تغذیه دام و طیور
سارا سعیدی گراغانی؛ مسلم باشتنی؛ پیروز شاکری؛ حسین نعیمی پور یونسی
چکیده
این مطالعه بهمنظور بررسی تأثیر سطوح مختلف یک نوع بیوچار معدنی بدست آمده از معدن کوهبنان کرمان بر عملکرد، قابلیت هضم، فراسنجههای خونی و تخمیر شکمبهای گوسالههای شیرخوار هلشتاین در یک گاوداری صنعتی انجام شد. بدین منظور از 35 رأس گوساله شیرخوار هلشتاین با میانگین وزنی87/4 ± 88/48 در قالب طرح کاملاً تصادفی ...
بیشتر
این مطالعه بهمنظور بررسی تأثیر سطوح مختلف یک نوع بیوچار معدنی بدست آمده از معدن کوهبنان کرمان بر عملکرد، قابلیت هضم، فراسنجههای خونی و تخمیر شکمبهای گوسالههای شیرخوار هلشتاین در یک گاوداری صنعتی انجام شد. بدین منظور از 35 رأس گوساله شیرخوار هلشتاین با میانگین وزنی87/4 ± 88/48 در قالب طرح کاملاً تصادفی در پنج تیمار و هفت تکرار استفاده شد. جیرههای آزمایشی شامل: 1) شیر و خوراک آغازین (جیره پایه)، 2) جیره پایه بههمراه 10 گرم بیوچار معدنی مخلوط شده در خوراک آغازین، 3) جیره پایه بههمراه 10 گرم بیوچار معدنی حل شده در شیر، 4) جیره پایه بههمراه 20 گرم بیوچار معدنی مخلوط شده در خوراک آغازین، 5) جیره پایه بههمراه 20 گرم بیوچار معدنی حل شده در شیر بود. مصرف 20 گرم از بیوچار در خوراک آغازین باعث افزایش وزن روزانه و بهبود میانگین ضریب تبدیل غذایی شد (05/0 >P). بالاترین مقدار گلوکز و آلبومین خون مربوط به گوسالههای تغذیه شده با 20 گرم بیوچار در خوراک آغازین بود (05/0 >P). بیشترین قابلیت هضم ظاهری مواد مغذی را گوسالههای مصرف کننده 10 و 20 گرم بیوچار در خوراک آغازین داشتند (05/0 >P). گوسالههای تغذیه شده با 20 گرم بیوچار در خوراک آغازین pH مایع شکمبه بالاتری نسبت به سایر گوسالهها داشتند (05/0 >P). بنابراین، افزودن 20 گرم بیوچار معدنی به خوراک آغازین گوسالههای شیرخوار هلشتاین به-دلیل اثرات مثبت آن بر عملکرد، قابلیت هضم، فراسنجههای خونی و تخمیری شکمبه، توصیه میگردد.
تغذیه دام و طیور
عبدالحکیم توغدری؛ تقی قورچی؛ محمد اسدی؛ کامل عموزاده آرائی؛ مصطفی عالی پور
چکیده
این پژوهش به منظور بررسی اثر جایگزینی کنجاله سویا با کنجاله جوانه ذرت در جیره بر مصرف خوراک، فراسنجههای شکمبهای و متابولیتهای خونی برههای پرواری آتابای صورت گرفت. سی راس بره پرواری (با میانگین وزن 7/2± 32 کیلوگرم) به طور تصادفی به 3 گروه با 10 تکرار تقسیم شدند. برههای گروه کنترل با جبره بدون کنجاله جوانه ذرت تغذیه شدند. سایر ...
بیشتر
این پژوهش به منظور بررسی اثر جایگزینی کنجاله سویا با کنجاله جوانه ذرت در جیره بر مصرف خوراک، فراسنجههای شکمبهای و متابولیتهای خونی برههای پرواری آتابای صورت گرفت. سی راس بره پرواری (با میانگین وزن 7/2± 32 کیلوگرم) به طور تصادفی به 3 گروه با 10 تکرار تقسیم شدند. برههای گروه کنترل با جبره بدون کنجاله جوانه ذرت تغذیه شدند. سایر گروهها به ترتیب با جایگزینی 50 و 100 درصدی کنجاله سویا با کنجاله جوانه ذرت در جیره به مدت 84 روز تغذیه شدند. برهها هر 14 روز وزن شدند. مقدار خوراک مصرفی و پسآخور به صورت روزانه ثبت شد. نتایج نشان داد بین تیمارهای آزمایشی اختلاف معنی داری در وزن نهایی برهها و ماده خشک مصرفی وجود نداشت (05/0<P). اختلاف معنیداری در جمعیت پروتوزوآ، pH و اسیدهای چرب فرار در بین تیمارهای مختلف مشاهده نشد(05/0<P). همچنین نیتروژن آمونیاکی شکمبه در زمان ناشتا و شش ساعت بعد از تغذیه صبح اختلاف معنیداری ایجاد نکرد(05/0<P). هرچند مقدار نیتروژن آمونیاکی شکمبه ۳ ساعت بعد از تغذیه صبح افزایش یافت (05/0 >P). در بین تیمارهای مختلف اختلاف معنیداری از خونی گلوگز، کلسترول، گلوبولین، نسبت آلبومین به گلوبولین مشاهده نشد (05/0<P) اما جایگزینی کنجاله سویا با کنجاله جوانه ذرت سبب افزایش غلظت تریگلیسیرید، اوره، پروئین کل، لیپـوپروتئین بـا چگـالی کـم و لیپـوپروتئین بـا چگـالی خیلی کـم و کاهش لیپوپروتئین بـا چگـالی زیـاد شد (05/0 >P). بطورکلی، میتوان کنجاله جوانه ذرت را بطور کامل با کنجاله سویا، بدونآنکه در سلامت و تولید دام اختلالی ایجاد کند جایگزین نمود.
