آرش حسن زاد سیدی؛ حسین جانمحمدی؛ سید علی میرقلنج؛ مجید قشلاق
چکیده
این آزمایش به منظور تعیین احتیاجات اسیدآمینه والین قابل هضم جوجههای خروسگوشتی سویه راس 308 در دوره رشد انجام گرفت. تعیین احتیاجات اسیدآمینه والین براساس شاخصهای عملکردی جوجههای خروس گوشتی در قالب طرح کاملا تصادفی با450 قطعه جوجه یک روزه از سن 8 تا 21 روزگی در 6 تیمار و 5 تکرار انجام گردید. سطوح افزایشی اسیدآمینه والین به ...
بیشتر
این آزمایش به منظور تعیین احتیاجات اسیدآمینه والین قابل هضم جوجههای خروسگوشتی سویه راس 308 در دوره رشد انجام گرفت. تعیین احتیاجات اسیدآمینه والین براساس شاخصهای عملکردی جوجههای خروس گوشتی در قالب طرح کاملا تصادفی با450 قطعه جوجه یک روزه از سن 8 تا 21 روزگی در 6 تیمار و 5 تکرار انجام گردید. سطوح افزایشی اسیدآمینه والین به جیره غذایی پایه جهت ایجاد 6 سطح اسیدآمینه والین قابل هضم در دامنه 74/0، 79/0، 84/0، 89/0، 94/0 و 99/0 درصد تامین گردید. نتایج این تحقیق نشان داد که مدل خطوط شکسته غیرخطی درجه 2 برای برآورد احتیاجات والین قابل هضم جوجههای گوشتی سویه راس 308 روی دادههای افزایش وزن، ضریب تبدیل غذایی و وزن سینه برازش داده شد و میزان والین قابل هضم مورد نیاز برای این سه صفت به ترتیب 93/0، 91/0 و 84/0 درصد (نسبت والین به لیزین 88، 86 و79%) جیره غذایی برآورد گردید. میانگین مقادیر شاخصهای عملکردی و ایمنی سلولی بطور معنیداری تحت تاثیر افزودن اسیدآمینه والین قرار گرفت (01/0>P). حداقل مقادیر ضریب تبدیل غذایی (02/0±42/1) وحداکثر پاسخ ایمنی سلولی(05/0±13/1 میلیمتر) مربوط به سطح 89/0 درصد اسیدآمینه والین بود، همچنین حداکثر مقادیر ضریب تبدیل غذایی (06/0±60/1) وحداقل پاسخ ایمنی سلولی(03/0±44/0 میلیمتر) مربوط به سطح 74/0 درصد اسیدآمینه والین بود. نتایج این آزمایش نشان داد که میزان احتیاجات اسیدآمینه والین قابل هضم برای حداکثر عملکرد جوجههای گوشتی بین 84/0 الی93/0 (نسبت والین به لیزین بین 79/0 الی 88/0) متغیر میباشد و در این بازه، میزان تحریک پاسخ ایمنی سلولی در حداکثر مقدار (05/0±13/1 میلیمتر) خود قرار دارد.
محمد یگانه پرست؛ علیرضا جعفری اروری؛ مهدی خجستهکی؛ سید محمد هاشمی
چکیده
این مطالعه با هدف بررسی تاثیر اسانس مرزه بر عملکرد، برخی صفات لاشه، سیستم ایمنی و هماتولوژی جوجههای گوشتی انجام شد. به این منظور تعداد 400 قطعه جوجه جنس نر سویه تجاری راس 308، در قالب طرح آزمایشی کاملا تصادفی با 5 گروه آزمایشی و 4 تکرار و 20 قطعه جوجه گوشتی در هر واحد آزمایش مورد استفاده قرار گرفت. تیمارهای آزمایشی شامل شاهد منفی (آب آشامیدنی ...
بیشتر
این مطالعه با هدف بررسی تاثیر اسانس مرزه بر عملکرد، برخی صفات لاشه، سیستم ایمنی و هماتولوژی جوجههای گوشتی انجام شد. به این منظور تعداد 400 قطعه جوجه جنس نر سویه تجاری راس 308، در قالب طرح آزمایشی کاملا تصادفی با 5 گروه آزمایشی و 4 تکرار و 20 قطعه جوجه گوشتی در هر واحد آزمایش مورد استفاده قرار گرفت. تیمارهای آزمایشی شامل شاهد منفی (آب آشامیدنی فاقد افزودنی)، شاهد مثبت (آب آشامیدنی حاوی ارگواستیم) و آب آشامیدنی حاوی 100، 200 و 300 میلیگرم اسانس مرزه در هر لیتر بود. نتایج نشان داد افزودن هر سه سطح اسانس مرزه در آب آشامیدنی در هفتههای اول و دوم پرورش منجر به کاهش معنیدار مصرف خوراک شد. ضمنا در هفته اول مصرف 100 و 200 میلیگرم اسانس مرزه در آب آشامیدنی باعث بهبود معنیدار افزایش وزن جوجهها شده و ضریب تبدیل غذایی تمامی گروههای آزمایشی مصرف کننده سطوح مختلف اسانس مرزه از گروه شاهد منفی کمتر بود (05/0P<). وزن نسبی کبد و چربی بطنی در جوجههایی که آب آشامیدنی حاوی 100 میلیگرم اسانس مرزه دریافت میکردند، نسبت به دیگر گروهها بالاتر بود (05/0P<). بین تیمارهای آزمایشی به لحاظ برخی پارامترهای خونی شامل غلظت چربی خون، محتوی هموگلوبین گلبولهای قرمز(MCH) و میزان آنزیم کبدیAST تفاوت معنیدار وجود داشت (05/0P<). نتایج مطالعه حاضر نشان داد که استفاده از اسانس مرزه در آب آشامیدنی اثر مثبتی برخصوصیات رشد و بهبود راندمان خوراک جوجههای گوشتی بهویژه در هفتههای ابتدایی پرورش داشته است.
آذر راشدی ده صحرائی؛ جمال فیاضی؛ رستم عبداللهی آرپناهی؛ جولیوس ون در ورف؛ هدایت الله روشنفکر
چکیده
برآورد دقیق اجزای واریانس ژنتیکی و غیرژنتیکی با اطلاعات شجرهای و ژنومی، از ملزومات پیشبینی صحیح ارزشهای اصلاحی میباشد. از آنجایی که تراشههای چندشکلی تکنوکلئوتیدی (SNP) کل ژنوم را پوشش میدهند، نشانگرها تمامی جایگاههای صفات کمی را تحت پوشش قرار داده و به طور بالقوه تمام واریانس ژنتیکی را توجیه میکنند. در این پژوهش از SNPهای ...
