) و کل دوره (16-8 هفتگی) سطوح مختلف متیونین جیره اثر معنیداری بر درصد تولید و توده تخم تولیدی بلدرچین (گرم/پرنده/روز) داشتند (05/0>P) بطوری که بالاترین درصد تولید و وزن توده تخم در دورههای مختلف تولید به ترتیب مربوط به پرندگان تغذیه شده با جیره حاوی 45/ 0 و50/0 درصد متیونین بود. مقایسه تیمارهای آزمایشی نشان داد که با افزایش سطح متیونین جیره میزان آلبومین سرم و اسید اوریک خون بلدرچینهای ژاپنی بترتیب کاهش و افزایش یافت. نتایج این آزمایش نشان داد بهترین عملکرد تولیدی و تولیدمثلی(وزن تخم، تولید تخم) بلدرچین ژاپنی تخمگذار در دوره اول تولید (12-8 هفتگی)، دوره دوم تولید (16-13 هفتگی) و کل دوره (16-8 هفتگی)، بترتیب با تغذیه جیرههای حاوی 45/0، 50/0 و 55/0 درصد متیونین جیره حاصل میشود بنابراین مقادیر مذکور را میتوان به عنوان مقادیر احتیاجات متیونین بلدرچین در دوره تخمگذاری درنظر گرفت.
مسلم گراوند؛ سید داود شریفی؛ اکبر یعقوبفر؛ شکوفه غضنفری؛ سید عبداله حسینی
چکیده
این آزمایش، به منظور بررسی اثرات سطوح اسانس شیرینبیان بر عملکرد، کیفیت گوشت و پایداری آن به اکسیداسیون، با استفاده از 625 قطعه جوجه گوشتی آرین ، در قالب طرح کاملاً تصادفی با پنج تیمار و پنج تکرار و 25 قطعه پرنده در هر تکرار اجرا شد. تیمارها شامل جیره پایه (گروه شاهد)، آنتی بیوتیک آویلامایسین (150 میلیگرم در کیلوگرم)، پروبیوتیک(100 میلیگرم ...
بیشتر
این آزمایش، به منظور بررسی اثرات سطوح اسانس شیرینبیان بر عملکرد، کیفیت گوشت و پایداری آن به اکسیداسیون، با استفاده از 625 قطعه جوجه گوشتی آرین ، در قالب طرح کاملاً تصادفی با پنج تیمار و پنج تکرار و 25 قطعه پرنده در هر تکرار اجرا شد. تیمارها شامل جیره پایه (گروه شاهد)، آنتی بیوتیک آویلامایسین (150 میلیگرم در کیلوگرم)، پروبیوتیک(100 میلیگرم در کیلوگرم)، و دو سطح اسانس شیرینبیان(200 و 400میلیگرم در کیلوگرم) بودند. همه جیرهها در طول دوره از انرژی و پروتئین یکسانی برخوردار بودند. استفاده از اسانس شیرینبیان به میزان200 میلیگرم در کیلوگرم جیره، افزایش وزن روزانه، خوراک مصرفی و ضریب تبدیل را به طور معنیداری افزایش داد (05/0p<). در زمان صدوپنجاه دقیقه بعد از القاء اکسیداسیون، کمترین و بیشترین میزان تولید مالونیل آلدهید به ترتیب در گوشت پرندگان شاهد و پرندگانی که سطح 400 میلیگرم در کیلوگرم اسانس شیرینبیان را دریافت کردند مشاهده شد(05/0P <). اثر تیمارهای آزمایشی بر ظرفیت نگهداری آب در گوشت ران معنیداری نبود. نتایج این پژوهش نشان داد، اضافه کردن 200 میلیگرم در کیلوگرم اسانس شیرینبیان در جیره میتواند ضمن بهبود مصرف خوراک، افزایش وزن و ضریب تبدیل غذا، پایداری گوشت را در برابر اکسیداسیون افزایش دهد.
تورج غلامی؛ علی نوبخت
چکیده
هدف از این آزمایش، بررسی اثرات استفاده از دو نوع برنامه محدودیت غذایی با و بدون پروبیوتیک بر عملکرد، صفات کیفی تخم و هزینه تولید در بلدرچینهای تخمگذار ژاپنی در اوایل تخمگذاری بود. تعداد 288 قطعه بلدرچین از سن 6 تا 14 هفتگی در 6 تیمار، 4 تکرار و 12 قطعه در هر تکرار بهصورت فاکتوریل (2×3) شامل 3 نوع جیره (جیره بر اساس توصیه NRC سال 1994، ...
