ایوب عزیزی؛ افروز شریفی؛ حسن فضائلی؛ بهاره طاهری دزفولی
چکیده
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی اثرات جایگزینی جیره غذایی علوفهای (شامل یونجه و کاه گندم به ترتیب 65 و 35 درصد) با سطوح صفر، 8، 16 و 24 درصد کود مرغی عملآوری شده با حرارت بر گوارشپذیری مواد مغذی، پارامترهای شکمبهای و متابولیتهای خونی در گوسفندان نر مغانی بود. کود مرغی مورد استفاده در دمای 85-75 درجه سانتیگراد و به مدت 20 دقیقه در دیگهای ...
بیشتر
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی اثرات جایگزینی جیره غذایی علوفهای (شامل یونجه و کاه گندم به ترتیب 65 و 35 درصد) با سطوح صفر، 8، 16 و 24 درصد کود مرغی عملآوری شده با حرارت بر گوارشپذیری مواد مغذی، پارامترهای شکمبهای و متابولیتهای خونی در گوسفندان نر مغانی بود. کود مرغی مورد استفاده در دمای 85-75 درجه سانتیگراد و به مدت 20 دقیقه در دیگهای مخصوص پخت عملآوری شد. از 16 رأس گوسفند نر مغانی در قالب طرح کاملاً تصادفی متعادل با 4 جیره آزمایشی و 4 تکرار در هر تیمار آزمایشی استفاده شد. نتایج نشان داد که افزودن کود مرغی تا سطح 16 درصد ماده خشک جیره به طور خطی سبب افزایش گوارشپذیری ماده خشک، ماده آلی، پروتئین خام و الیاف نامحلول در شوینده خنثی فاقد خاکستر شد (05/0p <). با افزایش سطح کود مرغی در جیره میزان pH شکمبه تمایل به کاهش داشت (07/0=P)، اما غلظت نیتروژن آمونیاکی شکمبه افزایش خطی نشان داد (05/0p <). غلظت نیتروژن اورهای خون با افزایش میزان کود مرغی در جیره افزایش خطی نشان داد (05/0p <). در کل، نتایج این مطالعه نشان داد که افزودن کود مرغی تا سطح 16 درصد ماده خشک جیرههای علوفهای در گوسفند، سبسبب افزایش گوارشپذیری مواد مغذی، نیتروژن آمونیاکی و نیتروژن اورهای خون شد.
محمد جواد اسکندری؛ فرهاد صمدیان؛ مصطفی قادری زفرهای؛ رضا نقی ها
چکیده
هدف از این پژوهش، تعیین اثرات اختهسازی جوجه خروسهای بومی ایرانی بر افزایش وزن بدن، خصوصیات لاشه، کیفیت گوشت و پاسخ ایمنی بود. جوجه خروسها در سن 12 هفتگی به روش جراحی اخته و یا جراحی شم (گروه شاهد) شدند. سپس 10 قطعه خروس اخته و 10 قطعه خروس غیراخته (گروه شاهد) سالم به آزمایش اختصاص داده شدند. پرندگان تا سن 24 هفتگی نگهداری و با ...
بیشتر
هدف از این پژوهش، تعیین اثرات اختهسازی جوجه خروسهای بومی ایرانی بر افزایش وزن بدن، خصوصیات لاشه، کیفیت گوشت و پاسخ ایمنی بود. جوجه خروسها در سن 12 هفتگی به روش جراحی اخته و یا جراحی شم (گروه شاهد) شدند. سپس 10 قطعه خروس اخته و 10 قطعه خروس غیراخته (گروه شاهد) سالم به آزمایش اختصاص داده شدند. پرندگان تا سن 24 هفتگی نگهداری و با جیره یکسانی تغذیه شدند. سامانه ایمنی همه پرندهها بر اساس تیتر SRBC، ایمونوگلوبولین M و ایمونوگلوبولین G در طول دوره پرورش مورد ارزیابی قرار گرفت. پس از کشتار، ارزیابی افت ناشی از پخت و ارزیابی حسی بر روی گوشت سینه انجام شد. نتایج نشان دادند که رشد تاج و ریش و وزن نسبی رانها در اثر اختهسازی به طور معنیداری کاهش یافت (05/0>P). از نظر خصوصیات کشتاری، گروه اخته شده در مقایسه با گروه شاهد، نسبت بالاتری از وزن کل پا، کبد و گوشت سینه را نشان داد. هیچ اختلاف معنیداری از نظر وزن نهایی بدن، متوسط افزایش وزن روزانه، بازده لاشه، درصد چربی محوطه شکمی، پاسخ سامانه ایمنی و ویژگیهای حسی گوشت سینه به استثنای بو، بین دو گروه وجود نداشت. با این حال، با توجه به ارزش بازارپسندی بیشتر گوشت پرندگان اخته، عمل اختهسازی خروسهای بومی میتواند برای اهداف تجاری، سودمند باشد.
سیروس فراستی
چکیده
هدف از انجام این آزمایش شناسایی چرخۀ سالانۀ فعالیتهای تخمدانی و تعیین ارتباط بین اندازۀ تخمدان و میزان فعالیت تخمدانی درگوسفند بود. به این منظور در طول یکسال مطالعه هر هفته حداقل پنج جفت تخمدان میشهای سنجابی در کشتارگاه جمعآوری وپس از توزین هر تخمدان، تعداد و قطر فولیکولهای قابل مشاهده در سطح تخمدان، وزن و حجم اجسامزرد ...