بیشتر
برآورد دقیق اجزای واریانس ژنتیکی و غیرژنتیکی با اطلاعات شجرهای و ژنومی، از ملزومات پیشبینی صحیح ارزشهای اصلاحی میباشد. از آنجایی که تراشههای چندشکلی تکنوکلئوتیدی (SNP) کل ژنوم را پوشش میدهند، نشانگرها تمامی جایگاههای صفات کمی را تحت پوشش قرار داده و به طور بالقوه تمام واریانس ژنتیکی را توجیه میکنند. در این پژوهش از SNPهای گوسفندان مرینوس استرالیایی استفاده شد. صفات طول و قطر تار پشم مورد بررسی قرار گرفتند. برای مطالعه رابطه بین فراوانی آللی و مقدار واریانس ژنتیکی افزایشی توجیه شده، SNPها در پنج گروه مختلف از فراوانی آللی کمیاب (MAF)، طبقه بندی شدند. دو مدل آماری با آنالیز مجزای هر گروه SNP و آنالیز توام هر پنج گروه SNP برازش شدند. آنالیزهای آماری با دو روش حداکثر درستنمایی محدود شده ژنومی (روش پارامتری) و بیزی (با استفاده از تکنیک نمونهگیری گیبس و مدل RKHS (روش نیمهپارامتری)) انجام شد. مقدار وراثتپذیری ژنومی برآورد شده توسط همه SNPها در رویکرد REML، برای قطر و طول تار پشم به ترتیب برابر 72/0 و 48/0 بود. در رویکرد بیزی این مقدار وراثتپذیری برای صفات مذکور به ترتیب برابر 74/0 و 47/0 برآورد گردید. در تجزیه و تحلیل مجزای گروههای مختلف MAF مقادیر وراثتپذیری ژنومی هر دو رویکرد مشابه ولی در تجزیه توأم، بین دو رویکرد تفاوت زیادی وجود داشت. بطور کلی در مدلهای ساده نتایج دو رویکرد مشابه بوده ولی در مدلهای پیچیده مانند آنالیز توأم نتایج دو مدل متفاوت و معنیدار هستند. برای بررسی اینکه کدام روش از اعتبار بالاتری برخوردار است نیاز به تحقیقات آتی میباشد.
علی محمد حسینی؛ فرشید خیری؛ مرتضی کرمی؛ یاسر رحیمیان
چکیده
به منظور بررسی اثر استفاده از سطوح مکمل فسفولیپیدی و نوع روغن برعملکرد و فراسنجه های خونی بلدرچین ژاپنی انجام شد. در این تحقیق از270 قطعه بلدرچین ژاپنی از سن هفت روزگی در قالب طرح کاملأ تصادفی به صورت فاکتوریل 3×3 با 9 تیمار و3 تکرار و 10 قطعه در هر واحد آزمایشی استفاده شد. جیره های آزمایشی شامل ترکیب سه سطح مکمل فسفولیپیدی(صفر، 1/0 و 2/0درصد)وسه ...
بیشتر
به منظور بررسی اثر استفاده از سطوح مکمل فسفولیپیدی و نوع روغن برعملکرد و فراسنجه های خونی بلدرچین ژاپنی انجام شد. در این تحقیق از270 قطعه بلدرچین ژاپنی از سن هفت روزگی در قالب طرح کاملأ تصادفی به صورت فاکتوریل 3×3 با 9 تیمار و3 تکرار و 10 قطعه در هر واحد آزمایشی استفاده شد. جیره های آزمایشی شامل ترکیب سه سطح مکمل فسفولیپیدی(صفر، 1/0 و 2/0درصد)وسه نوع روغن(کلزا، طیور و مخلوط روغن های کلزا و طیور) به میزان دو درصد بود. خوراک مصرفی و ضریب تبدیل خوراک تحت تأثیر نوع روغن قرار نگرفت. استفاده از روغن طیور و کلزا به همراه فسفولیپید وزن و میزان خوراک مصرفی بلدرچین ها را کاهش و ضریب تبدیل خوراک را افزایش داد(05/0p<). استفاده از روغن طیوربدون مکمل فسفولیپید و با (1/0) درصد مکمل فسفولیپید وزن سینه و ران را در بلدرچین ها به طور معنی دار افزایش داد(05/0p<). استفاده از روغن طیور در جیره همراه با مکمل فسفولیپیدی تأثیر معنی داری بر فراسنجه های خونی داشت، به طوری که غلظت HDL را افزایش داد، اما در مورد کلسترول و تری گلیسرید استفاده از روغن طیور با فسفو لیپید تفاوت معنی داری با تیمار روغن طیور بدون فسفولیپید نداشت. یشترین میزان نوتروفیل ها مربوط به تیمار دریافت کننده ی روغن کلزا به همراه سطح 1/0 درصد مکمل فسفولیپید بود. در کل استفاده از روغن طیور به همراه مکمل فسفولیپیدی در جیره موجب بهبود خصوصیات لاشه و فراسنجه های خونی و هماتولوژیکی را در جهت مثبت تحت تأثیر قرار داد.
حسین دقیق کیا؛ سپهر جعفری
چکیده
هدف از این مطالعه مقایسه اثر سطوح مختلف سولفات روی بمنظور بهبود کیفیت منی قوچ طی فرآیند انجماد – یخ گشایی در خارج از فصل تولیدمثلی بود. از پنج رأس قوچ قزل هفتهای دو بار و توسط واژن مصنوعی اسپرمگیری انجام شد. نمونههای اسپرم به چهار گروه تیماری مشتمل بر: شاهد، 5/17، 35 و 5/52 میکرومول سولفات روی اختصاص داده شده و سپس فرآیند انجماد انجام ...
بیشتر
هدف از این مطالعه مقایسه اثر سطوح مختلف سولفات روی بمنظور بهبود کیفیت منی قوچ طی فرآیند انجماد – یخ گشایی در خارج از فصل تولیدمثلی بود. از پنج رأس قوچ قزل هفتهای دو بار و توسط واژن مصنوعی اسپرمگیری انجام شد. نمونههای اسپرم به چهار گروه تیماری مشتمل بر: شاهد، 5/17، 35 و 5/52 میکرومول سولفات روی اختصاص داده شده و سپس فرآیند انجماد انجام گرفت. بعد از یخگشایی نمونههای اسپرم از نظر جنبایی، مورفولوژی ومیزان مالوندیآلدهید مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان دهنده بیشترین میزان حرکت کل و پیش رونده در اسپرمهای حاوی سطح 5/17 سولفات روی بود که در مقایسه با گروه شاهد معنیدار بودند (05/0>P). اختلاف معنیداری در مورفولوژی اسپرم در گروه دریافت کننده 5/52 میکرومول سولفات روی در مقایسه با گروه شاهد وجود داشت، که سطح 5/52 باعث افزایش اسپرم غیرنرمال شده بود (05/0>P). افزودن 5/17 میکرومول از سولفات روی باعث افزایش غیرمعنیدار زندهمانی اسپرمها نسبت به گروه کنترل شد، اما افزودن 35 و 5/52 میکرومول باعث کاهش معنیدار آن شد (05/0>P). درصد تولید مالوندیآلدهید در سطح 35 از سایر گروههای تیماری و گروه شاهد کمتر بود و بین گروه 5/17 و 35 در مقایسه با گروه شاهد اختلاف معنیداری وجود داشت (05/0>P). بنابراین میتوان نتیجه گرفت استفاده از سطح 5/17 و 35 سولفات روی در رقیقکننده منی قوچ قزل سبب بهبود برخی فراسنجههای اسپرم بعد از فرآیند انجماد میشود.
محمد ناصحی؛ نورمحمد تربتی نژاد؛ مرتضی رضائی؛ تقی قورچی
چکیده
این پژوهش با هدف بررسی تاثیر استفاده از سطوح مختلف ضایعات چای سبز بر عملکرد رشد، قابلیت هضم مواد مغذی وتعادل نیتروژن برههای پرواری انجام گرفت. بدین منظور از چهار تیمار آزمایشی دارای سطوح صفر، 2، 4 و 6 درصد ماده خشک ضایعات چای سبز استفاده گردید. مقدار وزن پایانی، افزایش وزن روزانه و ضریب تبدیل بین تیمارهای دارای 2، 4 و 6 درصد ضایعات چای ...