بیشتر
هدف از این آزمایش، بررسی اثرات استفاده از دو نوع برنامه محدودیت غذایی با و بدون پروبیوتیک بر عملکرد، صفات کیفی تخم و هزینه تولید در بلدرچینهای تخمگذار ژاپنی در اوایل تخمگذاری بود. تعداد 288 قطعه بلدرچین از سن 6 تا 14 هفتگی در 6 تیمار، 4 تکرار و 12 قطعه در هر تکرار بهصورت فاکتوریل (2×3) شامل 3 نوع جیره (جیره بر اساس توصیه NRC سال 1994، جیره با محدودیت زمانی 7 ساعت تغذیه و 1 ساعت عدم تغذیه، جیره با 5 درصد مواد مغذی کمتر از توصیه NRC سال 1994) و دو سطح از پروبیوتیک پروتکسین (صفر و 005/0 درصد در هر کیلوگرم) در قالب طرح کاملاً تصادفی مورد استفاده قرار گرفتند. اعمال محدودیت زمانی موجب افزایش میانگین وزن تخم شد (05/0P<). ولی اعمال محدودیت مواد مغذی موجب کاهش درصد تولید، تولید تودهای، بالا رفتن ضریب تبدیل غذایی و افزایش هزینه خوراک به ازای هر کیلوگرم از تولید تخم شده و ضخامت پوسته تخم نیز کاهش یافت (01/0P<) لیکن شاخص رنگ زرده و درصد پوسته افزایش یافت (05/0P<). پروبیوتیک موجب کاهش مقدار خوراک مصرفی شد (05/0P<). در اثرات متقابل نوع برنامه تغذیهای و پروبیوتیک، کاهش 5 درصدی مواد مغذی موجب کاهش ضخامت پوسته تخمها شد (05/0P<) و استفاده از پروبیوتیک نتوانست از این کاهش جلوگیری نماید. به طور کلی در بلدرچینهای تخمگذار ژاپنی کاهش 5 درصدی مواد مغذی جیره نسبت به پیشنهاد NRC سال 1994، موجب کاهش عملکرد شده و توصیه نمیگردد، لیکن با اعمال 7 ساعت تغذیه و یک ساعت محدودیت تغذیهای وزن تخمها افزایش مییابد.
بهنام احمدی پور جونقانی؛ فریبرز خواجعلی
چکیده
در پژوهش حاضر، اثر سطوح مختلف پودر برگ گیاه دارویی گزنه بر عملکرد رشد، مورفولوژی روده کوچک و شاخصهای در پژوهش حاضر، اثر سطوح مختلف پودر برگ گیاه دارویی گزنه بر عملکرد رشد، مورفولوژی روده کوچک و شاخصهای مرتبط با آسیت در جوجههای گوشتی پرورش یافته در شهرکرد بررسی شد. تعداد 240 قطعه جوجه خروس گوشتی یک روزه سویه تجاری راس 308 در قالب ...
بیشتر
در پژوهش حاضر، اثر سطوح مختلف پودر برگ گیاه دارویی گزنه بر عملکرد رشد، مورفولوژی روده کوچک و شاخصهای در پژوهش حاضر، اثر سطوح مختلف پودر برگ گیاه دارویی گزنه بر عملکرد رشد، مورفولوژی روده کوچک و شاخصهای مرتبط با آسیت در جوجههای گوشتی پرورش یافته در شهرکرد بررسی شد. تعداد 240 قطعه جوجه خروس گوشتی یک روزه سویه تجاری راس 308 در قالب طرح کاملاً تصادفی با 4 تیمار، 4 تکرار و 15 قطعه جوجه در هر تکرار در یک دوره آزمایشی به مدت 42 روز مورد استفاده قرار گرفتند. تیمارهای آزمایشی شامل گروه شاهد (فاقد پودر برگ گزنه) همراه با سه سطح 5/0، 1 و 5/1 درصد پودر برگ گزنه بودند. نتایج این آزمایش نشان داد که افزودن پودر برگ گزنه به جیره سبب بهبود افزایش وزن بدن و ضریب تبدیل غذایی (05/0P<) شد. استفاده از پودر برگ گزنه در جیره موجب افزایش ارتفاع و عرض پرزها و افزایش سطح جذب آنها در قسمتهای مختلف روده کوچک (دوازدهه، ژژنوم و ایلئوم) نسبت به گروه شاهد (05/0P<) گردید. همچنین تغذیه با پودر برگ گزنه در سطوح 1 و 5/1 درصد از هیپرتروفی بطن راست قلب جلوگیری نمود و افزایش بیان ژنهای سوپراکسید دیسموتاز 1 و کاتالاز در بافت کبد جوجههای گوشتی را به همراه داشت. به طور کلی، نتایج این مطالعه نشان دادند که استفاده از 1 و 5/1 درصد پودر برگ گیاه دارویی گزنه میتواند در جلوگیری از سندرم فشار خون ریوی بالا در جوجههای گوشتی پرورش یافته در ارتفاعات سودمند باشد.
