تغذیه دام و طیور
محمود صحرائی؛ نادر اسدزاده؛ اکبر ابرغانی
چکیده
این ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ با هدف ﺑﺮرﺳﯽ اثرات آموزش نیروی انسانی بر بهبود شاخص ﺗﻮﻟﯿﺪ در مزارع پرورش مرغ گوشتی در استان اردبیل انجام شد. در ابتدا ، از بین 418 واحد مرغداری گوشتی فعال، وضعیت 50 واحد مرغداری در سطح استان مورد بررسی قرار گرفتند. واحدهای تولیدی براساس شاخص تولید و با استفاده از روش آنالیز خوشهای به گروه های زیر تقسیم شدند: گروه اول ...
بیشتر
این ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ با هدف ﺑﺮرﺳﯽ اثرات آموزش نیروی انسانی بر بهبود شاخص ﺗﻮﻟﯿﺪ در مزارع پرورش مرغ گوشتی در استان اردبیل انجام شد. در ابتدا ، از بین 418 واحد مرغداری گوشتی فعال، وضعیت 50 واحد مرغداری در سطح استان مورد بررسی قرار گرفتند. واحدهای تولیدی براساس شاخص تولید و با استفاده از روش آنالیز خوشهای به گروه های زیر تقسیم شدند: گروه اول ( شاخص تولید معادل 250)،گروه دوم (شاخص تولید کمتر از 250 و بیشتر از 200)،گروه سوم ( شاخص تولید کمتر از 275 و بیشتر از 250)،گروه چهارم (شاخص تولید کم-تر از 300 و بیشتر از 275) وگروه پنجم (شاخص تولید بیشتر از 300). سپس، این گروهها در طول دوره تولید، به صورت حضوری و غیرحضوری آموزش داده شدند. در این فرآیند، عوامل مؤثر بر شاخص تولید نیز ارزیابی شدند و در هر واحد مرغداری تحت آموزش، اشکالات موجود بررسی شدند. در پایان، دادههای بدست آمده با استفاده از آزمون تیجفتی با شرایط فعلی مقایسه شدند. نتایج این مطالعه نشان داد که در گروههایی که شاخص تولید آنها کمتر از 250 بود، آموزش به طور معنیداری ضریب تبدیل غذایی را به میزان 7 درصد و شاخص تولید را به میزان 14 درصد افزایش داد (05/0>P). اما در گروهی که شاخص تولید بالای 300 داشتند، تأثیر کمتری در وزن کشتار و شاخص تولید مشاهده شد (05/0>P). بهطور کلی، آموزش نیروی انسانی در بهبود شاخص تولید در واحدهای با عملکرد پایین، تاثیر بخشی بیشتری داشت.
تغذیه دام و طیور
مهلا سعیدی گراغانی؛ محمد مهدی شریفی حسینی؛ کاظم جعفری نعیمی؛ امید دیانی
چکیده
این تحقیق بهمنظور مقایسۀ تأثیر عملآوری سیلاژ ذرت و دانههای جو و ذرت بر مصرف خوراک، گوارشپذیری مواد مغذّی و فراسنجههای شکمبهای در گوسفند طراحی شد. از چهار رأس قوچ نژاد کرمانی با میانگین وزنی-1/4±2/53 کیلوگرم استفاده شد. آزمایش بهصورت چینش فاکتوریل 2×2 در قالب طرح مربع لاتین در چهار دورۀ 21 روزه اجرا شد. علوفۀ ذرت خرد ...
بیشتر
این تحقیق بهمنظور مقایسۀ تأثیر عملآوری سیلاژ ذرت و دانههای جو و ذرت بر مصرف خوراک، گوارشپذیری مواد مغذّی و فراسنجههای شکمبهای در گوسفند طراحی شد. از چهار رأس قوچ نژاد کرمانی با میانگین وزنی-1/4±2/53 کیلوگرم استفاده شد. آزمایش بهصورت چینش فاکتوریل 2×2 در قالب طرح مربع لاتین در چهار دورۀ 21 روزه اجرا شد. علوفۀ ذرت خرد شد و بخشی از آن با دستگاه دارای غلطکهای دندانهدار عملآوری شد. سیلاژها در کیسههای نایلون از علوفۀ عملآوری شده و نشده، تهیه شدند. جیرههای آزمایشی عبارت بودند از 1) جیرۀ دارای 30 درصد سیلاژ عملآوری شده همراه دانۀ جو، 2) جیرۀ دارای 30 درصد سیلاژ عملآوری شده همراه با دانۀ ذرت، 3) جیرۀ دارای سیلاژ عملآوری نشده همراه با دانۀ جو و 4) جیرۀ دارای سیلاژ عملآوری نشده همراه با دانۀ ذرت. عمل-آوری علوفه سبب افزایش pH علوفۀ سیلو شده شد، امّا نمرۀ ارزیابی حسی کاهش یافت (01/0=P). مصرف مادۀ خشک در جیرههای سیلاژ عملآوری شده بیشتر بود (92/1 در مقابل 82/1 کیلوگرم، 04/0P<). گوارشپذیری مادۀ آلی در جیرۀ دارای دانۀ ذرت و جیرۀ دارای سیلاژ عملآوری شده، بیشتر بود. هشت ساعت پس از مصرف خوراک pH شکمبه در جیرههای دارای سیلاژ عملآوریشده و غلظت نیتروژن آمونیاکی در جیرۀ دارای سیلاژ عمل آوریشده به-همراه دانۀ جو کمتر بود (05/0P<). زمان مصرف خوراک و نشخوار در جیرههای دارای سیلاژ عملآوری نشده بیشتر بود. عملآوری علوفۀ ذرت سبب افزایش مصرف مادۀ خشک و افزایش گوارشپذیری مادۀ آلی و پروتئین در گوسفندان شد. تأثیر نوع دانه در پاسخهای حیوانی کمتر از سطح عملآوری بود.
تغذیه دام و طیور
بردیا گوران شورک چالی؛ کاوه جعفری خورشیدی؛ شهاب الدین قره ویسی
چکیده
این مطالعه با هدف بررسی استفاده از سطوح مختلف گندم تقطیری در خوراک با یا بدون آنزیم بر عملکرد، ریختشناسی روده و قابلیت هضم ایلئومی جوجههای گوشتی انجام شد. بدین منظور از تعداد 300 قطعه جوجه گوشتی نر و ماده یک روزه سویه راس 308 با میانگین وزن یک روزگی 42 گرم استفاده شد. این طرح به صورت فاکتوریل 3×2 در قالب طرح کاملا تصادفی با 6 تیمار و ...
