سمیه منصورزاده؛ سمیه سالاری؛ محمد بوجارپور؛ محسن ساری؛ مسعود قربانپور نجف آبادی
چکیده
این آزمایش، به منظور بررسی تاثیر سطوح مختلف عصاره گیاه دارویی پنیرک بر عملکرد، خصوصیات لاشه و برخی فراسنجههای ایمنی و خونی جوجههای گوشتی در قالب طرح کاملاً تصادفی با 16 واحد آزمایشی شامل 4 تیمار و 4 تکرار و در هر تکرار 11 قطعه جوجه انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل جیره پایه (کنترل) و سطوح مختلف عصاره پنیرک (1/0، 2/0 و 3/0 درصد جیره) بودند. ...
بیشتر
این آزمایش، به منظور بررسی تاثیر سطوح مختلف عصاره گیاه دارویی پنیرک بر عملکرد، خصوصیات لاشه و برخی فراسنجههای ایمنی و خونی جوجههای گوشتی در قالب طرح کاملاً تصادفی با 16 واحد آزمایشی شامل 4 تیمار و 4 تکرار و در هر تکرار 11 قطعه جوجه انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل جیره پایه (کنترل) و سطوح مختلف عصاره پنیرک (1/0، 2/0 و 3/0 درصد جیره) بودند. خوراک مصرفی و اضافه وزن بصورت هفتگی ثبت شد. در 25 و 32 روزگی، گلبول قرمز خون گوسفندی (SRBC) به 2 پرنده از هر تکرار تزریق شد. در 32 و 39 روزگی، خونگیری جهت تعیین عیار آنتیبادی ضد SRBC انجام گرفت. نتایج آزمایش نشان داد که در طول دوره آزمایش، عصاره پنیرک بر افزایش وزن، مصرف خوراک، ضریب تبدیل خوراک و خصوصیات لاشه معنیدار نبود (05/0<P). اما تفاوت معنیداری بین تیمارهای آزمایشی در ارتباط با فراسنجههای ایمنی مشاهده شد (05/0>P). بطوریکه در 32 روزگی بیشترین عیار آنتیبادی ضد SRBC در تیمار 3/0 درصد و در 39 روزگی بیشترین عیار در تیمار 2/0 و 3/0 درصد مشاهده گردید. افزودن عصاره پنیرک، کاهش معنیدار غلظت کلسترول، تری گلیسرید، HDL و LDL خون را موجب گردید (05/0>P). بیشترین درصد سلولهای ائوزینوفیل در تیمار 3/0 درصد و کمترین درصد هتروفیل و نسبت هتروفیل به لنفوسیت در تیمار شاهد مشاهده شدند (05/0>P). با توجه به نتایج این پژوهش به نظر میرسد که سطوح مختلف عصاره پنیرک نتوانسته فراسنجههای عملکردی را تحت تاثیر قرار دهد ولی این عصاره در جیره توانسته سیستم ایمنی پرنده را تحت تاثیر قرار دهد.
محمد جواد ابرقوئی؛ یوسف روزبهان
چکیده
این تحقیق به منظور بررسی سطوح مختلف عصاره تفاله انگور بر تجزیهپذیری و قابلیتهضم جیره معمول گاو شیری با استفاده از روش تولید گاز دو مرحلهای تغییریافته، انجام پذیرفت. مقادیر اسیدهای چرب فرار، تولید آمونیاک و جمعیت پروتوزوآ تعیین گردیدند. شش سطح عصاره مورد استفاده قرار گرفت که شامل GE0: جیره پایه بدون عصاره، GE1، GE2، GE3، GE4، GE5 به ...
بیشتر
این تحقیق به منظور بررسی سطوح مختلف عصاره تفاله انگور بر تجزیهپذیری و قابلیتهضم جیره معمول گاو شیری با استفاده از روش تولید گاز دو مرحلهای تغییریافته، انجام پذیرفت. مقادیر اسیدهای چرب فرار، تولید آمونیاک و جمعیت پروتوزوآ تعیین گردیدند. شش سطح عصاره مورد استفاده قرار گرفت که شامل GE0: جیره پایه بدون عصاره، GE1، GE2، GE3، GE4، GE5 به ترتیب 12، 24، 36، 48 و 60 میکرولیتر عصاره به ازای 50 میلیلیتر محیط تلقیح بود. تجزیهپذیری شکمبهای مادهخشک تیمارهای GE3، GE4 و GE5 در مقایسه با GE0 کاهش یافت، ولی تجزیهپذیری شکمبهای پروتئینخام در کل تیمارهای حاوی عصاره نسبت به تیمار شاهد کاهش نشان داد. قابلیتهضم مادهخشک و پروتئینخام در تیمارهای GE4 و GE5 در مقایسه با تیمار GE0 کاهش یافت. استفاده از عصاره، مقدار پروتئین عبوری و قابلیتهضم پروتئینخام عبوری در محلول پپسین- اسید هیدروکلریدریک را در مقایسه با تیمار شاهد، افزایش داد. جمعیت باکتریهای پروتئولیتیک در تیمارهای GE4 و GE5 نسبت به تیمار شاهد کاهش یافت. مقدار کل اسیدهای چرب فرار، استات و نسبت استات به پروپیونات در تیمارهای GE3، GE4 و GE5 در مقایسه با تیمار شاهد کمتر بود. افزودن عصاره باعث کاهش مقدار تولید آمونیاک، جمعیت کل پروتوزوآ، زیرخانواده انتودینینه1 و جنس داسیتریچا3 شد. جنس ایزوتریچا2، زیرخانواده دیپلودینینه4 و زیرخانواده افریوسکالسینه5 در زمانهای 12 و 24 ساعت بعد از گرمخانهگذاری با افزودن عصاره کاهش یافت. در کل، استفاده از عصاره تفاله انگور، مقدار آمونیاک، جمعیت پروتوزوآ و تجزیه پروتئین را کاهش و قابلیت هضمپروتئین عبوری از شکمبه را افزایش داد
اکبر ابرغانی؛ مرتضی چاجی؛ هرمز منصوری؛ مرتضی ممویی؛ خلیل میرزاده؛ هدایت اله روشنفکر
چکیده
سه گونه گیاهی شورزی تحت چرای شتر به نامهای سلمکی ساقه سفید، اشنان و سیاه شور از نظر ترکیب شیمیایی، انرژی قابل متابولیسم و گوارشپذیری ماده خشک، ماده آلی و فیبر در قالب طرح آزمایشی کاملاً تصادفی مورد مطالعه قرار گرفتند. نمونههای گیاهی در طول فصل چرای پاییزه و زمستانه از مراتع تحت چرای جنوب استان خوزستان و بر اساس الگوی چرای شتر ...
بیشتر
سه گونه گیاهی شورزی تحت چرای شتر به نامهای سلمکی ساقه سفید، اشنان و سیاه شور از نظر ترکیب شیمیایی، انرژی قابل متابولیسم و گوارشپذیری ماده خشک، ماده آلی و فیبر در قالب طرح آزمایشی کاملاً تصادفی مورد مطالعه قرار گرفتند. نمونههای گیاهی در طول فصل چرای پاییزه و زمستانه از مراتع تحت چرای جنوب استان خوزستان و بر اساس الگوی چرای شتر از بوتههای مذکور جمعآوری و بر اساس ماده خشک مخلوط و نمونههای ترکیبی (به عنوان تیمار) تهیه شدند. جایگزینی سلمکی ساقه سفید با هر کدام از 5/66 یا 5/33 درصد از اشنان و سیاه شور به طور معنیداری مقدار ماده آلی را کاهش و مقدار خاکستر را افزایش داد. همچنین با جایگزینی مزبور، انرژی قابل متابولیسم افزایش یافت (05/0>P). درصد گوارشپذیری ماده خشک تحت تاثیر تیمار قرار گرفت (05/0>P). جایگزینی 5/66 درصد سیاه شور با اشنان و سلمکی ساقه سفید با اشنان سبب افزایش گوارشپذیری ماده آلی شد (05/0>P). گیاه سلمکی ساقه سفید در مقایسه با دو گونه اشنان و سیاه شور و همچنین اشنان در مقایسه با سیاه شور از درصد گوارشپذیری دیواره سلولی و دیواره سلولی منهای همی سلولز بالاتری برخوردار بودند (05/0>P). نتایج نشان داد که سه گونه گیاهی مورد مطالعه تفاوتی از نظر انرژی قابل متابولیسم نداشتند، ولی ترکیب اشنان و سلمکی ساقه سفید موجب افزایش گوارش پذیری ماده آلی و ارزش انرژیزائی آنها شد.