بیشتر
هدف از انجام این آزمایش شناسایی چرخۀ سالانۀ فعالیتهای تخمدانی و تعیین ارتباط بین اندازۀ تخمدان و میزان فعالیت تخمدانی درگوسفند بود. به این منظور در طول یکسال مطالعه هر هفته حداقل پنج جفت تخمدان میشهای سنجابی در کشتارگاه جمعآوری وپس از توزین هر تخمدان، تعداد و قطر فولیکولهای قابل مشاهده در سطح تخمدان، وزن و حجم اجسامزرد و نیز فراوانی تعداد تخمدانهای حاوی جسمزرد محاسبه و ثبت شدند. مشاهدات به کمک آزمون مدل خطی عمومی تجزیه و تحلیل گردید. نتایج نشان داد بین تخمدانهای راست و چپ از نظر میانگین وزن (به ترتیب 51/0±93/0 و 55/0±96/0 گرم)، فراوانی نسبی تعداد فولیکولهای با ابعاد بزرگ (05/1±83/0 و 11/1±99/0)، متوسط (75/1±70/1 و 74/1±85/1) و کوچک (42/4±73/6 و 56/4±43/6) و فراوانی نسبی تعداد تخمدانهای حاوی جسمزرد (45/0±20/0 و 46/0±24/0)، تفاوت معنیداری وجود ندارد. همبستگی مثبت معنیداری بین وزن تخمدان میش با فعالیتهای تخمدانی آن میش وجود داشت. بیشترین فراوانی نسبی تعداد تخمکریزیها در تخمدانهای راست در ماه آذر (48/0±33/0، 05/0p <) و در تخمدانهای چپ در ماههای خرداد و آذر (به ترتیب، 50/0±41/0و 51/0±43/0، 05/0p <) مشاهده شد. کمترین فراوانی نسبی تعداد تخمکریزیها در تخمدانهای راست در ماههای فروردین، خرداد، مرداد و اسفند (به ترتیب، 27/0±07/0، 27/0±07/0، 27/0±03/0، 26/0±07/0، 05/0p <) و درتخمدانهای چپ در ماههای فروردین، شهریور و اسفند (به ترتیب، 27/0±07/0، 27/0±07/0 و 26/0±07/0، 05/0p <) مشاهده شد. بر اساس نتایج، میشهای سنجابی منطقۀ کرمانشاه در فصل بهار هم تا حدودی فعالیت تولیدمثلی دارندکه بیانگر بازگشت یک فعالیت موقت تخمدانی در این فصل است و میتواند منجر به آبستنیهای خارج از فصل شود.
کیانوش زرین کاویانی؛ حشمت اله خسروی نیا؛ غلامرضا شهسواری؛ زهرا بیرانوند
چکیده
این تحقیق به منظور بررسی اثرات تزریق زیر جلدی سالین(5/0 پرنده/ میلیلیتر)، ملاتونین(500 پرنده/ میکروگرم)، متوکاربامول(10 پرنده/ میلیگرم) و گلوکز(200، 300 ، 400 پرنده/ میلیگرم) روی واکنشهای رفتاری جوجههای تازه تفریخ شده تحت استرس حمل و نقل جادهای در مسافت 300، 600، 900 و 1200 کیلومتر، با روش آزمون خی-دو ناپارامتری با استفاده از 700 جوجهی گوشتی ...
بیشتر
این تحقیق به منظور بررسی اثرات تزریق زیر جلدی سالین(5/0 پرنده/ میلیلیتر)، ملاتونین(500 پرنده/ میکروگرم)، متوکاربامول(10 پرنده/ میلیگرم) و گلوکز(200، 300 ، 400 پرنده/ میلیگرم) روی واکنشهای رفتاری جوجههای تازه تفریخ شده تحت استرس حمل و نقل جادهای در مسافت 300، 600، 900 و 1200 کیلومتر، با روش آزمون خی-دو ناپارامتری با استفاده از 700 جوجهی گوشتی اجرا شد. نُه خصوصیت رفتاری بالقوهی جوجهها در سه گروه شامل رفتارهای منفعلانه(خوابیدن به پهلو، خوابیدن روی سینه، نشستن و ایستادن)، رفتارهای فعالانه (پریدن، نوک زدن به خود، نوک زدن به اشیاء و نوک زدن به پرندگان دیگر ) و رفتار جیکجیک کردن تقسیمبندی شد. نتایج نشان داد که تزریق ملاتونین و متوکاربامول رفتارهای منفعلانهی جوجهها را در مسافت 300 کیلومتر بهطور معنیداری افزایش داد (05/0>P). به استثنای مسافت 600 کیلومتر، رفتار ایستادن در پرندگان تزریق شده با گلوکز و ملاتونین افزایش معنیداری نشان داد (05/0>P). دوزهای ملاتونین، متوکاربامول و گلوکز مورد استفاده در این مطالعه بر رفتارهای فعال جوجهها در مسافتهای مورد مطالعه تأثیر نداشت. رفتار جیک جیک کردن پرندگان نیز فقط در 300 کیلومتر اول به وسیلهی گلوکز کاهش معنیداری نشان داد (05/0>P)، در حالیکه هیچ تزریق دیگری بالاتر از 300 کیلومتر روی این پارامتر رفتاری مؤثر نبود. بطور کلی در این پژوهش القاء اثرات آرامبخشی ملاتونین و متوکاربامول از طریق افزایش رفتارهای منفعلانه (خوابیدن و نشستن) و اثرات آرامبخشی گلوکز از طریق کاهش رفتار جیکجیک کردن در بخش اول مسافت پیمایش شده مشاهده شد. با این حال توصیف دقیق اثرات این ترکیبات نیازمند تحقیقات بیشتری است.