تغذیه دام و طیور
صادق سجادی؛ عبدالحکیم توغدری؛ تقی قورچی؛ محمد اسدی
چکیده
این پژوهش به منظور بررسی اثر جایگزینی کنجاله سویا با پودر بقایای کشتارگاه طیور بر عملکرد، ترکیبات شیر، قابلیت هضم مواد مغذی، فراسنجههای خونی میشهای شیرده صورت گرفت. جهت اجرای این آزمایش از تعداد 24 رأس میش شیری سه شکم زایش نژاد دالاق با میانگین وزنی 7/3±36 کیلوگرم در ۴ تیمار و 6 تکرار در قالب طرح کاملا تصادفی استفاده شد. تیمارها ...
بیشتر
این پژوهش به منظور بررسی اثر جایگزینی کنجاله سویا با پودر بقایای کشتارگاه طیور بر عملکرد، ترکیبات شیر، قابلیت هضم مواد مغذی، فراسنجههای خونی میشهای شیرده صورت گرفت. جهت اجرای این آزمایش از تعداد 24 رأس میش شیری سه شکم زایش نژاد دالاق با میانگین وزنی 7/3±36 کیلوگرم در ۴ تیمار و 6 تکرار در قالب طرح کاملا تصادفی استفاده شد. تیمارها شامل: تیمار شاهد (جیره بدون پودر بقایای کشتارگاه طیور)، تیمار دوم (جیره حاوی 33 درصد جایگزینی)، تیمار سوم (جیره حاوی 66 درصد جایگزینی) و تیمار چهارم (جیره حاوی 100 درصد جایگزینی پودر بقایای کشتارگاه طیور به جای کنجاله سویا) بودند. نتایج نشان داد بین تیمارهای آزمایشی اختلاف معنی داری در وزن نهایی میشها، افزایش وزن روزانه، ماده خشک مصرفی، ضریب تبدیل غذایی، تولید شیر و رفتار مصرف خوراک وجود نداشت (05/0<P). با افزایش سطوح جایگزینی پودر بقایای کشتارگاه طیور با کنجاله سویا درصد مواد جامد غیر چربی، دانسیته و لاکتوز شیر میشها نیز افزایش یافت (05/0>P). در بین تیمارهای مختلف اختلاف معنیداری از نظر گلوگز، کلسترول، تری گلیسیرید، پروئین کل، آلبومین، گلوبولین و نسبت آلبومین به گلوبولین مشاهده نشد (05/0<P) اما غلظت نیتروژن اورهای خون تحت تاثیر تیمارهای آزمایشی قرار گرفت بطوریکه با افزایش جایگزینی پودر بقایای کشتارگاه طیور با کنجاله سویا، غلظت نیتروژن اورهای خون نیز افزایش مییابد (05/0>P). بطورکلی، میتوان پودر بقایای کشتارگاهی طیور را که یک منبع پروتئین حیوانی میباشد بطور کامل با کنجاله سویا که یکی از اقلام وارداتی خوراک دام میباشد بیآنکه در سلامت و تولید دام اختلالی ایجاد کند جایگزین نمود.
عبدالحکیم توغدری؛ تقی قورچی؛ محمد اسدی؛ رضا کمالی
چکیده
به منظور بررسی تاثیر استفاده از سطوح مختلف سبوس ذرت بر جمعیت میکروبی، فراسنجههای شکمبهای و خونی و ابقای نیتروژن در میشهای دالاق از 20 رأس میش 3 شکم زایش با میانگین وزن 7/3±36 کیلوگرم استفاده شد. این آزمایش در قالب طرح کاملا تصادفی با چهار تیمار و پنج تکرار انجام شد. تیمارها شامل: تیمار اول (بدون سبوس ذرت)، تیمار دوم (حاوی 7 درصد سبوس ...