هوشنگ جعفری؛ فرشید فتاح نیا؛ علی خطیب جو؛ حسن فضائلی؛ گلناز تاسلی؛ صیفعلی ورمقانی
چکیده
هدف از این پژوهش بررسی اثر دو سطح میوه بلوط با و بدون پلیاتیلنگلیکول بر فراسنجههای تخمیر و جمعیت پروتوزوای شکمبه بزهای بومی در 60 روز آخر آبستنی بود. از 40 رأس بز آبستن (5/3 ± 8/41 کیلوگرم وزن زنده) در یک طرح بلوکهای کامل تصادفی در قالب آزمایش فاکتوریل 2×2 استفاده شد. میوه بلوط در دو سطح20 یا 40 درصد ماده خشک جیره با (20 گرم در روز به ...
بیشتر
هدف از این پژوهش بررسی اثر دو سطح میوه بلوط با و بدون پلیاتیلنگلیکول بر فراسنجههای تخمیر و جمعیت پروتوزوای شکمبه بزهای بومی در 60 روز آخر آبستنی بود. از 40 رأس بز آبستن (5/3 ± 8/41 کیلوگرم وزن زنده) در یک طرح بلوکهای کامل تصادفی در قالب آزمایش فاکتوریل 2×2 استفاده شد. میوه بلوط در دو سطح20 یا 40 درصد ماده خشک جیره با (20 گرم در روز به ازای هر رأس) و بدون پلیاتیلنگلیکول استفاده شد. علاوه براین، یک جیره بدون میوه بلوط و مکمل پلیاتیلنگلیکول به عنوان شاهد نیز در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد که غلظت نیتروژن آمونیاکی (01/0P<)، کل اسیدهای چرب فرار (05/0P<) و پروپیونات (01/0P<) مایع شکمبه بزهای دریافت کننده جیره شاهد بالاتر بود. تعداد پروتوزا با افزایش سطح میوه بلوط در جیره به صورت خطی کاهش یافت (05/0P<). افزودن پلیاتیلنگلیکول به جیرهها باعث افزایش نیتروژن آمونیاکی شکمبه (05/0P<)، کل اسیدهای چرب فرار (01/0P<) و غلظت پروپیونات (01/0P<) شد. جیره حاوی 40 درصد در مقایسه با 20 درصد میوه بلوط باعث کاهش تولید بالقوه گاز (01/0P<) و نیمه عمر تولید گاز (05/0P<) شد. به طور کلی نتایج این پژوهش نشان داد که تغذیه میوه بلوط مخصوصاً سطح بالای آن در بزهای آبستن بر فراسنجههای تخمیر شکمبه اثر منفی داشت و افزودن پلیاتیلنگلیکول به جیره تا حدودی این اثرات منفی تانن را کاهش داد.
مرتضی کیخاصابر؛ مصطفی یوسف الهی؛ حمیدرضا میرزایی؛ محمد رکوعی؛ محمدرضا دهقانی
چکیده
بهمنظور بررسی ارتباط بین مزاج گوسالهها در زمان ازشیرگیری، با عملکرد، تیپ بدن و برخی فراسنجههای خونی، از 43 رأس گوساله(19 ماده و 24 نر) از توده گاو سیستانی استفاده شد. هنگام ازشیرگیری با انجام روشهای، امتیاز آغل، امتیاز راهرو و امتیاز جایگاه مهار ، آزمون مزاج انجام شد. گوسالهها به سه گروه آرام، متوسط و تندمزاج تقسیم شدند. شاخصهای ...