رضا توحیدی؛ محمدرضا نصیری؛ علی جوادمنش
چکیده
دمای بالا یکی از فاکتورهای اصلی محیطی مؤثر بر کاهش سود اقتصادی واحدهای پرورش طیور است، زیرا رشد و تولید پرنده را مختل میکند. پروتئینهای شوک گرمایی (HSPs) نقش کلیدی در مکانیسم دفاعی سلولی علیه گرمای محیط دارند. هدف از انجام مطالعه حاضر، بررسی میزان بیان ژنهای HSPA2 و HSPB1 در کبد مرغان بومی خراسان تحت تنش گرمایی حاد بود. برای این هدف، ...
بیشتر
دمای بالا یکی از فاکتورهای اصلی محیطی مؤثر بر کاهش سود اقتصادی واحدهای پرورش طیور است، زیرا رشد و تولید پرنده را مختل میکند. پروتئینهای شوک گرمایی (HSPs) نقش کلیدی در مکانیسم دفاعی سلولی علیه گرمای محیط دارند. هدف از انجام مطالعه حاضر، بررسی میزان بیان ژنهای HSPA2 و HSPB1 در کبد مرغان بومی خراسان تحت تنش گرمایی حاد بود. برای این هدف، تعداد 16 قطعه جوجه در سن 42 روزگی به دو گروه شاهد (دمای C 25 و رطوبت %50) و تیماری (دمای 40 و C 42 و رطوبت %50 به مدت 24 ساعت) تقسیم شده و پس از کشتار از کبد آنها نمونهبرداری به عمل آمد. سپس میزان بیان ژنهای HSPA2 و HSPB1 با روش RT-qPCR مورد ارزیابی قرار گرفت. بیان ژن HSPA2 نسبت به گروه شاهد افزایش معنیداری داشت (05/0 P)، در حالی که برای ژن HSPB1 افزایش معنیداری مشاهده نشد. آنالیز شبکه پروتئینی وجود برهمکنش پروتئینی بین HSPA2 و HSPB1 نشان نداد ولی بر اساس آماره FDR در هستیشناسی ژن چهار مسیر فرایند پروتئینی در شبکه آندوپلاسمی، بلوغ اووسیت وابسته به پروژسترون، و مسیرهای علامت دهی MAPK و VEGF بیشترین معنیداری را داشتند. عدم وجود تلفات و همچنین نتایج آنالیز بیان ژن نشان میدهند که مرغان بومی خراسان توانایی مقاومت در برابر تنش گرمایی را دارند و نسبت به تنش گرمایی حاد واکنش ژنی نشان میدهند، و از طرفی ژن HSPA2 توانایی بیان در این شرایط محیطی را به جهت حفظ ساختار پروتئینی درون سلولی دارد.
موسی زرین؛ فرهاد صمدیان؛ امیر احمدپور؛ میثم سنگین آبادی
چکیده
در جوامع عشایری دامها برای دستیابی به علوفه و استفاده بهینه از مراتع، به مناطق دیگر کوچ داده میشوند. پیادهروی طولانیمدت و همچنین کاهش دسترسی به خوراک در طول مسیر ممکن است اثرات نامطلوبی در دام ایجاد نمایند. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تغییرات فیزیولوژیک و پاسخهای متابولیسمی میشهای دنبهدار در طول روند کوچ عشایری آنها ...
بیشتر
در جوامع عشایری دامها برای دستیابی به علوفه و استفاده بهینه از مراتع، به مناطق دیگر کوچ داده میشوند. پیادهروی طولانیمدت و همچنین کاهش دسترسی به خوراک در طول مسیر ممکن است اثرات نامطلوبی در دام ایجاد نمایند. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تغییرات فیزیولوژیک و پاسخهای متابولیسمی میشهای دنبهدار در طول روند کوچ عشایری آنها بود. بدین منظور، 25 رأس میش نژاد لری بختیاری با میانگین سنی 4/0±6/3 سال، از یک گله عشایری کوچرو انتخاب شد. میشها مسافت150 کیلومتری را در مدتزمان سه شبانهروز بهصورت پیادهروی طی نمودند. تغذیه میشها در طی کوچ، محدود به مراتع و علوفههای خشک در طول مسیر بود. وزنکشی و خونگیری در ساعات اولیه صبح قبل و بعد از کوچ انجام شد. فراسنجههای خونی مرتبط با متابولیسم انرژی با استفاده از کیتهای تجاری و به روش فتومتری اندازهگیری شد. دادهها بر اساس رویه GLM نرمافزار SAS ارزیابی شد و بهصورت Mean ± SE بیان شدند. نتایج حاکی از کاهش 5/4 درصدی میانگین وزن زنده دامها بر اثر پیادهروی بود (05/0>P). کلسترول کل تحت تأثیر پیادهروی، کاهش معنیداری نشان داد (05/0>P)، ولی میزان گلوکز خون تمایل به افزایش داشت (09/0 = P). کوچ بر سطح کراتینین خون تأثیر داشته و تمایل به کاهش داشت (07/0= P). بنابراین هرچند که پیادهروی طولانیمدت باعث کاهش وزن زنده بدن میشها شد، ولی تأثیر منفی محسوسی بر فراسنجههای متابولیسمی آنها نداشت. چنین استنباط میشود که گوسفندان دنبهدار با این شرایط کوچ، نوعی سازگاری متابولیسمی پیدا کردهاند و علت چنین سازگاریهایی را میتوان به ذخایر چربی دنبه نسبت داد.
