عاطفه کاوسی؛ هدایت اله روشنفکر؛ مرتضی مموئی؛ جمال فیاضی؛ داود کیانزاد
چکیده
در این تحقیق از رکوردهای 305 روز صفات تولیدی مربوط به دوره اول شیردهی 13601 رأس گاو هلشتاین استان فارس به منظور برآورد پارامترهای ژنتیکی و روند ژنتیکی صفات تولیدی گاوهای هلشتاین حاصل از اسپرمهای وارداتی استفاده شد. این دادهها طی سالهای 1392-1379 توسط مرکز اصلاح نژاد دام کشور از 218 گله جمع آوری شدهاند. برای بررسی اثرات ثابت ( اثر گله، ...
بیشتر
در این تحقیق از رکوردهای 305 روز صفات تولیدی مربوط به دوره اول شیردهی 13601 رأس گاو هلشتاین استان فارس به منظور برآورد پارامترهای ژنتیکی و روند ژنتیکی صفات تولیدی گاوهای هلشتاین حاصل از اسپرمهای وارداتی استفاده شد. این دادهها طی سالهای 1392-1379 توسط مرکز اصلاح نژاد دام کشور از 218 گله جمع آوری شدهاند. برای بررسی اثرات ثابت ( اثر گله، نوع اسپرم، سال، ماه زایش ) و سن زایش به عنوان متغییر کمکی از روش GLM نرم افزار SAS, 9.1 استفاده شد. اجزای واریانس و کوریانس فنوتیپی و ژنتیکی صفات تولید شیر، درصد چربی و درصد پروتئین با استفاده از روش درستنمایی محدود شده و مدل حیوانی تک صفتی ودو صفتی با نرم افزار Wombat برآورد شدند. وراثتپذیری تولید شیر، درصد چربی و درصد پروتئین به ترتیب (007/0±23/0، 01/0±46/0 و 021/0±52/0 ) برآورد شدند. همبستگی ژنتیکی بین تولید شیر- درصد چربی شیر، تولید شیر- درصد پروتئین و درصد چربی- درصد پروتئین به ترتیب (021/0±30/0-، 017/0±42/0- و 001/0±16/0) برآورد شد. در مقایسه روند ژنتیکی (کیلوگرم در سال) صفات تولید شیر، درصد چربی و درصد پروتئین بین دختران حاصل از اسپرمهای آمریکایی، ایرانی و کانادایی اختلاف معنی داری ملاحظه شد (05/0>p). بیشترین میانگین ارزش اصلاحی برای صفات تولید شیر، درصد چربی و درصد پروتئین اسپرمهای وارداتی به ترتیب مربوط به اسپرمهای آمریکایی، کانادایی و کمترین میانگین ارزش اصلاحی برای صفات ذکر شده مربوط به اسپرمهای ایرانی برآورد شدند. اسپرمهای آمریکایی توانسته اند با شرایط اقلیمی استان فارس سازگار شده و عملکرد خوبی داشته باشند.
وحید داستانیان؛ سعید خلج زاده؛ محمد باقر صیادنژاد
چکیده
در این تحقیق، به منظور برآورد پارامترهای ژنتیکی و فنوتیپی شیر تولیدی گاوهای هلشتاین در تمام استانهای کشور از اطلاعات مربوط به اولین دوره شیردهی 276767 گاو که از 583 گله طی سالهای 1370 تا 1387 توسط مرکز اصلاح نژاد ایران جمع آوری شده بودند، استفاده گردید. صفت شیر تولیدی برای 305 روز شیردهی، دو بار دوشش در روز و سن معادل بلوغ توسط مرکزاصلاح ...
بیشتر
در این تحقیق، به منظور برآورد پارامترهای ژنتیکی و فنوتیپی شیر تولیدی گاوهای هلشتاین در تمام استانهای کشور از اطلاعات مربوط به اولین دوره شیردهی 276767 گاو که از 583 گله طی سالهای 1370 تا 1387 توسط مرکز اصلاح نژاد ایران جمع آوری شده بودند، استفاده گردید. صفت شیر تولیدی برای 305 روز شیردهی، دو بار دوشش در روز و سن معادل بلوغ توسط مرکزاصلاح نژاد کشور مورد تصحیح قرار گرفته بود. اطلاعات مربوط به حیواناتی که رکورد شیر تولیدی آنها کمتر از 2500 و بیشتر از 13000 کیلوگرم بود حذف شدند. به منظور تعیین اثرات عوامل محیطی مؤثر بر صفت مورد بررسی از رویه مدل خطی عمومی (GLM) استفاده شد و اثر سال زایش - فصل زایش - گله به عنوان اثر ثابت و اثر سن اولین زایش به عنوان یک عامل همبسته در مدل در نظرگرفته شدند. پیش بینی ارزش اصلاحی و فنوتیپی توسط یک مدل حیوانی تک متغیره با استفاده از روش حداکثر درستنمایی (REML) انجام شد. میانگین و انحراف معیار تولید شیر در کل کشور 1743±7944 کیلوگرم و وراثت پذیری آن 28/0 برآورد گردید. روند ژنتیکی و فنوتیپی شیر به ترتیب برابر4/2±4/46 و 7/5±27/147 کیلوگرم در سال بهدست آمد (01/0> P). گروهبندی ارزش اصلاحی گاوهای ماده بر اساس منشا پدر (ایرانی، اروپایی، کانادایی و آمریکایی) نشان داد که کمترین و بیشترین ارزش اصلاحی به ترتیب مربوط به گاوهایی با منشا اسپرم ایرانی و آمریکایی می باشند (256 در مقابل 739 کیلوگرم). در این پژوهش، بیشترین میانگین ارزش اصلاحی و فنوتیپی شیر تولیدی مربوط به استان قزوین با میانگین ژنتیکی 577 و 9066 کیلوگرم بهدست آمد. کمترین میانگین ارزش اصلاحی مربوط به استان قم با میانگین 27 کیلوگرم و کمترین میانگین فنوتیپی در استان خوزستان به میزان 5211 کیلوگرم مشاهده گردید. روند ژنتیکی در استان قزوین 7/50 و در استان خوزستان برابر 2/18 کیلوگرم در سال برآورد گردید. همچنین بهترین سن اولین زایش برابر 23 ماهگی بهدست آمد.