بیشتر
به منظور بررسی تاثیر استفاده از سطوح مختلف سبوس ذرت بر جمعیت میکروبی، فراسنجههای شکمبهای و خونی و ابقای نیتروژن در میشهای دالاق از 20 رأس میش 3 شکم زایش با میانگین وزن 7/3±36 کیلوگرم استفاده شد. این آزمایش در قالب طرح کاملا تصادفی با چهار تیمار و پنج تکرار انجام شد. تیمارها شامل: تیمار اول (بدون سبوس ذرت)، تیمار دوم (حاوی 7 درصد سبوس ذرت)، تیمار سوم (حاوی 14درصد سبوس ذرت) و تیمار چهارم (حاوی 21 درصد سبوس ذرت) بودند. نتایج حاصل از این آزمایش نشان داد استفاده از سطوح مختلف سبوس ذرت در میشها اثر معنیداری بر جمعیت پروتوزوا و جمعیت میکروبی شکمبه نداشت (05/0< p). تیمارهای آزمایشی تأثیری برpH شکمبه در زمان ناشتا، سه و شش ساعت بعداز خوراک دهی وعده صبح نداشت (05/0< p). غلظت آمونیاک مایع شکمبه در جیره حاوی 14 درصد سبوس ذرت به طور معنیداری بیشتر از سایر تیمارها بود (05/0p <). در بین میشهای مصرفکننده سطوح مختلف سبوس ذرت، اختلاف معنیداری از نظر فراسنجههای خونی گلوگز، کلسترول، تریگلیسیرید، اوره، پروتئینکل، آلبومین وگلوبولین مشاهده نشد (05/0< p)، همچنین، تفاوت معنیداری در بین تیمارهای مختلف از نظر نیتروژن مصرفی، نیتروژن دفعی ادرار، نیتروژن دفعی مدفوع و ابقا ظاهری نیتروژن وجود نداشت (05/0< p). به طور کلی سبوس ذرت را می توان تا 21 درصد جیره گوسفند بدون هیچگونه اثر منفی استفاده کرد
شریف خدامرادی؛ فرشید فتاح نیا؛ هوشنگ جعفری؛ گلناز تأسلی؛ یحیی محمدی
چکیده
در این آزمایش اثر تزریق ویتامین C و مس در گاوهای دوره انتقال بر ترکیب آغوز و متابولیتهای سرم گوسالههای تازه متولد شده مورد بررسی قرار گرفت. تعداد 20 رأس گاو شکم دوم و 20 رأس شکم سوم و بالاتر با میانگین وزن بدن به ترتیب 51 ± 2/603 و 53 ± 1/669 کیلوگرم انتخاب و بر اساس شکم زایش و وزن بدن به چهار گروه متعادل تقسیم شدند. تیمارهای آزمایشی شامل ...
بیشتر
در این آزمایش اثر تزریق ویتامین C و مس در گاوهای دوره انتقال بر ترکیب آغوز و متابولیتهای سرم گوسالههای تازه متولد شده مورد بررسی قرار گرفت. تعداد 20 رأس گاو شکم دوم و 20 رأس شکم سوم و بالاتر با میانگین وزن بدن به ترتیب 51 ± 2/603 و 53 ± 1/669 کیلوگرم انتخاب و بر اساس شکم زایش و وزن بدن به چهار گروه متعادل تقسیم شدند. تیمارهای آزمایشی شامل گروه شاهد (تزریق 7 میلیلیتر سرم فیزیولوژیک 9/0 درصد)، ویتامین C (تزریق 25 میلیگرم محلول ویتامین C به ازای هرکیلو وزن بدن)، مس (تزریق 75 میلیگرم مس در روز) و مس- ویتامین C (تزریق همزمان 25 میلیگرم ویتامین C به ازای هر کیلو وزن بدن و75 میلیگرم مس در روز) بودند. تزریقها در روزهای 40 و 20 قبل از زمان مورد انتظار زایش انجام شد. تزریق مس در مقایسه با عدم تزریق آن باعث افزایش تعداد گلبولهای قرمز و غلظت مس سرم گوسالهها شد (05/0 > P). درصد چربی، پروتئین، لاکتوز، مواد جامد بدون چربی و غلظت ایمیونوگلوبولین G در آغوز، وزن تولد گوساله، غلظت ویتامین C، آنزیم سوپراکسید دسموتاز، کلسیم، فسفر و متابولیتهای سرم گوسالهها تحت تأثیر تزریق همزمان ویتامین C و مس قرار نگرفت. تعداد نوتروفیلهای خون گوساله-های متولد شده از گاوهای دریافت کننده همزمان مس و ویتامین C در مقایسه با سایر گروهها تمایل به افزایش داشت (06/0 = P). بنابراین، تزریق همزمان ویتامین C و مس در گاوهای دوره انتقال با افزایش تعداد نوتروفیلها احتمالاً بهبود سیستم ایمنی گوسالهها را در پی خواهد داشت.
ابراهیم بحرینی؛ محمد بوجارپور؛ سید عبداله حسینی؛ سمیه سالاری؛ هدایت الله روشنفکر؛ امیرحسین علیزاده قمصری
چکیده
این مطالعه به منظور تعیین ترئونین مورد نیاز جوجههای گوشتی سویه آرین 386 در دوره پایانی (22 تا 42 روزگی) با استفاده از پاسخهای عملکرد، ایمنی و فراسنجههای خونی در قالب طرح کاملاً تصادفی با 6 سطح ترئونین (66/0، 76/0، 86/0، 96/0، 06/1 و16/1 درصد)، 5 تکرار و 20 قطعه جوجه گوشتی در هر تکرار انجام شد. تعیین نیاز با استفاده از روش خط شکسته صورت گرفت. میانگین ...