بیشتر
این مطالعه با هدف بررسی استفاده از سطوح مختلف گندم تقطیری در خوراک با یا بدون آنزیم بر عملکرد، ریختشناسی روده و قابلیت هضم ایلئومی جوجههای گوشتی انجام شد. بدین منظور از تعداد 300 قطعه جوجه گوشتی نر و ماده یک روزه سویه راس 308 با میانگین وزن یک روزگی 42 گرم استفاده شد. این طرح به صورت فاکتوریل 3×2 در قالب طرح کاملا تصادفی با 6 تیمار و 5 تکرار اجرا شد. جیرههای آزمایشی شامل سه سطح گندم تقطیری (صفر، 10 و 20 درصد) با و بدون آنزیم (125 گرم درتن) بودند. نتایج نشان داد که استفاده از سطح ۲۰ درصد گندم تقطیری مصرف خوراک دوره پایانی و میانگین کل دوره را نسبت به تیمار شاهد کاهش داد (05/0>P). استفاده از سطح ۲۰ درصد گندم تقطیری افزایش وزن بدن را نسبت به تیمار ۱۰ درصد گندم تقطیری کاهش داد (05/0>P). استفاده از ۱۰ و ۲۰ درصد گندم تقطیری در جیره جوجههای گوشتی باعث کاهش قابلیت هضم ماده خشک نسبت به تیمار بدون گندم تقطیری شد. همچنین سطح ۲۰ درصد گندم تقطیری قابلیت هضم پروتئین نسبت به سطح ۱۰ درصد کاهش داد. استفاده از آنزیم نیز قابلیت هضم پروتئین را به طور معنیداری افزایش داد (05/0>P). همچنین جوجههای گوشتی تغذیه شده با جیره حاوی ۲۰ درصد گندم تقطیری ارتفاع پرز کمتر و عمق کریپت بیشتری نسبت به تیمار بدون گندم تقطیری داشتند اما در مقابل استفاده از آنزیم باعث ارتفاع پرز شد. در نهایت میتوان نتیجه گرفت که استفاده از سطح 10 درصد گندم تقطیری تاثیر منفی بر عملکرد نداشت.
تغذیه دام و طیور
نوید گمشادزهی؛ حسن صالح؛ محمد طاهر میرک زهی
چکیده
این مطالعه به منظور بررسی تأثیر سطوح مختلف جو و پروبیوتیک بر کیفیت و کمیت تخم، جمعیت میکروبی و ریختشناسی روده، پاسخ ایمنی و برخی فراسنجههای خونی بلدرچینهای تخم گذار ژاپنی انجام شد. آزمایش به صورت فاکتوریل 2×2 در قالب طرح کاملا تصادفی و با توزیع 200 قطعه بلدرچین تخم گذار ژاپنی ۴۵ روزه در ۴ تیمار، 5 تکرار و ۱۰ پرنده در هر تکرار و ...
بیشتر
این مطالعه به منظور بررسی تأثیر سطوح مختلف جو و پروبیوتیک بر کیفیت و کمیت تخم، جمعیت میکروبی و ریختشناسی روده، پاسخ ایمنی و برخی فراسنجههای خونی بلدرچینهای تخم گذار ژاپنی انجام شد. آزمایش به صورت فاکتوریل 2×2 در قالب طرح کاملا تصادفی و با توزیع 200 قطعه بلدرچین تخم گذار ژاپنی ۴۵ روزه در ۴ تیمار، 5 تکرار و ۱۰ پرنده در هر تکرار و به مدت 8 هفته انجام شد. جیرههای آزمایشی شامل دو سطح جو (صفر و 10 درصد) و دو سطح پروبیوتیک (صفر و 150 گرم در تن) بودند. افزودن پروبیوتیک سبب افزایش واحد هاو و افزودن جو سبب افزایش واحد هاو و درصد آلبومین تخم بلدرچین شد (05/0 >P). بلدرچینهای تغذیه شده با جو و پروبیوتیک، وزن تخم و درصد تولید بیشتری را به ترتیب، نشان دادند (05/0 >P). کاهش ارتفاع پرز روده در سطح 10 درصد جو مشاهده شد (05/0>P). ارتفاع پرز و جمعیت لاکتوباسیلوس بیشتر و عمق کریپت جمعیت اشریشیا کلای کمتر در ایلئوم بلدرچینهای مکمل شده با پروبیوتیک وجود داشت (05/0>P). افزایش سطح HDL وIg M و کاهش سطح کلسترول در سرم خون بلدرچینهای گروه آزمایشی حاوی پروبیوتیک مشاهده شد (05/0>P). بر اساس نتایج این پژوهش، افزودن پروبیوتیک به جیرههای حاوی جو سبب بهبود درصد تولید تخم، سطح HDL و جمعیت باکتریهای لاکتوباسیلوس و کاهش کلسترول سرم، جمعیت باکتریهای اشریشیا کلای و عمق کریپت ایلئوم روده شد. میتوان پیشنهاد کرد که مکمل کردن 10 درصد جو به همراه 150 گرم پروبیوتیک در هر تن خوراک، تاثیرات مفید بر عملکرد بلدرچین تخمگذار دارد
تغذیه دام و طیور
وحیدالله چرخی؛ فردین هژبری؛ هادی حجاریان
چکیده
در این مطالعه اثر افزودن مخلوط گیاهان دارویی به جیرة میشهای شیرده بر عملکرد، خواص آنتیاکسیدانی و فراسنجههای خون برههای مادة شیرخوار بررسی شد. تعداد 24 رأس میش شیرده نژاد رومن زایش اول همراه با 24 رأس برة مادة سه تا پنج روزه با میانگین وزن 0.15 ± 3.17 کیلوگرم در قالب طرح کاملاً تصادفی برای 65 روز در جایگاههای انفرادی نگهداری شدند. ...
بیشتر
در این مطالعه اثر افزودن مخلوط گیاهان دارویی به جیرة میشهای شیرده بر عملکرد، خواص آنتیاکسیدانی و فراسنجههای خون برههای مادة شیرخوار بررسی شد. تعداد 24 رأس میش شیرده نژاد رومن زایش اول همراه با 24 رأس برة مادة سه تا پنج روزه با میانگین وزن 0.15 ± 3.17 کیلوگرم در قالب طرح کاملاً تصادفی برای 65 روز در جایگاههای انفرادی نگهداری شدند. گروههای آزمایشی میشها شامل: 1-شاهد (جیرة پایه)، 2-جیرة پایه + ۱۵ گرم گیاهان دارویی (۶۰ درصد زیرة سبز، ۳۰ درصد گشنیز و ۱۰ درصد نعناع فلفلی)، 3-جیرة پایه + ۱۵ گرم گیاهان دارویی (۴۵ درصد زیرة سبز، ۴۵ درصد گشنیز و ۱۰ درصد نعناع فلفلی) و 4-جیرة پایه + ۱۵ گرم گیاهان دارویی (۳۰ درصد زیرة سبز، ۶۰ درصد گشنیز و ۱۰ درصد نعناع فلفلی) در روز به ازای هر میش بودند. برهها هر دو هفته یکبار، توزین و در پایان آزمایش، از رگ وداج برهها خونگیری شد. وزن نهایی (21.64 در برابر 16.89 کیلوگرم) و افزایش وزن روزانه (276.67 در برابر211 گرم) برههای تیمار دوم بیشتر از شاهد بود (0.05>P). درصد پراکندگی گلبولهای قرمز در تیمارهای دوم و سوم کمتر از گروه شاهد بود. ظرفیت آنتیاکسیدانی خون برههای تیمار دوم بالاتر از گروه شاهد (0.09 در برابر 0.04 میلیمول در لیتر) بود (0.05>P). افزودن مخلوط زیره، گشنیز و نعناع فلفلی به ترتیب با نسبتهای 60، 30 و10 درصد به جیرة میشهای شیرده سبب بهبود افزایش وزن روزانه و ظرفیت آنتیاکسیدانی خون برههای مادة شیرخوار شد و اثرات نامطلوبی بر هماتولوژی و فراسنجههای خون مشاهده نشد.