هوشنگ لطف الهیان؛ سید عبدا... حسینی
چکیده
به منظور بررسی عملکرد و خصوصیات لاشه سه آمیخته تجاری جوجه گوشتی (A, B, C) با چهار برنامه تغذیهای مختلف آزمایشی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی انجام شد. چهار برنامه تغذیه ای مختلف در چهار مرحله مجزا، به عنوان بلوک در نظر گرفته شد. برنامه تغذیه ای اول استفاده از جیره در چهار دوره، دوم استفاده از جیره با انرژی و پروتئین بالا، سوم استفاده ...
بیشتر
به منظور بررسی عملکرد و خصوصیات لاشه سه آمیخته تجاری جوجه گوشتی (A, B, C) با چهار برنامه تغذیهای مختلف آزمایشی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی انجام شد. چهار برنامه تغذیه ای مختلف در چهار مرحله مجزا، به عنوان بلوک در نظر گرفته شد. برنامه تغذیه ای اول استفاده از جیره در چهار دوره، دوم استفاده از جیره با انرژی و پروتئین بالا، سوم استفاده از جیره به صورت پلت و چهارم استفاده از جیره با انرژی و پروتئین پایین بود. در هر مرحله سه آمیخته تجاری (تیمار) در چهار تکرار در سالنهای مجزا بر روی 2000 قطعه جوجه گوشتی به مدت 42 روز مورد بررسی قرار گرفتند. در هر مرحله مدیریت پرورش نیز برای هر سه سویه مشابه بود. در تمامی مراحل در طول آزمایش، افزایش وزن، خوراک مصرفی روزانه و ضریب تبدیل غذایی و درصد تلفات، میانگین وزن بدن، شاخص تولید و خصوصیات لاشه (درصد لاشه، سینه، ران و چربی محوطه بطنی) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد در کل، سویه B بالاترین و سویه C پایینترین میانگین افزایش وزن بدن و خوراک مصرفی را داشت (05/0>P). استفاده از برنامه تغذیه ای جیره ها به صورت پلت بیشترین و جیره چهار دوره کمترین میانگینهای افزایش وزن روزانه و خوراک مصرفی را به خوداختصاص دادند، جیرههای با انرژی و پروتئین پایین و پلت بیشترین و جیره با انرژی و پروتئین بالا کمترین میانگین وزن بدن را نشان دادند (05/0>P). جیره با انرژی و پروتئین بالا بیشترین و جیره چهار مرحلهای کمترین درصد ماندگاری را داشتند (05/0>P). سویه B بیشترین و سویه C کمترین مقدار شاخص تولید را به خود اختصاص دادند (05/0>P). همچنین در مورد اثر برنامه تغذیهای، جیره با انرژی و پروتئین بالا و جیره پلت بیشترین و جیره چهار مرحلهای و جیره با انرژی و پروتئین پایین کمترین مقدار این شاخص را داشتند (05/0>P). اثر سویه بر درصد لاشه، سینه و چربی حفره بطنی معنیدار بود و سویه B بالاترین و سویه C کمترین درصد لاشه و سینه را به خود اختصاص دادند (05/0>P). اثر برنامه تغذیهای بر درصد لاشه معنیدار بود. جیره با انرژی و پروتئین بالا، بیشترین و جیره با انرژی و پروتئین پایین، کمترین درصد لاشه را موجب شدند (05/0 >P).
یدااله چاشنی دل؛ محمد هادی آقاجانی؛ عیسی دیرنده
چکیده
به منظور بررسی تأثیر منابع مختلف دانههای روغنی حاوی اسیدهای چرب امگا-3 و امگا-6 بر متابولیتهای خونی، نسبت جنسی و شاخصهای تولیدمثلی، از 102 راس میش نژاد زل در قالب طرح کاملاٌ تصادفی با سه تیمار استفاده شد. تیمارهای آزمایشی به ترتیب شامل: 1- تیمار شاهد، حاوی جیره پایه، 2- تیمار امگا-3، حاوی دانه کلزا و 3- تیمار امگا-6 که حاوی دانه سویا بود. ...
بیشتر
به منظور بررسی تأثیر منابع مختلف دانههای روغنی حاوی اسیدهای چرب امگا-3 و امگا-6 بر متابولیتهای خونی، نسبت جنسی و شاخصهای تولیدمثلی، از 102 راس میش نژاد زل در قالب طرح کاملاٌ تصادفی با سه تیمار استفاده شد. تیمارهای آزمایشی به ترتیب شامل: 1- تیمار شاهد، حاوی جیره پایه، 2- تیمار امگا-3، حاوی دانه کلزا و 3- تیمار امگا-6 که حاوی دانه سویا بود. میشها به مدت 56 روز با جیرههای آزمایشی تغذیه شدند. نتایج نشان داد استفاده از اسیدهای چرب امگا-3 و امگا-6 تاثیر معنیداری بر غلظت گلوکز، تریگلیسریدها و لیپوپروتئینهای با دانسیته پایین نداشت ، ولی غلظت کلسترول و لیپوپروتیینهای با دانسیته بالادر گوسفندانی که اسیدهای چرب امگا-3 و امگا-6 مصرف کردند، بهطور معنیداری بیشتر از گروه شاهد بود. درصد برهزایی در میشهایی که اسیدهای چرب امگا-3 و امگا-6 مصرف کردند در مقایسه با تیمار شاهد بهطور معنیداری افزایش نشان داد. تیمارهای آزمایشی نسبت جنسی برههای متولد شده را تحت تاثیر قرار داد (05/0˂P) به طوریکه درصد مادهزایی در دامهایی که اسیدهای چرب امگا-3 و امگا-6 مصرف کردند در مقایسه با گروه شاهد بهطور معنیداری کمتر بود. بهطور کلی و با توجه به نتایج پژوهش حاضر منابع اسیدهای چرب امگا-3 و امگا-6 میتواند به عنوان راهکاری برای افزایش درصد فحلی و برهزایی مورد استفاده قرار گیرد.