بیشتر
این مطالعه به منظور تعیین ترئونین مورد نیاز جوجههای گوشتی سویه آرین 386 در دوره پایانی (22 تا 42 روزگی) با استفاده از پاسخهای عملکرد، ایمنی و فراسنجههای خونی در قالب طرح کاملاً تصادفی با 6 سطح ترئونین (66/0، 76/0، 86/0، 96/0، 06/1 و16/1 درصد)، 5 تکرار و 20 قطعه جوجه گوشتی در هر تکرار انجام شد. تعیین نیاز با استفاده از روش خط شکسته صورت گرفت. میانگین خوراک مصرفی روزانه در دوره 22 تا 42 روزگی تحت تأثیر سطح ترئونین جیره قرار نگرفت. میانگین افزایش وزن روزانه و ضریب تبدیل خوراکی در گروه 66/0 درصد ترئونین نسبت به سایر گروهها بهترتیب کمتر و بیشتر بود. غلظت گلوکز، کلسترول، تریگلیسرید، کلسیم، فسفر، آلبومین، پروتئین کل، LDL وگلوبولین سرم تحت تأثیر سطوح مختلف ترئونین قرار نگرفت. غلظت اسید اوریک سرم در پرندگان دریافتکننده 96/0 درصد ترئونین نسبت به سایر گروهها کاهش و سطح HDL سرم در پرندگان مصرفکننده 66/0 و 76/0 درصد تروئونین افزایش یافت. تعداد گلبولهای سفید و قرمز خون، درصد هماتوکریت، هتروفیل، لنفوسیت، نسبت هتروفیل به لنفوسیت، تیتر آنتیبادی شامل ایمونوگلوبولین G، ایمونوگلوبولین M و آنتیبادی کل در پاسخ به تزریق SRBC تحت تأثیر سطوح مختلف ترئونین قرار نگرفت. با در نظرگرفتن اسید اوریک و HDL سرم، مقدار ترئونین مورد نیاز در دوره پایانی به ترتیب 058/1 و 995/0 درصد برآورد شد. بهطور کلی، دامنه بین 9/0 تا 1 درصد بهعنوان مقدار مورد نیاز ترئونین در جوجههای گوشتی آرین 386 در دوره پایانی (22 تا 42 روزگی) توصیه میشود.
جواد پایمرد؛ جواد بیات کوهسار؛ فرزاد قنبری؛ شهریار مقصودلو
چکیده
بهمنظور بررسی تأثیر استفاده از مخلوط باکتریهای پروبیوتیکی بهصورت مایع یا خشک انجمادی بر مصرف خوراک، افزایش وزن، شاخصهای رشد اسکلتی و فراسنجههای خونی، از 24 رأس گوساله ماده هلشتاین در قالب طرح کاملاً تصادفی استفاده شد. گوسالهها پس از تولد بهطور تصادفی به یکی از سه تیمار: 1) شاهد (بدون افزودنی)، 2) گوسالههای دریافت کننده پروبیوتیک ...
بیشتر
بهمنظور بررسی تأثیر استفاده از مخلوط باکتریهای پروبیوتیکی بهصورت مایع یا خشک انجمادی بر مصرف خوراک، افزایش وزن، شاخصهای رشد اسکلتی و فراسنجههای خونی، از 24 رأس گوساله ماده هلشتاین در قالب طرح کاملاً تصادفی استفاده شد. گوسالهها پس از تولد بهطور تصادفی به یکی از سه تیمار: 1) شاهد (بدون افزودنی)، 2) گوسالههای دریافت کننده پروبیوتیک به شکل مایع و 3) گوسالههای دریافتکننده پروبیوتیک به شکل جامد اختصاص داده شدند. تعیین ماده خشک مصرفی و ثبت نمره مدفوع بهصورت روزانه، وزنکشی و شاخصهای رشد اسکلتی بهصورت هفتگی و نمونهگیری خون در سنین 21، 42 و 70 روزگی انجام شد. مایع شکمبه 4 ساعت پس از تغذیه صبح در روزهای 30، 60 و70 آزمایش جمعآوری شد. نتایج نشان داد که بین تیمارهای آزمایشی از نظر میانگین روزهای از شیرگیری و شاخصهای رشد اسکلتی اختلاف معنیداری وجود نداشت (05/0P>). استفاده از پروبیوتیک مایع و جامد تاثیر معنیداری بر وزن بدن اولیه، وزن از شیرگیری و وزن نهایی نداشت (05/0P>). هیچ اختلافی بین تیمارها از نظر pH و غلظت نیتروژن آمونیاکی شکمبه در طی دوره آزمایش مشاهده نشد (05/0P>). استفاده از پروبیوتیک به شکل مایع و پودری تاثیر معنیداری بر فراسنجههای خونی (گلوکز، تریگلیسرید، پروتئین کل، بتاهیدروکسی بوتیرات و آلبومین) نداشت (05/0P>). بهطور کلی عدم پاسخ قابل انتظاردر نتیجه استفاده از پروبیوتیک به دو شکل مایع و یا پودری بر عملکرد گوسالههای شیرخوار را میتوان احتمالاً بهخاطر شرایط خوب بهداشتی و مدیریتی در پرورش گوسالههای شیرخوار نسبت داد.