بیشتر
این پژوهش با هدف بررسی تاثیر استفاده از سطوح مختلف ضایعات چای سبز بر عملکرد رشد، قابلیت هضم مواد مغذی وتعادل نیتروژن برههای پرواری انجام گرفت. بدین منظور از چهار تیمار آزمایشی دارای سطوح صفر، 2، 4 و 6 درصد ماده خشک ضایعات چای سبز استفاده گردید. مقدار وزن پایانی، افزایش وزن روزانه و ضریب تبدیل بین تیمارهای دارای 2، 4 و 6 درصد ضایعات چای سبز معنیدار شد (05/0 P<)، اما تفاوت معنیداری بین تیمار دارای 2 درصد ضایعات چای سبز و شاهد در رابطه با عملکرد وجود نداشت. تیمار دارای 2 درصد ضایعات چای بالاترین مقدار قابلیت هضم پروتئین خام را به خود اختصاص داد (05/0 P<). قابلیت هضم ماده خشک و ماده آلی تیمار 2 درصد ضایعات چای سبز اختلاف معنیداری با تیمار شاهد نداشت اما از سایر تیمارهای آزمایشی بهطور قابل توجهی بیشتر بود (05/0 P<). ابقای نیتروژن در تیمار دارای 2 درصد ضایعات چای سبز با تیمار شاهد از لحاظ آماری اختلاف معنیداری نداشت اما نسبت به سایر تیمارهای مورد بررسی بهطور معنیداری بیشتر بود (05/0 P<). مقدار نیتروژن آمونیاکی مایع شکمبه در تیمارهای دارای ضایعات چای سبز بهطور معنیداری از تیمار شاهد کمتر بود (05/0 P<). استفاده از ضایعات چای سبز نسبت به تیمار شاهد بهطور قابل توجهی موجب کاهش غلظت نیتروژن اورهای خون گردید (05/0 P<). با توجه به نتایج حاصل، افزودن ضایعات چای سبز در سطح 2 درصد ماده خشک در جیره برههای پرواری موجب بهبود قابلیت هضم و تعادل نیتروژن و در نهایت بهبود عملکرد در برههای پرواری نژاد شال شد.
مهزاد خطیبی؛ نرگس واسجی؛ بهزاد صالحی؛ ناهید مژگانی
چکیده
هدف از این مطالعه، تعیین بی ضرری و ایمنی گونه های انتروکوک جدا شده از شیر بز، پنیر سنتی و نمونه های شیر مادر بود. نمونه های انتروکوکوس جدا شده به وسیله ویژگی های فنوتیپی و تعیین توالی 16srRNA تا سطح جنس شناسایی شدند و خواص پروبیوتیکی آن ها، زنده مانی در شرایط اسیدی و حضور در درصدهای مختلف نمک صفراوی در زمان های مختلف بررسی گردید. فعالیت ...
بیشتر
هدف از این مطالعه، تعیین بی ضرری و ایمنی گونه های انتروکوک جدا شده از شیر بز، پنیر سنتی و نمونه های شیر مادر بود. نمونه های انتروکوکوس جدا شده به وسیله ویژگی های فنوتیپی و تعیین توالی 16srRNA تا سطح جنس شناسایی شدند و خواص پروبیوتیکی آن ها، زنده مانی در شرایط اسیدی و حضور در درصدهای مختلف نمک صفراوی در زمان های مختلف بررسی گردید. فعالیت ضد میکروبی این باکتری ها بر علیه باکتری های بیماری زا و مقاومت آنها نسبت به انواع آنتی بیوتیک ها نیز ارزیابی شد. جهت بررسی بی ضرری انتروکوکوک های شناسایی شده، حضور یا عدم حضور تعدادی از ژن های ویرولانس(asa1, hyl, esp, agg, gelE, cylA, cylB, cylM, efaAfm, efaAfs) و مقاومت به ونکومایسین (vanA, vanH, vanR , vanY ) با استفاده از روش های بیوشیمیایی و مولکولی سنجیده شد. مقاومت فنوتیپی انتروکوک های انتخاب شده در برابر لیپاز، DNase و همولیز گلبول های قرمز نیز تعیین گردید. نتایج این تحقیق خصوصیات پروبیوتیکی بعضی از این گونه ها را مشخص کرد. 4 جدایه تحمل اسید و نمک صفرا را نشان دادند و اثرات ضد میکروبی چشمگیری داشتند. تمامی سویه های انتروکوکوس فاسیوم جدا شده از شیر مادر فاقد ژن های ویرولانس بودند. در آزمایشات فنوتیپی ویرولانس در سویه ها، همه سویه ها از نظر فعالیت همولیزی آلفاهمولیتیک بودند. همه سویه ها به تتراسایکلین، سفالوتین، آموکسی سیلین، سفازولین و داکسی سایکلین حساسیت نشان دادند و همه آن ها به جز سویه TA00154، نسبت به نالیدیکسیک اسید و تری متوپریم سولفامتاکسازول، مقاوم بودند.
بهریه شاهی؛ رسول پیرمحمدی؛ عبدالرحمان امینی
چکیده
هدف از انجام این پژوهش، بررسی اثرات سطوح مختلف اسانس لیموترش بر قابلیت هضم خوراک به روش آنکوم و فراسنجههای شکمبهای گوسالههای نر هلشتاین بود. به این منظور چهار رأس گوساله نر هلشتاین فیستولهگذاری شده (میانگین وزن بدن،20±650 کیلوگرم) برای پنج دورهی 17 روزه و در قالب یک طرح بلوک کامل تصادفی به صورت چرخشی به 5 جیره آزمایشی شامل جیره ...
بیشتر
هدف از انجام این پژوهش، بررسی اثرات سطوح مختلف اسانس لیموترش بر قابلیت هضم خوراک به روش آنکوم و فراسنجههای شکمبهای گوسالههای نر هلشتاین بود. به این منظور چهار رأس گوساله نر هلشتاین فیستولهگذاری شده (میانگین وزن بدن،20±650 کیلوگرم) برای پنج دورهی 17 روزه و در قالب یک طرح بلوک کامل تصادفی به صورت چرخشی به 5 جیره آزمایشی شامل جیره پایه بدون مواد افزودنی (شاهد)، جیره پایه + 300 میلیگرم موننسین، جیره پایه + 600، 800 و 1000 میلیگرم اسانس لیموترش در روز اختصاص داده شده بود. سطح 800 میلیگرم در روز اسانس لیموترش، میزان قابلیت هضم ماده خشک و ماده آلی را کاهش داد، ولی سایر سطوح اسانس لیموترش بیتأثیر بودند (05/0P>). سطوح 600 و 1000 میلیگرم اسانس لیموترش درجیره، غلظت نیتروژن آمونیاکی (04/0(p = و سطح 1000 میلیگرم نسبت استات به پروپیونات در شکمبه را کاهش دادند (001/0= p). اما تیمارهای آزمایشی بر تعداد پروتوزوآ و میزان pH مایع شکمبه بی تاثیر بود. به واسطه بهبود تغییرات برخی فراسنجههای شکمبهای در این آزمایش میتوان نتیجه گرفت که جیرههای حاوی اسانس لیموترش در مقایسه با جیرههای حاوی موننسین عملکرد مناسبتری داشتند. اما با این وجود، انجام مطالعات بیشتر در زمینه تأثیر اسانس لیموترش روی عملکرد گوساله پرواری خصوصاً در بازههای زمانی مرسوم برای پرورش این حیوانات ضروری به نظر میرسد.