علیرضا صفامهر؛ مظفر باقری؛ علی نوبخت
چکیده
این تحقیق به منظور ارزیابی اثرات پودر سه گیاه داروئی (آویشن، کاسنی و پونه کوهی)، آنتیبیوتیک و پروبیوتیک بر عملکرد، صفات لاشه و فراسنجههای خون در جوجههای گوشتی انجام گرفت. آزمایش در قالب طرح کاملا تصادفی با 360 قطعه جوجه گوشتی یکروزه سویه راس-308 (مخلوط نر و ماده) در شش گروه آزمایشی با سه تکرار (20 قطعه در هر تکرار) شامل جیره پایه (شاهد) ...
بیشتر
این تحقیق به منظور ارزیابی اثرات پودر سه گیاه داروئی (آویشن، کاسنی و پونه کوهی)، آنتیبیوتیک و پروبیوتیک بر عملکرد، صفات لاشه و فراسنجههای خون در جوجههای گوشتی انجام گرفت. آزمایش در قالب طرح کاملا تصادفی با 360 قطعه جوجه گوشتی یکروزه سویه راس-308 (مخلوط نر و ماده) در شش گروه آزمایشی با سه تکرار (20 قطعه در هر تکرار) شامل جیره پایه (شاهد) و جیره پایه بعلاوه ppm 20 ویرجینامایسین، ppm 50 پروبیوتیک (پروتکسین)، 5/1 درصد آویشن، 5/1 درصد کاسنی و 5/1 درصد پونه انجام شد. میانگین افزایش وزن روزانه در کل دوره در جیره حاوی آنتیبیوتیک افزایش و در جیره حاوی پونه کاهش معنیداری داشتند (05/0>P). افزایش وزن گروه تغذیه شده با جیره حاوی کاسنی در کل دوره تفاوت معنیداری با شاهد، آنتیبیوتیک و پروبیوتیک نداشت. تغذیه جیرههای حاوی آنتیبیوتیک، پروبیوتیک، کاسنی و آویشن بر مصرف خوراک تأثیر معنیداری نداشت، در حالی که خوراک مصرفی با تغذیه جیره حاوی پونه کاهش یافت (05/0>P). تیمارهای آزمایشی تاثیر معنیداری بر ضریب تبدیل خوراک، وزن نسبی چربی داخل بطنی، کبد و درصد ران نداشتند. در حالی که با افزودن پونه درصد لاشه کاهش معنیداری داشت (05/0>P). سطح گلوکز سرم خون، تری گلیسرید، هتروفیل و لنفوسیت و نسبت هتروفیل به لنفوسیت به طور معنیداری تحت تأثیر هیچ یک از جیرههای آزمایشی قرار نگرفت. نتایج نشان داد که گیاهان دارویی کاسنی و آویشن اثرات مثبتی در مقایسه با جیرههای حاوی آنتیبیوتیک و پروبیوتیک بر عملکرد و متابولیتهای خونی در جوجه گوشتی نداشت.
رامین حبیبی؛ قاسم جلیلوند؛ محمد رضا مرادقلی؛ آیدین عزیزپور
چکیده
این تحقیق به منظور ارزیابی اثرات سطوح مختلف پودر دانهی گیاه دارویی زنیان بر عملکرد رشد، خصوصیات لاشه و برخی فراسنجههای خونی در بلدرچین ژاپنی انجام گرفت. 288 قطعه بلدرچین ژاپنی مخلوط دو جنس بهطورتصادفی به 24 واحد آزمایشی (6 تیمار در 4 تکرار) اختصاص یافتند. جیرههای آزمایشی شامل جیرهی پایه(ذرت-سویا)، شاهد+آنتی بیوتیک (شاهد مثبت) و ...
بیشتر
این تحقیق به منظور ارزیابی اثرات سطوح مختلف پودر دانهی گیاه دارویی زنیان بر عملکرد رشد، خصوصیات لاشه و برخی فراسنجههای خونی در بلدرچین ژاپنی انجام گرفت. 288 قطعه بلدرچین ژاپنی مخلوط دو جنس بهطورتصادفی به 24 واحد آزمایشی (6 تیمار در 4 تکرار) اختصاص یافتند. جیرههای آزمایشی شامل جیرهی پایه(ذرت-سویا)، شاهد+آنتی بیوتیک (شاهد مثبت) و سطوح مختلف پودر دانهی زنیان که به ترتیب حاوی 5/0، 1، 5/1 و 2 درصد جیره بودند. نتایج نشان داد که تیمار حاوی 1 درصد پودر دانهی زنیان بهطورمعنیداری وزن بدن را در روزهای 14 و 28 افزایش داد و باعث افزایش وزن زنده در دورههای 7 تا 14 و 7 تا 28روزگی شد (05/0P<). تفاوت معنیداری از لحاظ مصرف خوراک، ضریب تبدیل غذایی و اجزای لاشه بین تیمارهای آزمایشی وجود نداشت (05/0P>). تیمارهای حاوی زنیان وزن نسبی بورس فابریسیوس را بهطورمعنیداری نسبت به تیمار شاهد افزایش دادند (05/0P<). پرندگان دریافت کننده جیرهی 1 درصد زنیان سطح گلوکز و کلسترول پایینتری نسبت به گروه شاهد داشتند (05/0P<). مکمل کردن جیره با سطح 5/1 درصد زنیان، سطح لیپوپروتئینهای با چگالی بالا را افزایش داد (05/0P<)، اگرچه تمام تیمارهای حاوی دانه زنیان سطح لیپوپروتئینهای با چگالی پایین را کاهش دادند (05/0P<). سایر فراسنجههای خونی تحت تأتثیر گروههای آزمایشی قرار نگرفت (05/0P>). نتایج مطالعه حاضر در کل نشان داد که استفاده از پودر دانه زنیان در جیره وزن را بورس فابریسیوس را افزایش داده و سطح 1 درصد آن، وزن بدن و پروفایل لیپیدی سرم را در بلدرچین ژاپنی بهبود داد.