سمیه فروزان؛ تقی قورچی؛ عبدالحکیم توغدری؛ بهرام پارسا
چکیده
استفاده از بقایای محصولات زراعی در خوراک برههای پرواری در کشورهای مختلف بعنوان موضوعی مهم مطرح میباشد. با توجه به وسعت بالای کشت بالای گوجهفرنگی ،هدف از انجام این پژوهش بررسی تاثیر سطوح مختلف علوفه گوجهفرنگی بر عملکرد برههای دالاق میباشد از این رو از 16 بره نژاد دالاق با متوسط وزن اولیه 2/4 ± 5/26 در 4 تیمار در قالب طرح کاملا ...
بیشتر
استفاده از بقایای محصولات زراعی در خوراک برههای پرواری در کشورهای مختلف بعنوان موضوعی مهم مطرح میباشد. با توجه به وسعت بالای کشت بالای گوجهفرنگی ،هدف از انجام این پژوهش بررسی تاثیر سطوح مختلف علوفه گوجهفرنگی بر عملکرد برههای دالاق میباشد از این رو از 16 بره نژاد دالاق با متوسط وزن اولیه 2/4 ± 5/26 در 4 تیمار در قالب طرح کاملا تصادفیاستفاده شد. بوته گوجه-فرنگی در سه سطح 7، 14 و 21 درصد جایگزین یونجه به همراه گروه شاهد تیمارهای آزمایشی را تشکیل دادند. جیره روزانه طی دو وعده در ساعات 8 و 16در اختیار برهها قرار گرفته و در پایان بقایای خوراک جمع و وزنکشی شدند. برای اندازهگیری روند رشد،هر 14 روز یکبار برهها وزنکشی شدند. و در پایان دوره آنالیز مدفوع به منظور اندازهگیری قابلیت هضم و نمونه گیری از خون جهت متابولیتهای خونی انجام شد. عملکرد برهها تحت تاثیر تیمارها قرار گرفت(05/0>P).تیمار 21درصد با 181 گرم کمترین افزایش وزن روزانه و بیشترین ضریب تبدیل خوراک را داشتند ولی بین دو تیمار 7 و 14 درصد با تیمار شاهد تفاوت معنیداری مشاهده نشد. استفاده از بوته گوجهفرنگی به جاییونجه(بیش از 20 درصد) به ترتیب سبب افزایش 12 میلیگرم بر دسیلیتر ازت اورهای خون و 6 میلیگرم کاهش کلسترول خون گردید ولی بین تیمارهای آزمایشی به لحاظ قابلیت هضم تفاوت معنیداری مشاهده نشد. استفاده علوفه گوجه-فرنگی در سطح 14 درصد در عملکرد نهایی بره پروار به لحاظ اقتصادی مفیدبوده و میتواند از این طریق ضمن کاهش هزینههای پرورش وکاهش مشکلات زیستی به منابع مفید خوراکی تبدیل شود.
یداله چاشنی دل؛ حسین کلارستاقی؛ علیرضا جعفری صیادی؛ مهدی بهاری
چکیده
این تحقیق به منظور بررسی اثرات سطوح مختلف ضایعات پخته شده سیب زمینی پخته شده بر تجزیه پذیری شکمبهای و برخی فراسنجههای خونی برههای نر پرواری زل انجام شد. در آزمایش اول، تجزیه پذیری شکمبهای ماده خشک، پروتئین خام، NDF و ADF با استفاده از روش کیسه نایلونی و با سه رأس گوسفند فیستوله شده نژاد زل تغذیه شده در سطح نگهداری، اندازهگیری ...
بیشتر
این تحقیق به منظور بررسی اثرات سطوح مختلف ضایعات پخته شده سیب زمینی پخته شده بر تجزیه پذیری شکمبهای و برخی فراسنجههای خونی برههای نر پرواری زل انجام شد. در آزمایش اول، تجزیه پذیری شکمبهای ماده خشک، پروتئین خام، NDF و ADF با استفاده از روش کیسه نایلونی و با سه رأس گوسفند فیستوله شده نژاد زل تغذیه شده در سطح نگهداری، اندازهگیری شد. زمان شکمبهگذاری شامل صفر، 4، 8، 12، 24، 48، 72 و 96 ساعت بود. تجزیهپذیری ماده خشک به طور معنیداری تحت تأثیر تیمارها قرار گرفت. در آزمایش دوم، 20 رأس بره نر زل با میانگین وزن اولیه 2 ± 33 کیلوگرم در قالب طرح کاملاً تصادفی با 4 تیمار و 5 تکرار به مدت80 روز، پروار شدند. تیمارهای آزمایشی شامل جیره شاهد بر پایه جو و سیلاژ ذرت بدون ضایعات پخته شده سیب زمینی و تیمارهای حاوی جیره شاهد مکمل شده با 15، 30 و 45 درصد ضایعات پخته شده سیب زمینی جایگزین شده با دانه جو (بر اساس ماده خشک) بودند. نتایج این آزمایش نشان داد که از لحاظ فراسنجه-های تجزیهپذیری در بین تیمارها اختلاف معنیداری دیده نشد. همچنین غلظت گلوکز در گروه با جیره حاوی ضایعات سیب زمینی پخته شده نسبت به گروه شاهد بالاتر بود (05/0>P). نتایج نشان داد اگر چه در این مطالعه، فراسنجه های تجزیه پذیری به جز ماده خشک، تحت تأثیر تیمارهای آزمایشی قرار نگرفتند، لذا از ضایعات سیب زمینی پخته شده به عنوان منبع تامین انرژی برای نشخوارکنندگان و جایگزین مناسب برای جو نیز می توان نام برد.