مهرداد نفیسی؛ منصور رضائی؛ سید عبداله حسینی؛ محمد کاظمی فرد؛ مهدی امیر صادقی؛ مجید افشار
چکیده
این تحقیق به منظور بررسی اثر منبع و سطح استفاده از عناصر منگنز، روی و مس بر عملکرد رشد سویه تجاری جوجه گوشتی کاب 500 با استفاده از طرح کاملاً تصادفی با 7 تیمار، 4 تکرار و 20 قطعه جوجه در هر واحد آزمایشی انجام شد. جوجهها در طول دوره پرورش در شرایط یکسان نگهداری شدند. جهت انتخاب بهترین تیمار و تصمیمگیری در مورد منبع و سطح عناصر منگنز، روی ...
بیشتر
این تحقیق به منظور بررسی اثر منبع و سطح استفاده از عناصر منگنز، روی و مس بر عملکرد رشد سویه تجاری جوجه گوشتی کاب 500 با استفاده از طرح کاملاً تصادفی با 7 تیمار، 4 تکرار و 20 قطعه جوجه در هر واحد آزمایشی انجام شد. جوجهها در طول دوره پرورش در شرایط یکسان نگهداری شدند. جهت انتخاب بهترین تیمار و تصمیمگیری در مورد منبع و سطح عناصر منگنز، روی و مس از روش مدیریت تصمیمگیری چند شاخصی استفاده شد. بر اساس رتبهبندی بدست آمده، تیمار حاوی عناصر منگنز، روی و مس به شکل آلی با منشا داخلی و تامین 100 درصد نیاز، دارای بالاترین نمرات در مقایسه با سایر گروهها بود. تیمار دارای عناصر منگنز، روی و مس به فرم آلی خارجی و 50 درصد نیاز و تیمار شاهد منفی، ضعیفترین عملکرد را نشان دادند. براساس نتایج حاصل میتوان استفاده از فرم آلی داخلی عناصر منگنز، روی و مس را به عنوان راهکاری جهت تامین نیاز جوجههای گوشتی بهمنظور افزایش عملکرد رشد و کاهش نیاز به واردات این عناصر به شکل آلی خارجی، توصیه نمود.
امیر کوشنده؛ محمد چمنی؛ اکبر یعقوبفر؛ علی اصغر صادقی؛ حسن بانه
چکیده
برای ارزیابی اثرات سطوح مختلف انرژی قابل سوخت و ساز و پروتئین جیره بر عملکرد رشد، بازده استفاده از انرژی و پروتئین و پاسخ سیستم ایمنی جوجه های گوشتی، 640 قطعه جوجه گوشتی سویه راس 308 در قالب آزمایش فاکتوریل 2×2×2 با طرح پایه کاملاً تصادفی شامل 8 تیمار، 4 تکرار 20 قطعه جوجه در هر تکرار مورد استفاده قرار گرفتند. نتایج نشان دادند که افزایش ...
بیشتر
برای ارزیابی اثرات سطوح مختلف انرژی قابل سوخت و ساز و پروتئین جیره بر عملکرد رشد، بازده استفاده از انرژی و پروتئین و پاسخ سیستم ایمنی جوجه های گوشتی، 640 قطعه جوجه گوشتی سویه راس 308 در قالب آزمایش فاکتوریل 2×2×2 با طرح پایه کاملاً تصادفی شامل 8 تیمار، 4 تکرار 20 قطعه جوجه در هر تکرار مورد استفاده قرار گرفتند. نتایج نشان دادند که افزایش سطح انرژی و پروتئین جیره تأثیر معنی داری بر ضریب تبدیل غذایی نداشت (0.05< p) ولی موجب کاهش بازده استفاده از پروتئین (0.01>P) در هفته دوم و ششم شد. افزایش انرژی با سطح کمتر پروتئین (22 درصد) تا سن 21 روزگی موجب کاهش مصرف انرژی و پروتئین گردید و سپس با افزایش سطح پروتئین (24 درصد) تا سن 42 روزگی منجر به افزایش مصرف انرژی و پروتئین شد. ضریب تبدیل غذایی در جوجه های نر با افزایش سطح انرژی جیره، بهبودی جزئی یافت ولی مصرف انرژی و پروتئین اندکی بیشتر بود و ماده ها در سن 35 روزگی بازده انرژی و پروتئین بالاتری داشتند. با افزایش سطح انرژی جیره، تیتر آنتی بادی بر علیه SRBC افزایش یافت. غلظت HDL و وزن قلب در نرها بیشتر بود. افزایش انرژی موجب دفع بیشتر نیتروژن شد و با سطح بالاتر پروتئین (24 درصد) موجب کاهش وزن روده گردید. بنابراین افزایش انرژی و پروتئین تا هفته سوم و سپس کاهش پروتئین تا انتهای دوره جهت مصرف بهینه انرژی و پروتئین و بهبود بازده استفاده از انرژی و پروتئین توصیه می شود.
نرجس رفیعی پور احمدی؛ امید دیانی؛ رضا طهماسبی؛ محمد مهدی شریفی حسینی؛ زهره حاج علیزاده
چکیده
هدف از این مطالعه بررسی ترکیب شیمیایی علف خشک کنگر وحشی و تاثیر جایگزینی آن با علف خشک یونجه و کاه گندم بر قابلیت هضم مواد مغذی، سنتز پروتئین میکروبی، فراسنجههای شکمبه و خون بود. در این آزمایش از 4 راس گوسفند نر کرمانی با میانگین وزنی 5/2±55 کیلوگرم در قالب طرح مربع لاتین در چهار دوره 21 روزه استفاده شد. جیرهها شامل: 1) جیره شاهد (بدون ...
