مقصود بشارتی؛ مجتبی نکو؛ ذبیح اله نعمتی؛ امیر کریمی
چکیده
هدف از این مطالعه بررسی تأثیر افزودن سطوح مختلف آب پنیر تازه و افزودنی باکتریایی به سیلاژ یونجه بر میزان تجزیه پذیری شکمبهای ماده خشک، پروتئین خام و ماده آلی با استفاده از روش کیسههای نایلونی بود. در تیمارهای آزمایشی سطوح صفر 30، 60 و 90 گرم به ازای هرکیلوگرم وزنتر از آب پنیر تازه با افزودن باکتریایی (cfu 108×3 به ازای هر گرم وزن تر ...
بیشتر
هدف از این مطالعه بررسی تأثیر افزودن سطوح مختلف آب پنیر تازه و افزودنی باکتریایی به سیلاژ یونجه بر میزان تجزیه پذیری شکمبهای ماده خشک، پروتئین خام و ماده آلی با استفاده از روش کیسههای نایلونی بود. در تیمارهای آزمایشی سطوح صفر 30، 60 و 90 گرم به ازای هرکیلوگرم وزنتر از آب پنیر تازه با افزودن باکتریایی (cfu 108×3 به ازای هر گرم وزن تر یونجه) و بدون افزودن باکتریایی به سیلاژ یونجه اضافه شد. قابلیت تجزیه پذیری با استفاده از روش کیسههای نایلونی با ۴ تکرار (2 تکرار در هر گوسفند) در ساعات۰، ۲، ۴، ۶، ۸، ۱۲، ۱۶، ۲۴، ۳۶، ۴۸، 72 و ۹۶ انجام گرفت. دادههای حاصل از این آزمایش به صورت فاکتوریل 2 × 4 در قالب طرح کاملاً تصادفی آنالیز شدند. مقایسه میانگینها (در سطح 05/0 درصد) با استفاده از آزمون دانکن انجام شد. بیشترین میزان تجزیه پذیری ماده خشک مربوط به تیمار سیلاژ یونجه به همراه 60 گرم آب پنیر تازه بر کیلوگرم وزن تر یونجه بود، که طی ساعات 2، 4، 12، 72 و 96 انکوباسیون شکمبهای مشاهده شد (05/0p <). بخش سریع تجزیه شونده (a) ماده خشک در تیمارهای افزودنی باکتریایی تفاوت معنیداری نسبت به تیمار شاهد نداشت، اما در تیمارهای حاوی آب پنیر تازه در سه سطح مختلف (30، 60 و 90 گرم آب پنیر تازه) نسبت به تیمار شاهد افزایش معنیداری داشت (05/0p <). افزودن آب پنیر در سطوح مختلف سبب افزایش در بخشهای با تجزیه پذیری سریع، تجزیهپذیری آهسته و تجزیهپذیری مؤثر شد.
عبدالرضا محسنی قره چیق؛ جعفر فخرایی؛ سید عبداله حسینی؛ حسین منصوری یاراحمدی؛ هوشنگ لطف الهیان
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی کارآیی افزودن محرکهای رشد گیاهی معرفی شده توسط مؤسسه تحقیقات علوم دامی کشور ( ASRI1 و ASRI2)، و مشابه وارداتی آنها (Optifeed) پریبیوتیک به جیره بر عملکرد، خصوصیات لاشه و مورفولوژی روده کوچک جوجههای گوشتی بود. تعداد 875 قطعه جوجه گوشتی یک-روزه سویه راس- 308 به صورت مخلوط نر و ماده به 6 گروه آزمایشی، 5 تکرار و 25 پرنده در هر ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بررسی کارآیی افزودن محرکهای رشد گیاهی معرفی شده توسط مؤسسه تحقیقات علوم دامی کشور ( ASRI1 و ASRI2)، و مشابه وارداتی آنها (Optifeed) پریبیوتیک به جیره بر عملکرد، خصوصیات لاشه و مورفولوژی روده کوچک جوجههای گوشتی بود. تعداد 875 قطعه جوجه گوشتی یک-روزه سویه راس- 308 به صورت مخلوط نر و ماده به 6 گروه آزمایشی، 5 تکرار و 25 پرنده در هر تکرار اختصاص داده شد. جیره مورد استفاده به صورت مرحله ای در 3 مقطع 0 تا 10 روزگی، 11 تا 24 روزگی و 25 تا 42 روزگی با توجه به احتیاجات نژادی سویه راس تنظیم شد. این آزمایش در قالب طرح کاملاً تصادفی با آرایش فاکتوریل2×3 با سه نوع محرک رشد (ASRI1، ASRI2 و وارداتی) و دو سطح پریبیوتیک Optifeed (صفر و 1 کیلوگرم در تن) انجام شد. نتایج نشان داد که اثر محرکهای رشد گیاهی و پریبیوتیک بر مقادیر خوراک مصرفی، وزن بدن و ضریب تبدیل خوراک در دورههای مختلف پرورشی معنیدار نبود (05/0< p). اثر محرکهای رشد بر خصوصیات لاشه معنیدار نبود ولی پریبیوتیک سبب کاهش درصد لاشه شد (05/0>p). طول و وزن نسبی روده و خصوصیات ریختشناسی روده تحت تأثیر نوع محرکهای رشد و پریبیوتیک قرار نگرفت (05/0< p). بر اساس نتایج این تحقیق، محرکهای رشد داخلی تولید شده در مؤسسه تحقیقات علوم دامی کشور قابلیت جایگزینی با محصول خارجی را دارند.