شهرام شمسی گزافی؛ مرتضی مموئی؛ صالح طباطبایی وکیلی؛ خلیل میرزاده
چکیده
این آزمایش بهمنظور مقایسه اثر محافظتی زرده تخم شش گونه پرنده [مرغ صنعتی (Gallus Gallus)، مرغ محلی (Gallus Gallus domesticus)، اردک (Anatidae anas platyrhynchos)، غاز (Anatidae anser)، بلدرچین (Coturmix japonica) و قرقاول (Phasianus Colchicus)] برای محافظت اسپرم قوچ عربی در چهار زمان (یک، شش، 12 و 24 ساعت) ذخیرهسازی منی در شرایط مایع (C°5)، در قالب طرح کاملاً تصادفی با شش تیمار (زردهای تخم ...
بیشتر
این آزمایش بهمنظور مقایسه اثر محافظتی زرده تخم شش گونه پرنده [مرغ صنعتی (Gallus Gallus)، مرغ محلی (Gallus Gallus domesticus)، اردک (Anatidae anas platyrhynchos)، غاز (Anatidae anser)، بلدرچین (Coturmix japonica) و قرقاول (Phasianus Colchicus)] برای محافظت اسپرم قوچ عربی در چهار زمان (یک، شش، 12 و 24 ساعت) ذخیرهسازی منی در شرایط مایع (C°5)، در قالب طرح کاملاً تصادفی با شش تیمار (زردهای تخم 6 پرنده) و هشت تکرار انجام شد. نمونههای منی از ۱۰ رأس قوچ نژاد عربی با شرایط سنی دو تا سه سال بهطور هفتگی به مدت هشت هفته در فصل تولیدمثلی با استفاده از دستگاه شوک الکتریکی جمعآوری و نمونههای منی باهم مخلوط شدند. نمونههای منی با رقیقکننده تریس حاوی تیمارهای زردهتخم پرندگان مختلف (14 درصد) آمیخته، سپس درصد تحرک، زندهمانی و ناهنجاریهای مورفولوژیکی اسپرم در چهار زمان پس از مخلوط کردن منی با رقیقکننده ارزیابی شد. نتایج آزمایش نشان داد که استفاده از زرده تخم اردک، مرغ محلی و غاز، اثر مثبتی بر کاهش درصد تحرک و زندهمانی اسپرم طی نگهداری در زمان چهارم (24 ساعت) داشت (0/05<P). باگذشت زمان (شش ساعت پس از نگهداری) زرده تخم اردک و بلدرچین بیشترین تأثیر را بر زندهمانی گذاشتند (0/05<P). درصد ناهنجاریهای مورفولوژیکی با گذشت زمان افزایش یافت و استفاده از منابع مختلف زرده نتوانست تفاوت معنیداری بر آن ایجاد کند. بهطورکلی، نتایج نشان داد که زرده تخم اردک، مرغ محلی و غاز، اثر محافظتی بهتری برای نگهداری اسپرم قوچ عربی در شرایط نگهداری مایع دارد.
اکرم شبانی؛ فتح اله بلداجی؛ بهروز دستار؛ تقی قورچی؛ سعید زره داران
چکیده
این آزمایش به منظور بررسی تأثیر جیرههای حاوی ضایعات ماهی تخمیری بر عملکرد رشد و خصوصیات لاشه جوجههای گوشتی انجام شد. تعداد 240 قطعه جوجه گوشتی نر سویه کاب 500 در قالب طرح کاملاً تصادفی به 5 تیمار آزمایشی با 4 تکرار (12 قطعه جوجه در هر تکرار) اختصاص داده شد. تیمارهای آزمایش شامل جایگزینی 0، 3، 6، 9 و 12 درصد ضایعات ماهی تخمیری با کنجاله سویا ...
بیشتر
این آزمایش به منظور بررسی تأثیر جیرههای حاوی ضایعات ماهی تخمیری بر عملکرد رشد و خصوصیات لاشه جوجههای گوشتی انجام شد. تعداد 240 قطعه جوجه گوشتی نر سویه کاب 500 در قالب طرح کاملاً تصادفی به 5 تیمار آزمایشی با 4 تکرار (12 قطعه جوجه در هر تکرار) اختصاص داده شد. تیمارهای آزمایش شامل جایگزینی 0، 3، 6، 9 و 12 درصد ضایعات ماهی تخمیری با کنجاله سویا در جیره غذایی بود. نتایج آزمایش نشان داد که افزایش وزن 10-1 روزگی در جوجههای تغذیه شده با جیرههای حاوی 9 و 12 درصد ضایعات ماهی تخمیری نسبت به جوجههای تغذیه شده با جیره شاهد بیشتر بود (05/0>P). در 22-11 روزگی و 42-23 روزگی، جایگزینی سطوح مختلف ضایعات ماهی تخمیری با کنجاله سویا در جیرههای غذایی جوجههای گوشتی سبب بهبود افزایش وزن و ضریب تبدیل غذایی در مقایسه با گروه شاهد شد (05/0>P). مصرف خوراک در هیچ یک از دورههای مختلف پرورش تحت تأثیر تیمارهای آزمایشی قرار نگرفت. وزن کبد در تیمار شاهد به طور معنیداری کمتر از تیمارهای حاوی ضایعات ماهی تخمیری بود (05/0>P). نتایج نشان داد که جایگزینی بخشی از کنجاله سویا با ضایعات ماهی تخمیری در جیره غذایی سبب بهبود عملکرد رشد و خصوصیات لاشه جوجههای گوشتی میشود.
بهاره طاهری دزفولی؛ حمیدرضا سیدآبادی؛ سیما ساور سفلی
چکیده
تولید و ترکیبات شیر جزء دسته صفات کمی و چندژنی میباشند وتحت تأثیر تعداد زیادی ژن قرار دارند. این تحقیق به منظور تعیین چندشکلی ژنهای بتالاکتوگلوبولین، پرولاکتین و DGAT1، به عنوان ژنهای کاندید مؤثر برصفات تولید شیر و ترکیبات آن،با استفاده از تکنیک PCR-RFLP درگاومیشهای استان خوزستان صورت گرفت. از تعداد 200 رأس از گاومیشهای استان خوزستان ...