نیما ایلا؛ فاطمه جلیلی؛ علی کیانی؛ محمد یازرلو
چکیده
آزمایشی به منظور بررسی تاثیر سطوح مختلف متیونین جیره بر عملکرد و فراسنجههای خونی و صفات تولید مثلی بلدرچین ژاپنی تخمگذار به مدت 9 هفته (16-8 هفتگی) انجام شد. در این آزمایش از 140 پرنده ماده هم سن (56 روزه) در قالب طرح کاملاً تصادفی با 5 تیمار، 4 تکرار و 7 قطعه پرنده در هر تکرار استفاده شد. جیرههای آزمایشی به ترتیب حاوی سطوح 35/0، 40/0، 45/0، 50/0 و ...
بیشتر
آزمایشی به منظور بررسی تاثیر سطوح مختلف متیونین جیره بر عملکرد و فراسنجههای خونی و صفات تولید مثلی بلدرچین ژاپنی تخمگذار به مدت 9 هفته (16-8 هفتگی) انجام شد. در این آزمایش از 140 پرنده ماده هم سن (56 روزه) در قالب طرح کاملاً تصادفی با 5 تیمار، 4 تکرار و 7 قطعه پرنده در هر تکرار استفاده شد. جیرههای آزمایشی به ترتیب حاوی سطوح 35/0، 40/0، 45/0، 50/0 و 55/0 درصد جیره متیونین بودند. نتایج آزمایش نشان داد که در دوره اول تولید (12-8 هفتگی)، دوره دوم تولید (16-13 هفتگی) و کل دوره (16-8 هفتگی) سطوح مختلف متیونین جیره اثر معنیداری بر درصد تولید و توده تخم تولیدی بلدرچین (گرم/پرنده/روز) داشتند (05/0>P) بطوری که بالاترین درصد تولید و وزن توده تخم در دورههای مختلف تولید به ترتیب مربوط به پرندگان تغذیه شده با جیره حاوی 45/ 0 و50/0 درصد متیونین بود. مقایسه تیمارهای آزمایشی نشان داد که با افزایش سطح متیونین جیره میزان آلبومین سرم و اسید اوریک خون بلدرچینهای ژاپنی بترتیب کاهش و افزایش یافت. نتایج این آزمایش نشان داد بهترین عملکرد تولیدی و تولیدمثلی(وزن تخم، تولید تخم) بلدرچین ژاپنی تخمگذار در دوره اول تولید (12-8 هفتگی)، دوره دوم تولید (16-13 هفتگی) و کل دوره (16-8 هفتگی)، بترتیب با تغذیه جیرههای حاوی 45/0، 50/0 و 55/0 درصد متیونین جیره حاصل میشود بنابراین مقادیر مذکور را میتوان به عنوان مقادیر احتیاجات متیونین بلدرچین در دوره تخمگذاری درنظر گرفت.
باقر حیدری صادق؛ سید جواد حسینی واشان؛ نظر افضلی؛ محسن مجتهدی
چکیده
هدف این آزمایش بررسی افزودن جدایه باکتری انتروکوکوس فاسیوم مجرای گوارش سبزقبا و پروبیوتیک تجاری لاکتوفید بر عملکرد، خصوصیات لاشه، فراسنجههای بیوشیمیائی خون و ریخت شناسی روده و جمعیت میکروبی روده بلدرچین ژاپنی بود. برای این منظور تعداد 385 جوجه یک روزه بطور تصادفی در 35 پن و 7 تیمار و در قالب طرح کاملا تصادفی توزیع شد. تیمارهای آزمایشی ...