محدثه رودباری؛ تقی قورچی؛ سعید حسنی؛ بهروز دستار؛ راحله رجبی علی آبادی؛ محمدرضا بیرجندی
چکیده
به منظور بررسی تاثیر سطوح مختلف پودر بقایای کشتارگاه طیور بر عملکرد برههای نر نژاد بلوچی، آزمایشی در قالب طرح کاملاً تصادفی با 4 جیره آزمایشی حاوی سطوح مختلف (صفر، 5/2، 5 و 5/7) پودر بقایای کشتارگاه طیور با6 تکرارانجام شد. طول دوره پروار 90 روز با 14 روز دوره عادتپذیری بود. سطوح مختلف پودر بقایای کشتارگاه طیور براضافه وزن روزانه برهها، ...
بیشتر
به منظور بررسی تاثیر سطوح مختلف پودر بقایای کشتارگاه طیور بر عملکرد برههای نر نژاد بلوچی، آزمایشی در قالب طرح کاملاً تصادفی با 4 جیره آزمایشی حاوی سطوح مختلف (صفر، 5/2، 5 و 5/7) پودر بقایای کشتارگاه طیور با6 تکرارانجام شد. طول دوره پروار 90 روز با 14 روز دوره عادتپذیری بود. سطوح مختلف پودر بقایای کشتارگاه طیور براضافه وزن روزانه برهها، میانگین مصرف ماده خشک روزانه و ضریب تبدیل غذایی تاثیر معنیداری نداشت ( 05/0< p). نیتروژن اورهای خون برههای دریافتکننده جیره شاهد بطور معنیداری نسبت به سایر جیرهها بیشتر بود ( 05/0>P).غلظت گلوکز پلاسمای خون برههای دریافتکننده جیرههای آزمایشی تفاوت معنیداری با هم نداشت. مقادیر پروتئین و بخشهای پروتئین A،B ، B1، B2، B3 و C در این آزمایش به ترتیب 8/11، 23/8، 22/21، 19/1، 81/3 درصد بود. نتایج این پژوهش نشان داد که پودر بقایای کشتارگاهی طیور تا سطح 5/7 درصد بدون تاثیر منفی بر عملکرد میتواند به جیره برههای پرواری افزوده شود..
مجید توکلی؛ فرید شریعتمداری؛ سید عبداله حسینی؛ هوشنگ لطف الهیان؛ امیرحسین علیزاده قمصری
چکیده
ذرت و فرآورده های جانبی آن از مهمترین محصولاتی هستند که در تغذیه دام و طیور برای تأمین انرژی مورد استفاده قرار می گیرند. به منظور بررسی تأثیر سطوح مختلف جرم ذرت (حاوی روغن زیاد) بر عملکرد و شاخص های ایمنی جوجه های گوشتی آزمایشی در قالب طرح کاملاً تصادفی با 5 گروه آزمایشی، 5 تکرار و 30 قطعه پرنده در هر واحد آزمایشی از سن 14 تا 42 روزگی انجام ...
بیشتر
ذرت و فرآورده های جانبی آن از مهمترین محصولاتی هستند که در تغذیه دام و طیور برای تأمین انرژی مورد استفاده قرار می گیرند. به منظور بررسی تأثیر سطوح مختلف جرم ذرت (حاوی روغن زیاد) بر عملکرد و شاخص های ایمنی جوجه های گوشتی آزمایشی در قالب طرح کاملاً تصادفی با 5 گروه آزمایشی، 5 تکرار و 30 قطعه پرنده در هر واحد آزمایشی از سن 14 تا 42 روزگی انجام شد. گروه های آزمایشی شامل پرندگان دریافت کننده سطوح صفر (شاهد)، 5، 10، 15 و 20 درصد جرم ذرت بود. در سنین 21 و 28 روزگی بالاترین وزن زنده در گروه دریافت کننده 10 درصد جرم ذرت مشاهده شد (0.05>P). در سن42 روزگی، اثر سطح جرم ذرت بر وزن زنده، شاخص تولید و هزینه خوراک مصرفی به ازای هر کیلوگرم وزن زنده معنی دار بود (0.05>P). کمترین شاخص تولید در گروه دریافت کننده 20 درصد جرم ذرت مشاهده شد (0.05>P). بین گروه های آزمایشی تفاوت معنی داری در مقدار خوراک مصرفی و شاخص های ریخت شناختی روده از جمله طول پرز، ضخامت پرز، عمق کریپت و نسبت طول پرز به عمق کریپت مشاهده نشد. همچنین اثر سطوح مختلف جرم ذرت بر تیتر آنتیبادی علیه گلبول قرمز گوسفندی (SRBC)، ایمونوگلوبولین G، ایمونوگلوبولین M و شمارش تفریقی گلبول های سفید خون معنیدار نبود. بر اساس نتیجه به دست آمده درباره هزینه خوراک به ازای هر کیلوگرم وزن زنده، می توان از جرم ذرت تا سطح 10 درصد جیره در دوره 15 تا 42 روزگی جوجه های گوشتی استفاده کرد.
صیفعلی ورمقانی؛ محمد اکبری قرایی؛ حسین ابوالفتحی؛ علی خطیب جو؛ کامران طاهرپور؛ هوشنگ جعفری
چکیده
این تحقیقبهمنظور مقایسه وضعیت سیستم ایمنی، جمعیت میکروبی، فراسنجههایخونی و صفاتعملکرد پنج سویه تجاری جوجهگوشتی پرورشیمتداول در ایران انجام شد. بدین منظور، از گلههای مادرگوشتی با سن 31 تا 33 هفته سویههای تجاری جوجهگوشتی شامل آربور ایکرز، آرین، راس 308، کاب و هوبارد، تخممرغنطفهدار تهیه و تعداد 260 قطعه ...