تغذیه دام و طیور
متین رنجبر؛ فریبرز خواجعلی؛ مهران ترکی؛ فریبا رفیعی
چکیده
در آزمایش حاضر، از 336 قطعه جوجه یکروزه گوشتی (سویه راس 308) در قالب یک طرح کاملاً تصادفی استفاده شد و اثرات سطوح مختلف ریشهچه جو به عنوان یک ماده خوراکی در تغذیه جوجههای گوشتی مورد ارزیابی قرار گرفت. تیمارهای مورد استفاده شامل یک جیره شاهد بر پایه ذرت و کنجاله سویا و سه تیمار آزمایشی حاوی 5/1، 3 و 5/4 درصد ریشه چه جو بود. نتایج آزمایش نشان ...
بیشتر
در آزمایش حاضر، از 336 قطعه جوجه یکروزه گوشتی (سویه راس 308) در قالب یک طرح کاملاً تصادفی استفاده شد و اثرات سطوح مختلف ریشهچه جو به عنوان یک ماده خوراکی در تغذیه جوجههای گوشتی مورد ارزیابی قرار گرفت. تیمارهای مورد استفاده شامل یک جیره شاهد بر پایه ذرت و کنجاله سویا و سه تیمار آزمایشی حاوی 5/1، 3 و 5/4 درصد ریشه چه جو بود. نتایج آزمایش نشان داد که با افزودن ریشهچه جو، میزان اضافه وزن و مصرف خوراک جوجهها کاهش یافت. ضریب تبدیل خوراک افت معنیداری در سطوح 3 و 5/4 درصد ریشهچه نسبت به گروه شاهد نشان داد. استفاده از ریشهچه جو در سطح 5/4 درصد موجب افزایش ویسکوزیته مواد هضمی و کاهش نسبت ارتفاع پرز به عمق کریپت در ژژنوم، در مقایسه با گروه شاهد گردید. در نتیجه گیری کلی، استفاده از ریشهچه جو تا سطح 5/1 درصد خوراک جوجههای گوشتی امکانپذیر است و سطوح بالاتر موجب کاهش عملکرد رشد میگردد. کاهش رشد در سطوح بالای ریشهچه جو مرتبط با افت مصرف خوراک، افزایش ویسکوزیته مواد هضمی و کاهش نسبت طول پرز به عمق کریپت در روده کوچک (ژژنوم) می. استفاده از ریشهچه جو در سطح 5/4 درصد، با بالابردن معنی دار رطوبت بستر، موجب کاهش کیفیت بستر گردید.
تغذیه دام و طیور
فاطمه اکبری؛ امید دیانی؛ محمد مهدی شریفی حسینی؛ زهره حاج علیزاده
چکیده
این پژوهش با هدف تعیین اثر افزودن سطوح متفاوت پسماند پوستگیری پسته بر ترکیب شیمیایی، خصوصیات تخمیری و مؤلفههای تولید گاز جیرههای کاملاً مخلوط سیلوشده در شرایط برونتنی انجام شد. جیره ها با نسبت 60 درصد مواد خشبی (یونجه، کاه و علوفه ذرت) و 40 درصد کنسانترهای بر اساس ماده خشک با چهار سطح پسماند پسته (صفر، 5، 10 و 15 بر اساس ماده خشک) ...
بیشتر
این پژوهش با هدف تعیین اثر افزودن سطوح متفاوت پسماند پوستگیری پسته بر ترکیب شیمیایی، خصوصیات تخمیری و مؤلفههای تولید گاز جیرههای کاملاً مخلوط سیلوشده در شرایط برونتنی انجام شد. جیره ها با نسبت 60 درصد مواد خشبی (یونجه، کاه و علوفه ذرت) و 40 درصد کنسانترهای بر اساس ماده خشک با چهار سطح پسماند پسته (صفر، 5، 10 و 15 بر اساس ماده خشک) با هم مخلوط و در سطلهای پلاستیکی دو لیتری سیلو شد و طی زمانهای 30، 45 و 60 روز پس از سیلو شدن، مورد ارزیابی و نمونه گیری قرار گرفتند. ویژگیهای سیلویی، ترکیب شیمیایی، تخمیرپذیری (با روش آزمون تولید گاز)، غلظت نیتروژن آمونیاکی، درصد اسید لاکتیک و انرژی قابل متابولیسم نمونه-ها تعیین شد. دادهها در قالب طرح آماری کاملاً تصادفی تجزیه آماری شدند. نتایج نشان داد افزودن 15 درصد پسماند پوستگیری پسته در جیرههای کاملاً مخلوط سیلوشده سبب کاهش میزان ماده خشک، ماده آلی، الیاف نامحلول در شویندهخنثی و اسیدی، غلظت نیتروژن آمونیاکی و درصد اسید لاکتیک سیلاژها گردید (05/0>P). در مقابل، با افزودن پسماند پسته میزان pH، چربی خام، خاکستر و انرژی قابل متابولیسم افزایش یافت (05/0>P). همچنین، جیره کاملاً مخلوط سیلوشده بدون پسماند، دارای بالاترین نمره ارزیابی حسی نسبت به سایر جیرهها بود (05/0>P). حجم گاز تولیدشده و گوارشپذیری ماده خشک در شرایط برونتنی در 45 روز پس از سیلو کردن با افزایش پسماند پسته در جیرهها کاهش یافت (05/0>P). بر اساس نتایج، این پژوهش میتوان تا 10 درصد از پسماند پوستگیری پسته در سیلاژهای خوراک کامل استفاده نمود.
تغذیه دام و طیور
حسن باقری؛ فرشید فتاح نیا؛ مهدی بهرامی یکدانگی؛ داوود اکبری؛ مهرداد رستمی چشمه کچی
چکیده
در این آزمایش از 32 راس گوساله نر و ماده هلشتاین 3 روزه با میانگین وزن 1± 5/37 کیلوگرم به صورت فاکتوریل 2 ×2 استفاده شد. گوسالهها به 4 گروه تقریبا یکسان (8 راس به ازاء هر تیمار آزمایشی) تفسیم و به صورت تصادفی به تیمارهای آزمایشی اختصاص داده شدند. تیمارهای آزمایشی شامل شیر معمولی (2 و 3 نوبت در روز) و شیر حاوی آنتی "ضایعاتی" (2 و 3 نوبت در روز) ...
بیشتر
در این آزمایش از 32 راس گوساله نر و ماده هلشتاین 3 روزه با میانگین وزن 1± 5/37 کیلوگرم به صورت فاکتوریل 2 ×2 استفاده شد. گوسالهها به 4 گروه تقریبا یکسان (8 راس به ازاء هر تیمار آزمایشی) تفسیم و به صورت تصادفی به تیمارهای آزمایشی اختصاص داده شدند. تیمارهای آزمایشی شامل شیر معمولی (2 و 3 نوبت در روز) و شیر حاوی آنتی "ضایعاتی" (2 و 3 نوبت در روز) بودند. همه گوسالهها در سن 63 روزگی از شیر گرفته شدند و تا سن 83 روزگی در آزمایش باقی ماندند. کمترین مصرف ماده خشک جیره استارتر در پیش از شیرگیری و کل دوره پرورش، کمترین مصرف ماده خشک کل، بیشترین افزایش وزن روزانه در پس از شیرگیری و کل دوره آزمایش و بیشترین بازده استفاده از خوراک در گوسالههای تغذیه شده با شیر معمولی در 3 نوبت در روز مشاهده شد (05/0>P). گوسالههای تغذیه شده با شیر معمولی در 3 نوبت در روز دارای ارتفاع هیپ (زمان شیرگیری و پایان آزمایش)، وزن بدن (پایان آزمایش) و طول بدن (زمان شیرگیری و پایان آزمایش) بیشتری در مقایسه با سایر گروهها بودند (05/0>P). تغذیه شیر معمولی در مقایسه با شیر حاوی آنتیبیوتیک (ضایعاتی) باعث افزایش مصرف ماده خشک شیر، بهبود افزایش وزن روزانه و بازده استفاده از خوراک، وزن بدن بالاتر در زمان شیرگیری و پایان آزمایش در گوسالهها شد (05/0>P). در کل، تغذیه شیر معمولی در 3 نوبت در روز باعث افزایش عملکرد گوسالههای شیرخوار هلشتاین شد.