بیشتر
هدف از این مطالعه بررسی ترکیب شیمیایی علف خشک کنگر وحشی و تاثیر جایگزینی آن با علف خشک یونجه و کاه گندم بر قابلیت هضم مواد مغذی، سنتز پروتئین میکروبی، فراسنجههای شکمبه و خون بود. در این آزمایش از 4 راس گوسفند نر کرمانی با میانگین وزنی 5/2±55 کیلوگرم در قالب طرح مربع لاتین در چهار دوره 21 روزه استفاده شد. جیرهها شامل: 1) جیره شاهد (بدون علف خشک کنگر وحشی)، 2) جیره دارای 10 درصد علف خشک کنگر وحشی، 3) جیره دارای 20 درصد علف خشک کنگر وحشی و 4) جیره دارای 30 درصد علف خشک کنگر وحشی بود. ماده آلی، چربی خام و الیاف نامحلول در شوینده خنثی علف خشک کنگر وحشی از یونجه خشک بالاتر، و پروتئین خام و الیاف نامحلول در شوینده اسیدی علف خشک کنگر وحشی کمتر از یونجه خشک بود (05/0>p). نیتروژن مصرفی، دفعی و درصد نیتروژن ابقاء شده، نیتروژن آمونیاکی و pH مایع شکمبه تغییری نکرد. کمترین تعداد پروتوزآ و گونههای آن با مصرف جیره دارای 30 درصد علف خشک کنگر وحشی بهدست آمد (05/0>p). غلظت گلوکز خون در گوسفندان تغذیه شده با جیره دارای 20 درصد علف خشک کنگر وحشی حداکثر بود (05/0>p). براساس نتایج این پژوهش، ترکیب شیمیایی علف کنگر وحشی و مقایسه آن با علوفههایی نظیر کاه و یونجه، نشان میدهد که این گیاه از نظر مواد مغذی بهخصوص انرژی قابل متابولیسم و مواد فیبری در سطح مناسبی بوده و به نظر میرسد میتوان از آن بهعنوان بخشی از علوفه در جیره گوسفندان بدون ایجاد مشکل در دامها استفاده کرد.
حمید امانلو؛ شیوا ارشادی؛ بهنام رستمی؛ نجمه اسلامیان فارسونی؛ طاهره امیرآبادی فراهانی؛ احمد یاری خسروشاهی
چکیده
ابتلا به مایکوباکتریوم پاراتوبرکلوزیس (عامل بیماری یون) یکی از عوامل موثر در کاهش تولید شیر در گلههای شیری است. هدف از این مطالعه ارزیابی اثر مخمر SCAY_3PLUS بر کاهش علایم و کنترل بیماری یون، توان تولیدی و متابولیتهای خونی گاوهای مبتلا به یون بود. بیست رأس گاو شیری چند شکم زایش مبتلا به بیماری یون با میانگین روزهای شیردهی 24±129 به ...
بیشتر
ابتلا به مایکوباکتریوم پاراتوبرکلوزیس (عامل بیماری یون) یکی از عوامل موثر در کاهش تولید شیر در گلههای شیری است. هدف از این مطالعه ارزیابی اثر مخمر SCAY_3PLUS بر کاهش علایم و کنترل بیماری یون، توان تولیدی و متابولیتهای خونی گاوهای مبتلا به یون بود. بیست رأس گاو شیری چند شکم زایش مبتلا به بیماری یون با میانگین روزهای شیردهی 24±129 به دو تیمار آزمایشی اختصاص یافتند. ده رأس از گاوهای تحت آزمون به مدت 20 روز مخمر را به صورت سرک دریافت کردند؛ در حالی که به گاوهای گروه کنترل هیچ مخمری ارائه نشد. ماده خشک مصرفی، تولید شیر و ترکیبات آن و تغییرات امتیاز وضعیت بدنی تحت تأثیر تیمار آزمایشی قرار نگرفت (05/0P>). افزودن مخمر به جیره در طول دوره آزمایش منجر به بهبود قوام مدفوع شد (05/0p <). درجه حرارت راستروده، غلظت کلسترول، آلبومین، گلوبولین، تری گلیسیرید و β- هیدروکسی بوتیرات تحت تأثیر تیمار قرار نگرفت (05/0P>). تغییرات تیتر آنتیبادی برای گاوهای تغذیه شده با مخمر در مقایسه با تیمار کنترل تمایل به کاهش داشت (6/53- در مقابل 74/19- درصد؛ 08/0 = P). در مجموع خوراندن مخمر به گاوهای مبتلا به یون منجر به بهبود قوام مدفوع و کاهش تغییرات تیتر آنتی بادی شد.
سیده زهرا سروش؛ سید جواد حسینی واشان؛ نظر افضلی؛ علی اله رسانی
چکیده
به منظور ارزیابی اثرات استفاده از کنجاله زیتون بر عملکرد، خصوصیات لاشه، ریختشناسی ایلئوم، گوارشپذیری مواد مغذی، شاخصهای خونی و وضعیت پاداکسندگی بلدرچین ژاپنی، تعداد 352 قطعه بلدرچین ژاپنی یکروزه در قالب طرح کاملا تصادفی به چهار تیمار، چهار تکرار و 22 قطعه بلدرچین (مخلوط نر و ماده) در هر تکرار اختصاص یافتند. تیمارهای آزمایشی ...