معصومه اقتداری؛ امین خضری؛ محمد مهدی شریفی حسینی؛ امید دیانی؛ رضا طهماسبی
چکیده
به منظور بررسی تأثیر اندازه ذرات مخلوط علوفه سورگوم سیلو شده و سطح کنسانتره بر گوارشپذیری مواد مغذی، فراسنجههای شکمبهای و رفتار مصرف خوراک از چهار رأس بز نر رایینی با میانگین وزنی 0/3±1/30 کیلوگرم در قالب طرح چرخشی متوازن استفاده شد. از علوفه سورگوم درشت و ریز (30 و 15 میلیمتر)، در کیسههای نایلونی بدون هیچ ماده افزودنی، علوفه ...
بیشتر
به منظور بررسی تأثیر اندازه ذرات مخلوط علوفه سورگوم سیلو شده و سطح کنسانتره بر گوارشپذیری مواد مغذی، فراسنجههای شکمبهای و رفتار مصرف خوراک از چهار رأس بز نر رایینی با میانگین وزنی 0/3±1/30 کیلوگرم در قالب طرح چرخشی متوازن استفاده شد. از علوفه سورگوم درشت و ریز (30 و 15 میلیمتر)، در کیسههای نایلونی بدون هیچ ماده افزودنی، علوفه سیلوی تهیه و با نسبت 50 به 50 درصد ماده خشک به همراه یونجه در تهیه جیرههای آزمایشی استفاده شد و جیرهها شامل 1) جیرهی حاوی 40 درصد علوفه سورگوم سیلو شده درشت و علوفه یونجه و 60 درصد کنسانتره 2) جیرهی حاوی 60 درصد علوفه سورگوم سیلو شده درشت و علوفه یونجه و 40 درصد کنسانتره 3) جیرهی حاوی 40 درصد علوفه سورگوم سیلو شده ریز و علوفه یونجه و 60 درصد کنسانتره 4) جیرهی حاوی 60 درصد علوفه سورگوم سیلو شده ریز و علوفه یونجه و 40 درصد کنسانتره بودند. مصرف ماده خشک و ماده آلی تحت تأثیر جیرههای آزمایشی قرار گرفت (بهترتیب 20/1، 05/1، 37/1، 24/1 و 07/1، 02/1، 27/1 و 12/1 کیلوگرم در روز) و با کاهش اندازه ذرات علوفه سورگوم سیلو شده افزایش نشان داد (05/0>P). امّا اندازه ذرات علوفه تأثیری بر گوارشپذیری مواد مغذّی نداشت. با افزایش اندازه ذرات علوفه سیلو شده تولید پروتئین میکروبی، تعداد پروتوزوای سلولولایتیک و زمان مصرف خوراک، نشخوار و جویدن افزایش یافت (05/0>P). نتایج نشان داد که علوفه سورگوم سیلو شده، همراه با مقادیر زیاد یا کم کنسانتره، بدون هیچ مشکل تغذیهای، قابل استفاده در تغذیه نشخوارکنندگان کوچک میباشد.
مهدی میرزائی؛ مهدی کاظمی بنچناری؛ مهدی خدایی مطلق؛ محمد حسین مرادی؛ یدالله محرمی
چکیده
مطالعه حاضر باهدف بررسی تأثیر منبع غلات بر عملکرد رشد، فراسنجههای خونی و تخمیر شکمبهای گوسالههای پرواری انجام شد. به همین منظور، تعداد 18 رأس گوساله نر هلشتاین در حال رشد (سن 11 ± 245 روز) با وزن اولیه 7/17 ± 4/327 در قالب طرح کاملاً تصادفی به تیمارهای آزمایشی شامل جیرههای بر پایه جو یا ذرت (100 درصد غله از جو یا ذرت) اختصاص یافتند. ...
بیشتر
مطالعه حاضر باهدف بررسی تأثیر منبع غلات بر عملکرد رشد، فراسنجههای خونی و تخمیر شکمبهای گوسالههای پرواری انجام شد. به همین منظور، تعداد 18 رأس گوساله نر هلشتاین در حال رشد (سن 11 ± 245 روز) با وزن اولیه 7/17 ± 4/327 در قالب طرح کاملاً تصادفی به تیمارهای آزمایشی شامل جیرههای بر پایه جو یا ذرت (100 درصد غله از جو یا ذرت) اختصاص یافتند. یافتههای آزمایش نشان داد که تغذیه با ذرت در مقایسه با جو تمایل به افزایش ماده خشک مصرفی گوسالههای نر پرواری داشت (06/0P=). همچنین گوسالههای تغذیهشده با ذرت در مقایسه با جو میانگین افزایش وزن روزانه بالاتری را در دوره اول (روز 1 تا 28 آزمایش) داشتند (02/0P=) اما در دوره دوم (روز 29 تا 56 آزمایش) اختلافی بین تیمارهای آزمایشی مشاهده نشد. فراسنجههای خونی شامل گلوکز، بتاهیدروکسی بوتیرات، آلبومین، پروتئین کل، نیتروژن اورهای و آنزیم آلانین آمینوترانسفراز تحت تأثیر تیمارهای آزمایشی قرار نگرفتند اما جایگزینی جو با ذرت در هر دو دوره آزمایش منجر به کاهش غلظت آنزیم کبدی آسپارتات آمینوترانسفراز شد (به ترتیب 01/0P= و05/0P=). میانگین pHشکمبه و غلظت کل اسیدهای چرب فرار تحت تأثیر تیمارهای آزمایشی قرار نگرفت اما تغذیه با ذرت منجر به افزایش سهم مولی استات (03/0P=)، تمایل به کاهش سهم مولی پروپیونات (07/0P=) و افزایش نسبت استات به پروپیونات (04/0P=) را در مقایسه با جو شد. نتایج این مطالعه نشان داد که ذرت می تواند جایگزین مناسبی برای جو در جیره گوساله های پرواری با سطح بالای کنسانتره و غلات نرم آسیاب شده باشد.
آیدا مظاهری؛ محمود شمس شرق؛ بهروز دستار؛ امید عشایری زاده
چکیده
مصرف کنجالهی کنجد در خوراک طیور بدلیل داشتن فاکتور ضدتغذیهای اسید فایتیک و عدم ترشح فیتاز در دستگاه گوارش، محدود میباشد. بدین منظور میتوان از مکملهای آنزیمی یا میکروارگانیسمها برای تجزیه فیتات استفاده نمود. هدف از این آزمایش، مقایسه اثر کنجاله کنجد خام و فرآوریشده به روش تخمیر حالت جامد بر عملکرد، خصوصیات لاشه و ...