تغذیه دام و طیور
مهدی رجبی؛ یوسف روزبهان؛ جواد رضائی
چکیده
هدف از این تحقیق، بررسی اثر تغذیۀ علوفۀ سالیکورنیا بیگلوی بر عملکرد رشد و لاشۀ برههای پرواری بود. آزمایش با استفاده از 63 رأس برة نر افشاری در قالب طرح کاملاً تصادفی با هفت تیمار و نه تکرار طی 100 روز انجام شد. تیمارها عبارت بودند از: جیرۀ بدون سالیکورنیا (شاهد) و جیرههای حاوی 45، 90، 135، 180، 225 و 270 گرم سالیکورنیا به جای یونجه در کیلوگرم ...
بیشتر
هدف از این تحقیق، بررسی اثر تغذیۀ علوفۀ سالیکورنیا بیگلوی بر عملکرد رشد و لاشۀ برههای پرواری بود. آزمایش با استفاده از 63 رأس برة نر افشاری در قالب طرح کاملاً تصادفی با هفت تیمار و نه تکرار طی 100 روز انجام شد. تیمارها عبارت بودند از: جیرۀ بدون سالیکورنیا (شاهد) و جیرههای حاوی 45، 90، 135، 180، 225 و 270 گرم سالیکورنیا به جای یونجه در کیلوگرم مادۀ خشک جیره. سالیکورنیا نسبت به یونجه حاوی مقادیر کمتری پروتئین، نیترات و فیبر شوینده خنثی (NDF) بود، اما مقادیر بیشتری خاکستر، سدیم، اگزالات و ترکیبات فنولی داشت. تغذیۀ سطوح افزایشی سالیکورنیا موجب افزایش خطی مصرف روزانۀ آب شد (05/0>P). مصرف روزانۀ ماده خشک با افزایش سالیکورنیا بیشتر شد (05/0=P)، اما مصرف ماده آلی و پروتئین خام تغییر نکرد. تغذیۀ سالیکورنیا اثر معنیداری بر رشد روزانه و ضریب تبدیل بر اساس مادۀ آلی جیره نداشت، اما در سطوح 135 گرم و بیشتر، موجب افزایش ضریب تبدیل بر اساس مادۀ خشک جیره شد. ضرایب هضم ماده خشک (072/0=P) و خاکستر (012/0=P) با افزایش مصرف سالیکورنیا روند افزایشی، و قابلیت هضم NDF روند کاهشی (048/0=P) نشان داد، اما قابلیت هضم مادۀ آلی، پروتئین خام و عصارۀ اتری و بازدۀ لاشه تغییری نداشت. درمجموع، تغذیۀ علوفۀ سالیکورنیا تا 270 گرم در کیلوگرم ماده خشک جیره (با نسبت علوفه به کنسانترۀ 30 به 70) موجب افزایش مصرف آب حیوانات شد، اما اثر منفی بر عملکرد برههای پرواری نداشت و میتوان آن را بهعنوان جایگزین بخشی از علوفۀ جیره در گوسفندان نر افشاری توصیه نمود.
تغذیه دام و طیور
آیدا تیموری؛ عبدالحکیم توغدری؛ تقی قورچی؛ محمد اسدی؛ کوثر قزلسفلی
چکیده
این پژوهش به منظور بررسی اثر جایگزینی کنجالۀ سویا و کنجالۀ پنبهدانه با کنجالۀ میکس بر عملکرد، گوارش پذیری، رفتار مصرف خوراک، ترکیبات شیر و فراسنجههای خونی میشهای دالاق صورت گرفت. از تعداد 21 رأس میش شیرده سه شکم زایش نژاد دالاق با میانگین وزنی 6/2±38 کیلوگرم و 6 هفته پس از زایش در 3 تیمار و 7 تکرار در قالب طرح کاملاً تصادفی استفاده ...
بیشتر
این پژوهش به منظور بررسی اثر جایگزینی کنجالۀ سویا و کنجالۀ پنبهدانه با کنجالۀ میکس بر عملکرد، گوارش پذیری، رفتار مصرف خوراک، ترکیبات شیر و فراسنجههای خونی میشهای دالاق صورت گرفت. از تعداد 21 رأس میش شیرده سه شکم زایش نژاد دالاق با میانگین وزنی 6/2±38 کیلوگرم و 6 هفته پس از زایش در 3 تیمار و 7 تکرار در قالب طرح کاملاً تصادفی استفاده شد. تیمارها شامل: جیرۀ حاوی کنجالۀ سویا، جیرۀ حاوی کنجالۀ پنبهدانه و جیرۀ حاوی کنجالۀ میکس بودند. نتایج نشان داد بین تیمارهای آزمایشی اختلاف معنیداری در وزن نهایی میشها، افزایش وزن دوره، افزایش وزن روزانه و ضریب تبدیل غذایی وجود نداشت (05/0<P). مادۀ خشک مصرفی و رفتار خوردن، نشخوار و جویدن در تیمار دریافتکنندۀ کنجالۀ میکس نسبت به سایر تیمارها افزایش یافت (05/0>P). در تیمار دریافتکنندۀ کنجالۀ میکس در مقادیر تولید شیر روزانه، موادجامد بدون چربی و پروتئین شیر افزایش معنیداری نسبت به تیمارهای دریافتکنندۀ کنجالۀ سویا و پنبهدانه مشاهده گردید (05/0>P). گوارش پذیری مادۀخشک، مادۀ آلی و پروتئین خام در تیمار دریافتکنندۀ کنجالۀ میکس افزایش یافت (05/0>P) اما گوارش پذیری الیاف نامحلول در شویندۀ خنثی تحت تأثیر تیمارهای آزمایشی قرار نگرفت (05/0<P). در بین تیمارهای مختلف اختلاف معنیداری از نظر گلوگز، کلسترول، تریگلیسیرید، پروتئین کل، آلبومین و گلوبولین مشاهده نشد (05/0<P) اما غلظت نیتروژن اورهای خون در تیمارهای دریافتکنندۀ کنجالۀ سویا و کنجالۀ پنبهدانه بیشتر از تیمار دریافتکنندۀ کنجالۀ میکس بود (05/0>P). با توجه به نتایج حاضر، کنجالۀ میکس را میتوان جایگزین کنجالۀ سویا و کنجالۀ پنبهدانه در جیرۀ میشهای دالاق نمود.