بیشتر
به منظور ارزیابی اثرات استفاده از کنجاله زیتون بر عملکرد، خصوصیات لاشه، ریختشناسی ایلئوم، گوارشپذیری مواد مغذی، شاخصهای خونی و وضعیت پاداکسندگی بلدرچین ژاپنی، تعداد 352 قطعه بلدرچین ژاپنی یکروزه در قالب طرح کاملا تصادفی به چهار تیمار، چهار تکرار و 22 قطعه بلدرچین (مخلوط نر و ماده) در هر تکرار اختصاص یافتند. تیمارهای آزمایشی شامل جیره شاهد (صفر)، چهار، هشت و 12 درصد کنجاله زیتون بود. برای تعیین گوارشپذیری مواد مغذی، به مدت 3 روز (21-18روزگی)، فضولات پرندهها جمعآوری شد. در پایان آزمایش (سن 35 روزگی)، بطور تصادفی دو پرنده توزین، خونگیری و کشتار شدند. نتایج نشان داد کنجاله زیتون بر شاخصهای افزایش وزن، خوراک مصرفی، ضریب تبدیل خوراک و صفات وزن نسبی لاشه، سینه، ران، قلب و طحال اثر نداشت، بجز وزن نسبی کبد و سنگدان که در سطح 12 درصد کنجاله زیتون بالاترین بود(05/0p <). ارتفاع پرز در پرندههای تغذیه شده با کنجاله زیتون در مقایسه با شاهد افزایش یافت (05/0p <). گوارشپذیری پروتئین و چربیخام در سطح 12 درصد کنجاله زیتون و گوارشپذیری خاکستر و فسفر در سطح 8 درصد کنجاله زیتون نسبت به شاهد افزایش یافت (05/0p <). کنجاله زیتون باعث کاهش غلظت مالوندیآلدئید خون در مقایسه با شاهد شد ولی بر سایر شاخصهای خونی اثر نداشت. بیشترین میزان فعالیت آنزیم آسپارتاتآمینوترانسفراز درتیمار شاهد و بالاترین میزان فعالیت آنزیم گلوتاتیون پراکسیداز و سوپراکسید دسموتاز در سطح 12 درصد کنجاله زیتون مشاهده شد(05/0p <). یافتههای حاضر پیشنهاد میکند که میتوان کنجاله زیتون را تا سطح 12 درصد در جیره بلدرچین ژاپنی بدون داشتن اثر منفی بر عملکرد پرنده اضافه نمود.
بابک عنایتی
چکیده
هدف از این مطالعه طراحی یک شاخص انتخاب بهینه بدون استفاده از ضرایب اقتصادی بر مبنای بهبود ژنتیکی مورد انتظار در صفات اقتصادی مهم بود. برای بررسی نتایج شاخصهای طراحی شده از شبیهسازی تصادفی با 5 تکرار استفاده شد. صفات شبیهسازی شده شامل اوزان بدن در تولد (BW1)، هشت هفتگی (BW8)، دوازده هفتگی (BW12)، بلوغ جنسی (BWM)، سن در زمان اولین تخمگذاری ...
بیشتر
هدف از این مطالعه طراحی یک شاخص انتخاب بهینه بدون استفاده از ضرایب اقتصادی بر مبنای بهبود ژنتیکی مورد انتظار در صفات اقتصادی مهم بود. برای بررسی نتایج شاخصهای طراحی شده از شبیهسازی تصادفی با 5 تکرار استفاده شد. صفات شبیهسازی شده شامل اوزان بدن در تولد (BW1)، هشت هفتگی (BW8)، دوازده هفتگی (BW12)، بلوغ جنسی (BWM)، سن در زمان اولین تخمگذاری (AFE)، وزن اولین تخممرغ (EWM)، میانگین وزن تخممرغ در هفتههای 28 تا 32 (EW) و تعداد تخممرغ (EN) بود. سه شاخص انتخاب شامل صفات BW12، EN و EW در هدف انتخاب و تمام صفات شبیهسازی شده در معیار انتخاب بود. شاخصها با هدف ایجاد تغییر ژنتیکی برای 5 گرم در صفت EW، 20 عدد در صفت EN و تفاوت سه شاخص انتخاب اول تا سوم مربوط به تغییر مقادیر مورد انتظار به میزان 100، 200 و 300 گرم در صفت BW12 بود. نتایج نشان داد هر سه شاخص انتخاب قادرند بهبود یکنواخت و مطلوبی را در صفات ایجاد نمایند. اما شاخص انتخاب دوم قادر است در تعداد نسل کمتر این نتایج قابل را حاصل نماید (بهبود 304 گرم، 3/25 عدد و 4/6 گرم به ترتیب برای صفات BW12، EN و EW). همخونی ایجاد شده بعد از 5 نسل اجرای شاخصهای انتخاباول تا سوم مطلوب (در حدود 02/0) و تفاوت همخونی بین شاخصهای انتخاب معنیدار نبود (4/0p>). پیشنهاد میشود در اصلاحنژاد مرغ بومی استان یزد از شاخص انتخاب دوم برای 5 نسل بهرهبرداری شود.
محمدرضا صالحی؛ محسن دانشیار؛ پرویز فرهومند؛ مجید طغیانی
چکیده
هدف اصلی این تحقیق بررسی تأثیر سطوح مختلف اسید آمینه گلیسین در جیرههای حاوی پروتئین رقیق شده بر عملکرد، خصوصیات لاشه، سیستم ایمنی، مواد مغذی لاشه، فراسنجههای خونی (هورمون رشد، ترییدوتیرونین، تیروکسین، اسید اوریک، اوره و گلوکز) و خصوصیات استخوان درشتنی (قطر، طول، وزن، کلسیم، فسفر و خاکستر) بود. در این آزمایش ازتعداد360 قطعه جوجه ...