بیشتر
بهمنظور بررسی ارتباط بین مزاج گوسالهها در زمان ازشیرگیری، با عملکرد، تیپ بدن و برخی فراسنجههای خونی، از 43 رأس گوساله(19 ماده و 24 نر) از توده گاو سیستانی استفاده شد. هنگام ازشیرگیری با انجام روشهای، امتیاز آغل، امتیاز راهرو و امتیاز جایگاه مهار ، آزمون مزاج انجام شد. گوسالهها به سه گروه آرام، متوسط و تندمزاج تقسیم شدند. شاخصهای اندازهگیری شده شامل دمای بدن، ضربان قلب، طول دست، طول کمر، اندازه دم، دور قفسه سینه، قطر ساق دست و پا، اندازه پیشانی و گوش و همچنین غلظت گلوکز، پروتئین کل، کراتینین، تریگلیسرید، انسولین، HDL ، LDL، T3 و T4 در سرم بود. نتایج تجزیه و تحلیل آماری بوسیله نرم افزار R-3.3.2 نشان داد، سرعت رشد و ضریب تبدیل در گوسالههای آرام بهتر از دو گروه دیگر بود(05/0P<). در گروه آرام، ضربان قلب نسبت به دو گروه دیگر و دمای بدن نسبت به گروه تندمزاج کمتر بود(050/0>P). طول پیشانی، گوش، کمر، اندازه دست، قطرساق دست و ساق پا در گروه آرام بیشتر از گروه تند مزاج بود(05/0P<). غلظت انسولین سرم گروه آرام بیشتر از گروه تندمزاج بود(05/0P<). تریگلیسرید، HDL، LDL و گلوکز در گروه آرام کمتر از گروه تندمزاج بود(05/0P< ). این نتایج نشان داد، توجه به نوع رفتار دام در برنامههای اصلاح نژادی و انتخاب، ممکن است بتواند در بلند مدت کمک قابل توجهی در افزایش بهرهوری دامها کند.
مهدی مخبر؛ حسین مرادی شهر بابک؛ جواد رحمانی نیا
چکیده
چکیده بهمنظور ارزیابی خصوصیات تیپ، بهترتیب از اطلاعات 148 و 336 رأس گاومیش خوزستانی و آذری استفاده گردید. حیوانات برای صفات ارتفاع از جدوگاه، عمق سینه، طول بدن، دور سینه، فاصلهی دو هیپ، فاصلهی دو پین و فاصله هیپ- پین، مورد ارزیابی قرار گرفتند. میانگین و انحراف معیار صفات مذکور برای نژاد خوزستانی به ترتیب 63/6±25/145، 43/5±27/78، ...
بیشتر
چکیده بهمنظور ارزیابی خصوصیات تیپ، بهترتیب از اطلاعات 148 و 336 رأس گاومیش خوزستانی و آذری استفاده گردید. حیوانات برای صفات ارتفاع از جدوگاه، عمق سینه، طول بدن، دور سینه، فاصلهی دو هیپ، فاصلهی دو پین و فاصله هیپ- پین، مورد ارزیابی قرار گرفتند. میانگین و انحراف معیار صفات مذکور برای نژاد خوزستانی به ترتیب 63/6±25/145، 43/5±27/78، 39/8±5/140، 75/13±87/208، 44/4±57، 03/3±29/25 و 97/2±44 سانتیمتر و در نژاد آذری به ترتیب 39/6±93/138، 61/5±4/76، 05/10±22/136، 66/13±184، 85/4±96/54، 94/3±43/26 و 44/3±8/43 سانتیمتر بود. اثر نژاد بر ارتفاع جدوگاه، دور سینه و فاصله بین هیپها کاملاً معنیدار (001/0>P) بوده و این مقادیر در گاومیشهای خوزستانی بالاتر از نژاد آذری بود. شکم زایش بر تمام صفات مورد بررسی بهجز دور سینه اثرکاملاً معنیدار (001/0>P) داشت. در هر دو نژاد مورد مطالعه، کم ترین مقادیر برای تلیسهها ثبت شد و با بالا رفتن گروه سنی، افزایش داشت. اثر استان بهعنوان فاکتوری از شرایط اقلیمی و پرورشی بر روی صفات مورد بررسی بهجز صفات دور سینه و فاصله هیپ-پین کاملاً معنیدار (001/0>P) بود. گاومیشهای آذری پرورش یافته در استان گیلان کمترین و گاومیشهای خوزستانی پرورش یافته در استانهای خوزستان و کرمانشاه بیشترین ابعاد بدنی را داشتند.