تغذیه دام و طیور
علیرضا چگنی
چکیده
پروتئین جیره نقش مهمی در تغذیه نشخوارکنندگان دارد، زیرا علاوه بر تأمین اسیدهای آمینه، منبع نیتروژن برای ساخت پروتئین میکروبی است. قیمت بالا و محدودیت در تأمین پروتئین جیره غذایی، بهویژه برای دامهای پرتولید یکی از نگرانیهای مهم دامدران میباشد. منابع پروتئین گیاهی به مدت طولانی بهعنوان منبع عالی پروتئین خام برای نشخوارکنندگان ...
بیشتر
پروتئین جیره نقش مهمی در تغذیه نشخوارکنندگان دارد، زیرا علاوه بر تأمین اسیدهای آمینه، منبع نیتروژن برای ساخت پروتئین میکروبی است. قیمت بالا و محدودیت در تأمین پروتئین جیره غذایی، بهویژه برای دامهای پرتولید یکی از نگرانیهای مهم دامدران میباشد. منابع پروتئین گیاهی به مدت طولانی بهعنوان منبع عالی پروتئین خام برای نشخوارکنندگان مورد استفاده قرار گرفته است، اما به دلیل مصرف مستقیم توسط انسان و بالارفتن قیمت، مصرف آن در تغذیه دام با محدویت مواجه شده است. به دلیل توانایی نشخوارکنندگان در استفاده از نیتروژن غیر پروتئینی و به طور عمده اوره، به عنوان یک جایگزین برای تأمین بخشی از پروتئین، در جیره نشخوارکنندگان به کار میرود. اوره در شکمبه به آمونیاک تبدیل شده، و باکتریهای هضم کننده الیاف در شکمبه نیز برای تکثیر نیاز به آمونیاک دارند. نرخ تجزیه اوره معمولی در شکمبه سریعتر از رشد میکروبها و هضم کربوهیدراتهای ساختمانی است. لذا باعث کاهش راندمان استفاده از نیتروژن وحتی مسمومیت در دام میشود. اوره آهستهرهش نوعی از اوره است که سرعت آزادسازی نیتروژن در شکمبه را کاهش میدهد. جایگزینی آن بجای اوره معمولی در جیره دامهای نشخوارکننده که با محدودیت مواد پروتئینی مواجه هستند، ضمن تأمین نتیروژن پایدار، خطرات اوره معمولی را برای دام نخواهد داشت. این مقاله تاثیرات استفاده از اوره آهستهرهش در جیره نشخوارکنندگان به جای اوره معمولی و یا منابع پروتئین گیاهی بر مصرف خوراک، قابلیت هضم، فراسنجههای تخمیر، رشد و صفات تولیدی، فراسنجههای خون و خصوصیات لاشه را مرور مینماید.
تغذیه دام و طیور
میرحسن بیرانوند؛ امین کاظمی زاده
چکیده
هدف از این پژوهش، بررسی تاثیر سطوح مختلف چربی جیره و ویتامین E بر عملکرد رشد و فراسنجههای خونی بلدرچین ژاپنی بود.آزمایش با تعداد 320 قطعه بلدرچین یک روزه در قالب طرح کاملاً تصادفی با 20 واحد آزمایش شامل 5 گروه، 4 تکرار و تعداد 16 قطعه جوجه بلدرچین در هر تکرار انجام شد. گروههای آزمایشی شامل: 1) جیره پایه (شاهد)، 2) جیره پایه حاوی 2 درصد روغن ...
بیشتر
هدف از این پژوهش، بررسی تاثیر سطوح مختلف چربی جیره و ویتامین E بر عملکرد رشد و فراسنجههای خونی بلدرچین ژاپنی بود.آزمایش با تعداد 320 قطعه بلدرچین یک روزه در قالب طرح کاملاً تصادفی با 20 واحد آزمایش شامل 5 گروه، 4 تکرار و تعداد 16 قطعه جوجه بلدرچین در هر تکرار انجام شد. گروههای آزمایشی شامل: 1) جیره پایه (شاهد)، 2) جیره پایه حاوی 2 درصد روغن سویا، 3) جیرهپایه حاوی 2 درصد روغن پیه، 4) جیرهپایه حاوی 2 درصد روغن سویا و 200 میلیگرم در کیلوگرم ویتامین E، 5) جیرهپایه حاوی 2 درصد روغن پیه و 200 میلیگرم در کیلوگرم ویتامین E بودند. نتایج نشان داد تیمار حاوی 2 درصد روغن پیه و ویتامین E باعث افزایش در وزن پرندگان نسبت به تیمار شاهد شد (05/0>P). کمترین مصرف خوراک و ضریب تبدیل غذایی در پرندگانی که گروههای حاوی روغن سویا یا پیه به همراه ویتامین E دریافت کرده بودند مشاهد شد. درصد ماندگاری تحت تأثیر گروههای آزمایشی قرار نگرفت (05/0<P). بالاترین میزان شاخص تولید مربوط به پرندههای تغذیه شده با سطح دو درصد روغن پیه و E بود. اثر گروههای آزمایشی بر فراسنجههای خونی شامل پروتئین کل، آلبومین، گلوکز، کلسترول، تریگلیسرید، LDL، HDL معنیدار نبود (05/0<P). در کل استفاده از دو درصد روغن پیه به همراه ویتامین E در جیره پرندگان باعث بهبود عملکرد بلدرچین شد.
تغذیه دام و طیور
محمود صحرائی؛ نادر اسدزاده؛ اکبر یعقوبفر
چکیده
این آزمایش به منظور ارزیابی بقایای بوجاری گندم فرآوری شده در تغذیه جوجههای گوشتی انجام شد. تعداد432 قطعه جوجه گوشتی (راس 308 ) در قالب نه تیمار غذایی با چهار تکرار با 12 قطعه جوجه در هر تکرار به صورت طرح کاملاً تصادفی به مدت 42 روز مورد استفاده قرار گرفت. تیمارها شامل 1- جیره پایه حاوی ذرت و کنجاله سویا 2- جیره پایه با جایگزینی 15 درصد ذرت با ...
بیشتر
این آزمایش به منظور ارزیابی بقایای بوجاری گندم فرآوری شده در تغذیه جوجههای گوشتی انجام شد. تعداد432 قطعه جوجه گوشتی (راس 308 ) در قالب نه تیمار غذایی با چهار تکرار با 12 قطعه جوجه در هر تکرار به صورت طرح کاملاً تصادفی به مدت 42 روز مورد استفاده قرار گرفت. تیمارها شامل 1- جیره پایه حاوی ذرت و کنجاله سویا 2- جیره پایه با جایگزینی 15 درصد ذرت با بقایای بوجاری گندم 3- جیره پایه با جایگزینی 30 درصد ذرت با بقایای بوجاری گندم 4- جیره 2 + 500 گرم در تن آنزیم ناتوزیم پلاس 5- جیره 3 +500 گرم در تن آنزیم ناتوزیم پلاس 6- جیره 2 + 150 گرم در تن پروتکسین 7- جیره 3 + 150 گرم در تن پروتکسین 8- جیره 2 + 75 گرم در تن آنزیم ناتوزیم پلاس و 250 گرم در تن پروتکسین 9- جیره 3 + 75 گرم در تن ناتوزیم پلاس و 250 گرم در تن پروتکسین بود. بالاترین شاخص کارآیی تولید در تیمارهای شاهد، جیره حاوی 15 درصد بوجاری گندم با و بدون آنزیم، پروبیوتیک و آنزیم+ پروبیوتیک مشاهده شد(05/0>P). بیشترین طول ویلی در تیمارهای دریافتکننده 15 درصد بوجاری گندم + آنزیم+ پروبیوتیک مشاهده شد(05/0 P<)، به طور کلی نتایج این آزمایش نشان داد که میتوان از بقایای بوجاری گندم در جیره-های غذایی جوجههای گوشتی به میزان 15 درصد به همراه افزودن 250 گرم آنزیم + 75 گرم پروبیوتیک در تن جیره غذای، بدون اثرات منفی بر عملکرد، شاخص تولید و قابلیت هضم مواد مغذی استفاده نمود.