بیشتر
مصرف کنجالهی کنجد در خوراک طیور بدلیل داشتن فاکتور ضدتغذیهای اسید فایتیک و عدم ترشح فیتاز در دستگاه گوارش، محدود میباشد. بدین منظور میتوان از مکملهای آنزیمی یا میکروارگانیسمها برای تجزیه فیتات استفاده نمود. هدف از این آزمایش، مقایسه اثر کنجاله کنجد خام و فرآوریشده به روش تخمیر حالت جامد بر عملکرد، خصوصیات لاشه و مورفولوژی روده جوجههای گوشتی بود. تخمیر کنجاله کنجد با مایع حاوی لاکتوباسیلوس پلانتاروم در نسبت ۱ به ۱/۲ انجام شد. پس از ۲۵ روز تخمیر، مقدار اسید فایتیک از 39/17 به 26/5 میکرومول در گرم کنجاله کاهش یافت. تعداد 315 قطعه جوجه گوشتی راس 308 در قالب طرح کاملاً تصادفی به 7 تیمار آزمایشی با 3 تکرار اختصاص یافت. تیمارهای آزمایش شامل جایگزینی 25، 50 و 75 درصد کنجاله کنجد خام یا تخمیری با کنجاله سویا (تیمار شاهد) در جیره بودند. نتایج این آزمایش نشان داد استفاده از سطوح 25 و 50 درصدکنجاله کنجد تخمیری، مشابه با تیمار شاهد، افزایش وزن بدن و ضریب تبدیل غذایی جوجههای گوشتی را نسبت به کنجاله کنجد خام بهبود داد (05/0>P). چربی محوطه بطنی در تیمارهای 50 و 75 درصد کنجاله کنجد تخمیری نسبت به سایر تیمارها کمتر بود (05/0>P). ارتفاع پرزهای دئودنوم و ژوژنوم در تیمارهای 25 و50 درصد کنجاله کنجد تخمیری نسبت به سایر تیمارها بالاتر بود (05/0>P). با توجه به تشابه نتایج تیمارهای شاهد و 50 درصد کنجاله کنجد تخمیری در افزایش وزن و ضریب تبدیل خوراک، استفاده از کنجاله کنجدی تخمیری تا سطح 50 درصد جایگزینی با کنجاله سویا در جیره پیشنهاد میگردد.
مهتاب عزیزیان؛ علی اصغر ساکی؛ اکبر یعقوبفر
چکیده
هدف از تحقیق ارزیابی اثر شکل فیزیکی جیره های غذایی آردی، پلت و اکسترود بر ویژگیهای بستر، خصوصیات کیفی پا، سینه و شاخصهای استخوان درشت نی بود. بدین منظور تعداد 936 قطعه جوجه گوشتی یکروزه نژاد راس 308 با 3 تیمار آزمایشی و 12 تکرار و 26 قطعه جوجه در هر تکرار در قالب طرح کاملاً تصادفی به مدت 6 هفته پرورش داده شد. کیفیت فیزیکی بستر (pH، ...
بیشتر
هدف از تحقیق ارزیابی اثر شکل فیزیکی جیره های غذایی آردی، پلت و اکسترود بر ویژگیهای بستر، خصوصیات کیفی پا، سینه و شاخصهای استخوان درشت نی بود. بدین منظور تعداد 936 قطعه جوجه گوشتی یکروزه نژاد راس 308 با 3 تیمار آزمایشی و 12 تکرار و 26 قطعه جوجه در هر تکرار در قالب طرح کاملاً تصادفی به مدت 6 هفته پرورش داده شد. کیفیت فیزیکی بستر (pH، رطوبت، نیتروژن و ازت فرار) و جمعیت میکروبی بستر (باکتریهای اسپورزا، قارچها، باکتریهای هوازی کل)، ناهنجاریهای پا و لاشه (لنگش، زخم کف پا، سوختگی مفصل خرگوشی، زخم سینه) و عناصر معدنی (کلسیم و فسفر) و شاخصهای استخوان درشت نی (طول، قطر، وزن، درصد وزنی، قدرت شکنندگی) در روز 42 روزگی مورد بررسی قرار گرفت و تلفات بهصورت روزانه ثبت شد. نتایج این مطالعه نشان داد که در تیمار اکسترود درصد رطوبت، نیتروژن و میزان ازت فرار بستر بیشتر و جمعیت باکتری اسپورزا و کل قارچ بستر کمتر از تیمارهای دیگر بوده است . اثر تیمارهای آزمایشی بر درصد زخم کف پا، زخم سینه، کلسیم و فسفر استخوان و شاخصهای استخوانی درشت نی غیر معنیدار بود. درصد سوختگی مفصل خرگوشی و لنگش و تلفات در تیمار اکسترود و پلت بیشتر از تیمار آردی بوده است. بنابراین شکل خوراک پلت و اکسترود در مقایسه با خوراک آردی اثرات منفی روی درصد رطوبت، نیتروژن و میزان ازت فرار بستر و درصد تلفات داشته و باعث افزایش وقوع سوختگی مفصل خرگوشی و لنگش در جوجه های گوشتی گشته است.
سید عبداله حسینی؛ علیرضا شریفی؛ حسین نوروزیان؛ مهدی امیر صادقی؛ امیرحسین علیزاده قمصری؛ رضا سلیمانی
چکیده
این مطالعه به منظور بررسی اثرات منابع مختلف عنصر روی بر عملکرد، سیستم ایمنی و کیفیت لاشه جوجههای گوشتی انجام شد. به این منظور، تعداد 785 قطعه جوجه گوشتی یک روزه سویه آرین به طور تصادفی در 35 واحد آزمایشی (25 قطعه در هر واحد آزمایشی) توزیع شدند. این آزمایش در قالب طرح کاملاً تصادفی بهصورت فاکتوریل 3×2 شامل دو نوع منبع عنصر روی (سولفات ...
بیشتر
این مطالعه به منظور بررسی اثرات منابع مختلف عنصر روی بر عملکرد، سیستم ایمنی و کیفیت لاشه جوجههای گوشتی انجام شد. به این منظور، تعداد 785 قطعه جوجه گوشتی یک روزه سویه آرین به طور تصادفی در 35 واحد آزمایشی (25 قطعه در هر واحد آزمایشی) توزیع شدند. این آزمایش در قالب طرح کاملاً تصادفی بهصورت فاکتوریل 3×2 شامل دو نوع منبع عنصر روی (سولفات روی و روی- گلایسین) و سه سطح مختلف روی (40، 80 و 120 میلیگرم در کیلوگرم) در مقایسه با تیمار کنترل (فاقد مکمل روی) اجرا شد. اثر تیمارهای آزمایشی بر وزن بدن در سنین 7، 14، 21، 28 و 35 روزگی معنیدار بود (05/0P<)؛ ولی تفاوت معنیداری در خوراک مصرفی بین تیمارهای مختلف مشاهده نشد (05/0P>). پاسخهای ایمنی شامل تیتر آنتی-بادی علیه تزریق گلبول قرمز گوسفندی (SRBC)، ایمنوگلوبولینهای M و G، تیتر آنتی بادی علیه ویروس نیوکاسل و همچنین درصد هتروفیل، لنفوسیت و نسبت هتروفیل به لنفوسیت از نظر آماری تحت تأثیر سطوح و منابع مختلف عنصر روی قرار نگرفت. براساس نتایج حاصل از این پژوهش، استفاده از عنصر روی معدنی نسبت فرم آلی (روی- گلایسین) تفاوت معنیداری در شاخصهای عملکرد، خصوصیات لاشه و پاسخهای ایمنی جوجه های گوشتی ایجاد نکرد.
زهرا کرمی؛ نصراله پیرانی؛ بهروز شیران
چکیده
مرغهای بومی ایرانی مواد ژنتیکی پایه برای برنامه های اصلاح نژاد محسوب میشوند. انجام برنامههای اصلاح نژادی در گام نخست نیازمند شناسایی و حفظ تنوع ژنتیکی این جمعیت هاست. بررسی ژنوم میتوکندری در یک نژاد و مقایسه آن با سایر نژادها میتواند شاخص مناسبی از میزان تنوع موجود در جمعیت مورد بررسی را ارائه دهد. در مطالعه حاضر، به منظور ارزیابی ...