ناصر پورعباسعلی عمران؛ کمال شجاعیان؛ قاسم جلیلوند؛ محمد کاظمی فرد
چکیده
به منظور بررسی اثر سطوح مختلف سلنیوم آلی بر عملکرد، ویژگیهای کیفی تخم و برخی از آنزیمهای آنتیاکسیدانی در بلدرچین ژاپنی، از 240 قطعه بلدرچین ژاپنی مولد با سن 8 هفته در قالب طرح کاملا تصادفی با 5 تیمار و 3 تکرار و 16 قطعه (12 قطعه ماده و 4 قطعه نر) استفاده شد. تیمارهای آزمایشی شامل: 1) جیره شاهد، 2) جیره شاهد + ppm3/0 سلنیت سدیم، 3) جیره شاهد + ppm2/0 ...
بیشتر
به منظور بررسی اثر سطوح مختلف سلنیوم آلی بر عملکرد، ویژگیهای کیفی تخم و برخی از آنزیمهای آنتیاکسیدانی در بلدرچین ژاپنی، از 240 قطعه بلدرچین ژاپنی مولد با سن 8 هفته در قالب طرح کاملا تصادفی با 5 تیمار و 3 تکرار و 16 قطعه (12 قطعه ماده و 4 قطعه نر) استفاده شد. تیمارهای آزمایشی شامل: 1) جیره شاهد، 2) جیره شاهد + ppm3/0 سلنیت سدیم، 3) جیره شاهد + ppm2/0 سلنیوم آلی (Sel- Plex)، 4) جیره شاهد + ppm4/0 سلنیوم آلی و 5) جیره شاهد + ppm6/0 سلنیوم آلی میباشند. نتایج آزمایش بیانگر اقزایش وزن بالاتر تیمار حاوی 4/0 میلیگرم بر کیلوگرم سلنیوم آلی در مقایسه با سایر تیمارها میباشد(05/0P<). مکمل کردن جیره با سلنیوم اثر معنیداری بر مصرف خوراک، راندمان خوراک، شاخص (شکل، آلبومین و زرده)، درصد زرده، رنگ زرده، وزن لاشه، قلب و سایر اجزای دستگاه گوارش نشان نداد. افزودن 4/0 میلیگرم در کیلوگرم سلنیوم آلی به جیره شاهد سبب افزایش معنیدار در ضخامت پوسته، واحد هاو، وزن تخم، درصد تولید تخم، درصد باروری و جوجه درآوری در مقایسه با سایر تیمارها گردید (05/0P<). بالاترین وزن کبد و چربی شکمی در تیمار شاهد مشاهده شد. همچنین افزودن سلنیوم به جیره شاهد سبب افزایش میزان فعالیت برخی از آنزیمهای آنتیاکسیدانی در مقایسه با تیمار شاهد شد (05/0P<). طور کلی نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که مکمل کردن سلنیوم در سطح 4/0 میلیگرم در کیلوگرم سبب بهبود وزن بدن، تولید تخم، درصد باروری و جوجهدرآوری و برخی از آنزیمهای آنتیاکسیدانی اندازهگیری شده در این آزمایش گردید.
زینت شاه ماری؛ شهاب قاضی؛ سودابه مرادی
چکیده
این تحقیق به منظور ارزیابی اثرات استفاده از سطوح مختلف پودر شفیره کرم ابریشم بر عملکرد تولیدی و ویژگیهای کیفی تخممرغ در مرغهای تخمگذار انجام شد. تعداد 180 قطعه مرغ تخمگذار سویه لوهمن در قالب طرح کاملا تصادفی با 5 تیمار و 6 تکرار از سن 69 تا 81 هفتگی مورداستفاده قرار گرفت. تیمارهای آزمایشی عبارت بودند از: جیره کنترل بر اساس ذرت و کنجاله ...