تغذیه دام و طیور
سیدمحمدعلی میرحسینی؛ سید ناصر موسوی؛ علی افسر
چکیده
هدف از این مطالعه بررسی اثرات استفاده از گوانیدینواستیک اسید در جیرههای کم پروتئین بر عملکرد، خصوصیات لاشه و فراسنجههای خونی جوجههای گوشتی بود. بدین منظور 240 قطعه جوجه گوشتی نر سویه راس 308 به 6 تیمار (فاکتوریل 2×3) و 4 تکرار با 10 پرنده در هر واحد آزمایشی تقسیم شدند. جیرههای آزمایشی شامل سه سطح پروتئین جیره (100، 90 و 80 درصد از توصیه ...
بیشتر
هدف از این مطالعه بررسی اثرات استفاده از گوانیدینواستیک اسید در جیرههای کم پروتئین بر عملکرد، خصوصیات لاشه و فراسنجههای خونی جوجههای گوشتی بود. بدین منظور 240 قطعه جوجه گوشتی نر سویه راس 308 به 6 تیمار (فاکتوریل 2×3) و 4 تکرار با 10 پرنده در هر واحد آزمایشی تقسیم شدند. جیرههای آزمایشی شامل سه سطح پروتئین جیره (100، 90 و 80 درصد از توصیه راس 308، 2009) با و بدون افزودن گوانیدینواستیک اسید (06/0 درصد) بودند. نتایج نشان داد که افزایش وزن بدن با کاهش 20 درصدی پروتئین خام جیره در سن 24-11 روزگی و 42-25 روزگی به طور معنیداری کاهش یافت (05/0>P). کاهش پروتئین خام از 100% به 80%، ضریب تبدیل خوراک را به طور قابل توجهی در طول دوره رشد افزایش داد. اثر متقابل معنیدار بین سطح پروتئین خام و گوانیدینواستیک اسید برای مصرف خوراک در سنین 11-24 و 25-42 روزگی مشاهده شد. افزودن گوانیدینواستیک اسید به جیره حاوی 80 درصد پروتئین خام از سطح توصیه، مصرف خوراک کاهش داد. افزایش وزن بدن و ضریب تبدیل خوراک تحت تاثیر مکمل گوانیدینواستیک اسید قرار نگرفت. افزودن گوانیدنیواستیک اسید باعث افزایش نسبی بازده لاشه و کاهش معنیدار وزن قلب شد (05/0>P). به طور کلی مشخص شد کاهش پروتئین و آمینواسیدهای جیره به میزان 20 درصد توصیه، علیرغم تامین آمینواسیدهای ضروری موجب کاهش عملکرد شد و استفاده از مکمل گوانیدنیواستیک اسید باعث بهبود نسبی عملکرد لاشه شد اما تاثیری بر عملکرد جوجههای گوشتی تغذیه شده با جیرههای کم پروتئین نداشت.
تغذیه دام و طیور
سهیل یوسفی؛ منصور رضائی؛ محمد کاظمی فرد؛ بهرام شهره
چکیده
پژوهش حاضر بهمنظور بررسی افزودن آنزیم و پروبیوتیک در جیره حاوی سطوح مختلف انرژی قابل متابولیسم بر عملکرد، خصوصیات لاشه، ریخت شناسی روده و جمعیت میکروبی در جوجههای گوشتی تغذیه شده با جیره بر پایه گندم-کنجاله سویا انجام شد. این آزمایش با 8 تیمار و 5 تکرار و با استفاده از 400 قطعه جوجه گوشتی نر سویه تجاری راس- ۳۰۸ در ۲۴ روز انجام شد. تیمارها ...
بیشتر
پژوهش حاضر بهمنظور بررسی افزودن آنزیم و پروبیوتیک در جیره حاوی سطوح مختلف انرژی قابل متابولیسم بر عملکرد، خصوصیات لاشه، ریخت شناسی روده و جمعیت میکروبی در جوجههای گوشتی تغذیه شده با جیره بر پایه گندم-کنجاله سویا انجام شد. این آزمایش با 8 تیمار و 5 تکرار و با استفاده از 400 قطعه جوجه گوشتی نر سویه تجاری راس- ۳۰۸ در ۲۴ روز انجام شد. تیمارها شامل جیره با و بدون افزودن مولتی آنزیم ناتوزیم p (صفر و۵۰۰ گرم در تن) با و بدون افزودن پروبیوتیک لاکتوفید (صفر و 200 گرم در تن) و دو سطح انرژی قابل متابولیسم (2850 و 3100 کیلوکالری در کیلوگرم) در قالب طرح کاملاٌ تصادفی با آزمایش فاکتوریل2×2×2 انجام شد. افزایش سطح انرژی جیره به ۳۱۰۰ کیلوکالری بر کیلوگرم سبب بهبود مصرف خوراک، افزایش وزن در کل دوره آزمایش شد (05/0>P). افزودن پروبیوتیک و مولتیآنزیم سبب افزایش ارتفاع و عرض پرز، کاهش عمق کریپت و افزایش نسبت ارتفاع به عمق کریپت در دئودنوم روده جوجه ها در ۲۴سن روزگی شد (05/0>P). افزودن پروبیوتیک سبب افزایش جمعیت لاکتوباسیل و کاهش کلی فرم شد (05/0>P).افزایش سطح انرژی جیره به ۳۱۰۰ کیلوکاری بر کیلوگرم سبب افزایش جمعیت باکتری ها (لاکتوباسل، کلی فرم و کل باکتریها) شد (05/0>P). اثر متقابل مولتیآنزیم، پروبیوتیک و انرژی بر جمعیت میکروبی دستگاه گوارش اثر معنی دار نداشت (05/0P>). بطور کلی افزودن آنزیم و پروبیوتیک به جیره با 3100 کیلوکالری انرژی قابل متابولیسم سبب افزایش مصرف خوراک و بهبود جمعیت میکروبی مفید شد.
تغذیه دام و طیور
غلامرضا زابلی
چکیده
در این پژوهش تأثیرافزودن سطوح محتلف سینبیوتیک به جیره برعملکرد، جمعیت میکروبی و ریختسنجی رودهکوچک جوجههای گوشتی در شرایط تنش گرمایی مزمن بررسی و سطح بهینه سینبیوتیک برآورد شد. در مجموع تعداد240 قطعه جوجه گوشتی راس- 308 یک روزه، به طور تصادفی در 4 گروه آزمایشی و 5 تکرار و 12 پرنده در هر تکرار اختصاص داده شد. تیمارهای آزمایشی شامل ...