بیشتر
هدف اصلی این تحقیق بررسی تأثیر سطوح مختلف اسید آمینه گلیسین در جیرههای حاوی پروتئین رقیق شده بر عملکرد، خصوصیات لاشه، سیستم ایمنی، مواد مغذی لاشه، فراسنجههای خونی (هورمون رشد، ترییدوتیرونین، تیروکسین، اسید اوریک، اوره و گلوکز) و خصوصیات استخوان درشتنی (قطر، طول، وزن، کلسیم، فسفر و خاکستر) بود. در این آزمایش ازتعداد360 قطعه جوجه گوشتی نر سویه هوبارد در قالب طرح کاملاً تصادفی با 5 گروه آزمایشی و 6 تکرار (12 قطعه جوجه برای هر تکرار) استفاده گردید.گروههای آزمایشی شامل جیرههای شاهد و رقیق شده حاوی سطوح صفر، 05/0، 08/0 و 1/0 درصد گلیسین در جیرههای دوره های پایانی1 (24 تا 30 روزگی) و پایانی 2 (31 تا 42 روزگی) بودند. مصرف خوراک و افزایش وزن (روز مرغ) در دورههای پایانی1 و پایانی2 اندازه-گیری شد و برای محاسبه ضریب تبدیل خوراک استفاده شدند. رقیقسازی پروتئین تأثیری بر عملکرد، خصوصیات لاشه، فراسنجههای خونی، خصوصیات استخوان درشتنی و مواد مغذی لاشه جوجههای گوشتی نداشت، اما باعث کاهش پروتئین گوشت سینه گردید (05/0p <). رقیقسازی پروتئین جیره همچنین باعث کاهش غلظت کلسیم خون جوجههای گوشتی گردید (05/0p <). اضافه کردن 1/0 درصد گلیسین به جیرههای رقیق شده باعث افزایش پروتئین گوشت سینه و خاکستر استخوان درشتنی گردید. ولی میزان چربی گوشت سینه، هورمون تیروکسین و اوره خون را کاهش داد (05/0p <). به طور کلی، افزودن گلیسین به جیرههای دارای پروتئین رقیق شده تأثیری بر عملکرد، خصوصیات لاشه و فراسنجههای خونی نداشت اما سطح 1/0 درصد گلیسین با افزیش میزان پروتئین و کاهش چربی لاشه، باعث بهبود کیفیت گوشت گردید.
مهدی نظری؛ حسین دقیق کیا؛ مرضیه ابراهیمی؛ ابوذر نجفی؛ مهدیه مهدی پور
چکیده
میتوکندری بعنوان موتور تأمینکننده انرژی اسپرم دارای خواص منحصربفردی از جمله عدم نفوذپذیری آنتیاکسیدانت است، به همین خاطر غلظتROS موجود در این اندامک 5 الی 10 برابر غشاء پلاسمایی است. بنابر این محققین آنتیاکسیدانی طراحی کردند که توانایی عبور از غشاء میتوکندری را داشته باشد و بتواند ROS موجود در این اندامک را مهار نماید تا آسیبهای ...
بیشتر
میتوکندری بعنوان موتور تأمینکننده انرژی اسپرم دارای خواص منحصربفردی از جمله عدم نفوذپذیری آنتیاکسیدانت است، به همین خاطر غلظتROS موجود در این اندامک 5 الی 10 برابر غشاء پلاسمایی است. بنابر این محققین آنتیاکسیدانی طراحی کردند که توانایی عبور از غشاء میتوکندری را داشته باشد و بتواند ROS موجود در این اندامک را مهار نماید تا آسیبهای اکسیداتیو وارده بر این اندامک را به حداقل برساند. آنتیاکسیدان هدفمند 4،2-دینیتروفنل توانایی عبور از غشاء میتوکندری را دارا است. هدف پژوهش حاضر افزودن سطوح مختلف آنتیاکسیدان هدفمند به مایع منی جهت پاکسازی میتوکندری از گونههای فعال اکسیژن، کاهش آسیبهای ناشی اکسیداسیون جهت بهبود تحرک اسپرم و زندهمانی اسپرم است. در این مطالعه از 8 رأس قوچ نژاد قزل با سن 2 سال، بوسیله واژن مصنوعی در اوایل فصل بهار اسپرمگیری شد، پس از ارزیابی اولیه نمونهها در صورت نرمال بودن باهم مخلوط شده و پس از رقیقسازی سطوح0، 25/0، 5/0، 75/0 و 1 نانومولار 4،2-دینیتروفنل به نمونهها افزودهشد. پس از 2 ساعت سردسازی، نمونهها منجمد شدند. پس از یک ماه نمونهها ذوب شده و از نظر پارامترهای حرکتی، زندهمانی، سلامت غشاء، اسپرم ناسالم و میزان لیپیدپراکسیداسیون اندازهگیری شدند. بر اساس نتایج بدستآمده افزودن 5/0نانومولار سبب افزایش معنیدار (05/0 >P) پارامترهای حرکتی و کاهش اسپرمهای ناسالم و همچنین سطوح 5/0و75/0 نانومولار سبب افزایش معنیدار زندهمانی و افزایش معنیدار سلامت غشا و کاهش میزان لیپید پراکسیداسیون شد (05/0 >P).