بیشتر
این تحقیق به منظور ارزیابی اثرات استفاده از سطوح مختلف پودر شفیره کرم ابریشم بر عملکرد تولیدی و ویژگیهای کیفی تخممرغ در مرغهای تخمگذار انجام شد. تعداد 180 قطعه مرغ تخمگذار سویه لوهمن در قالب طرح کاملا تصادفی با 5 تیمار و 6 تکرار از سن 69 تا 81 هفتگی مورداستفاده قرار گرفت. تیمارهای آزمایشی عبارت بودند از: جیره کنترل بر اساس ذرت و کنجاله سویا و چهار جیره آزمایشی که به ترتیب 5، 5/7، 10 و 5/12 درصد پودر شفیره کرم ابریشم، در آن بهکاربرده شده بود. همه جیره های آزمایشی از نظر محتوای انرژی، پروتئین و اسیدهای آمینه مشابه بودند. استفاده از سطوح مختلف پودر شفیره کرم ابریشم، تأثیر معنیداری بر وزن تخممرغ، ضریب تبدیل خوراک و درصد تولید تخممرغ (روز مرغ) در کل دوره آزمایش نداشت. میانگین مصرف خوراک روزانه در طول دوره آزمایش در تیمار حاوی 10 درصد پودر شفیره کرم ابریشم، افزایش معنیداری نشان داد (05/0P≤)، همچنین به کاربردن 5/7 درصد پودر شفیره کرم ابریشم، منجر به بهبود توده تخم مرغ در 12 هفته طول دوره آزمایش گردید (05/0P≤). تیمارهای مختلف بر صفات کیفی تخممرغ، شامل وزن زرده، وزن سفیده، درصد تخممرغ شکسته، لمبه و غیرطبیعی، شاخص زرده، شاخص شکل تخممرغ، درصد وزنی پوسته، ضخامت پوسته، واحد هاو و وزن مخصوص تخم مرغ، تاثیر معنی دار نداشتند. به طور کلی، میتوان از پودر شفیره کرم ابریشم بهعنوان یک منبع پروتئین حیوانی مناسب تا سطح 5/12 درصد، بدون مشاهده تأثیر منفی بر عملکرد تولیدی و کیفیت تخم مرغ در جیره مرغان تخم گذار استفاده نمود.
مریم قائدی؛ مهدی هدایتی؛ سعید خلجی
چکیده
این مطالعه به منظور مقایسه اثرات پودر و عصاره هیدروالکلی گل بابونه با آنتیبیوتیک محرک رشد فسفوفلاوومایسین بر عملکرد، فراسنجههای خونی و پاسخ ایمنی جوجههای گوشتی انجام شد. در این پژوهش 288 قطعه جوجه گوشتی سویۀ راس 308 (مخلوط نر و ماده) در قالب طرح کاملا" تصادفی با 6 گروه آزمایشی و 4 تکرار و 12 قطعه جوجه در هر تکرار، از سن 1 تا 42 روزگی استفاده ...
بیشتر
این مطالعه به منظور مقایسه اثرات پودر و عصاره هیدروالکلی گل بابونه با آنتیبیوتیک محرک رشد فسفوفلاوومایسین بر عملکرد، فراسنجههای خونی و پاسخ ایمنی جوجههای گوشتی انجام شد. در این پژوهش 288 قطعه جوجه گوشتی سویۀ راس 308 (مخلوط نر و ماده) در قالب طرح کاملا" تصادفی با 6 گروه آزمایشی و 4 تکرار و 12 قطعه جوجه در هر تکرار، از سن 1 تا 42 روزگی استفاده شد. گروه آزمایشی 1 به عنوان شاهد با جیره پایه تغذیه شد، گروه آزمایشی 2، جیره پایه به همراه 045/0 درصد فسفوفلاوومایسین به عنوان آنتی بیوتیک محرک رشد و گروه آزمایشی 3، جیره پایه به همراه 05/0 درصد عصاره هیدروالکلی گل بابونه و گروههای آزمایشی 4 و 5 و 6 به ترتیب جیره پایه را به همراه 05/0، 1/0 و 3/0 درصد پودر گل بابونه دریافت کرداند. نتایج نشان داد که افزودن گل بابونه اثر معنیداری بر افزایش وزن و مصرف خوراک در کل دوره پرورش داشته و بیشترین مصرف خوراک، افزایش وزنگیری و بهبود ضریب تبدیل غذایی در گروه آزمایشی حاوی 3/0درصد پودر گل بابونه مشاهده شد (05/0P≤). میزان سرمی تریگلیسیرید، HDL و LDL در گروههای دریافت کننده گل بابونه کاهش در مقایسه با گروه شاهد معنیداری نشان داد (05/0P≤). مصرف پودر گل بابونه بر پاسخهای ایمنی هومورال علیه بیماری آنفلوآنزا اثر معنیدار داشت (05/0P≤). نتیجه نهایی مشخص کرد که مصرف 3/0 درصد پودر گل بابونه نسبت به عصاره آن، اثرات مطلوبی بر عملکرد، صفات ایمنی و فراسنجههای خونی در جوجه های گوشتی از خود نشان داده است.