بیشتر
در این پژوهش تأثیرافزودن سطوح محتلف سینبیوتیک به جیره برعملکرد، جمعیت میکروبی و ریختسنجی رودهکوچک جوجههای گوشتی در شرایط تنش گرمایی مزمن بررسی و سطح بهینه سینبیوتیک برآورد شد. در مجموع تعداد240 قطعه جوجه گوشتی راس- 308 یک روزه، به طور تصادفی در 4 گروه آزمایشی و 5 تکرار و 12 پرنده در هر تکرار اختصاص داده شد. تیمارهای آزمایشی شامل سطوح 0، 5/0، 1 و 5/1 )گرم در کیلوگرم جیره( سینبیوتیک که به جیره آزمایشی (پایه) از 3 روزگی تا 42 روزگی اضافه گردید. تنش مزمن گرمایی برای همه گروهها از روز 28 تا 42 اعمال شد (روزانه 6 ساعت، دمای 32 درجه سلسیوس از ده صبح تا 4 عصر). نتایج نشان داد تغذیه با سینبیوتیک باعث بهبود معنیدار افزایش وزن بدن و مصرف خوراک تا 28 روزگی و دوره تنش مزمن گرمایی شد (05/0≥p). بطوریکه گروههای دریافتکننده 1 و 5/1 گرم در کیلوگرم سینبیوتیک بالاترین عملکرد را داشتند. تیمارهای حاوی سینبیوتیک بر جمعیت میکروبی تأثیر معنیداری داشت و باعث افزایش جمعیت باکتریهای تولیدکننده اسیدلاکتیک شد (05/0≥p). استفاده از سینبیوتیک در جیره باعث افزایش معنی دار ارتفاع پرز روده شد (05/0≥p). شاخص تولید اروپایی در تیمارهای حاوی 1 و 5/1 (گرم در کیلوگرم) سینبیوتیک افزایش معنیداری یافت (05/0≥p). نتایج پژوهش نشان میدهد که استفاده از سینبیوتیک در دوره تنش مزمنگرمایی با تغییر مثبت جمعیت میکروبی و ریخت سنجی روده، عملکرد را بهبود میدهد و بر اساس مدلسازی خطی و درجه دو، نقطه بهینه سطح سینبیوتیک برای افزایش وزن به ترتیب 3/1 و 42/1گرم در کیلوگرم جیره میباشد.
تغذیه دام و طیور
سعید هونجانی؛ سید داود شریفی؛ رضا صادقی؛ شکوفه غضنفری
چکیده
تأثیر مصرف خوراک ضدعفونی شده با گاز ازن بر عملکرد، خصوصیات لاشه و فراسنجههای خونی جوجههای گوشتی با استفاده از 432 قطعه جوجه گوشتی نر سویه راس 308 در یک آزمایش فاکتوریل 2×3 با سه سطح گاز ازن (صفر، 20 و 30 قسمت در میلیون) و دو سطح چربی شامل کم (یک و نیم و دو درصد روغن گیاهی به ترتیب برای دورههای رشد و پایانی) و زیاد (سه و چهار درصد به ترتیب ...
بیشتر
تأثیر مصرف خوراک ضدعفونی شده با گاز ازن بر عملکرد، خصوصیات لاشه و فراسنجههای خونی جوجههای گوشتی با استفاده از 432 قطعه جوجه گوشتی نر سویه راس 308 در یک آزمایش فاکتوریل 2×3 با سه سطح گاز ازن (صفر، 20 و 30 قسمت در میلیون) و دو سطح چربی شامل کم (یک و نیم و دو درصد روغن گیاهی به ترتیب برای دورههای رشد و پایانی) و زیاد (سه و چهار درصد به ترتیب برای دورههای رشد و پایانی) در قالب طرح کاملاً تصادفی با شش گروه آزمایشی، چهار تکرار و 18 قطعه پرنده در هر تکرار بررسی شد. در سن 42 روزگی، دو قطعه پرنده از هر تکرار انتخاب و بعد از وزنکشی کشتار و وزن لاشه، قلب، کبد، روده کوچک و رودههای کور بهدقت اندازهگیری شدند. نتایج نشان دادند که افزایش وزن جوجههای تغذیه شده با جیره پرچرب و بدون گازدهی، بطور معنیداری بالاتر از جوجههای تغذیه شده با جیره پرچرب و گازدهی شده با 20 قسمت در میلیون گاز ازن بود (05/0P<). وزن رودههای کور جوجههای تغذیه شده با جیرههای کمچرب، بالاتر از پرندگان تغذیه شده با جیرههای پرچرب بود و پرندگان تغذیه شده با جیرههای گاز دهی شده با 20 قسمت در میلیون گاز ازن، وزن رودههای کور بیشتری داشتند (05/0P<). با توجه به نتایج این آزمایش، به نظر می-رسد که استفاده از گاز ازن برای ضدعفونی جیرههای حاوی سطوح بالای چربی، بر کیفیت خوراک ثأثیر منفی دارد و موجب کاهش عملکرد جوجههای گوشتی میشود.
تغذیه دام و طیور
انور آموزمهر؛ بهروز دستار؛ امید عشایری زاده؛ رضا میرشکار؛ رضا عبدالهی
چکیده
برای انجام این آزمایش تعداد 450 قطعه نیمچه مادر گوشتی(راس 308)، با 6 تیمار و 5 تکرار و 15 پرنده در هر تکرار در 30 واحد آزمایشی توزیع شدند. آزمایش بهصورت فاکتوریل 2 × 3 در قالب طرح کاملا تصادفی با 3 شکل خوراک (آردی، کرامبل و پلت) و 2 سطح غلظت مواد مغذی (جیره استاندارد و جیره رقیقشده به مقدار 90% استاندارد) در دوره رشد (7 تا 19 هفتگی) و دوره پیشتولید ...
بیشتر
برای انجام این آزمایش تعداد 450 قطعه نیمچه مادر گوشتی(راس 308)، با 6 تیمار و 5 تکرار و 15 پرنده در هر تکرار در 30 واحد آزمایشی توزیع شدند. آزمایش بهصورت فاکتوریل 2 × 3 در قالب طرح کاملا تصادفی با 3 شکل خوراک (آردی، کرامبل و پلت) و 2 سطح غلظت مواد مغذی (جیره استاندارد و جیره رقیقشده به مقدار 90% استاندارد) در دوره رشد (7 تا 19 هفتگی) و دوره پیشتولید (19 هفتگی تا شوک نوری) انجام شد. نتایج نشان داد در دوره رشد شکل خوراک در جیره رقیقشده تأثیری بر وزن نیمچهها نداشت. در حالیکه استفاده از خوراک پلت در مقایسه با خوراک آردی در جیره استاندارد سبب افزایش معنیدار وزن بدن شد (05/0 P <). در دوره پیشتولید استفاده از خوراکهای پلت و کرامبل در مقایسه با خوراک آردی سبب افزایش معنیدار وزن بدن و رقیقسازی جیره سبب کاهش معنیدار وزن بدن نیمچههای مادر شد (05/0 P <). شکل خوراک و غلظت مواد مغذی تأثیر معنیدار بر ریختشناسی پرزهای ژژنوم نداشتند (05/0 P >). استفاده از خوراک پلت در مقایسه با خوراک آردی سبب افزایش ضخامت بخش کرانیودورسال ضخیم ماهیچههای پشتی سنگدان نیمچهها شد (05/0 P <). بر اساس نتایج این آزمایش، استفاده از جیره پلت یا کرامبل حاوی سطوح مواد مغذی توصیه شده کنترل وزن در گلههای مادر گوشتی را به دلیل افزایش وزن بیشتر میتواند با مشکل مواجه کند ولی رقیقسازی جیره به مقدار 90 درصد مقدار مواد مغذی توصیه شده تا حدود زیادی در کنترل وزن موثر است.