بیشتر
این تحقیقبهمنظور مقایسه وضعیت سیستم ایمنی، جمعیت میکروبی، فراسنجههایخونی و صفاتعملکرد پنج سویه تجاری جوجهگوشتی پرورشیمتداول در ایران انجام شد. بدین منظور، از گلههای مادرگوشتی با سن 31 تا 33 هفته سویههای تجاری جوجهگوشتی شامل آربور ایکرز، آرین، راس 308، کاب و هوبارد، تخممرغنطفهدار تهیه و تعداد 260 قطعه جوجهگوشتی یکروزه در قالب طرح کاملاً تصادفی با پنجتیمار (سویهجوجهها)، چهار تکرار و 13 قطعه جوجه در هر تکرار در شرایط پرورشی یکسان، به مدت 49 روز پرورش دادهشدند. نتایجنشان داد که اختلاف میانگین وزنزنده، ضریبتبدیل غذایی و شاخصتولید در پایان دورهپرورش بین تیمارها معنیدار نبود. بیشترین مقدار مصرف خوراکمربوط به سویه راس و کمترین مقدار مربوط به سویه آرین بود (05/0p <). اختلاف میانگین تعداد کل گلبولهایسفید خون، لنفوسیت، هتروفیل، ائوزینوفیل، مونوسیت و نسبت هتروفیل به لنفوسیت در سنین 21 و 42 روزگی بین تیمار معنیدار نبود. تزریق سوسپانسیون گلبول قرمز خون گوسفند تأثیر معنیداری بر عیارپادتن تولیده شده نداشت. اثر سویه بر وزن نسبی اندامهای سیستمایمنی شامل طحال و بورسفابریسیوس در سنین 21 و 42 روزگی معنیدار نبود. فعالیت آنزیمآسپارتاتآمینوترانسفراز در بین سویههای مختلف، تفاوت معنیداری نشان نداد. تیمارهای مختلف آزمایشی تأثیر معنیداری بر جمعیت اشریشیاکلی و لاکتوباسیل تهی روده و ایلئوم و غلظت تریگلیسرید، لیپوپروتئینباچگالیبالا و لیپوپروتئینباچگالی پائین خون در پایان دوره آزمایش نداشتند. در مجموع، نتایج نشان داد کهدرشرایط پرورشی یکسان، شاخصهای تولیدی، سیستمایمنی و جمعیت میکروبی این سویهها تقریباً مشابه میباشد و واحدهای پرورش جوجه گوشتی بدون توجه به نوع سویه و بر اساس کیفیت جوجههای یک روزه، میتوانند هر یک از این سویهها را پرورش دهند
آرش جوانمرد؛ نادر اسدزاده؛ رضا توحیدی؛ رضا مسعودی
چکیده
واگرایی ژنتیکی، فرآیندی است که در طی آن، دو یا چند جمعیت از یک گونه با جد مشترک، در طول زمان از طریق سازکارهای تکاملی، همچون جدایی جغرافیایی، نوترکیبی مولکولی و جهشهای مستقل، آللهای با فراوانی غیرمشابه در سطح ژنومشان، فاصله ژنتیکی پیدا میکنند. این پدیده را میتوان، اساس بوجود آمدن دو نژاد متفاوت از لحاظ، تیپ تولیدی در یک گونه ...
بیشتر
واگرایی ژنتیکی، فرآیندی است که در طی آن، دو یا چند جمعیت از یک گونه با جد مشترک، در طول زمان از طریق سازکارهای تکاملی، همچون جدایی جغرافیایی، نوترکیبی مولکولی و جهشهای مستقل، آللهای با فراوانی غیرمشابه در سطح ژنومشان، فاصله ژنتیکی پیدا میکنند. این پدیده را میتوان، اساس بوجود آمدن دو نژاد متفاوت از لحاظ، تیپ تولیدی در یک گونه دانست. در این راستا، هدف پژوهش حاضر، بررسی مقایسهای چند شکلیهای موجود در شش ژن کاندیدا برای تولید، در دو نژاد شاخص بز تیپ گوشتی و شیرده میباشد. بدینمنظور، مجموعاً، تعداد 30 عدد از هر نژاد بز شیری سانن و گوشتی بوئر، برای شناسایی چند شکلی ها در ناحیهای از شش ژن کالپاستاتین، میوستاتین، هورمون شبه انسولین، لپتین، فاکتور نسخه پرداری اختصاصی هیپوفیزی و SCD با استفاده از تکنیک PCR-RFLP تعیین ژنوتیپ شدند. سپس، پارامترهای ژنتیکی مولکولی، با استفاده از نرمافزار POPGENE بین دو جمعیت محاسبه گردید. از آزمونکایاسکور، بر طبق جدول توافقی، برای آزمون معنیداری تفاوتهای شاخصهای مولکولی بین دو جمعیت استفاده شد. ضمنا، فراوانی آللهای مطلوب مرتبط با تولید در هر دو گروه تعیین گردید. نتایج مطالعه حاضر، نشان داد که ژنوم دو جمعیت مورد مطالعه در پروفایل آللهای شناسایی شده در بیشتر موارد تفاوت معنیداری دارد(p <0.01). چنین مطالعات واگرایی ژن در خصوص ژنهای بزرگ اثرمرتبط با صفات تولیدی شاید بتواند، بینش اصلاحگران را برای درک بیشتر و پردهبرداری از سیمای توارث جهشها و نقش آنها در واریانس فنوتیپی مشاهده شده در صفات اقتصادی را بالا ببرد.