بیشتر
مرغهای بومی ایرانی مواد ژنتیکی پایه برای برنامه های اصلاح نژاد محسوب میشوند. انجام برنامههای اصلاح نژادی در گام نخست نیازمند شناسایی و حفظ تنوع ژنتیکی این جمعیت هاست. بررسی ژنوم میتوکندری در یک نژاد و مقایسه آن با سایر نژادها میتواند شاخص مناسبی از میزان تنوع موجود در جمعیت مورد بررسی را ارائه دهد. در مطالعه حاضر، به منظور ارزیابی تنوع ژنتیکی مرغان لاری ایران، تعداد 23 قطعه مرغ از منطقه لارستان فارس بهعنوان نمونه آزمایشی انتخاب و پس از عمل خونگیری، استخراج دیانای انجام شد. بخش HVR-I ناحیه D-loop ژنوم میتوکندری با استفاده از آغازگرهای اختصاصی تکثیر و قطعات تکثیر شده پس از خالص سازی توالی یابی شدند. در کل تعداد 21 توالی با کیفیت بدست آمد که از این میان تعداد 5SNP شناسایی شد. از تجزیه و تحلیل توالیهای بدست آمده تعداد 3 هاپلوتیپ بدست آمد که با کد دسترسی KF957610و KF957611 وkF957612 در بانک جهانی ژن ثبت گردید. پس از اخذ توالیهای مشابه ژنوم میتوکندری دیگر نژادهای موجود در بانک ژن و مرغ مرندی و مازندرانی ایران درخت فیلوژنی مربوطه رسم گردید. نتایج فیلوژنی مشخص کرد که مرغان بومی لاری ایران به احتمال زیاد واجد برخی شباهتهای ژنتیکی با مرغ مرندی، مازندرانی، مرغ بومی کشور آذربایجان، پلیموت راک پرخطدار، مرغ ابریشمی و مرغ جنگلی خاکستری میباشد.
میثم لطیفی؛ محمد الماسی؛ بابک عنایتی
چکیده
پژوهش حاضر به منظور آنالیز ژنتیکی صفات میانگین افزایش وزن روزانه بزهای مرخز برای کروموزومهای اتوزومی و جنسی انجام شد. دادههای مورد استفاده شامل 3837 رکورد میانگین افزایش وزن روزانه از تولد تا شیرگیری(ADG1)، 3467 رکورد میانگین افزایش وزن روزانه از شیرگیری تا 6 ماهگی (ADG2)، 3133 رکورد میانگین افزایش وزن روزانه از 6 ماهگی تا 9ماهگی (ADG3) و 2726 رکورد ...
بیشتر
پژوهش حاضر به منظور آنالیز ژنتیکی صفات میانگین افزایش وزن روزانه بزهای مرخز برای کروموزومهای اتوزومی و جنسی انجام شد. دادههای مورد استفاده شامل 3837 رکورد میانگین افزایش وزن روزانه از تولد تا شیرگیری(ADG1)، 3467 رکورد میانگین افزایش وزن روزانه از شیرگیری تا 6 ماهگی (ADG2)، 3133 رکورد میانگین افزایش وزن روزانه از 6 ماهگی تا 9ماهگی (ADG3) و 2726 رکورد میانگین افزایش وزن روزانه از 9 ماهگی تا یکسالگی (ADG4) بود که طی سالهای 1371 تا 1393 در مرکز اصلاح نژاد بز مرخز سنندج جمعآوری شده بود. تعیین اثرات عوامل ثابت بر صفات مورد بررسی با رویهی GLM نرمافزار SAS 8.2 و برآورد اجزای واریانس و پارامترهای ژنتیکی با الگوریتم میانگین اطلاعات بیشترین درستنمایی محدودشده (AI-REML) با نرمافزار Wombat و 6 مدل حیوانی انجام شد. برای تعیین مناسبترین مدل از معیار آکایک استفاده شد. وراثتپذیری مستقیم اتوزومی برای صفات ADG1، ADG2، ADG3 و ADG4به ترتیب 03/0±14/0، 02/0±00/0، 04/0±14/0 و 03/0±06/0 برآورد شد. وراثتپذیری مستقیم وابسته به کروموزوم جنسی این صفات در حد کم و به ترتیب 02/0±00/0، 02/0±08/0، 02/0±06/0 و 02/0±04/0 برآورد گردید. وراثتپذیری مادری برآورد شده برای صفات ADG1 و ADG3 به ترتیب برابر 02/0±06/0 و 03/0±04/0 بود. همچنین نسبت واریانس محیط مادری به واریانس فنوتیپی برای صفات ADG3 و ADG3 یکسان و برابر 02/0±03/0 بود. نتیجه گیری: وراثت پذیری مستقیم برای کروموزمهای اتوزومی و جنسی در صفات مورد مطالعه پایین برآورد گردید، لذا پیشرفت ژنتیکی کمی بر اثر انتخاب برای صفات مورد مطالعه میسر میشود.
احمد علی ثابتان شیرازی؛ محمد جواد آگاه؛ احمد حسن آبادی؛ علی داد بوستانی
چکیده
در این پژوهش اثر افزودن دانه گشنیز و آلفا-توکوفریل استات به جیره جوجههایگوشتی بر عملکرد، ریختشناسی روده کوچک و قابلیتهضم مواد مغذی از سن 1 تا 42 روزگی بررسی شد. تعداد 240 قطعه جوجهگوشتی یکروزه سویه کاب500 در قالب طرح کاملاً تصادفی با 4 تیمار، 3 تکرار و 20 قطعه جوجه در هر تکرار توزیع شدند. تیمارها شامل، کنترل منفی (جیره پایه ذرت- ...
بیشتر
در این پژوهش اثر افزودن دانه گشنیز و آلفا-توکوفریل استات به جیره جوجههایگوشتی بر عملکرد، ریختشناسی روده کوچک و قابلیتهضم مواد مغذی از سن 1 تا 42 روزگی بررسی شد. تعداد 240 قطعه جوجهگوشتی یکروزه سویه کاب500 در قالب طرح کاملاً تصادفی با 4 تیمار، 3 تکرار و 20 قطعه جوجه در هر تکرار توزیع شدند. تیمارها شامل، کنترل منفی (جیره پایه ذرت- سویا بدون افزودنی خوراکی)، کنترل مثبت (جیره پایه همراه با 250 میلیگرم در کیلوگرم آلفا-توکوفریل استات) و گروههای آزمایشی سوم و چهارم به ترتیب دارای جیره پایه همراه با 3/0 یا 6/0 درصد دانه گشنیز بودند. بر اساس نتایج حاصله جوجههای تغذیه شده با تیمار دانه گشنیز در مقایسه با گروههای کنترل تفاوت معنیداری در میانگین افزایش وزن روزانه، خوراک مصرفی و ضریب تبدیل غذایی نداشتند. عمق کریپت و سطح جذبی پرزها در جوجه-های تغذیه شده با جیره حاوی 6/0 درصد دانه گشنیز نسبت به گروه کنترل منفی به طور معنیداری افزایش یافت (بهترتیب 011/0±22/0 و 009/0±66/0 در مقابل 004/0±21/0 و 012/0±60/0 میلیمتر و میلیمتر مربع). افزودن 6/0 درصد دانه گشنیز در جیره باعث افزایش معنیدار قابلیت هضم پروتئین (بهمقدار99/3 درصد) و چربی (به مقدار33/4 درصد) در مقایسه با تیمار کنترل منفی شد. در کل با توجه به نتایج این تحقیق، افزودن دانه گشنیز در سطح 6/0 درصد در جیره جوجههای گوشتی، به دلیل بهبود شاخصهای ریختشناسی روده کوچک و افزایش قابلیت هضم چربی و پروتئین پیشنهاد میشود.