بیشتر
تولید و ترکیبات شیر جزء دسته صفات کمی و چندژنی میباشند وتحت تأثیر تعداد زیادی ژن قرار دارند. این تحقیق به منظور تعیین چندشکلی ژنهای بتالاکتوگلوبولین، پرولاکتین و DGAT1، به عنوان ژنهای کاندید مؤثر برصفات تولید شیر و ترکیبات آن،با استفاده از تکنیک PCR-RFLP درگاومیشهای استان خوزستان صورت گرفت. از تعداد 200 رأس از گاومیشهای استان خوزستان نمونه خون تهیه و استخراج DNA از نمونهها به روش بهینه شده و تغییریافته استخراج نمکی صورت گرفت. بعد از انجام مراحل استخراج DNA، ژنوتیپ حیوانات با استفاده از روش PCR-RFLP تعیین گردید. برای تعیین ژنوتیپ حیوانات، قطعه 262 جفت باز از ناحیه اگزون و اینترون 4 ژن بتالاکتوگلوبولین، قطعه 411 جفت باز از اگزون 8 ژن DGAT1 و قطعه 156 جفت بازی از ناحیه اگزون 3 ژن پرولاکتین تکثیر و به ترتیب با استفاده از آنزیمهای محدودالاثر HeaIII، CfrI و RsaI مورد هضم قرار گرفتند. محصولات هضم شده با استفاده از آنزیم، جهت تعیین ژنوتیپ بر روی آگارز 2% الکتروفورز گردیده و با اتیدیوم برماید رنگآمیزی شدند. نتایج این تحقیق نشان داد که در گاومیشهای مورد مطالعه آلل B در جایگاه بتالاکتوگلوبولین، آلل A در جایگاه پرولاکتین و آلل K در جایگاه DGAT1 تثبیت شده است و برای هیچ یک از جایگاهها چندشکلی مشاهده نشد
علی نوبخت
چکیده
این تحقیق به منظور تعیین اثرات استفاده از سطوح افزایشی پودر شبدر بر عملکرد، صفات کیفی تخممرغ، فراسنجههای بیوشیمیایی و سطح سلولهای خون مرغهای تخمگذار انجام گرفت. این آزمایش با تعداد 192 قطعه مرغ تخمگذار سویة های لاین (W36) از سن 65 تا 77 هفتگی در قالب طرح کاملاً تصادفی با 4 تیمار و 4 تکرار (هر تکرار دارای 12 قطعه مرغ) اجراء گردید. ...
بیشتر
این تحقیق به منظور تعیین اثرات استفاده از سطوح افزایشی پودر شبدر بر عملکرد، صفات کیفی تخممرغ، فراسنجههای بیوشیمیایی و سطح سلولهای خون مرغهای تخمگذار انجام گرفت. این آزمایش با تعداد 192 قطعه مرغ تخمگذار سویة های لاین (W36) از سن 65 تا 77 هفتگی در قالب طرح کاملاً تصادفی با 4 تیمار و 4 تکرار (هر تکرار دارای 12 قطعه مرغ) اجراء گردید. جیرههای آزمایشی عبارت بودند از: 1) تیمار شاهد (بدون استفاده از پودر شبدر)، 2) جیرۀ حاوی 1 درصد پودر شبدر، 3) جیرۀ حاوی 2 درصد پودر شبدر، و 4) جیرۀ حاوی 3 درصد پودر شبدر. استفاده از پودر شبدر در جیرههای غذایی مرغهای تخمگذار اثرات معنیدار بر عملکرد، صفات کیفی تخممرغ، فراسنجههای بیوشیمیایی و سطح سلولهای ایمنی خون مرغها داشت (05/0>P). بیشترین مقادیر وزن تخممرغ، تولید تودهای، بالاترین درصد تولید تخممرغ، بهترین ضریب تبدیل غذایی، کمترین هزینۀ خوراک به ازای هر کیلوگرم تخممرغ تولیدی، بیشترین درصد سفیدۀ تخممرغ، کمترین سطوح آلبومین، اسید اوریک و گلبولهای قرمز خون با استفاده از 3 درصد پودر شبدر در جیرهها بدست آمد. کمترین سطح تریگلیسرید و پروتئین کل خون با جیرۀ حاوی 1 درصد پودر شبدر مشاهده شد. در مرغهای تخمگذار استفاده از 3 درصد پودر شبدر موجب بهبود عملکرد، صفات کیفی تخممرغ، تغییر سطح فراسنجههای خونی میگردد.
سعید مهدی زاده؛ سیدروح اله ابراهیمی محمودآباد
چکیده
این مطالعه به منظور بررسی اثر سطوح مختلف انرژی قابل متابولیسم (2750، 2900 و 3050 کیلوکالری در کیلوگرم) و سطوح مختلف پروتئین خام (13، 15 و 17 درصد) جیره، بر عملکرد مرغهای تخمگذار بومی استان مازندران در مرحله ی اول تخمگذاری انجام شد. به این منظور تعداد270 قطعه مرغ تخمگذار بومی با سن 24 هفته انتخاب و در قالب یک طرح کاملا تصادفی به صورت فاکتوریل ...