حسین محب الدینی؛ وحید جزی؛ اکرم شبانی؛ امین عشایری زاده؛ رضا برکتین
چکیده
هدف از این مطالعه بررسی اثرات جیره های غنی شده با پروبیوتیک، پری بیوتیک و کنجاله سویای تخمیری بر عملکرد، مورفولوژی روده و جمعیت سالمونلا در جوجه های گوشتی مواجهه یافته با سالمونلا تیفی موریوم بود. تعداد 450 قطعه جوجه گوشتی سویه راس 308 در قالب طرح کاملاً تصادفی به 5 تیمار آزمایشی با 6 تکرار و هر تکرار با 15 جوجه اختصاص داده شد. تیمارهای آزمایشی ...
بیشتر
هدف از این مطالعه بررسی اثرات جیره های غنی شده با پروبیوتیک، پری بیوتیک و کنجاله سویای تخمیری بر عملکرد، مورفولوژی روده و جمعیت سالمونلا در جوجه های گوشتی مواجهه یافته با سالمونلا تیفی موریوم بود. تعداد 450 قطعه جوجه گوشتی سویه راس 308 در قالب طرح کاملاً تصادفی به 5 تیمار آزمایشی با 6 تکرار و هر تکرار با 15 جوجه اختصاص داده شد. تیمارهای آزمایشی شامل 1)جیره پایه (بر اساس ذرت و کنجاله سویا) و بدون مواجهه با سالمونلا (شاهد منفی)، 2) جیره پایه و مواجهه یافته با سالمونلا (شاهد مثبت)، 3) جیره پایه بعلاوه 02/0 درصد پروبیوتیک، 4) جیره پایه بعلاوه 2/0 درصد پری بیوتیک و 5) جیره حاوی کنجاله سویای تخمیری بودند. نتایج آزمایش نشان داد که در مقایسه با گروه شاهد مثبت، تغذیه جیره های حاوی پروبیوتیک، پری بیوتیک و کنجاله سویای تخمیری سبب بهبود چشمگیر فراسنجه های عملکرد جوجه های چالش یافته شد (05/0>P). در 7 و 14 روز پس از چالش، درصد آلودگی در تیمارهای پروبیوتیک، پری بیوتیک و کنجاله سویای تخمیری کمتر از تیمار شاهد مثبت، بود. ارتفاع پرز و نسبت ارتفاع پرز به عمق کریپت در دئودنوم و ژژنوم گروه شاهد مثبت کمتر از سایر گروه های چالش یافته بود (05/0>P). بنابراین، کنجاله سویای تخمیری به دلیل داشتن نقشی شبیه به پروبیوتیک ها و پری بیوتیک ها در کنترل آلودگی های سالمونلایی می تواند به عنوان یک منبع پروتئینی فرآسودمند در تغذیه جوجه های گوشتی مورد توجه قرار گیرد.
ابوالقاسم سراج؛ ندا فرزین؛ فرناز جعفری
چکیده
در تحقیق حاضر پارامترهای ژنتیکی صفات وزن بدن در هنگام تولد، 7، 14، 21، 28 و 35 روزگی در دو جمعیت بلدرچین ژاپنی سفید و وحشی و نیز در جمعیتهای حاصل از تلاقی بین این نژادها مورد ارزیابی قرار گرفت. بدین منظور 6 مدل حیوانی مختلف برازش شد و دادهها با استفاده از روش حداکثر درستنمایی محدود شده (REML) و نرمافزار ASREML تجزیه و تحلیل شدند. تفاوت مدلهای ...
بیشتر
در تحقیق حاضر پارامترهای ژنتیکی صفات وزن بدن در هنگام تولد، 7، 14، 21، 28 و 35 روزگی در دو جمعیت بلدرچین ژاپنی سفید و وحشی و نیز در جمعیتهای حاصل از تلاقی بین این نژادها مورد ارزیابی قرار گرفت. بدین منظور 6 مدل حیوانی مختلف برازش شد و دادهها با استفاده از روش حداکثر درستنمایی محدود شده (REML) و نرمافزار ASREML تجزیه و تحلیل شدند. تفاوت مدلهای برازش شده با یکدیگر در گنجاندن آثار ژنتیکی افزایشی مستقیم، ژنتیکی افزایشی مادری، محیطی دائمی مادری، کوواریانس اثر ژنتیکی افزایشی مستقیم و مادری و ترکیبات مختلف این آثار بود. بر اساس نتایج آزمون کای مربع، مدل شامل آثار ژنتیکی افزایشی مستقیم، ژنتیکی افزایشی مادری و محیطی دائمی مادری به عنوان مدل مناسب برای ارزیابی ژنتیکی وزن تولد در نظر گرفته شد. بر پایه این مدل، وراثتپذیری مستقیم (a2h)، وراثتپذیری مادری (m2h) و نسبت واریانس محیطی دائمی مادری به واریانس فنوتیپی (2c) این صفت، به ترتیب 01/0±13/0، 01/0±48/0 و 01/0±06/0 برآورد گردید. برای سایر صفات مرتبط با وزن بدن، مدل ساده که تنها شامل اثر ژنتیکی افزایشی مستقیم پرنده بود، بهعنوان مدل مناسب انتخاب شد. وراثتپذیری مستقیم برای صفات وزن بدن از 7 تا 35 روزگی در دامنه ای از 29/0 تا 39/0 بود. نتایج تحقیق حاضر نشان داد که اثرات مادری تنها بر وزن تولد بلدرچین ها معنیداری بوده و در سنین بالاتر ژن های خود پرنده سهم اصلی را در بروز صفات مرتبط با وزن ایفا میکنند.