بیشتر
هدف این آزمایش بررسی افزودن جدایه باکتری انتروکوکوس فاسیوم مجرای گوارش سبزقبا و پروبیوتیک تجاری لاکتوفید بر عملکرد، خصوصیات لاشه، فراسنجههای بیوشیمیائی خون و ریخت شناسی روده و جمعیت میکروبی روده بلدرچین ژاپنی بود. برای این منظور تعداد 385 جوجه یک روزه بطور تصادفی در 35 پن و 7 تیمار و در قالب طرح کاملا تصادفی توزیع شد. تیمارهای آزمایشی شامل شاهد و پروبیوتیک لاکتوفید و باکتری انتروکوکوس فاسیوم دستگاه گوارش سبزقبا هر کدام به سه روش آشامیدنی، افشانه و توأم افشانه+ آشامیدنی در اختیار جوجهها قرار گرفت. تحلیل دادهها نشان داد که افزودن باکتری انتروکوکوس فاسیوم و پروبیوتیک لاکتوفید باعث کاهش ضریب تبدیل و بهبود افزایش وزن بدن و غلظت پروتئین خون بلدرچین گردید. مصرف خوراک و وزن نسبی اجزای لاشه، غلظت HDL و تری گلیسرید تفاوت معنیداری نشان نداد. غلظت کلسترول و LDL خون در روش توأمان افشانه و آشامیدنی جدایه باکتری و لاکتوفید بطور معنیداری کاهش یافت (05/0 < P). شاخصهای بافت شناسی ژژنوم شامل ارتفاع و عرض پرز، عمق کریپت، نسبت ارتفاع پرز به عمق کریپت نیز در مقایسه با شاهد تغییر معنیداری نمود. عیار پادتن بر ضد SRBC و IgM و جمعیت لاکتوباسیلوس ژژنوم در تیمارهای آزمایشی در مقایسه با شاهد افزایش یافت. بنابراین استفاده از جدایه انتروکوکوس فاسیوم سبزقبا و پروبیوتیک لاکتوفید احتمالا باعث بهبود وزن بدن، کاهش کلسترول و LDL خون و افزایش عیار پادتن بر ضد SRBCو بهبود وضعیت بافت ژژنوم، و افزایش جمعیت لاکتوباسیلوس ژژنوم میشود.
عباسعلی ناصریان؛ حسن علمی؛ عبدالمنصور طهماسبی؛ نیما فرزانه
چکیده
تاثیر افزودن دانه های کتان و کلزا بر پاسخ های عملکردی، قابلیت هضم مواد مغذی، برخی فراسنجه های خونی و شکمبه ای میش های نژاد کردی در اواخر آبستنی و در قالب یک طرح کاملا تصادفی بررسی شد. 36 راس میش کردی به طور تصادفی به یکی از چهار تیمار آزمایشی اختصاص یافتند. تیمارها شامل: جیره بدون دانه روغنی، جیره حاوی 6 درصد دانه کلزا ،جیره حاوی 6 درصد ...
بیشتر
تاثیر افزودن دانه های کتان و کلزا بر پاسخ های عملکردی، قابلیت هضم مواد مغذی، برخی فراسنجه های خونی و شکمبه ای میش های نژاد کردی در اواخر آبستنی و در قالب یک طرح کاملا تصادفی بررسی شد. 36 راس میش کردی به طور تصادفی به یکی از چهار تیمار آزمایشی اختصاص یافتند. تیمارها شامل: جیره بدون دانه روغنی، جیره حاوی 6 درصد دانه کلزا ،جیره حاوی 6 درصد دانه کتان و یا مخلوط 3 درصد دانه کتان و 3 درصد دانه کلزا (ماده خشک) بودند. افزودن دانه های روغنی بر مصرف ماده خشک، وزن بدن میش ها، و همچنین قابلیت هضم مواد مغذی در کل دستگاه گوارش، تاثیر معنی داری نداشت. با این حال قابلیت هضم چربی در تیمارهای حاوی دانه کلزا بهبود یافت (05/0P<). دانه کتان سبب افزایش غلظت گلوکز، کلسترول و انسولین خون شد اما نیتروژن آمونیاکی شکمبه و نیتروژن اوره ای خون را کاهش داد (05/0P<). استفاده از منبع چربی در جیره فرایندهای ساخت هپاتیکی کلسترول را افزایش داده و سبب افزایش کلسترول خون می شود. به طور کلی نتیجه گرفته می شود که افزودن دانه های روغنی کتان، کلزا یا مخلوط این دو بدون تاثیر منفی بر تخمیر شکمبه، سبب بهبود برخی فراسنجه های خونی در اواخر دوره آبستنی میش ها می شود.
محمد حسین نعمتی؛ سید عبداله حسینی؛ وحید قاسملو؛ امیر میمندی پور
چکیده
به منظور بررسی اثر پودر زردچوبه، دارچین، پروبیوتیک و آنتیبیوتیک بر عملکرد رشد، فراسنجه-های خونی و پاسخ ایمنی جوجههای گوشتی در دورهی آغازین، آزمایشی در قالب طرح کاملاً تصادفی با 7 تیمار در چهار تکرار انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل: 1- تیمار شاهد، 2- جیرهی حاوی 150 میلیگرم در کیلوگرم آنتیبیوتیک آویلامایسین، 3- جیرهی حاوی 100 ...