پیروز شاکری؛ علیرضا آقاشاهی؛ حمید مصطفوی؛ مهدی میرزایی
چکیده
این آزمایش با هدف بررسی تاثیر تانن موجود در محصول فرعی پسته آفتابخشک و سیلوشده بر فعالیتهای تخمیری و کنترل تولید متان در شکمبه در شرایط آزمایشگاهی انجام شد. بهاین منظور، محصول فرعی پسته بدون افزودنی در یک سیلوی خندقی سیلو شد و همزمان بخشی از آن در مقابل آفتاب خشک گردید. پساز 3 ماه نمونههای سیلاژ با روش خشک کردن انجمادی ...
بیشتر
این آزمایش با هدف بررسی تاثیر تانن موجود در محصول فرعی پسته آفتابخشک و سیلوشده بر فعالیتهای تخمیری و کنترل تولید متان در شکمبه در شرایط آزمایشگاهی انجام شد. بهاین منظور، محصول فرعی پسته بدون افزودنی در یک سیلوی خندقی سیلو شد و همزمان بخشی از آن در مقابل آفتاب خشک گردید. پساز 3 ماه نمونههای سیلاژ با روش خشک کردن انجمادی خشک شد. سپس ترکیبات شیمیایی هر دو نوع محصول تعیین شد. تخمیرپذیری نمونهها با 4 تکرار از طریق انکوباسیون بههمراه مایع شکمبه بافری شده و بهمدت 24 ساعت در شرایط آزمایشگاهی تعیین شد. از قصیل جو و یک کنسانتره تجاری بهعنوان کنترل مثبت استفاده گردید. در پایان حجمگاز، متان تولیدی، غلظت کل و نسبت هر یک از اسیدهای چرب فرار و غلظت آمونیاک تعیین شد. سیلوکردن محصول فرعی پسته، افزایش ترکیبات فنلی و کاهش کربوهیدراتهای محلول در آب و الیاف نامحلول در شوینده خنثی را بههمراه داشت (05/0>P). حجمگاز و آمونیاک تولیدی هر دو نوع محصول فرعی پسته بهطور معنیداری از قصیل جو و کنسانتره تجاری کمتر بود (01/0>P)، همچنین مقدار کل اسیدهای چرب فرار در هر دو نوع محصول از کنسانتره تجاری کمتر (01/0>P) بود. کمترین نسبت استات به پروپیونات و بالاترین pH با تخمیر سیلاژ محصول فرعی پسته مشاهده شد (05/0>P) و در اثر تخمیر هر دو نوع محصول فرعی، غلظت کمتری (01/0>P) از متان در مقایسه با نمونههای کنترل مثبت تولید شد. بهطور کلی نتایج نشان داد که محصول فرعی پسته باعث کاهش تولید متان گردید و میتواند بهعنوان راهکاری جدید برای دستکاری تخمیر شکمبهای استفاده شود
سعدی کریم زاده؛ فرهاد فرخی اردبیلی
چکیده
سیستم آنالیز اسپرم با کمک کامپیوتر (CASA) بعنوان روشی دقیق و غیر ذهنی برای ارزیابی تحرک اسپرم بکار می رود. تحقیق حاضر به منظور بررسی و ارزیابی تأثیر نوع رقیق کننده و نوع لام مخصوص ارزیابی تحرک اسپرم (اسپرم چمبر) بر روی نتایج بدست آمده از سیستم CASA در بز انجام گرفت. نمونههای منی از 5 راس بز اکوتیپ مهابادی با استفاده از واژن مصنوعی ...
بیشتر
سیستم آنالیز اسپرم با کمک کامپیوتر (CASA) بعنوان روشی دقیق و غیر ذهنی برای ارزیابی تحرک اسپرم بکار می رود. تحقیق حاضر به منظور بررسی و ارزیابی تأثیر نوع رقیق کننده و نوع لام مخصوص ارزیابی تحرک اسپرم (اسپرم چمبر) بر روی نتایج بدست آمده از سیستم CASA در بز انجام گرفت. نمونههای منی از 5 راس بز اکوتیپ مهابادی با استفاده از واژن مصنوعی جمع آوری گردیدند. نمونه ها با دو نوع رقیق کننده بایوکسل و آندرومد به میزان 6 میلیون اسپرم در هر میلی لیتر رقیق گردیدند. نمونه های رقیق شده با استفاده از دو نوع مختلف اسپرم چمبر شامل لام Makler و لام Leja و همچنین لام معمولی توسط یک دستگاه میکروسکوپ فاز کنتراست سه چشمی متصل به سیستم CASA مورد مشاهده قرار گرفتند. پارامترهای حرکتی اسپرم که محاسبه و ثبت گردید عبارت بودند از : سرعت حرکت در مسیر میانگین (VAP, µm/s)، سرعت حرکت در مسیر مستقیم (VSL, µm/s)، سرعت حرکت در مسیر منحنی (VCL, µm/s)، دامنه نوسان سر (ALH, µm) ، تعداد نوسان سر (BCF, Hz)، نسبت VSL به VAP(STR)، و مستقیم الخط بودن (LIN= VSL/VCL %). نوع رقیق کننده بر روی تمامی پارامترهای حرکتی اسپرم به جز سرعت اسپرم در مسیر واقعی (VCL) اثر معنی دار داشت. در نمونه های منی رقیق شده در بایوکسل میانگین فراسنجه های VSL، VAP، BCF، LIN و STR بطور معنی داری بیشتر و فراسنجه ALH کمتر از منی رقیق شده در آندرومد بود (P<0.05). تاثیر نوع لام تنها در دو فراسنجه LIN و BCF دارای اثر معنی دار بود. با توجه به نتایج این تحقیق، نوع رقیق کننده برروی ارزیابی تحرک اسپرم توسط CASA تاثیر قابل توجهی داشت در حالیکه نوع اسپرم چمبر مورد استفاده در سیستم CASA تاثیری برروی پارامترهای تحرک اسپرم نداشت
عباسعلی احمدی نقدهی؛ رسول پیرمحمدی؛ محسن صحرایی بلوردی؛ خسرو پارسایی مهر
چکیده
این تحقیق، بر روی سه راس گوسفند نر فیستوله دار با میانگین وزنی 3±50 کیلوگرم در قالب طرح مربع لاتین 3×3 اجرا شد. تیمارها شامل جیره پایه (شاهد) به علاوه دو جیره حاوی 100 و 200 میلی گرم اسانس نعناع فلفلی در روز بود. مایع شکمبه گوسفندان در 3 ساعت پس از خوراکدهی صبح از طریق فیستولا شکمبهای جمع آوری و میزان pH، نیتروژن آمونیاکی و ...
بیشتر
این تحقیق، بر روی سه راس گوسفند نر فیستوله دار با میانگین وزنی 3±50 کیلوگرم در قالب طرح مربع لاتین 3×3 اجرا شد. تیمارها شامل جیره پایه (شاهد) به علاوه دو جیره حاوی 100 و 200 میلی گرم اسانس نعناع فلفلی در روز بود. مایع شکمبه گوسفندان در 3 ساعت پس از خوراکدهی صبح از طریق فیستولا شکمبهای جمع آوری و میزان pH، نیتروژن آمونیاکی و اسیدهای چرب فرار آن اندازهگیری شد. روز پایانی هر دوره ( 3 ساعت پس از خوراکدهی نوبت صبح) از طریق ورید وداج خون گیری به عمل آمد و میزان گلوکز، تری گلیسرید، کلسترول، HDL، LDL،NEFA، پروتئین تام، آلبومین و گلوبولین اندازهگیری گردید. ماده خشک مصرفی و قابلیت هضم ماده خشک، پروتئین خام، دیواره سلولی، دیواره سلولی بدون همی سلولز و چربی خام; غلظت نیتروژن آمونیاکی، استات، پروپیونات، بوتیرات و کل اسیدهای چرب فرار شکمبه و غلظت فراسنجههای خونی تحت تاثیر تیمارهای آزمایشی قرار نگرفتند
محمود وطن خواه؛ علی آخوندی
چکیده
در این مطالعه پارامترهای تولیدی، تولید مثلی، مدیریتی و اقتصادی حاصل از رکوردگیری تعداد 4 گله با 600 راس میش مولد در طول یک چرخه تولید سالانه در سیستم روستائی به منظور تعیین اهداف اصلاحی و ضرایب اقتصادی مطلق و نسبی با استفاده از گرایشهای مختلف برای گوسفندان نژاد لری بختیاری مورد استفاده قرار گرفت. برای محاسبه ضرایب اقتصادی صفات، سطح ...