شعله قربانی؛ حسین عمرانی
چکیده
کنترل همخونی در ایستگاه های اصلاح نژاد مرغ بومی به دلیل بسته بودن جمعیت، از اهمیت بالایی برخوردار است. بنابراین جلوگیری از پسروی ناشی از همخونی در این ایستگاه ها، یک استراتژی بنیادی در راستای افزایش بهره وری به شمار می رود. هدف از پژوهش حاضر برآورد مقدار ضریب همخونی و تأثیر پسروی ناشی از آن بر صفات اقتصادی مهم در مرغهای بومی مازندران ...
بیشتر
کنترل همخونی در ایستگاه های اصلاح نژاد مرغ بومی به دلیل بسته بودن جمعیت، از اهمیت بالایی برخوردار است. بنابراین جلوگیری از پسروی ناشی از همخونی در این ایستگاه ها، یک استراتژی بنیادی در راستای افزایش بهره وری به شمار می رود. هدف از پژوهش حاضر برآورد مقدار ضریب همخونی و تأثیر پسروی ناشی از آن بر صفات اقتصادی مهم در مرغهای بومی مازندران بود. در این تحقیق از دادههای که طی سالهای 1369 تا 1397 (26 نسل) در ایستگاه اصلاح نژادی مرغ بومی مازندران جمع آوری شده بودند، استفاده شد. ضریب همخونی هر فرد با استفاده از نرم افزار CFC و پارامترهای ژنتیکی با نرم افزار WOMBAT برآورد شدند. نتایج تجزیه و تحلیل شجره نشان داد که 59075 پرنده همخون (73 درصد) بودند. میانگین ضریب همخونی فردی و مادری به ترتیب 3/4 و 6/3 درصد برآورد شدند. پسروی ناشی از همخونی به ازای یک درصد افزایش همخونی پرندگان برای صفات وزن بدن در 1 روزگی، 8 و 12 هفتگی، سن بلوغ جنسی، وزن بلوغ جنسی، تعداد تخم مرغ (در 12 هفتة اول تولید)، میانگین وزن تخم مرغ (در هفته 30،28 و 32) و وزن اولین تخم مرغ به ترتیب 02/0، 32/1- ، 04/2-، 31/0، 11/0-، 18/0-، 03/0- و 03/0 بودند. نتایج این پژوهش نشان داد که در جمعیت بسته ایستگاه مرغ بومی مازندران، به دلیل آمیزشهای کنترل شده میزان همخونی پایین بود. در این جمعیتها، نبود پرنده غیرهمخون تقریباً غیرممکن میباشد، اما میتوان با انجام آمیزشهای کنترل شده در جهت کاهش اثرات احتمالی نامطلوب ناشی از همخونی اقدام کرد.
امیر جوادی فر؛ سید جواد حسینی واشان؛ محمد باقر منتظر تربتی؛ یاسمن شمشیرگران
چکیده
به منظور تعیین اثر سطوح مختلف نانو اکسید آهن بر عملکرد، شاخصهای کیفی تخم مرغ و وضعیت پاداکسایشی مرغهای تخمگذار، آزمایشی با 96 قطعه مرغ تخمگذار سویه Bovens در اوج تولید (28 هفته) در قالب طرح کاملا˝ تصادفی با سه تیمار و چهار تکرار و 8 قطعه مرغ در هر تکرار اجرا شد. مرغها به مدت هشت هفته با جیرههای آزمایشی حاوی سطوح صفر، 50 و 100 میلیگرم ...
بیشتر
به منظور تعیین اثر سطوح مختلف نانو اکسید آهن بر عملکرد، شاخصهای کیفی تخم مرغ و وضعیت پاداکسایشی مرغهای تخمگذار، آزمایشی با 96 قطعه مرغ تخمگذار سویه Bovens در اوج تولید (28 هفته) در قالب طرح کاملا˝ تصادفی با سه تیمار و چهار تکرار و 8 قطعه مرغ در هر تکرار اجرا شد. مرغها به مدت هشت هفته با جیرههای آزمایشی حاوی سطوح صفر، 50 و 100 میلیگرم نانواکسیدآهن بر کیلوگرم جیره تغذیه شدند. صفات عملکردی شامل درصد تخمگذاری، میانگین وزن تخممرغها، توده تخممرغ تولیدی، میانگین خوراک مصرفی و ضریب تبدیل خوراک بصورت هفتهای رکوردبرداری شدند و صفات کیفی تخم مرغ (شاخص رنگ زرده، شاخص شکل تخممرغ، شاخص ارتفاع زرده، واحد هاو، و وزن نسبی سفیده، زرده)؛ صفات پوسته تخممرغ (ضخامت پوسته، مقاومت پوسته تخممرغ، وزن مخصوص تخممرغ و وزن نسبی پوسته در انتهای دورههای 28 روزه بررسی شدند و شاخصهای بیوشیمیایی خون و زرده تخممرغ در انتهای آزمایش اندازهگیری شدند. مکمل نانوآهن بر صفات عملکردی و پروتئین تام خون اثری نداشت. استفاده از مکمل نانواکسیدآهن سبب افزایش غلظت HDL خون، آهن، روی و عیار پادتن بر ضد نیوکاسل و آنفلوآنزا در مقایسه با شاهد شد و غلظت کلسترول، تری گلیسرید، LDL و ALT در مقایسه با شاهد کاهش یافت. غلظت MDA خون با افزودن نانوذرات آهن افزایش یافت. بنابراین افزودن مکمل نانواکسیدآهن میتواند باعث بهبود شاخصهای عملکرد، برخی خصوصیات کیفی تخممرغ و کاهش کلسترول و تریگلیسرید خون، و بهبود پاسخ ایمنی در مرغهای تخمگذار گردد.