بیشتر
به منظور بررسی اثر پودر زردچوبه، دارچین، پروبیوتیک و آنتیبیوتیک بر عملکرد رشد، فراسنجه-های خونی و پاسخ ایمنی جوجههای گوشتی در دورهی آغازین، آزمایشی در قالب طرح کاملاً تصادفی با 7 تیمار در چهار تکرار انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل: 1- تیمار شاهد، 2- جیرهی حاوی 150 میلیگرم در کیلوگرم آنتیبیوتیک آویلامایسین، 3- جیرهی حاوی 100 میلیگرم در کیلوگرم پروتکسین، 4و5 - جیرهی پایه حاوی 5 و 5/7 گرم در کیلوگرم پودر زردچوبه، 6 و7- جیرهی پایه حاوی 5 و 5/7 گرم در کیلوگرم پودر دارچین بود. نتایج نشان داد که وزن بدن، خوراک مصرفی و ضریب تبدیل غذایی تحت تاثیر تیمارهای مختلف قرار نگرفت (05/0p>). پروتئینکل، آلبومین، کلسترول و تریگلیسرید پلاسما تحت تاثیر تیمارهای آزمایشی قرار گرفتند (05/0>p). تیمار شاهد پایینترین سطح آنزیم آلکالینفسفاتاز را داشت که با تیمارهای دیگر اختلاف معنی دار داشت (05/0>p). بالاترین سطح کلسیم و فسفر در تیمار پروبیوتیک و کمترین آن در تیمار شاهد مشاهده شد (05/0>p). استفاده از افزودنیهای مختلف تاثیری بر عیار آنتی بادی علیه گلبول قرمز گوسفندی نداشت (05/0<p). بهطور کلی نتایج نشان داد که استفاده از افزودنیها بیشترین تاثیر خود را بر فراسنجههای خونی در دورهی آغازین اعمال مینمایند و در این تحقیق، تیمار پروبیوتیک اثرات مثبت بیشتری نسبت به سایر افزودنیها بر فراسنجههای خونی داشت.
اکبر صبور قله زو؛ نظر افضلی؛ سید محمد حسینی؛ سید جواد حسینی واشان
چکیده
آزمایشی به منظور بررسی اثرات سطوح مختلف ضایعات میوه عناب بر صفات عملکردی، اجزاء لاشه و برخی فراسنجههای خونی جوجههای گوشتی انجام شد. 320 قطعه جوجه نر راس 308 در قالب طرح کاملا تصادفی با آرایش فاکتوریل2×4 شامل سطوح مولتی آنزیم ناتوزیمپلاس (صفر و 2 گرم در کیلوگرم) و عناب (صفر، 25، 50 و 75 گرم در کیلوگرم) حاوی 8 تیمار و 4 تکرار به تعداد ...
بیشتر
آزمایشی به منظور بررسی اثرات سطوح مختلف ضایعات میوه عناب بر صفات عملکردی، اجزاء لاشه و برخی فراسنجههای خونی جوجههای گوشتی انجام شد. 320 قطعه جوجه نر راس 308 در قالب طرح کاملا تصادفی با آرایش فاکتوریل2×4 شامل سطوح مولتی آنزیم ناتوزیمپلاس (صفر و 2 گرم در کیلوگرم) و عناب (صفر، 25، 50 و 75 گرم در کیلوگرم) حاوی 8 تیمار و 4 تکرار به تعداد 10پرنده در هر تکرار توزیع شدند. جوجهها تا 10 روزگی با جیره پایه تغذیه و در دوره 24-11 و 42-25 روزگی با جیرههای آزمایشی تغذیه شدند. در 42 روزگی، بهطور تصادفی دو قطعه جوجه از هر تکرار با وزنی نزدیک میانگین وزن تکرار انتخاب و خونگیری، کشتار، تفکیک لاشه و توزین شد. در اثرات اصلی ضایعات عناب در 24 روزگی، جوجههای تغذیه شده با سطح 25 گرم در کیلوگرم ضایعات عناب به طور معنیداری وزن بدنی و افزایش وزن بدنی پائینتری در مقایسه با شاهد نشان دادند (05/0>P). سایر فراسنجههای عملکردی مصرف خوراک و ضریب تبدیل خوراک در 24 و 42 روزگی تحت تاثیر اثرات متقابل عناب و آنزیم قرار نگرفتند (05/0<P). وزن نسبی چربی شکمی در جوجههای تغذیه شده با ضایعات عناب به طور معنیداری کاهش یافت. وزن نسبی کبد و قلب تحت تأثیر اثرات متقابل آنزیم و عناب قرار گرفت (05/0>P). در قسمت اثرات اصلی ضایعات عناب، وزن نسبی لوزالمعده و قلب در سطح 50 گرم در کیلوگرم عناب به طور معنیداری پائینتر از سطح 25 گرم در کیلوگرم عناب بود (05/0>P). تجزیه آماری فراسنجههای خونی نشان داد، در سطح 50 گرم در کیلوگرم اثرات اصلی ضایعات عناب، میزان فعالیت آنزیمهای کبدی AST وALT بهطور معنیداری بالاتر از شاهد بود. غلظت کلسیم خون در تیمار 50 گرم در کیلوگرم عناب به طور معنیداری کمتر از تیمار 25 گرم در کیلوگرم عناب بود (05/0>P). آنزیم و عناب بر فراسنجههای خونی HDL، LDL، تریگلیسرید، کلسیم و فسفر تأثیر معنیداری نداشت (05/0<P) ولی ضایعات عناب، کلسترول خون را کاهش داد. بنابراین، افزودن ضایعات به جیرهی جوجههای گوشتی تا سطح 75 گرم در کیلوگرم بر عملکرد و فراسنجههای خونی و اجزای لاشه تأثیر قابل توجهی نخواهد داشت. به نظر میرسد در سطح 50 گرم در کیلوگرم فعالیت آنزیمهای کبدی افزایش مییابد و افزودن آنزیم به جیرههای حاوی ضایعات عناب هیچگونه اثری بر جوجههای گوشتی ندارد.