بیشتر
در این مطالعه پارامترهای تولیدی، تولید مثلی، مدیریتی و اقتصادی حاصل از رکوردگیری تعداد 4 گله با 600 راس میش مولد در طول یک چرخه تولید سالانه در سیستم روستائی به منظور تعیین اهداف اصلاحی و ضرایب اقتصادی مطلق و نسبی با استفاده از گرایشهای مختلف برای گوسفندان نژاد لری بختیاری مورد استفاده قرار گرفت. برای محاسبه ضرایب اقتصادی صفات، سطح هر صفت به اندازه یک واحد افزایش داده شد، در حالی که سایر صفات در حد میانگین نگه داشته شدند و اختلاف سود حاصل با حالت پایه (حداکثر سود،)، نسبت درآمد به هزینه (گرایش حداکثر بازدهی، ) و نسبت هزینه به درآمد (گرایش حداقل هزینه، ) به عنوان ضرایب اقتصادی صفت مورد نظر استخراج شد. با ضرب ضریب اقتصادی هر صفت حاصل از گرایش های سه گانه در انحراف استاندارد ژنتیکی صفت مورد نظر، وزن اقتصادی و سپس اهمیت نسبی هر صفت محاسبه شد. نتایج نشان داد که سود سالانه به ازای هر راس میش معادل 667023 ریال، نسبت درآمد به هزینه 16/1 و نسبت هزینه به درآمد نیز برابر با 86/0 بودند. اهداف اصلاحی در گوسفند نژاد لری بختیاری پرورش یافته تحت سیستم روستائی، به ترتیب اهمیت نسبی شامل صفات تولید مثلی (تعداد بره متولد شده در هر زایمان میش، میزان آبستنی، تعداد دفعات زایمان در هر سال) صفات ماندگاری (زنده مانی در بره تا حین فروش میش)، صفات رشد (وزن بره در حین فروش، وزن جایگزین و وزن میش) و صفت بیده پشم سالانه میباشند. ضرایب اقتصادی صفات متناظر حاصل از گرایشهای سه گانه از حیث مقدار متفاوت و از نظر علامت نتایج و یکسان و برعکس بودند. مجموع اهمیت نسبی حاصل از برای صفات تولید مثلی، ماندگاری، رشد و پشم به ترتیب 09/57، 39/23، 32/19 و 19/0 درصد؛ از به ترتیب 54/55، 98/22، 29/21 و 19/0 درصد و از به ترتیب 05/55، 06/23، 69/21 و 19/0 درصد برآورد شدند. بنابراین، اهمیت نسبی حاصل شده از گرایش های سه گانه برای صفات مختلف، تقریباً یکسان بوده و در صورتی که بجای ضرایب مطلق از اهمیت نسبی استفاده گردد، می توان از نتایج حاصل شده از هر کدام از گرایش های سه گانه استفاده نمود.
سیما ساور سفلی؛ حمیدرضا سیدآبادی؛ علی جوانروح علی آباد
چکیده
تفاوتهای اساسی بین نژادهای مختلف گوسفند از لحاظ تنوع ژنتیکی در نرخ تخمکگذاری وجود دارد. روش ژن کاندیدا و استفاده از نشانگرهای ژنتیکی، روشهای جدید برای بهبود صفت چندقلوزائی در گوسفند میباشند. مطالعه حاضر به منظور بررسی چندشکلی ژنهای FecB و BMP15 و ارتباط آنها با صفت چندقلوزائی در گوسفندان نژاد مغانی با استفاده از روش PCR- RFLP ...
بیشتر
تفاوتهای اساسی بین نژادهای مختلف گوسفند از لحاظ تنوع ژنتیکی در نرخ تخمکگذاری وجود دارد. روش ژن کاندیدا و استفاده از نشانگرهای ژنتیکی، روشهای جدید برای بهبود صفت چندقلوزائی در گوسفند میباشند. مطالعه حاضر به منظور بررسی چندشکلی ژنهای FecB و BMP15 و ارتباط آنها با صفت چندقلوزائی در گوسفندان نژاد مغانی با استفاده از روش PCR- RFLP انجام گرفت. تعداد 150 نمونه خون بطور تصادفی از گوسفندان نژاد مغانی موجود در ایستگاه جعفرآباد استان اردبیل جمع آوری و DNA با استفاده از روش نمکی بهینه شده، استخراج گردید. نواحی جهشیافته مرتبط با صفت چندقلوزایی با استفاده از آغازگرهای اختصاصی تکثیر و محصولات PCR با استفاده از آنزیمهای برشی AvaII, SpeI, HinfI هضم شدند. در این تحقیق، هیچیک از جایگاههای مورد مطالعه چندشکل نبوده و تمام نمونهها دارای فرم آلل وحشی بودند. از آنجایی که میزان دوقلوزایی نسبتاً بالا(حدود 23 درصد) برای این نژاد گزارش شده، نتایج به دست آمده نشان میدهد که جایگاههای مورد مطالعه در این تحقیق با صفت چند قلوزایی مرتبط نبوده و احتمالا برای صفت دوقلوزایی در نژاد مغانی ژنهای دیگری نقش دارند
مصیب شلایی؛ سید محمد حسینی
چکیده
این آزمایش، به منظور بررسی اثر استفاده از سطوح مختلف دانه خرفه و خارمریم در جیره غذایی مرغهای تخمگذار بر خصوصیات تخممرغ، لیپیدهای خون و زرده تخممرغ، متابولیتهای خونی، مواد معدنی پلاسما، فعالیت آنزیم های کبدی سرم خون و عملکرد مرغان تخمگذار انجام شد. آزمایش با تعداد 288 قطعه مرغ تخمگذار سویه های– لاین ( (W-36در ...
بیشتر
این آزمایش، به منظور بررسی اثر استفاده از سطوح مختلف دانه خرفه و خارمریم در جیره غذایی مرغهای تخمگذار بر خصوصیات تخممرغ، لیپیدهای خون و زرده تخممرغ، متابولیتهای خونی، مواد معدنی پلاسما، فعالیت آنزیم های کبدی سرم خون و عملکرد مرغان تخمگذار انجام شد. آزمایش با تعداد 288 قطعه مرغ تخمگذار سویه های– لاین ( (W-36در قالب طرح کاملاً تصادفی به صورت فاکتوریل 3×3 در 9 تیمار، 4 تکرار و 8 قطعه مرغ تخمگذار در هر تکرار از سن 32 تا 42 هفتگی انجام گرفت. جیره های آزمایشی شامل سه سطح دانه خرفه (صفر، 1 و 2 درصد) و سه سطح دانه خارمریم (صفر، 1 و2 درصد) بود. نتایج نشان دادند، درصد تولید تخممرغ و گرم تخممرغ تولیدی در اثر مصرف 2 درصد دانه خرفه افزایش معنی داری پیدا کرد.وزن تخممرغ تحت تأثیر2درصد دانه خارمریم و همچنین1درصد دانه خرفه به طور معنیداری افزایش یافت (05/0(P<. سطح 2 درصد دانه خارمریم باعث افزایش معنیدار واحد هاو گردید (05/0(P<. غلظت آلبومین و گلوبولین خون توسط سطح 2 درصد خارمریم افزایش معنیداری پیدا کرد (05/0(P<. غلظت گلوکز خون نیز به وسیله سطح 2 درصد دانه خرفه کاهش معنیداری پیدا کرد (05/0(P<. همچنین HDL خون به وسیله سطح 2 درصد دانه خرفه به طور معنیداری افزایش یافت (05/0(P<. سطح 2 درصد دانه خارمریم نیز باعث کاهش معنیدار فعالیت آنزیمهای AST و ALT سرم خون شد (05/0(P<. نتایج بدست آمده از این آزمایش نشان میدهد که سطح 2 درصد دانه خرفه باعث بهبود صفات عملکردی و سطح 2 درصد دانه خارمریم باعث بهبود متابولیتهای خونی و آنزیمهای کبدی مرغان تخمگذار میگردد
حسین رستم زاده؛ رسول پیرمحمدی؛ یونسعلی علی جو
چکیده
این تحقیق با استفاده از 6 رأس بز نژاد مهابادی با میانگین وزن 5/0±40 کیلوگرم و روزهای شیردهی1±2 در قالب طرح مربع لاتین تکرار شده 3×3 به صورت چرخشی طی سه دوره ی 13 روزه اجرا شد. تیمارها شامل:1- جیره پایه بدون اسانس (جیره شاهد)، 2- جیره پایه + 200 میلی گرم اسانس و 3- جیره پایه + 400 میلی گرم اسانس زنیان در کیلوگرم ماده خشک بود. افزودن اسانس زنیان ...