اصغر محمدیان؛ یونس علی علی جو؛ حامد خلیل وندی
چکیده
هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی تاثیر منبع نشاسته و نوع مکمل چربی بر عملکرد، فراسنجههای خونی و خصوصیات تخمیر شکمبهای در دوره انتقال میشهای قزل بود. بدین منظور، آزمایشی با استفاده از ۲۰ رأس میش آبستن نژاد قزل با میانگین 3 سال سن و میانگین وزن بدن 2/2±65 کیلوگرم از ۳۰ روز قبل از زایش تا ۳۰ روز پس از زایش، در قالب یک طرح کاملا تصادفی ...
بیشتر
هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی تاثیر منبع نشاسته و نوع مکمل چربی بر عملکرد، فراسنجههای خونی و خصوصیات تخمیر شکمبهای در دوره انتقال میشهای قزل بود. بدین منظور، آزمایشی با استفاده از ۲۰ رأس میش آبستن نژاد قزل با میانگین 3 سال سن و میانگین وزن بدن 2/2±65 کیلوگرم از ۳۰ روز قبل از زایش تا ۳۰ روز پس از زایش، در قالب یک طرح کاملا تصادفی و با روش فاکتوریل 2×2 اجرا شد. تیمارهای آزمایشی شامل: ۱) جیره بر پایه ذرت + اسیدهای چرب اشباع، ۲) جیره بر پایه ذرت + اسیدهای چرب غیراشباع محافظت شده در شکمبه، ۳)جیره بر پایه جو + اسیدهای چرب اشباع، ۴) جیره بر پایه جو + اسیدهای چرب غیراشباع محافظت شده در شکمبه بودند. نتایج نشان داد که در قبل از زایش، مصرف خوراک و افزایش وزن روزانه میشها تحت تاثیر منبع نشاسته و نوع مکمل چربی و اثرات متقابل آنها قرار نگرفته است (05/0< p). در بعد از زایش اثر منبع نشاسته و منبع اسیدهای چرب بر تغییرات وزن میشها معنیدار بود (05/0>P). قبل از زایش میزان NEFA در تیمار حاوی دانه جو و اسیدهای چرب اشباع به طور معنیداری بالاتر از سایر تیمارها بود (05/0>P). غلظت اسیدهای چرب فرار مایع شکمبه، ازت آمونیاکی و تعداد پروتوزوا تحت تاثیر اثرات متقابل منابع نشاسته و اسیدهای چرب فرار قرار گرفت ولی pH مایع شکمبه تفاوت معنی دار نداشت. نتایج این تحقیق نشان داد که منابع مختلف نشاسته و اسیدهای چرب بصورت متقابل میتوانند متابولیسم دوره انتقال میشها را تحت تاثیر قرار بدهد.
جمشید احسانی نیا
چکیده
به منظور بررسی وزن بدن و تنوع فنوتیپی جمعیت شترهای منطقه جنوب کرمان، خصوصیات مورفولوژیکی 285 نفر شتر (255 ماده و 30 نر) مربوط به 4 اکوتیپ مختلف در 12 ناحیه اندازه گیری شد. اکوتیپ ها شامل جمعیت شترهای بومی، رودباری، پاکستانی و زاهدانی بودند. صفات بیومتری طول بدن، طول گردن، طول دست و پا، محیط سینه و شکم، عمق سینه، ارتفاع جدوگاه، ارتفاع و عرض ...
بیشتر
به منظور بررسی وزن بدن و تنوع فنوتیپی جمعیت شترهای منطقه جنوب کرمان، خصوصیات مورفولوژیکی 285 نفر شتر (255 ماده و 30 نر) مربوط به 4 اکوتیپ مختلف در 12 ناحیه اندازه گیری شد. اکوتیپ ها شامل جمعیت شترهای بومی، رودباری، پاکستانی و زاهدانی بودند. صفات بیومتری طول بدن، طول گردن، طول دست و پا، محیط سینه و شکم، عمق سینه، ارتفاع جدوگاه، ارتفاع و عرض کپل، ارتفاع کوهان و وزن بدن مورد مطالعه قرار گرفتند. داده ها با استفاده از رویه های GLM و CORR نرم افزار SAS 9.1 تجزیه و تحلیل شدند. میانگین طول بدن، محیط سینه و شکم در جمعیت شترهای پاکستانی نسبت به سایر شترها به طور معنی داری بالاتر بود (0.001>p). اختلاف شترهای رودباری با سایر اکوتیپ ها از نظر طول گردن، طول دست و پا معنی دار بود (0.05>p). جمعیت شترهای ماده در مقایسه با شترهای نر از نظر اکثر صفات ذکر شده پایین تر بودند. همبستگی مثبت بین ارتفاع کوهان و ارتفاع جدوگاه، ارتفاع کوهان و ارتفاع کپل و عمق سینه و محیط شکم مشاهده شد. وزن بدن با تمامی صفات غیر از طول گردن همبستگی مثبت و معنی داری داشت و بالاترین مقدار آن با محیط سینه (0.81= r) و سپس با محیط شکم بود (0.65= r). نتایج این مطالعه نشان داد که بین اکوتیپ های مختلف تنوع فنوتیپی وجود دارد و پرورش دهندگان شترها باید توسط دولت حمایت شوند تا آنها بتوانند شترها را به عنوان یک مخزن ژنتیکی برای نسل های آینده حفظ کنند.
معظمه گوری؛ محمدرضا دهقانی؛ مصطفی یوسف الهی؛ ریحانه هوشیار
چکیده
این تحقیق به منظور بررسی اثر نوع جیره و RFI بر فراسنجههای خونی و عملکرد برههای نر نژاد کرمانی انجام گردید. آزمایش ابتدا به صورت طرح کاملاً تصادفی با دو نوع جیره آزمایشی شامل: جیره با کنسانتره بالا و جیره با علوفه بالا، بر روی 40 رأس برهی نر با میانگین سن 5/3 ماه و وزن اولیه 5/1 ±16 کیلوگرم به مدت 42 روز اجرا گردید. میزان خوراک مصرفی ...