بیشتر
این مطالعه به منظور بررسی اثر سطوح مختلف انرژی قابل متابولیسم (2750، 2900 و 3050 کیلوکالری در کیلوگرم) و سطوح مختلف پروتئین خام (13، 15 و 17 درصد) جیره، بر عملکرد مرغهای تخمگذار بومی استان مازندران در مرحله ی اول تخمگذاری انجام شد. به این منظور تعداد270 قطعه مرغ تخمگذار بومی با سن 24 هفته انتخاب و در قالب یک طرح کاملا تصادفی به صورت فاکتوریل 3×3 در طول دوره 90 روزه مورد آزمایش قرار گرفتند. درصد تخمگذاری و مقدار خوراک مصرفی تحت تاثیر معنی دار سطوح مختلف انرژی قرار گرفت (05/0 >(P؛ به طوری که با افزایش سطح انرژی جیره درصد تخمگذاری و مقدار خوراک مصرفی کاهش یافت. ولی سطوح مختلف انرژی جیره تأثیری معنی داری بر وزن پایانی، وزن تخم مرغ، ضریب تبدیل خوراک و درصد جوجه درآوری نداشت (05/0 <(P. سطوح مختلف پروتئین خام بر درصد تخمگذاری موثر بود (05/0 >(P؛ به طوری که با افزایش سطح پروتئین خام جیره از 13 به 17 درصد، درصد تخمگذاری به میزان 9/12 درصد افزایش یافت. اثر متقابل سطوح مختلف انرژی قابل متابولیسم و پروتئین خام بر هیچ یک از صفات عملکردی در کل دوره اثر معنیدار نشان نداد (05/0P>). لذا بر پایه نتایج این آزمایش، جیره حاوی سطح 2900 کیلوکالری انرژی قابل متابولیسم در کیلوگرم جیره و پروتئین خام 15 درصد جهت تغذیه مرغهای تخمگذار بومی مازندران در مرحلهی اول تخمگذاری توصیه میشود.
امین عشایری زاده؛ بهروز دستار؛ محمود شمس شرق؛ علیرضا صادقی ماهونک؛ سعید زره داران
چکیده
این آزمایش به منظور بررسی تأثیر تغذیه کنجاله کلزای تخمیری بر کاهش جمعیت سالمونلا در جوجههای گوشتی انجام شد. تعداد 240 قطعه جوجه گوشتی سویه کاب 500 در قالب طرح کاملاً تصادفی به 6 تیمار آزمایشی با 4 تکرار و هر تکرار با 10 جوجه اختصاص داده شد. تیمارهای آزمایشی شامل شاهد منفی (بدون چالش با سالمونلا)، شاهد مثبت (چالش یافته با سالمونلا) و تیمارهای ...
بیشتر
این آزمایش به منظور بررسی تأثیر تغذیه کنجاله کلزای تخمیری بر کاهش جمعیت سالمونلا در جوجههای گوشتی انجام شد. تعداد 240 قطعه جوجه گوشتی سویه کاب 500 در قالب طرح کاملاً تصادفی به 6 تیمار آزمایشی با 4 تکرار و هر تکرار با 10 جوجه اختصاص داده شد. تیمارهای آزمایشی شامل شاهد منفی (بدون چالش با سالمونلا)، شاهد مثبت (چالش یافته با سالمونلا) و تیمارهای حاوی 50 و یا 100 درصد جایگزینی کنجاله کلزای خام و یا تخمیری با کنجاله سویا در جیره غذایی بودند. جوجههای تمامی گروهها به جز شاهد منفی در پایان روز سوم پرورش، با سالمونلا تیفیموریوم از راه دهان چالش داده شدند. نتایج آزمایش نشان داد که 7 و 14 روز پس از چالش، درصد آلودگی در تیمارهای کنجاله کلزای تخمیری کمتر از تیمار شاهد مثبت و تیمارهای کنجاله کلزای خام بود. افزایش وزن و ضریب تبدیل خوراک در تیمار شاهد مثبت و تیمار 50 درصد کنجاله کلزای تخمیری تفاوت قابل ملاحظهای با سایر تیمارهای چالش یافته داشت (05/0>P). بنابراین، با توجه به نتایج مثبت تغذیه کنجاله کلزای تخمیری بر سلامت و عملکرد جوجههای گوشتی چالش یافته با سالمونلا میتوان این منبع پروتئینی فرآوری شده را به عنوان یک استراتژی جدید برای کنترل آلودگیهای سالمونلایی مدنظر قرار داد.
سیده حمیده حسینی؛ صالح طباطبائی وکیلی؛ مرتضی ممویی؛ سمیه سالاری؛ مهدی زارعی
چکیده
به منظور بررسی اثر دانه گلپر بر عملکرد، سیستم ایمنی، فعالیت آنتیاکسیدانی، میزان استروژن و برخی فراسنجه-های خونی جوجههای گوشتی، تعداد 192 قطعه جوجه گوشتی راس 308 در قالب طرح کاملا تصادفی با 4 تیمار، 4 تکرار و 12 قطعه پرنده در هر تکرار پرورش یافتند. تیمارها شامل سطوح صفر (شاهد)، 3/0، 6/0 و 9/0 درصد پودر دانه گلپر در جیره غذایی بودند. سطوح دانه ...
بیشتر
به منظور بررسی اثر دانه گلپر بر عملکرد، سیستم ایمنی، فعالیت آنتیاکسیدانی، میزان استروژن و برخی فراسنجه-های خونی جوجههای گوشتی، تعداد 192 قطعه جوجه گوشتی راس 308 در قالب طرح کاملا تصادفی با 4 تیمار، 4 تکرار و 12 قطعه پرنده در هر تکرار پرورش یافتند. تیمارها شامل سطوح صفر (شاهد)، 3/0، 6/0 و 9/0 درصد پودر دانه گلپر در جیره غذایی بودند. سطوح دانه گلپر باعث افزایش وزن و مقدار خوراک مصرفی در دورههای آغازین، رشد و کل دوره پرورش شدند (05/0P<). ضریب تبدیل خوراک در دوره آغازین تحت تاثیر تیمارها قرار نگرفت. در دورههای رشد و کل دوره، کمترین ضریب تبدیل در 6/0 درصد دانه گلپر مشاهده شد (05/0P<). دانه گلپر باعث افزایش پاسخ آنتی بادی اولیه و ثانویه علیهSRBC شد (05/0P<)، ولی بر وزن بورس فابرسیوس و طحال بیتاثیر بود. سطح 6/0 درصد دانه گلپر باعث کاهش درصد هتروفیل و افزایش لنفوسیت خون شد. نسبت هتروفیل به لنفوسیت در سطوح 3/0 و 6/0 درصد دانه گلپر کاهش یافت (05/0P<). پودر دانه گلپر باعث افزایش قدرت آنتیاکسیدانی تام پلاسمای خون شد (05/0P<). دانه گلپر تاثیری بر میزان استروژن و گلوکز سرم خون نداشت. سطوح دانه گلپر باعث کاهش غلظت تریگلیسیرید و LDL و افزایش HDL سرم خون شدند (05/0P<). سطوح 6/0 و 9/0 درصد دانه گلپر کاهش میزان کلسترول خون را موجب شدند (05/0P<). خصوصیات لاشه تحت تاثیر تیمارها قرار نگرفتند. بطورکلی، دانه گلپر موجب بهبود عملکرد، سیستم ایمنی، فعالیت آنتیاکسیدانی و فراسنجههای لیپیدی خون جوجههای گوشتی شد که سطح 6/0 درصد آن قابل توصیه میباشد.