بیشتر
این تحقیق با استفاده از 6 رأس بز نژاد مهابادی با میانگین وزن 5/0±40 کیلوگرم و روزهای شیردهی1±2 در قالب طرح مربع لاتین تکرار شده 3×3 به صورت چرخشی طی سه دوره ی 13 روزه اجرا شد. تیمارها شامل:1- جیره پایه بدون اسانس (جیره شاهد)، 2- جیره پایه + 200 میلی گرم اسانس و 3- جیره پایه + 400 میلی گرم اسانس زنیان در کیلوگرم ماده خشک بود. افزودن اسانس زنیان تأثیر معنی داری بر میزان ماده خشک مصرفی، تغییرات وزن بدن بزها و شیر تولیدی و عملکرد بزغاله ها نداشت ولی باعث کاهش غلظت سرمی تری گلیسرید و LDL و افزایش HDL در بزها گردید.
جلیل پورحاجی موتاب؛ پیام عباس زاده؛ سید رشید تونی
چکیده
مرغان مروارید متعلق به رده پرندگان قرقاول می باشند. کبد بعنوان بزرگترین غده بدن، لوزالمعده بخاطر ترشحات گوارشی و همچنین طحال به این دلیل که بزرگترین عضو لنفاوی بدن بالغین است در بدن پستانداران و پرندگان دارای اهمیت می باشند. از آنجا که در بعضی پرندگان تفاوت هایی بین گونه ها و بین دو جنس در این اعضا مشاهده می شود وچون تاکنون تحقیقاتی ...
بیشتر
مرغان مروارید متعلق به رده پرندگان قرقاول می باشند. کبد بعنوان بزرگترین غده بدن، لوزالمعده بخاطر ترشحات گوارشی و همچنین طحال به این دلیل که بزرگترین عضو لنفاوی بدن بالغین است در بدن پستانداران و پرندگان دارای اهمیت می باشند. از آنجا که در بعضی پرندگان تفاوت هایی بین گونه ها و بین دو جنس در این اعضا مشاهده می شود وچون تاکنون تحقیقاتی برروی بعضی از پرندگان خانواده قرقاول مانند مرغ مروارید انجام نشده است، بنابراین ریخت شناسی و بافت شناسی این اعضا در مرغ مروارید مورد مطالعه قرار گرفت. بدین منظور 20 عدد مرغ مروارید بالغ نر و ماده انتخاب شد وکبد، کیسه صفرا، لوزالمعده و طحال آنها موردمطالعه ریخت شناسی قرار گرفت، سپس نمونه بافتی اخذ گردید. نمونه ها به روش هماتوکسیلین و ائوزین (H & E) رنگ آمیزی شدند. نتایج ریخت شناسی و بافت شناسی در اساس مشابه سایر پرندگان بود، با این تفاوت که در لوزالمعده قطعه تحتانی بلندتر و باریکتر از قطعه پشتی است. در مطالعه بافتی نیز سلولهای کوپفر دردیواره سینوزوئیدهای کبدی بندرت وجود دارد، همچنین در دیواره کیسه صفرا علاوه بر بافت پوششی استوانه ای ساده، بافت پوششی استوانه ای شبه مطبق نیز مشاهده شد. نتایج آزمون T Studentدر کبد، طحال و لوزالمعده نشان داد تفاوت معناداری بین اندازه این اعضا در دو جنس وجود ندارد.
مجید کلانتر نیستانکی؛ اکبر یعقوبفر؛ فریبرز خواجعلی
چکیده
این آزمایش با 3 تیمار در 5 تکرار در قالب طرح کاملا تصادفی با استفاده از 375 قطعه جوجه یک روزه مخلوط از سویه راس 308 در دو دوره زمانی 1 تا 21 روزگی و 22 تا 42 روزگی اجرا گردید. گروه های آزمایشی شامل شاهد، جو و جو مکمل شده با مخلوط آنزیم های فیتاز و مولتی گلایکاناز و صفات مورد بررسی شامل عملکرد، جمعیت میکروبی روده کوچک و اندازه گیری مشخصات ...
بیشتر
این آزمایش با 3 تیمار در 5 تکرار در قالب طرح کاملا تصادفی با استفاده از 375 قطعه جوجه یک روزه مخلوط از سویه راس 308 در دو دوره زمانی 1 تا 21 روزگی و 22 تا 42 روزگی اجرا گردید. گروه های آزمایشی شامل شاهد، جو و جو مکمل شده با مخلوط آنزیم های فیتاز و مولتی گلایکاناز و صفات مورد بررسی شامل عملکرد، جمعیت میکروبی روده کوچک و اندازه گیری مشخصات ظاهری پرزهای ناحیه ژژنوم بودند. نتایج نشان داد در کل دوره بیشترین و کمترین میزان خوراک مصرفی روزانه مربوط به گروه های آزمایشی جو با آنزیم و شاهد تعلق داشت (01/0P<). بیشترین و کمترین میزان رشد روزانه نیز به گروه های آزمایشی شاهد و جو بود (01/0P<). کمترین و بیشترین مقدار ضریب تبدیل غذایی مربوط به گروه های آزمایشی شاهد و جو بود (01/0P<). در بین گروه های آزمایشی جو بیشترین جمعیت باکتری های گرم منفی، کلی فرم و کلستریدیوم و در مقابل کمترین جمعیت باکتری های اسید لاکتیک و بیفیدوباکتر را داشت (01/0P<). همچنین گروه آزمایشی جو در بین گروه ها از کمترین ابعاد پرز و بیشترین عمق کریپت برخوردار بود (01/0P<). مکمل سازی جو با آنزیم باعث افزایش جمعیت باکتری های مطلوب و بهبود ابعاد پرزهای روده شد. در کل، نتایج این آزمایش نشان داد که با مصرف پلی ساکاریدهای غیر نشاسته ای جو به جیره ها کاهش عملکرد، افزایش جمعیت میکروبی نامطلوب و صدمه به پرزهای روده کوچک مشاهده شد، اما مکمل سازی جیره های دارای جو با آنزیم باعث برطرف شدن مشکلات فوق شد.
حجت سراجی کوپکن؛ سیدجواد حسینی واشان؛ نظر افضلی؛ محمد حسن نمائی؛ علی اله رسانی
چکیده
این تحقیق به منظور بررسی تاثیر عصاره آبی گل راعی بر عملکرد، درصد چربی بطنی، وزن نسبی اجزای لاشه و فراسنجههای بیوشیمیایی خون جوجههای گوشتی انجام گرفت. بدین منظور، تعداد 160 قطعه جوجه گوشتی یک روزه سویه راس 308 در قالب طرح کاملا تصادفی با 4 تیمار آزمایشی و 4 تکرار (16 واحد آزمایشی) و 10 پرنده در هر تکرار اجرا شد. تیمارها شامل: 1(شاهد)، ...