بیشتر
این تحقیق به منظور بررسی اثر نوع جیره و RFI بر فراسنجههای خونی و عملکرد برههای نر نژاد کرمانی انجام گردید. آزمایش ابتدا به صورت طرح کاملاً تصادفی با دو نوع جیره آزمایشی شامل: جیره با کنسانتره بالا و جیره با علوفه بالا، بر روی 40 رأس برهی نر با میانگین سن 5/3 ماه و وزن اولیه 5/1 ±16 کیلوگرم به مدت 42 روز اجرا گردید. میزان خوراک مصرفی و افزایش وزن برهها اندازهگیری شد و بر پایه آن مقدار RFI محاسبه گردید. سپس دامهای مصرفکننده هر جیره بر اساس مقدارRFI به صورت دامهای با RFI بالا (کمبازده) و RFI پایین (پربازده) در نظر گرفته شدند و تأثیر نوع جیره و RFI بر فراسنجههای خونی و عملکرد برهها در قالب آزمایش فاکتوریل (2×2) بررسی شد. استفاده از جیره حاوی کنسانتره بالا سبب کاهش ماده خشک مصرفی، بهبود وزن نهایی، افزایش وزن روزانه و ضریب تبدیل خوراک شد (01/0p <). غلظت گلوکز، تریگلیسرید، انسولین، گرلین و فاکتور رشد شبهانسولین خون با مصرف کنسانتره بالا افزایش و غلظت اوره خون کاهش یافت (01/0p <). دامهای با RFI پایین، مصرف خوراک کمتر و ضریب تبدیل خوراک بهتری داشتند (01/0p <). غلظت گلوکز، اوره، گرلین و فاکتور رشد شبهانسولین خون برههای با RFI پایین کمتر از دامهای با RFI بالا بود (01/0p <). مصرف کنسانتره بالا در هر دو گروه دامهای با RFI پایین و بالا سبب بهبود افزایش وزن نهایی شد (05/0p <). نتایج نشان داد که عامل RFI میتواند در انتخاب دامهایی با مصرف خوراک کمتر و ضریب تبدیل خوراک بهتر در برههای نژاد کرمانی مؤثر باشد.
حدیث حیدری؛ علی خطیب جو؛ فرشید فتاح نیا؛ محمد اکبری قرایی؛ حسن شیرزادی
چکیده
این آزمایش به منظور مقایسه تأثیر بایولیز سولفات و ال-لیزین هیدروکلراید بر عملکرد، اجزاء لاشه و کیفیت گوشت جوجههای گوشتی انجام شد. از تعداد 200 قطعه جوجه گوشتی سویه راس-308 (مخلوط مساوی نر و ماده) در قالب طرح کاملاً تصادفی با 5 تیمار، 5 تکرار و 8 قطعه در هر تکرار استفاده شد. لیزین مکمل جیره از دو منبع ال-لیزین هیدورکلرید و بایولیز سولفات ...
بیشتر
این آزمایش به منظور مقایسه تأثیر بایولیز سولفات و ال-لیزین هیدروکلراید بر عملکرد، اجزاء لاشه و کیفیت گوشت جوجههای گوشتی انجام شد. از تعداد 200 قطعه جوجه گوشتی سویه راس-308 (مخلوط مساوی نر و ماده) در قالب طرح کاملاً تصادفی با 5 تیمار، 5 تکرار و 8 قطعه در هر تکرار استفاده شد. لیزین مکمل جیره از دو منبع ال-لیزین هیدورکلرید و بایولیز سولفات تامین شد. تیمارهای آزمایشی شامل: 1) 100 درصد ال-لیزین هیدروکلراید (جیره پایه یا شاهد)، 2) 75 درصد ال-لیزین هیدروکلراید و 25 درصد بایولیز سولفات، 3) 50 درصد ال-لیزین هیدروکلراید و 50 درصد بایولیز سولفات، 4) 25 درصد ال-لیزین هیدروکلراید و 75 درصد بایولیز سولفات، 5) 100 درصد از بایولیز سولفات بودند. طی 42-1 روزگی، مصرف خوراک و وزن بدن جوجههای دریافتکننده جیره حاوی 100 درصد بایولیز سولفات نسبت به جوجههای گروه شاهد بیشتر بود (05/0 P <). تیمارهای آزمایشی بر درصد چربی و ماده خشک گوشت سینه و ران و اجزاء لاشه تأثیر نداشتند (05/0 P >). درصد اتلاف آب گوشت سینه در جوجههای دریافتکننده تیمارهای دارای 25، 50 و 75 درصد بایولیز سولفات نسبت به جوجههای گروه شاهد کمتر بود (05/0 P <). به طورکلی بایولیز سولفات در مقایسه با ال- لیزینهیدروکلراید بر عملکرد و کیفیت گوشت تأثیر بهتری داشت و اجزاء لاشه تحت تأثیر قرار نگرفت. با توجه به نتایج آزمایش و به دلیل قیمت ارزانتر، بایولیز سولفات با سطح جایگزینی 50 یا 100 درصد با لیزین هیدروکلرید میتواند منبع بهتر و اقتصادیتر لیزین در جیره جوجههای گوشتی باشد.