نعمت اسماعیلی سیرچی؛ امید دیانی؛ رضا طهماسبی؛ محمد مهدی شریفی حسینی؛ امین خضری
چکیده
این تحقیق بهمنظور تعیین ارزش غذایی پوشش مغز پسته (testa) و بررسی تأثیر تغذیه آن بر گوارشپذیری مواد مغذی و فراسنجههای خونی در گوسفند انجام گردید. ترکیب شیمیایی پوشش مغز پسته بهروش آزمایشگاهی و ارزش غذائی آن با استفاده از روش آزمون تولید گاز تعیین شد. پس از تعیین ترکیب شیمیایی، این فرآورده فرعی در 4 سطح جایگزین سبوس گندم در جیره گوسفند ...
بیشتر
این تحقیق بهمنظور تعیین ارزش غذایی پوشش مغز پسته (testa) و بررسی تأثیر تغذیه آن بر گوارشپذیری مواد مغذی و فراسنجههای خونی در گوسفند انجام گردید. ترکیب شیمیایی پوشش مغز پسته بهروش آزمایشگاهی و ارزش غذائی آن با استفاده از روش آزمون تولید گاز تعیین شد. پس از تعیین ترکیب شیمیایی، این فرآورده فرعی در 4 سطح جایگزین سبوس گندم در جیره گوسفند گردید. جیرههای آزمایشی شامل جیره: 1) شاهد (جیره بدون پوشش مغز پسته)، 2) حاوی 5 درصد پوشش مغز پسته، 3) حاوی 10 درصد پوشش مغز پسته و 4) حاوی 15 درصد پوشش مغز پسته بودند. از 4 رأس گوسفند نر کرمانی بالغ (2 ± 54 کیلوگرم) در قالب طرح مربع لاتین 4×4 در 4 دوره 21 روزه استفاده شد. میانگین درصد ماده خشک، پروتئین خام، چربی خام، الیاف نامحلول در شویندههای خنثی و اسیدی و ماده آلی پوشش مغز پسته بهترتیب 97/90، 35/19، 09/20، 14/45، 72/40 و 78/93 بهدست آمد. انرژی قابل متابولیسم پوشش مغز پسته 71/3 مگاکالری در کیلوگرم تخمین زده شد. مصرف ماده خشک در حیوانات تحت تأثیر سطح پوشش مغز پسته قرار نگرفت. افزودن پوشش مغز پسته منجر به افزایش گوارشپذیری چربی خام و الیاف نامحلول در شوینده خنثی جیرههای آزمایشی گردید، همچنین غلظت پروتئین تام و تریگلیسرید خون گوسفندان افزایش و نیتروژن اورهای خون کاهش یافت (05/0P<). بنابراین، پوشش مغز پسته از ارزش غذایی مناسبی در تغذیه دام برخوردار بوده و میتوان از آن تا سطح 15 درصد در جیره گوسفند استفاده کرد.
علی اصغر یعقوبی؛ عبدالمنصور طهماسبی؛ عباسعلی ناصریان؛ رضا ولی زاده؛ سید علیرضا وکیلی
چکیده
در این پژوهش اثرات استفاده از پسماند کشمش بر عملکرد، برخی فراسنجههای خونی و اسیدهای چرب فرار مایع شکمبه بررسی شد. تعداد 15 رأس برۀ نر بلوچی (میانگین وزن 67/0± 15/21 کیلوگرم) در قالب طرح کاملاً تصادفی در سه تیمار قرار گرفتند. تیمارهای آزمایشی شامل: 1) شاهد (حاوی 40 درصد یونجه و فاقد پسماند کشمش)، 2) جایگزینی50 درصد یونجه با پسماند کشمش و 3) ...
بیشتر
در این پژوهش اثرات استفاده از پسماند کشمش بر عملکرد، برخی فراسنجههای خونی و اسیدهای چرب فرار مایع شکمبه بررسی شد. تعداد 15 رأس برۀ نر بلوچی (میانگین وزن 67/0± 15/21 کیلوگرم) در قالب طرح کاملاً تصادفی در سه تیمار قرار گرفتند. تیمارهای آزمایشی شامل: 1) شاهد (حاوی 40 درصد یونجه و فاقد پسماند کشمش)، 2) جایگزینی50 درصد یونجه با پسماند کشمش و 3) جایگزینی 100 درصد یونجه با پسماند کشمش بودند. استفاده از پسماند کشمش در جیره (تیمارهای 2 و3)، باعث افزایش وزن روزانۀ برههای پرواری در مقایسه با تیمار شاهد شد (05/0>P). افزایش سطح پسماند کشمش در جیره، پروتئین کل سرم را در دورۀ اول آزمایش (14 تا 28 روز) کاهش داد (05/0>P) ولی سایر فراسنجههای خونی این دوره ( از قبیل گلوکز، کلسترول، آلانین آمینوترانسفراز، تریگلیسرید و نیتروژن اورهای) تحت تأثیر تیمارهای آزمایشی قرار نگرفتند (05/0<P). همچنین سطح تریگلیسرید، آلانین آمینوترانسفراز، پروتئین کل سرم و نیتروژن اورهای در دورۀ دوم آزمایش (42 تا 56 روز) در مقایسه با تیمار شاهد کاهش نشان داد (05/0>P). کمترین غلظت اسید استیک و والریک اسید در دورۀ اول آزمایش، مربوط به تیمار3 بود، در حالیکه بیشترین مقدار اسید والریک و اسید ایزووالریک در دورۀ دوم آزمایش مربوط به تیمار 1 بود (05/0>P). افزودن پسماند کشمش به جیره، تأثیری بر pH مایع شکمبه نداشت (05/0<P). نتایج کلی نشان داد جایگزینی بخشی از یونجه با پسماند کشمش بهعنوان یک منبع ارزانقیمت نهتنها اثر منفی بر فراسنجههای مورد مطالعه در برههای بلوچی ندارد، بلکه میتواند باعث افزایش عملکرد آنها نیز شود.
محسن کاظمی؛ الیاس ابراهیمی خرم آبادی؛ رضا ولی زاده؛ سمیه حیدری؛ آمنه اسکندری تربقان
چکیده
آزمایشی با هدف بررسی دو جاذب خاکستر تهیه شده از پوست خربزه و بنتونیت سدیم فرآوری شده در حذف رنگ بروموکروزول گرین بهعنوان یک منبع آلودهکنندۀ آبی در یک محیط کشت تهیه شده از میکروارگانیسمهای شکمبه و بزاق مصنوعی انجام شد. از بروموکروزول گرین در سه سطح (صفر، 5 و 10 پیپیام) همراه با بنتونیت سدیم یا خاکستر پوست خربزه هر کدام در سه سطح ...