کمال افضلی؛ سید جواد حسینی واشان؛ نظر افضلی
چکیده
آزمایشی به منظور بررسی اثر سطوح مختلف ضایعات میوه کامل سنجد با و بدون آنزیم بر عملکرد رشد، سامانه ایمنی و برخی فراسنجههای بیوشیمیائی خون جوجههای گوشتی اجرا شد. تعداد 288 قطعه جوجه خروس یکروزه انتخاب و به طور تصادفی بین 8 تیمار و 4 تکرار توزیع شد. این آزمایش در قالب طرح کاملا تصادفی به روش آزمایش فاکتوریل 2×4 شامل 4 سطح سنجد (0، 75/0، ...
بیشتر
آزمایشی به منظور بررسی اثر سطوح مختلف ضایعات میوه کامل سنجد با و بدون آنزیم بر عملکرد رشد، سامانه ایمنی و برخی فراسنجههای بیوشیمیائی خون جوجههای گوشتی اجرا شد. تعداد 288 قطعه جوجه خروس یکروزه انتخاب و به طور تصادفی بین 8 تیمار و 4 تکرار توزیع شد. این آزمایش در قالب طرح کاملا تصادفی به روش آزمایش فاکتوریل 2×4 شامل 4 سطح سنجد (0، 75/0، 5/1 و 3% سنجد) و 2 سطح آنزیم (0 و 05/0% آنزیم) انجام شد. نتایج نشان داد سنجد بر مصرف خوراک، ضریب تبدیل خوراک و وزن بدنی در دوره 28روزه تأثیری نداشت (05/0>P). وزن بدن نیز در سطح 3 درصد سنجد بطور معنیداری بالاتر از شاهد بود. ضریب تبدیل خوراک در 28 روزگی در جوجههای تغذیه شده با جیره حاوی آنزیم بطور معنیداری کاهش یافت (05/0>P). سنجد بر راندمان مصرف پروتئین، مصرف انرژی و شاخص تولید در 28 و 42 روزگی تاثیر معنیداری نداشت بجز شاخص تولید در 42 روزگی در جوجههای تغذیه شده با سنجد افزایش پیدا کرد. آنزیم، راندمان مصرف انرژی و پروتئین را در دوره 28 روز اول بطور معنیداری بهبود بخشید (05/0P<). سنجد بر میزان کلسترول، HDL و تری گلیسرید در 28 روزگی تاثیری نداشت ولی میزان LDL و کلسترول را کاهش داد (05/0P<). میزان فعالیت آنزیمهای کبدی AST و ALT در دوره 28 و 42 روزگی کاهش یافت(05/0P<).بنابراین افزودن پودر سنجد به جیره جوجههای گوشتی، باعث بهبود وزن بدن، کاهش چربی بطنی، کلسترول، LDLو افزایش کلسیم خون میگردد.
سارا میرزایی گودرزی؛ فاطمه برجی زاده؛ علی اصغر ساکی؛ داریوش علیپور؛ پویا زمانی
چکیده
این آزمایش به منظور بررسی اثر سطوح کنجاله آفتابگردان و آنزیم پروتئاز بر عملکرد، صفات کیفی تخم مرغ و ریخت شناسی روده باریک در مرغ های تخم گذار از سن 78 تا 86 هفتگی انجام شد. مجموعا 120 قطعه مرغ تخم گذار سویه بونز وایت در 6 تیمار و هر تیمار شامل 5 تکرار و 4 قطعه مرغ در هر تکرار بصورت آزمایش فاکتوریل 2×3 در قالب طرح کاملا تصادفی استفاده شد. تیمارهای ...
بیشتر
این آزمایش به منظور بررسی اثر سطوح کنجاله آفتابگردان و آنزیم پروتئاز بر عملکرد، صفات کیفی تخم مرغ و ریخت شناسی روده باریک در مرغ های تخم گذار از سن 78 تا 86 هفتگی انجام شد. مجموعا 120 قطعه مرغ تخم گذار سویه بونز وایت در 6 تیمار و هر تیمار شامل 5 تکرار و 4 قطعه مرغ در هر تکرار بصورت آزمایش فاکتوریل 2×3 در قالب طرح کاملا تصادفی استفاده شد. تیمارهای آزمایشی شامل 3 سطح (صفر، 78/6 و 56/13 درصد کنجاله آفتابگردان) و 2 سطح آنزیم پروتئاز (صفر و 200 گرم در تن) می باشد. نتایج نشان داد میزان تخم گذاری در سطح دوم کنجاله آفتابگردان (78/6 درصد)، نسبت به تیمار شاهد افزایش یافت (05/0P<). آنزیم، موجب افزایش معنی دار خوراک مصرفی گردید (05/0P<). خوراک مصرفی در تیمار 56/13 درصد کنجاله آفتابگردان با آنزیم، نسبت به سطوح صفر و 56/13 درصد کنجاله آفتابگردان بدون آنزیم و 78/6 درصد کنجاله آفتابگردان با آنزیم افزایش یافت (05/0P<). آنزیم پروتئاز، صفات تخم مرغ از جمله شاخص شکل، شاخص زرده، واحد هاو و وزن پوسته را بهبود داد (05/0P<). ضخامت پرزهای دوازدهه در تیمار 56/13 درصد کنجاله آفتابگردان بدون آنزیم، کاهش یافت (05/0P<). ارتفاع پرز دوازدهه تحت تاثیر آنزیم کاهش یافت (05/0P<). نتایج کلی نشان داد که می توان کنجاله آفتابگردان را تا سطح 56/13 درصد همراه با آنزیم بدون هیچگونه اثر منفی بر صفات عملکردی در جیره مرغ های تخم گذار بکار برد.