یحیی محمدی؛ جواد احمدپناه؛ حسن بانه
چکیده
انتخاب ژنومی از نشانگرهای SNP در کل سطح ژنوم برای برآورد اثرات نشانگر استفاده میکند. به کمک روشهای متفاوت آماری، ارزشهای اصلاحی ژنومی برای حیوانات تخمین زده میشود. در پژوهش کنونی مقایسه صحت ارزشهای اصلاحی ژنومی مستقیم حیوان به کمک روشهای Bayes-A، B-LASSO gamma، B-LASSO beta و BGLR برای برآورد اثرات نشانگر SNP در دو مقدار وراثتپذیری 3/0 و 05/0 ...
بیشتر
انتخاب ژنومی از نشانگرهای SNP در کل سطح ژنوم برای برآورد اثرات نشانگر استفاده میکند. به کمک روشهای متفاوت آماری، ارزشهای اصلاحی ژنومی برای حیوانات تخمین زده میشود. در پژوهش کنونی مقایسه صحت ارزشهای اصلاحی ژنومی مستقیم حیوان به کمک روشهای Bayes-A، B-LASSO gamma، B-LASSO beta و BGLR برای برآورد اثرات نشانگر SNP در دو مقدار وراثتپذیری 3/0 و 05/0 بررسی شد. میزان پارامترهای پیش-تنظیمی π (نسبت نشانگرهای SNP که با واریانتهای علی در عدم تعادل پیوستگی (LD) قرار دارند) برای سه راهبرد 1/0، 3/0 و 5/0 و s2 (پارامتر مقیاس میانگین پیشین) برای چهار راهبرد از 01/0، 1/0، 10 و 100 شبیهسازی و تاثیر آنها بر صحت پیشبینی ژنومی بررسی گردید. بیشترین صحت ارزش اصلاحی ژنومی مستقیم توسط Bayes-A برای وراثتپذیری3/0 به مقدار 88/0و برای وراثتپذیری 05/0 به مقدار 69/0 برآورد شدند. در وراثت-پذیری 3/0 کمترین مقدار خطای آزمایشی مربوط به روش Bayes-A (2/121( و بیشترین مقدار مربوط به روش B-LASSO (2/165) بود. بیشترین مقدار صحت مربوط به Bayes-A در π برابر 5/0 (81/0) وکمترین مقدار صحت در π برابر 1/0 (45/0) برای روش BGLR دیده شد. میزان کاهش صحت پیشبینی ژنومی با تغییر پارامتر s2 از 1/0 به سمت 10 و 100 شدت بیشتری گرفت. نتایج پژوهش کنونی نشان داد که میزان بهینه پارامتر پیشتنظیمی π برای حداکثر نمودن صحت پیشبینی ژنومی برای صفات با وراثتپذیری متوسط به بالا (3/0) از 41/0 تا 56/0 و برای صفات با وراثت-پذیری پایین(05/0) از 56/0 تا 73/0 پیشنهاد شد.
مینا سلیم پور؛ محمدحسین بناءبازی
چکیده
در مطالعهی حاضر چندشکلیهای تک نوکلئوتیدی بر روی توالی ژن های متفاوت بیان شده بین دو جمعیت گاو هلشتاین و کلیستانی بررسی شد. برای این منظور ترانسکریپتوم (توالی کل mRNA) از پایگاه SRA استخراج و سپس از طریق همردیفی و مکان یابی خوانش های RNA-seq بروی ژنوم مرجع گاو ،آنالیز بیان ژن افتراقی میان دو جمعیت انجام شد. در نهایت از میان 24616 ژن و 26716 ایزوفرم ...
بیشتر
در مطالعهی حاضر چندشکلیهای تک نوکلئوتیدی بر روی توالی ژن های متفاوت بیان شده بین دو جمعیت گاو هلشتاین و کلیستانی بررسی شد. برای این منظور ترانسکریپتوم (توالی کل mRNA) از پایگاه SRA استخراج و سپس از طریق همردیفی و مکان یابی خوانش های RNA-seq بروی ژنوم مرجع گاو ،آنالیز بیان ژن افتراقی میان دو جمعیت انجام شد. در نهایت از میان 24616 ژن و 26716 ایزوفرم شناخته شده در گونه گاو، 41 ژن بین دو جمعیت مورد مطالعه بطور معنی داری متفاوت بیان داشتند (000015/0 (p < . آنالیز ماهیت شناسی ژن و مسیرهای بیولوژیکی نشان داد این ژنها در 20 مسیر درگیر می باشند. اکثر این ژنها در مسیرهای پاسخ ایمنی، زنجیره انتقال الکترون، تحمل تنش حرارتی و مقاومت به بیماری درگیر هستند. کشف و فراخوانی چندشکلی-های تک نوکلئوتیدی بر روی توالی کل ترانسکریپتوم این دو جمعیت به فهرستی شامل بهترتیب 53478 و 145443 مورد SNP بر روی ترانسکریپتوم آنها انجامید. از این میان، تعداد 24 موردSNP در هلشتاین و 154 مورد درکلیستانی بر روی توالی 23 ژن از مجموع 41 ژن متفاوت بیان شده قرار داشتند . 157 مورد SNP جدید و 21 مورد دارای شماره rs در پایگاه های اطلاعاتی بودند . احتمالا تفاوت بیان ژنهای حامل SNP را می توان به SNP های واقع بر توالی آنها نسبت داد. تعیین ماهیت این SNPها و مشخص نمودن عامل یا غیرعامل بودن آنها، مطالعه بیان اختصاصی آللی و محاسبه پوشش ترانسکریپتومی هر یک از آنها به روشنتر شدن صحت و ساز و کار این موضوع کمک خواهد نمود.