ابراهیم محمدی کوتیانی؛ جعفر فخرائی؛ اکبر یعقوبفر؛ حسین منصوری یاراحمدی
چکیده
بهمنظور تعیین اثرات استفاده از سطوح مختلف میوه کهور در جیرههای غذایی پلت و آردی، بر عملکرد، فراسنجههای بیوشیمیایی خون، پاسخ ایمنی و پایداری اکسیداتیو گوشت جوجههای گوشتی، آزمایشی بر پایه طرح کاملاً تصادفی انجام شد. در این آزمایش از تعداد 560 قطعه جوجه گوشتی سویه راس 308 (مخلوط دو جنس)، با 7 تیمار، 4 تکرار (20 قطعه جوجه در هر تکرار)، ...
بیشتر
بهمنظور تعیین اثرات استفاده از سطوح مختلف میوه کهور در جیرههای غذایی پلت و آردی، بر عملکرد، فراسنجههای بیوشیمیایی خون، پاسخ ایمنی و پایداری اکسیداتیو گوشت جوجههای گوشتی، آزمایشی بر پایه طرح کاملاً تصادفی انجام شد. در این آزمایش از تعداد 560 قطعه جوجه گوشتی سویه راس 308 (مخلوط دو جنس)، با 7 تیمار، 4 تکرار (20 قطعه جوجه در هر تکرار)، در سه دوره پرورشی استفاده گردید. تیمارهای آزمایشی شامل: جیره شاهد (آردی بدون میوه کهور)، جیرههای غذایی پلت شده و آردی حاوی سطوح 3، 6 و 9 درصد میوه کهور بودند. نتایج تحقیق نشان داد، استفاده از میوه کهور در جیرههای پلت شده و آردی تفاوت معنیداری در وزن بدن، فراسنجههای بیوشیمیایی خون ، پاسخ ایمنی، ظرفیت نگهداری آب و میزان تولید مالوندیآلدئید در زمانهای متفاوت ذخیرهسازی گوشت سینه جوجههای گوشتی نداشت. با توجه به زمانهای متفاوت نگهداری گوشت سینه در فریزر، میزان pH در زمان 24 ساعت بعد از فریز کردن بهصورت معنیداری تحت تأثیر تیمارهای آزمایشی قرار گرفت (05/0p <). استفاده از جیرههای پلت شده و آردی حاوی سطوح مختلف میوه کهور بهلحاظ آماری سبب بروز تفاوت معنیداری در میزان تولید ازت آزاد گوشت سینه در زمانهای صفر، 24 و 48 ساعت بعد از فریز شد (05/0p <). افزودن سطوح مختلف میوه کهور مخصوصاً به جیرههای پلت جوجههای گوشتی، موجب بهبود عملکرد و کاهش سطح کلسترول گردید. همچنین استفاده از میوه کهور در جیرهها در زمانهای متفاوت ذخیرهسازی (24 و 48 ساعت)، مانع افزایش اکسیداسیون و باعث کاهش ازت آزاد و پایداری اکسیداتیو گوشت سینه شد.
محمد حسین نعمتی؛ سید سعید موسوی؛ صیفعلی ورمقانی
چکیده
این آزمایش به منظور بررسی تاثیر افزودن داروی آهسته رهش نیتروگلیسرین بر جلوگیری از بروز سندرم آسیت در جوجههای گوشتی انجام شد. تعداد 500 قطعه جوجه گوشتی نر در سن هفت روزگی در قالب طرح کاملا تصادفی با 5 تیمار، 5 تکرار و 20 قطعه جوجه در هر تکرار، مورد استفاده قرار گرفتند. تیمارهای آزمایشی شامل 1- گروه شاهد مثبت (بدون القاء آسیت و بدون افزودن ...
بیشتر
این آزمایش به منظور بررسی تاثیر افزودن داروی آهسته رهش نیتروگلیسرین بر جلوگیری از بروز سندرم آسیت در جوجههای گوشتی انجام شد. تعداد 500 قطعه جوجه گوشتی نر در سن هفت روزگی در قالب طرح کاملا تصادفی با 5 تیمار، 5 تکرار و 20 قطعه جوجه در هر تکرار، مورد استفاده قرار گرفتند. تیمارهای آزمایشی شامل 1- گروه شاهد مثبت (بدون القاء آسیت و بدون افزودن داروی نیتروگلیسیرین) 2- گروه شاهد منفی (القاء آسیت بدون افزودن داروی نیتروگلیسیرین، تیمارهای 3، 4 و 5 به ترتیب شامل القاء آسیت به همراه 5، 10 و 20 میلیگرم در کیلوگرم جیره از داروی نیتروگلیسیرین بودند. برای القای تنش سرمایی، از سن 15 تا 42 روزگی، دمای سالن در حد 15 درجه سانتیگراد، ثابت نگه داشته شد. پاسخهای ایمنی خونی و سلولی و همچنین غلظت آنزیمهای سرم خون مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان دادند که تنش سرمایی منجر به کاهش معنیدار وزن نسبی طحال و تیموس شد (05/0>P) ولی اثری بر وزن نسبی غده بورس فابریسیوس نداشت. استفاده از داروی نیتروگلیسیرین منجر به افزایش معنیدار وزن نسبی طحال و تیموس شد (05/0>P). پاسخ ایمنوگلوبولین M و حساسیت بازوفیلی پوستی در نتیجه تنش سرمایی، کاهش و استفاده از نیتروگلیسیرین بطور معنیداری آنها را افزایش داد (05/0>P). غلظت آنزیمهای آسپارتات آمینو ترانسفراز و لاکتات دهیدروژناز در نتیجه تنش سرمایی، افزایش یافت و استفاده از غلظت 20 میلیگرم در کیلوگرم نیتروگلیسیرین در جیره، مقادیر آنها را بطور معنیداری کاهش داد (05/0>P). شاخص پراکسیداسیون لیپید در نتیجه استفاده از نیتروگلیسیرین بطور متمایل به معنیداری (06/0=P) بهبود یافت.