بیشتر
این تحقیق به منظور بررسی تاثیر عصاره آبی گل راعی بر عملکرد، درصد چربی بطنی، وزن نسبی اجزای لاشه و فراسنجههای بیوشیمیایی خون جوجههای گوشتی انجام گرفت. بدین منظور، تعداد 160 قطعه جوجه گوشتی یک روزه سویه راس 308 در قالب طرح کاملا تصادفی با 4 تیمار آزمایشی و 4 تکرار (16 واحد آزمایشی) و 10 پرنده در هر تکرار اجرا شد. تیمارها شامل: 1(شاهد)، 2، 3 و4 به ترتیب حاوی صفر، 150، 300 و 450 میلی گرم عصاره آبی گل راعی به ازای کیلو گرم خوراک بود. در روزهای 24 و 42، دو جوجه از هر قفس خون گیری و کشتار شدند. نتایج نشان داد که عصاره آبی گل راعی تأثیر معنی داری بر فراسنجههای عملکردی شامل مصرف خوراک، وزن بدن و ضریب تبدیل در دوره های مختلف نداشت به جز این که در 24 روزگی مصرف خوراک در جوجههای تیمار 300 میلی گرم کاهش یافت (05/0>P). شاخص تولید و وزن نسبی اجزاء لاشه در 24 و 42 روزگی تحت تأثیر سطح عصاره قرار نگرفت به جز وزن نسبی کبد، پیش معده و سنگدان که در 24 روزگی در سطح بالای عصاره گل راعی، بالاتر بودند. وزن نسبی چربی بطنی در 42 روزگی با افزایش سطح عصاره گل راعی کاهش یافت (05/0>P). در 24 روزگی، تیمار 150 میلی گرم عصاره آبی باعث افزایش معنیدار HDL، کاهش گلوکز و افزایش میزان فعالیت ALT خون شد (05/0>P). همچنین AST در جوجههای تیمار 300 میلی گرم عصاره آبی افزایش یافت. فراسنجههای خونی در 42 روزگی تحت تأثیر سطح عصاره آبی گل راعی قرار نگرفت. بنابراین تغذیه جوجههای گوشتی با عصاره گل راعی باعث کاهش چربی بطنی بدون تأثیر منفی بر عملکرد خواهد شد هر چند در سطوح بالا باعث هایپرتروفی کبدی و افزایش فعالیت آنزیمهای AST و ALT خواهد شد
علیرضا آذربایجانی؛ عباسعلی قیصری؛ عبدالرضا نبی نژاد
چکیده
به منظور بررسی عملکرد مرغان بومی تولید شده در مرکز پرورش و اصلاح نژاد مرغ بومی اصفهان در سطح روستاهای استان اصفهان، مطالعه ای با استفاده از 1440 قطعه نیمچه 45 روزه در 4 شهرستان و 2 اقلیم گرم و سرد استان اصفهان انجام شد. این پژوهش با همکاری60 خانواده روستایی انجام گردید که به هر خانواده 24 قطعه نیمچه 45 روزه به نسبت 5 مرغ به 1 خروس داده شد. نتایج ...
بیشتر
به منظور بررسی عملکرد مرغان بومی تولید شده در مرکز پرورش و اصلاح نژاد مرغ بومی اصفهان در سطح روستاهای استان اصفهان، مطالعه ای با استفاده از 1440 قطعه نیمچه 45 روزه در 4 شهرستان و 2 اقلیم گرم و سرد استان اصفهان انجام شد. این پژوهش با همکاری60 خانواده روستایی انجام گردید که به هر خانواده 24 قطعه نیمچه 45 روزه به نسبت 5 مرغ به 1 خروس داده شد. نتایج نشان داد، میانگین وزن نیمچه های بومی مرغ و خروس در استان در سنین 8، 12 و 24 هفتگی به ترتیب 109 ± 671 و 125 ± 853 ، 177 ± 929 و 237 ± 1199 ، 363 ± 1765 و 335 ± 2167 گرم بود. میانگین وزن نیمچه های بومی در شهرستانهای اقلیم گرم استان بیشتر از اقلیم سرد بود. میانگین تلفات مرغان بومی استان در سنین 8، 12، 24، 48 و 75 هفتگی به ترتیب 6/3 ± 6، 1/7 ± 10، 4/10 ± 16، 6/12 ± 26 و 5/12± 32 درصد بود. میزان تلفات کل دوره مرغان بومی در دو اقلیم گرم و سرد تفاوت معنی داری با یکدیگر نداشتند. سن شروع تخمگذاری، سن پیک تولید و درصد پیک تولید مرغان بومی استان به ترتیب 12± 172 روزگی( 8/1± 24 هفتگی)، 5/4 ± 40 هفتگی و 8/10 ± 63 درصد بودند، در حالیکه سن شروع تخمگذاری در اقلیم گرم استان به طور معنی داری (05/0P<) کمتر از اقلیم سرد بود. سن 50 درصد تولید، میانگین کل درصد تخمگذاری، میانگین وزن تخم مرغ، تعداد و کیلوگرم تخم مرغ تولیدی در طی یک دوره تخمگذاری 12 ماهه به ترتیب1/3 ± 45 هفتگی، 7/9 ± 44 درصد، 4/2± 4/53 گرم، 9/35 ± 155 عدد و2 ± 8 کیلوگرم بودند. سن 50 درصد تولید در اقلیم گرم استان به طور معنی داری کمتر از اقلیم سرد بود. وزن تخم مرغ نیز تحت تأثیر اقلیم قرار گرفت به طوری که میانگین وزن تخم مرغ در اقلیم سرد به طور معنی داری (05/0P<) بیشتر از وزن تخم مرغ در اقلیم گرم استان بود.
سید علیرضا حسینی ابرندآبادی؛ حسن حسینی نسب؛ حمید رضا پورمیرزایی؛ حسن فضائلی
چکیده
این پژوهش به منظور بررسی عملکرد علف سبز تولیدی حاصل از کشت جو با روش آبکشت، در تغذیه بره های پرواری انجام گرفت. طی یک دوره 16 هفته ای، با استفاده از بذر جو، علوفه هیدروپونیک در دوره های زمانی کشت 5 روزه و 7 روزه، تولید گردید و علف سبز تولیدی هر روز برداشت و طی دو آزمایش جداگانه متوالی، در تغذیه بره های پرواری مصرف شد و عملکرد بره ها تعیین ...
بیشتر
این پژوهش به منظور بررسی عملکرد علف سبز تولیدی حاصل از کشت جو با روش آبکشت، در تغذیه بره های پرواری انجام گرفت. طی یک دوره 16 هفته ای، با استفاده از بذر جو، علوفه هیدروپونیک در دوره های زمانی کشت 5 روزه و 7 روزه، تولید گردید و علف سبز تولیدی هر روز برداشت و طی دو آزمایش جداگانه متوالی، در تغذیه بره های پرواری مصرف شد و عملکرد بره ها تعیین گردید. آزمایش اول، با هدف مقایسه عملکرد علف سبز جو نسبت به دانه جو، به مدت 50 روز به طول انجامید که در آن 27 بره نر 6 ماهه با وزن اولیه 40 کیلوگرم به سه گروه تقسیم شدند و به ترتیب با جیره های 1) شاهد، 2) علف سبز جو 5 روزه و 3) علف سبز جو 7 روزه تغذیه شدند. درآزمایش دوم، تعداد 20 راس بره نر با سن حدود 7 ماهه و وزن اولیه 43 کیلو گرم به دو گروه تقسیم شده و گروه اول با جیره شاهد اما گروه دوم با جیره حاوی علف سبز جو 7 روزه به مدت 49 روز تغذیه شدند. براساس نتایج به دست آمده درآزمایش اول، مصرف علف سبز جو سبب محدودیت مصرف خوراک و انرژی دریافتی بره ها، کاهش میزان رشد، بالا رفتن ضریب تبدیل غذایی وکاهش بازده غذایی شد (01/0>P). در آزمایش دوم که با هدف مقایسه عملکرد علف سبز جو با بخش علوفه ای جیره انجام گرفت، از نظر متغیر های مزبور تفاوت معنی داری بین بره های گروه آزمایش با شاهد وجود نداشت، به جز این که میزان ماده خشک مصرفی درگروه آزمایش کاهش نشان داد (05/0>P). محاسبه هزینه درآمد نشان داد بره هایی که در تغذیه آن ها از علف سبز جو استفاده شد، در هر دو آزمایش متحمل زیان دهی شده و نسبت درآمد به هزینه آن ها در مقایسه با جیره شاهد به شدت کاهش یافت و روند منفی نشان داد. به طور کلی، نتایج این پژوهش نشان داد که تبدیل دانه جو به علف سبز در سامانه آبکشت (هیدروپونیک) و مصرف آن در جیره بره های پرواری سبب کاهش عملکرد دام، افزایش هزینه و کاهش بازده اقتصادی می گردد
جعفر باشتینی
چکیده
این آزمایش به منظور بررسی اثر علوفهی خارشتر (Alhagi sp.) در جیرهی غذایی، بر عملکرد میشهای بلوچی در دوران آبستنی و شیردهی انجام شد که در آن از 72 رأس میش بلوچی در قالب طرح کاملاً تصادفی با 3 تیمار و 4 تکرار استفاده شد. جیرههای آزمایشی شامل: 1) کاه گندم، یونجه خشک، جو به نسبت 50، 30 و 20 درصد؛ 2) کاه گندم، یونجه خشک، خارشتر، جو به نسبت 25، ...