بیشتر
آزمایشی با هدف بررسی دو جاذب خاکستر تهیه شده از پوست خربزه و بنتونیت سدیم فرآوری شده در حذف رنگ بروموکروزول گرین بهعنوان یک منبع آلودهکنندۀ آبی در یک محیط کشت تهیه شده از میکروارگانیسمهای شکمبه و بزاق مصنوعی انجام شد. از بروموکروزول گرین در سه سطح (صفر، 5 و 10 پیپیام) همراه با بنتونیت سدیم یا خاکستر پوست خربزه هر کدام در سه سطح (0، 4 و 8 میلیگرم) بهصورت فاکتوریل 3×2×3 و با پایۀ کاملاً تصادفی در محیط کشت، استفاده شد. برخی از فراسنجههای تخمیری در محیط کشت برآورد گردید و اثر جاذبها در حذف رنگ بروموکروزول گرین اضافه شده به آب در زمانهای 3 و 24 ساعت، نیز مورد ارزیابی قرار گرفت. افزودن هر دو جاذب منجر به حذف کارآمد رنگ از آب (بهویژه سطح چهار درصد خاکستر پوست خربزه) شد. افزایش رنگ از صفر به 5 پیپیام، منجر به افزایش معنیدار پتانسیل تولید گاز و تولید تجمعی گاز در زمانهای 12، 24 و 48 ساعت انکوباسیون، انرژی قابل متابولیسم، اسیدهای چرب کوتاه زنجیر، انرژی خالص شیردهی، بازده تولید پروتئین میکروبی و قابلیت هضم ماده آلی در مقایسه با تیمار شاهد شد (05/0>P)، اما کلیۀ این فراسنجهها در سطح 10 پیپیام رنگ، کاهش معنیدار یافت. در مجموع، اضافه کردن دو جاذب به محیط کشت نه تنها مانع کاهش اثرات منفی رنگ (سطح 10 پیپیام) بر فراسنجههای تخمیری نشد، بلکه منجر به کاهش برخی از این فراسنجهها شد و بهنظر میرسد میکروارگانیسمهای شکمبه میتوانند از بروموکروزول گرین (تا سطح 5 پیپیام) در جهت بهبود فراسنجههای تخمیری بهره ببرند.
غلامعلی صنیعی؛ محمد بوجارپور؛ جمال فیاضی؛ مجتبی زاهدی فر
چکیده
این مطالعه با هدف مقایسهی اثر جیرههای پلت شده حاوی سطوح مختلف ویناس نیشکر بر مصرف خوراک، گوارشپذیری و فراسنجههای شکمبهای در برههای نر لری-بختیاری و در قالب طرح کاملاً تصادفی با 5 تیمار و 5 تکرار انجام شد. جیرههای آزمایشی حاوی سطوح صفر، 5، 10، 15، و 20 در صد ویناس نیشکر در ماده خشک به جای ملاس نیشکر بود. ﻃﻮل دورهی آزﻣﺎﯾﺶ مجموعاً ...
بیشتر
این مطالعه با هدف مقایسهی اثر جیرههای پلت شده حاوی سطوح مختلف ویناس نیشکر بر مصرف خوراک، گوارشپذیری و فراسنجههای شکمبهای در برههای نر لری-بختیاری و در قالب طرح کاملاً تصادفی با 5 تیمار و 5 تکرار انجام شد. جیرههای آزمایشی حاوی سطوح صفر، 5، 10، 15، و 20 در صد ویناس نیشکر در ماده خشک به جای ملاس نیشکر بود. ﻃﻮل دورهی آزﻣﺎﯾﺶ مجموعاً 25 روز و ﺷﺎﻣﻞ 15 روز ﻋﺎدتپذیری و 10 روز نمونهبرداری بود. اضافه کردن ویناس به جیره، گوارشپذیری ماده خشک را تحت تأثیر قرار نداد (05/0P>). گوارشپذیری پروتئینخام در جیرهی حاوی20 درصد ویناس نسبت به سایر تیمارها کمتر بود (05/0P<). گوارشپذیری عصارهی اتری در جیرهی حاوی 10 درصد ویناس نسبت به جیرهی شاهد کاهش، و در سایر جیرهها افزایش نشان داد (05/0P<). گوارشپذیری الیاف نامحلول در شویندهی خنثی نیز در جیرهی 15 درصد ویناس نسبت به سایر جیرهها بیشتر بود (05/0P<). با افزایش سطح ویناس در جیرهها، غلظت اسیداستیک، اسیدبوتیریک و کل اسیدهای چرب فرار کاهش یافت (05/0P<). در مجموع، ویناس نیشکر را میتوان بدون تأثیر سوء بر گوارشپذیری و تخمیر شکمبهای تا سطح 15 درصد ماده خشک در جیرهی برههای نژاد لری-بختیاری جایگزین ملاس نمود و باعث جلوگیری از دفع آن به محیط زیست شد. به هر حال، برای نتیجهگیری صحیحتر باید بازده رشد دام و بازده اقتصادی گنجاندن ویناس نیشکر را در جیره در نظر داشت.
مصطفی بابامیر؛ مهدی هدایتی؛ سعید خلجی؛ مجتبی یاری؛ مهدی قبولی
چکیده
به منظور بررسی اثر استفاده از اسپور قارچ Piriformospora indica به عنوان یک منبع جدید پری-بیوتیکی بر عملکرد جوجههای گوشتی، آزمایشی با استفاده از 160 قطعه جوجه گوشتی نرنژاد راس -308 با 5 گروه آزمایشی و 4 تکرار و 8 جوجه در هر تکرار در قالب طرح کاملاً تصادفی طراحی گردید. گروههای آزمایشی در این مطالعه شامل: (1) شاهد (دریافت کننده جیره پایه)، (2) دریافت ...
بیشتر
به منظور بررسی اثر استفاده از اسپور قارچ Piriformospora indica به عنوان یک منبع جدید پری-بیوتیکی بر عملکرد جوجههای گوشتی، آزمایشی با استفاده از 160 قطعه جوجه گوشتی نرنژاد راس -308 با 5 گروه آزمایشی و 4 تکرار و 8 جوجه در هر تکرار در قالب طرح کاملاً تصادفی طراحی گردید. گروههای آزمایشی در این مطالعه شامل: (1) شاهد (دریافت کننده جیره پایه)، (2) دریافت کننده جیره پایه به همراه اسپور قارچ P. indica cfu/g106×3 ، (3) دریافت کننده جیره پایه به همراه اسپور قارچ P. indica cfu/g106×6، (4) دریافت کننده جیره پایه به همراه اسپور قارچ P. indica cfu/g106×9 و (5) دریافت کننده جیره پایه به همراه قارچ P. indica cfu/g106×14 بودند. نتایج حاصل از این بررسی نشان داد که استفاده از سطح cfu/g106×6 اسپور قارچ P. indica به صورت معنیدار موجب افزایش وزن گردید (05/0P<). استفاده از سطوح مختلف اسپور قارچ P. indica بر ضریب تبدیل غذایی اثرات معنیداری نداشته است (05/0P<). نتایج حاصل از ریخت شناسی روده نشان داد که استفاده از اسپور قارچ P. indica به صورت معنیداری موجب افزایش طول پرز و کاهش عمق کریپت گردید (05/0P<). همچنین نتایج حاصل از آزمایشات شمارش باکتریها نشان داد که استفاده از اسپور قارچ P. indica در سطح cfu/g106×3 به صورت معنیداری موجب کاهش تعداد باکتری های سالمونلا و اشرشیا کولی گردید (05/0P<). بر اساس نتایج بدست آمده از این مطالعه پیشنهاد میگردد از اسپور قارچ P. indica در میزان cfu/g106×6 به عنوان یک پریبیوتیک تجاری مطرح و استفاده گردد.