کاظم علیجان زاده فیروزی؛ میرداریوش شکوری
چکیده
به منظور بررسی اثرات پروبیوتیک پریمالاک و پریبیوتیک فرماکتو به تنهایی و یا توأمان بر عملکرد رشد، قابلیت هضم ایلئومی مواد مغذی، ریختسنجی مخاط روده و برخی فراسنجههای بیوشیمیایی خون، آزمایشی با استفاده از 256 قطعه جوجه گوشتی سویه تجارتی راس-308 در قالب یک طرح کاملاً تصادفی اجرا شد. چهار تیمار آنتیبیوتیک آویلامایسین (شاهد)، پریمالاک، ...
بیشتر
به منظور بررسی اثرات پروبیوتیک پریمالاک و پریبیوتیک فرماکتو به تنهایی و یا توأمان بر عملکرد رشد، قابلیت هضم ایلئومی مواد مغذی، ریختسنجی مخاط روده و برخی فراسنجههای بیوشیمیایی خون، آزمایشی با استفاده از 256 قطعه جوجه گوشتی سویه تجارتی راس-308 در قالب یک طرح کاملاً تصادفی اجرا شد. چهار تیمار آنتیبیوتیک آویلامایسین (شاهد)، پریمالاک، فرماکتو و مخلوط پریمالاک و فرماکتو در چهار تکرار به جیرههای پایه افزوده شده و به مدت 42 روز به جوجهها تغذیه شد. استفاده از پریمالاک و فرماکتو با کاهش مصرف خوراک (01/0P<) موجب کاهش وزن جوجهها شد (001/0P<). ضریب تبدیل غذایی در اثر مصرف جیرههای حاوی پریمالاک بدتر شد (05/0P<). pH محتویات سنگدان و سکوم تحت تأثیر تیمارهای آزمایشی قرار نگرفت. قابلیت هضم ایلئومی انرژی توسط تیمارهای آزمایشی کاهش نشان داد (05/0P<). کاهش ارتفاع پرز ژژنوم در اثر پریمالاک و فرماکتو و افزایش عمق کریپت آن در اثر همه تیمارها مشاهده شد (01/0P<). استفاده از پریمالاک و فرماکتو و ترکیب این دو باعث کاهش کلسترول و کلسترول LDL (001/0P<) و مصرف این افزودنیها به تنهایی موجب افزایش کلسترول HDLسرم خون جوجههای گوشتی شد (05/0P<). بهطور کلی استفاده از پریمالاک و فرماکتو و یا ترکیب آنها در جیره، به جز کاهش سطح کلسترول سرم خون نتوانستند در مقایسه با آویلامایسین اثرات مشابهی بر عملکرد جوجهها نشان دهند. از اینرو نمیتوانند جایگزین خوبی برای این آنتیبیوتیک محرک رشد مطرح شوند. به علاوه بین پریمالاک و فرماکتو ویژگی سینبیوتیکی مشاهده نشد.
سید احسان غیاثی؛ رضا ولی زاده؛ عباسعلی ناصریان
چکیده
تأثیر روغن اکسید شده سویا و هسته انار بر وضعیت آنتی اکسیدانی و عوارض ناشی از استرس اکسیداتیو پیرامون زایش در بزهای سانن، 3 هفته قبل و بعد از زایش مورد بررسی قرار گرفت. تیمارها شامل 1) جیره پایه به همراه 4 درصد روغن سویا، 2) 4 در صد روغن اکسید شده سویا، 3) 4 در صد روغن اکسید شده سویا و 8 درصد هسته انار آسیاب شده بود. سه روز پس از زایش جیرههای ...
بیشتر
تأثیر روغن اکسید شده سویا و هسته انار بر وضعیت آنتی اکسیدانی و عوارض ناشی از استرس اکسیداتیو پیرامون زایش در بزهای سانن، 3 هفته قبل و بعد از زایش مورد بررسی قرار گرفت. تیمارها شامل 1) جیره پایه به همراه 4 درصد روغن سویا، 2) 4 در صد روغن اکسید شده سویا، 3) 4 در صد روغن اکسید شده سویا و 8 درصد هسته انار آسیاب شده بود. سه روز پس از زایش جیرههای آزمایشی با یک جیره یکسان جایگزین شد. غلظت فاکتور روماتوئید(RF)، پروتئین التهابی حاد(CRP)، مالون دی آلدهید(MDA)، ظرفیت آنتی اکسیدانی خون(TAC)، فعالیت آلکالین فسفاتاز(ALP)، کراتین کیناز(CK)، آلانین آمینو ترانسفراز(ALT)، آسپارتات آمینو ترانسفراز(AST) و لاکتات دهیدروژناز(LDH) دو هفته پس از اعمال تیمار، در اثر تیمار 2 نسبت به تیمار 1 دارای الگوی افزایشی و در اثر تیمار 3 نسبت به تیمار 2، دارای روند کاهشی بود. الگوی افزایشی در فراسنجههای CRP،ALT ،MDA و ALP و روند کاهشی مذکور برای فراسنجههای RF، TAS، CRP و ALP معنیدار بود. الگوی اثر تیمارها دو هفته پس از اعمال جیره یکسان، در کلیه فراسنجههای مذکور به جز کراتین کیناز، فاکتور روماتوئید، مالون دی آلدهید و ظرفیت آنتیاکسیدانی کل خون، به طور مشابهی با سایر زمانها تکرار شد. به طور کلی روغن تیمار2 در مقایسه با تیمار1، به دلیل تغییر در ترکیب اسیدهای چرب و وجود مشتقات پراکسیداسیون، باعث افزایش عوارض استرس اکسیداتیو و کاهش ظرفیت آنتیاکسیدانی پلاسما گردید، در حالی که هسته انار فراسنجههای مذکور را بهبود بخشید.