بیشتر
این آزمایش به منظور بررسی اثر علوفهی خارشتر (Alhagi sp.) در جیرهی غذایی، بر عملکرد میشهای بلوچی در دوران آبستنی و شیردهی انجام شد که در آن از 72 رأس میش بلوچی در قالب طرح کاملاً تصادفی با 3 تیمار و 4 تکرار استفاده شد. جیرههای آزمایشی شامل: 1) کاه گندم، یونجه خشک، جو به نسبت 50، 30 و 20 درصد؛ 2) کاه گندم، یونجه خشک، خارشتر، جو به نسبت 25، 15، 40 و 20 درصد؛ 3) خارشتر، جو به نسبت 80 و 20 درصد بود، که در تغذیهی میشها (از سه ماهگی دوره آبستنی تا 2 ماه پس از زایمان به مدت 120 روز) مورد استفاده قرار گرفت. میانگین مصرف خوراک روزانه بر حسب گرم در روز در جیرهی 2، پایینتر از دو جیرهی دیگر بود (05/0P <)، اما مصرف خوراک به ازای وزن متابولیکی، تحت تاثیر جیرهی غذایی قرار نگرفت. میزان تولید شیر روزانه نیز در جیرهی سوم بالاتر از جیرهی دوم بود (05/0P <). با مصرف خارشتر در جیرهی غذایی، چربی، پروتئین و مادهی جامد شیر کاهش یافت (05/0P <). افزایش وزن روزا نهی برههای متولد شده نیز(طی دورهی 60 روزه از زمان تولد) در گروه دریافت کنندهی جیرهی دوم پایینتر از دو گروه دیگر بود (05/0P <). با افزودن خارشتر در جیرهی غذایی، هزینهی تغذیه کاهش نشان داد، به نحوی که کمترین هزینهی تغذیه مربوط به جیرهی حاوی 80 درصد خارشتر بود. به طورکلی نتایج آزمایش نشان داد که علف خارشتر را می توان به عنوان بخش خشبی جیرهی غذایی در تغذیهی گوسفند مصرف نمود هر چند نیاز به پژوهشهای بیشتری میباشد
رضا میرشکار؛ بهروز دستار؛ بهاره شعبانپور
چکیده
اثر چای سبز[1]، اکیناسه پرپورا[1]، رزماری[1] بر کیفیت گوشت و وقوع فساد یا طول دوره ماندگاری گوشت ران جوجههای گوشتی مورد بررسی قرار گرفت. به این منظور، ران تازه مرغ در محلول 1/0% عصاره هیدروالکلی از گیاهان چای سبز، اکیناسه و رزماری به مدت 15 دقیقه قرار گرفت و سپس به مدت 6 ماه در فریزر (C°20-) نگهداری شد. نمونه گیری پس از 1، 30، 60، 90، 120، ...
بیشتر
اثر چای سبز[1]، اکیناسه پرپورا[1]، رزماری[1] بر کیفیت گوشت و وقوع فساد یا طول دوره ماندگاری گوشت ران جوجههای گوشتی مورد بررسی قرار گرفت. به این منظور، ران تازه مرغ در محلول 1/0% عصاره هیدروالکلی از گیاهان چای سبز، اکیناسه و رزماری به مدت 15 دقیقه قرار گرفت و سپس به مدت 6 ماه در فریزر (C°20-) نگهداری شد. نمونه گیری پس از 1، 30، 60، 90، 120، 150 و 180 روز نگهداری در فریزر انجام شد. همزمان از اسید آسکوربیک به عنوان تیمار آنتی اکسیدان و آب مقطر به عنوان شاهد استفاده شد. عصاره چای سبز، موثرترین آنتی اکسیدان جهت کاهش میزان [1]TBARS بود و پس از آن، اکیناسه و رزماری در رتبه های بعدی قرار گرفتند (05/0>P). نمونههایی که تیمارهای چای سبز، رزماری و اکیناسه دریافت کرده بودند، رنگ روشنتری در مقایسه با تیمار آسکوربیک اسید و شاهد داشتند (05/0P<). کاهش معنیداری در روشنی گوشت (L*) در روزهای 30 و 90 نگهداری در فریزر مشاهده شد (05/0P<). ظرفیت نگهداری آب در تیمارهای آزمایشی مختلف، تفاوت معنی داری را نشان نداد. مقادیر pH در تمام تیمارها و زمانها بین 25/6 و 36/6 متغیر بود. بیشترین pH در تیمار حاوی عصاره اکیناسه (36/6=pH) و کمترین pH در تیمار شاهد (28/6=pH) مشاهده شد (05/0>P). این یافتهها نشان دادند که عصارههای گیاهی چای سبز، اکیناسه و رزماری، آنتی اکسیدانهای بسیار موثری در شرایط غوطهورسازی گوشت ران مرغ هستند.
علی نوبخت؛ سعید ضیایی؛ علی رضا صفامهر
چکیده
این آزمایش به منظور ارزیابی اثرات مکملهای آنزیمی و سطوح مواد مغذّی در جیره بر عملکرد و کیفیت لاشه در جوجههای گوشتی انجام گرفت. تعداد 288 قطعه جوجه گوشتی یک روزۀ سویۀ راس 308 (مخلوط نر و ماده) به صورت فاکتوریل 4×2 شامل دو سطح مواد مغذّی (توصیة کاتالوگ سویة راس308 و 5 درصد کمتر از توصیة کاتالوگ سویة راس 308) و سه مولتیآنزیم تجاری ...
بیشتر
این آزمایش به منظور ارزیابی اثرات مکملهای آنزیمی و سطوح مواد مغذّی در جیره بر عملکرد و کیفیت لاشه در جوجههای گوشتی انجام گرفت. تعداد 288 قطعه جوجه گوشتی یک روزۀ سویۀ راس 308 (مخلوط نر و ماده) به صورت فاکتوریل 4×2 شامل دو سطح مواد مغذّی (توصیة کاتالوگ سویة راس308 و 5 درصد کمتر از توصیة کاتالوگ سویة راس 308) و سه مولتیآنزیم تجاری (سافیزیم، کمین، کمبو و جیرة بدون آنزیم)، در قالب طرح کاملاً تصادفی با 8 تیمار و 3 تکرار (هر تکرار دارای 12 قطعه جوجه) از سن 10 تا 42 روزگی مورد آزمایش قرار گرفتند. نتایج آزمایش نشان داد که در دورههای آغازین، رشد و کل دوره، کاهش 5 درصدی سطح مواد مغذّی جیره نسبت به توصیة کاتالوگ سویة راس 308، اثرات سوئی بر عملکرد جوجهها نداشت ولی باعث افزایش درصد چربی بطنی گردید. استفاده از مکملهای آنزیمی در دورة آغازین نسبت به شاهد موجب بهبود عملکرد گردید در حالی که در دورههای رشد و کل، این اثرات مشاهده نگردید. مکملهای آنزیمی، اثرات معنیداری بر صفات لاشه نداشتند (05/0P>). اثرات متقابل معنیداری بین سطح مواد مغذّی و مکملهای آنزیمی در خصوص عملکرد و صفات لاشة جوجهها مشاهده نگردید. به طور کلی نتایج این آزمایش نشان داد که کاهش 5 درصدی مواد مغذّی جیرة جوجههای گوشتی نسبت به توصیة کاتالوگ سویة راس308 اثرات سوئی بر عملکرد نداشته و تنها موجب افزایش چربی بطنی میشود و استفاده از مکملهای آنزیمی مختلف نتوانست اثرات مثبتی بر عملکرد نهایی جوجهها داشته باشد
حمیدرضا میرزایی؛ محمّد صالحی دیندارلو
چکیده
این تحقیق به منظور بررسی عملکرد سه مدل شبکه عصبی رگرسیون عمومی، تابع پایه شعاعی وشبکه عصبی پرسپترون سه لایه دربرآورد اپانرژی قابل سوخت وساز ظاهری 15 واریته گندم و ذرت بااستفاده از ترکیب مواد مغذی موجود در آنان انجام گردید. متغیرهای ورودی شامل میزان انرژی خام، پروتئین خام، چربی خام، فیبر خام، فسفر، خاکستر وهمچنین الگوی اسیدهای آمینه ...
بیشتر
این تحقیق به منظور بررسی عملکرد سه مدل شبکه عصبی رگرسیون عمومی، تابع پایه شعاعی وشبکه عصبی پرسپترون سه لایه دربرآورد اپانرژی قابل سوخت وساز ظاهری 15 واریته گندم و ذرت بااستفاده از ترکیب مواد مغذی موجود در آنان انجام گردید. متغیرهای ورودی شامل میزان انرژی خام، پروتئین خام، چربی خام، فیبر خام، فسفر، خاکستر وهمچنین الگوی اسیدهای آمینه ضروری (متیونین، سیستئین، متیونین+ سیستئین، لوسین، ایزولوسین، فنیل آلانین، تریپتوفان، والین، آرژنین، لایزین، هیستیدین و ترئونین)، و متغیر خروجی شامل انرژی قابل سوخت وساز ظاهری گندم وذرت بود. نتایج نشان داد که برای برآورد انرژی قابل سوخت وساز ظاهری گندم و ذرت، با استفاده ازشبکه عصبی پرسپترون سه لایه ضریب تبیین (R2) به مراتب بالاتر از دو شبکه دیگر بود و ذرت با ورودی انرژی خام (97/0=R2) و گندم با ورودی پروتئین خام (89/0=R2) بهترین برآورد را داشتند. در مورد گندم، درهمه ورودی ها به جز ورودی اسید های آمینه، تابع پایه شعاعی برآورد بهتری از شبکه عصبی رگرسیون عمومی داشت. درمورد ذرت، شبکه عصبی رگرسیون عمومی به جز ورودی انرژی خام، برآورد پایین تری از دو شبکه دیگر داشت و تابع پایه شعاعی تنها با ورودی انرژی خام ضعیف عمل کرد. بطورکلی بر اساس نتایج این تحقیق توصیه می شود که شبکه عصبی مصنوعی رامی توان به عنوان ابزاری باکارایی بیشتر نسبت به رگرسیون خطی برای مدل سازی، پیش بینی وبرآورد انرژی قابل سوخت وساز مواد خوراکی طیور به کار برد
نسیبه محمدباقری؛ رامین نجفی
چکیده
مطالعه حاضر جهت بررسی اثرات مکملسازی سرکه، آنزیم فیتاز و اثرات متقابل آنها بر عملکرد، چربیهای خون، سیستم ایمنی و برخی ویژگیهای لاشه جوجههای گوشتی انجام شد. برای این منظور، تعداد 240 قطعه جوجه گوشتی نر یک روزه سویه راس 308 در یک آزمایش فاکتوریل 2×2 در قالب طرح کاملاً تصادفی، با چهار تیمارآزمایشی، پنج تکرار و 12 قطعه جوجه ...
بیشتر
مطالعه حاضر جهت بررسی اثرات مکملسازی سرکه، آنزیم فیتاز و اثرات متقابل آنها بر عملکرد، چربیهای خون، سیستم ایمنی و برخی ویژگیهای لاشه جوجههای گوشتی انجام شد. برای این منظور، تعداد 240 قطعه جوجه گوشتی نر یک روزه سویه راس 308 در یک آزمایش فاکتوریل 2×2 در قالب طرح کاملاً تصادفی، با چهار تیمارآزمایشی، پنج تکرار و 12 قطعه جوجه در هر تکرار تا 42 روزگی پرورش داده شدند. جیرههای آزمایشی حاوی سرکه انگور( صفر و 2 درصد) و آنزیم فیتاز (صفر و 500 واحد فعال آنزیم در هر کیلوگرم از جیره) بودند. نتایج نشان دادند که استفاده از سطح دو درصد سرکه در تمامی دورههای آزمایشی منجر به افزایش معنیدار مصرف خوراک و افزایش وزن بدن شد (05/0˂(p. همچنین استفاده از سرکه در دو هفته اول پرورش، ضریب تبدیل خوراک را افزایش داد (05/0˂ (p در حالی که در همین دوره زمانی، آنزیم فیتاز باعث بهبود ضریب تبدیل خوراک شد (05/0˂.(p سرکه باعث کاهش سطوح کلسترول، تریگلیسرید، LDL و VLDL سرم شد (05/0˂.(p همچنین ترکیب سرکه و آنزیم فیتاز سطح تریگلیسرید و VLDL سرم را کاهش دادند (05/0˂(p در حالی که آنزیم فیتاز به تنهایی تأثیری بر چربیهای خون نداشت (05/0˃.(p سرکه همچنین منجر به افزایش وزن نسبی بورس و طحال شد (05/0˂(p و افزودن آنزیم فیتاز نیز وزن نسبی بورس را افزایش داد (05/0˂(p. آنزیم فیتاز باعث افزایش میزان چربی محوطه بطنی گردید (05/0 ˂ (pدر حالی که سرکه تأثیر معنیداری بر خصوصیات لاشه نداشت (05/0˃(p. در کل، نتایج نشان دادند که استفاده از سطح دو درصد سرکه در جیره منجر به بهبود پارامترهای رشدی و کاهش چربیهای مضر سرم خونی جوجههای گوشتی گردید.
انوشیروان جعفرزاده؛ حسن درمانی کوهی؛ نوید قوی حسین زاده؛ محمد روستایی علی مهر
چکیده
این آزمایش، با تعداد 700 جوجه بلدرچین ژاپنی به منظور بررسی اثر مکملسازی سطوح مختلف پودر ژل آلوئهورا (صفر، 1/0، 2/0 و 3/0 درصد از جیره) بر عملکرد، وزن اندامهای گوارشی و میکروفلور روده جوجههای گوشتی در قالب یک طرح کاملا" تصادفی با 4 تیمار، 5 تکرار و 35 پرنده (بهصورت مخلوط نر و ماده) در هر تکرار به مدت 6 هفته (1 الی 42 روزگی) انجام شد. ...
بیشتر
این آزمایش، با تعداد 700 جوجه بلدرچین ژاپنی به منظور بررسی اثر مکملسازی سطوح مختلف پودر ژل آلوئهورا (صفر، 1/0، 2/0 و 3/0 درصد از جیره) بر عملکرد، وزن اندامهای گوارشی و میکروفلور روده جوجههای گوشتی در قالب یک طرح کاملا" تصادفی با 4 تیمار، 5 تکرار و 35 پرنده (بهصورت مخلوط نر و ماده) در هر تکرار به مدت 6 هفته (1 الی 42 روزگی) انجام شد. خوراک مصرفی، افزایش وزن و ضریب تبدیل خوراک جوجه بلدرچین به صورت دورهای (آغازین: 1 تا 21 روزگی، رشد: 22 تا 42 روزگی و کل دوره پرورش: 1 تا 42 روزگی) مورد بررسی قرار گرفت. میکروفلور رودهای با استفاده از کشت محتویات ایلیوم در محیطهای ائوزین متیلن بلو، MRS Agar و نوترینت آگار در پایان دوره پرورش بررسی شد. خوراک مصرفی، افزایش وزن و ضریب تبدیل خوراک جوجه بلدرچینها در دورههای مختلف تحت تأثیر سطوح مصرفی پودر ژل آلوئهورا قرار نگرفتند (05/0<P). با وجود تفاوت مشاهده شده در مورد وزن نسبی دئودنوم بین تیمار شاهد در مقایسه با تیمارهای 1/0 و 2/0 درصد پودر ژل آلوئهورا (05/0P<)، وزن ژژنوم و ایلیوم در بین تیمارها تفاوت معنیداری را نشان نداد (05/0<P). با افزایش سطح مصرف پودر ژل آلوئهورا، تعداد باکتریهای لاکتوباسیلوس افزایش یافت به طوری که تفاوت بین تیمار 3/0 درصد پودر ژل آلوئهورا با تیمار شاهد در این خصوص معنیدار بود (05/0P<). تعداد باکتریهای اشرشیاکلی با افزایش سطح مصرف آلوئه ورا کمتر شد هرچند تفاوت از نظر آماری معنیدار نبود (05/0<P). بنابراین و با توجه به مؤثر بودن پودر ژل آلوئه ورا در ارتقاء میکروفلور مفید رودهای و نیز کاهش تعداد میکروبهای مضر، استفاده از این ترکیب فایتوبیوتیکی جهت کنترل تعادل میکروبی دستگاه گوارش و ارتقاء سلامت جوجه بلدرچین ها توصیه میشود
پویا یاری؛ اکبر یعقوبفر؛ حبیب اقدم شهریار؛ یحیی ابراهیم نژاد؛ سارا میرزایی گودرزی؛ نادر پاپی
چکیده
تعداد 1440 قطعه جوجه گوشتی یک روزه در 8 گروه آزمایشی با 6 تکرار و 30 قطعه جوجه در هر تکرار در قالب یک طرح کاملاً تصادفی با روش فاکتوریل (2×2×2) شامل دو شیوهی بیان انرژی قابل متابولیسم (ظاهری و حقیقی تصحیح شده)، دو شیوهی بیان اسیدآمینه خوراک (کل و قابل هضم) و دو شیوه بیان نیاز اسیدآمینهای (کل و قابل هضم) طی دو دوره پرورش (21-1 و 42-22 روزگی)، ...
بیشتر
تعداد 1440 قطعه جوجه گوشتی یک روزه در 8 گروه آزمایشی با 6 تکرار و 30 قطعه جوجه در هر تکرار در قالب یک طرح کاملاً تصادفی با روش فاکتوریل (2×2×2) شامل دو شیوهی بیان انرژی قابل متابولیسم (ظاهری و حقیقی تصحیح شده)، دو شیوهی بیان اسیدآمینه خوراک (کل و قابل هضم) و دو شیوه بیان نیاز اسیدآمینهای (کل و قابل هضم) طی دو دوره پرورش (21-1 و 42-22 روزگی)، مورد آزمایش قرار گرفتند. شیوهی انرژی قابل متابولیسم حقیقی تصحیح شده برای ازت و اسیدآمینه قابل هضم، باعث بهبود عملکرد جوجه ها شد (05/0P<). بالاترین مقدار گلوکز، تریگلیسرید، کلسترول و HDL، مربوط به تیمارهایی بود که از جیرههای تنظیم شده با شیوه بیان انرژی قابل متابولیسم حقیقی تصحیح شده برای ازت، تغذیه شده بودند (05/0P<). اگرچه روش بیان اسیدآمینه خوراک به صورت اسیدآمینه قابل هضم باعث افزایش مقادیر پروتئین کل، گلوبولین و اوره سرم خون در پایان دوره پرورش شد (05/0P<)، اما روشهای بیان اسیدآمینهی مورد نیاز بر فراسنجههای مرتبط با متابولیسم پروتئین، تاثیر معنیداری نداشت. مقدار آلبومین، اسید اوریک و LDL تحت تاثیر هیچیک از تیمارهای آزمایش قرار نگرفتند. لذا پیشنهاد میشود جهت تنظیم جیره غذایی جوجه گوشتی سویه 386 آرین از شیوهی بیان انرژی قابل متابولیسم حقیقی تصحیح شده برای ازت و اسید آمینه قابل هضم استفاده شود
مسعود علی پناه؛ عادله ایرانخواه
چکیده
این پژوهش به منظور شناسایی دو آلل BF2*13 و BF2*21 ژن BF2 از کلاس I کمپلکس اصلی سازگار بافتیMHC در دو توده نژادی استان سیستان و بلوچستان صورت گرفت. کمپلکس اصلی سازگار بافتی مجموعه ای ژنی می باشد که نقش تنظیمی را در سیستم ایمنی ایفا می کند. آزمایشات بسیاری ارتباط این مجموعه ژنی را با مقاومت و حساسیت در مقابل انواع بیماری ها و همچنین صفات تولیدی ...
بیشتر
این پژوهش به منظور شناسایی دو آلل BF2*13 و BF2*21 ژن BF2 از کلاس I کمپلکس اصلی سازگار بافتیMHC در دو توده نژادی استان سیستان و بلوچستان صورت گرفت. کمپلکس اصلی سازگار بافتی مجموعه ای ژنی می باشد که نقش تنظیمی را در سیستم ایمنی ایفا می کند. آزمایشات بسیاری ارتباط این مجموعه ژنی را با مقاومت و حساسیت در مقابل انواع بیماری ها و همچنین صفات تولیدی نشان داده است. ژن BF2 یکی از این جایگاه های مرتبط می باشد. در این تحقیق، نمونه های خون بطور تصادفی از 72 قطعه مرغ بومی (37 قطعه مرغ خزک و 35 قطعه مرغ دشتیاری) گرفته شد. بعد از استخراج DNA از نمونه های خون با کمک کیت استاندارد، کمیت و کیفیت DNA توسط ژل آگاروز 1% تعیین گردید. مرحله بعدی، طراحی پرایمرهای مناسب برای آلل های BF2*13 و BF2*21 بود. با استفاده از PCR این آلل ها تکثیر شده و محصولات PCR توسط الکتروفورز روی ژل به ترتیب 52 و 197 جفت باز رویت گردید. فراوانی نمونه های دارای آلل BF2*13 در دو توده نژادی خزک و دشتیاری به ترتیب 6/75% و 8/22% به دست آمد. همچنین فراوانی نمونه های دارای آلل BF2*21 در دو توده نژادی خزک و دشتیاری به ترتیب 9/45 و 2/34% مشاهده شد. از طرف دیگر، در توده نژادی خزک به رغم بالا بودن فراوانی نمونه های دارای آلل BF2*13، فراوانی نمونه های دارای آلل BF2*21 که رابطه مستقیم با مقاومت به بیماری های مارک، آنفولانزای مرغی، بورس عفونی و برخی صفات تولیدی دارد نیز در حد نسبتاً خوبی بود. بنابراین اصلاحگران می توانند این آلل ها را در برنامه های اصلاح نژاد مورد توجه قرار دهند.
فاطمه پوربایرامیان؛ علی هاشمی؛ کریم مردانی؛ محمد قادرزاده؛ پرویز عزیزی؛ محمد فرهادیان؛ پریسا بیابانی
چکیده
در این تحقیق استخراج DNA با روش بهینه نمکی از نمونههای خون جمع آوری شده از 100 رأس گوسفند مغانی مرکز پرورش و اصلاح نژاد جعفرآباد مغان انجام شد. پس از استخراج DNA، قطعهای به اندازه 279 جفت باز از ناحیه اگزون یک ژن IGF-I با استفاده از واکنش زنجیرهای پلیمراز تکثیر و الگوهای مختلف ژنوتیپی به روش SSCP تعیین گردیدند. الگوهای باندی متفاوتی ...
بیشتر
در این تحقیق استخراج DNA با روش بهینه نمکی از نمونههای خون جمع آوری شده از 100 رأس گوسفند مغانی مرکز پرورش و اصلاح نژاد جعفرآباد مغان انجام شد. پس از استخراج DNA، قطعهای به اندازه 279 جفت باز از ناحیه اگزون یک ژن IGF-I با استفاده از واکنش زنجیرهای پلیمراز تکثیر و الگوهای مختلف ژنوتیپی به روش SSCP تعیین گردیدند. الگوهای باندی متفاوتی در جایگاه مورد مطالعه بدست آمد. در مجموع در گوسفندان مورد مطالعه سه ژنوتیپ BC، BD و BB با فراوانیهای 65 درصد، 26 درصد و 9 درصد بدست آمدند. فراوانیهای ژنوتیپی در جایگاه مورد مطالعه انحراف از تعادل هاردی-واینبرگ را نشان دادند. بین ژنوتیپهای BB، BD و BC با صفات وزن از شیرگیری، وزن 6 ماهگی، وزن نه ماهگی، افزایش وزن روزانه و نسبت کلیبر تفاوت معنی داری مشاهده شد. بین صفات وزن تولد و وزن یکسالگی با ژنوتیپها ارتباط معنیداری مشاهده نشد. ارتباط معنیدار بین چندشکلیهای ژن IGF-I با صفات رشد، کارایی برنامههای اصلاح نژادی را در گوسفندان از طریق راهکار انتخاب به کمک نشانگر ارتقاء میدهد.