تغذیه دام و طیور
فرخ بیکس؛ محسن دانشیار؛ عباس نیکو؛ سید علی میرقلنج
چکیده
هدف از این مطالعه بررسی اثر استات آمونیوم بر کاهش میزان سموم قارچی در خوراک و تأثیر آن بر عملکرد، خصوصیات لاشه و برخی فراسنجههای خونی جوجههای گوشتی بود. بدین منظور از تعداد 300 قطعه جوجه گوشتی یک روزه راس 308 در قالب طرح کاملا تصادفی با 6 تیمار و 5 تکرار و 10 پرنده در هر تکرار استفاده شد. تیمارهای آزمایشی بر پایه ذرت-کنجاله سویا شامل شاهد ...
بیشتر
هدف از این مطالعه بررسی اثر استات آمونیوم بر کاهش میزان سموم قارچی در خوراک و تأثیر آن بر عملکرد، خصوصیات لاشه و برخی فراسنجههای خونی جوجههای گوشتی بود. بدین منظور از تعداد 300 قطعه جوجه گوشتی یک روزه راس 308 در قالب طرح کاملا تصادفی با 6 تیمار و 5 تکرار و 10 پرنده در هر تکرار استفاده شد. تیمارهای آزمایشی بر پایه ذرت-کنجاله سویا شامل شاهد منفی (بدون سموم قارچی)، شاهد مثبت (جیره حاوی ذرت آلوده به آفلاتوکسین B1، اکراتوکسین A و زیرالنون) و جیرههای حاوی 04/0، 06/0، 08/0 و 1/0 گرم در کیلوگرم استات آمونیوم بودند. صفات عملکردی در دورههای آغازین، رشد، پایانی و کل دوره اندازهگیری شدند. خصوصیات لاشه و فراسنجههای خونی در سن 42 روزگی اندازهگیری شدند. نتایج نشان داد که پرندگان تغذیه شده با جیره شاهد منفی و جیره شاهد مثبت حاوی 08/0 و 1/0 گرم استات آمونیوم در کیلوگرم خوراک، مصرف خوراک، افزایش وزن روزانه، بازده لاشه و وزن سینه بالاتری نسبت به پرندگان تیمار شاهد مثبت داشتند. پرندگان دریافت کننده تیمار شاهد منفی و تیمارهای حاوی سطوح مختلف استات آمونیوم غلظت آسپارتات آمینو ترانسفراز و آلانین آمینو ترانسفراز پایینتری نسبت به پرندگان تیمار شاهد مثبت داشتند. به طور کلی مشخص شد که استفاده از 08/0 و 1/0 گرم استات آمونیوم در جیره آلوده به سموم قارچی، از طریق رفع اثرات منفی سموم موجب بهبود عملکرد و خصوصیات لاشه جوجههای گوشتی میگردد.
تغذیه دام و طیور
سعید غلامیان؛ تقی قورچی؛ بهنام قربانی؛ محمد اسدی
چکیده
بهمنظور تعیین روند تجزیهپذیری پنبهدانه و مقایسۀ سطوح مختلف پنبهدانه در جیرۀ پرواری بر عملکرد، گوارشپذیری و فراسنجههای خونی برههای نر دالاق دو آزمایش انجام شد. در آزمایش اول بهمنظور تعیین روند تجزیهپذیری شکمبهای ماده خشک و پروتئین خام پنبهدانه با استفاده از روش کیسه نایلونی از 4 رأس گوسفند دالاق فیستولا گذاریشده ...
بیشتر
بهمنظور تعیین روند تجزیهپذیری پنبهدانه و مقایسۀ سطوح مختلف پنبهدانه در جیرۀ پرواری بر عملکرد، گوارشپذیری و فراسنجههای خونی برههای نر دالاق دو آزمایش انجام شد. در آزمایش اول بهمنظور تعیین روند تجزیهپذیری شکمبهای ماده خشک و پروتئین خام پنبهدانه با استفاده از روش کیسه نایلونی از 4 رأس گوسفند دالاق فیستولا گذاریشده استفاده شد. در آزمایش دوم، بهمنظور تعیین عملکرد پروار، از 16رأس برۀ نر با میانگین وزن 3/1±57/27 کیلوگرم و سن ۱۰±120 روزگی در قالب طرح کاملاً تصادفی با 4 تیمار و 4 تکرار بهمدت 84 روز استفاده شد. خوراک مصرفی در تیمار دریافتکننده 7 درصد پنبه دانه بیشترین مقدار و تیمار دریافتکننده 21 درصد کمترین پنبه دانه مقدار بود)05/0(P<. همچنین کمترین ضریب تبدیل خوراک مربوط به برههای دریافتکننده سطح 14 درصد پنبه دانه بود. افزایش پنبهدانه سبب کاهش معنیدارگوارشپذیری ماده خشک شد. همچنین برههای دریافتکننده 21 درصد پنبهدانه بیشترین گوارشپذیری عصاره اتری را داشتد )05/0(P<. با افزایش سطح پنبهدانه در جیرۀ گوارشپذیری چربی خام افزایش یافت، بهطوریکه بالاترین میزان گوارشپذیری چربی خام در تیمار دریافتکننده ۲۱ درصد پنبهدانه مشاهده شد (05/0>P). بیشترین گوارشپذیری الیاف نامحلول در شویندۀ خنثی در جیره شاهد و کمترین میزان آن در جیرۀ 7 درصد پنبه دانه مشاهده شد (05/0>P). بهطور کلی با توجه به نتایج حاضر، پنبه دانه را میتوان تا 14 درصد در جیرۀ برههای پرواری دالاق استفاده نمود.
تغذیه دام و طیور
رضا ناصری هرسینی؛ فرخ کفیل زاده
چکیده
به منظور ارزیابی اثرات افزودن یک پروبیوتیک باکتریایی تجاری بر عملکرد رشد، ویژگیهای کیفی گوشت و ترکیب اسیدهای چرب عضلات، از 16 رأس بزغالۀ نر مرخز (6/2±1/13 کیلوگرم وزن زنده، با سن آغازین سه ماهگی) استفاده شد. بزغالهها بهطور تصادفی بین دو تیمار توزیع شده و تا پیش از موعد کشتار به مدت 119 روز و بهصورت دسترسی آزادانه به جیره تغذیه شدند. ...
بیشتر
به منظور ارزیابی اثرات افزودن یک پروبیوتیک باکتریایی تجاری بر عملکرد رشد، ویژگیهای کیفی گوشت و ترکیب اسیدهای چرب عضلات، از 16 رأس بزغالۀ نر مرخز (6/2±1/13 کیلوگرم وزن زنده، با سن آغازین سه ماهگی) استفاده شد. بزغالهها بهطور تصادفی بین دو تیمار توزیع شده و تا پیش از موعد کشتار به مدت 119 روز و بهصورت دسترسی آزادانه به جیره تغذیه شدند. پروبیوتیک تجاری پریمالاک روزانه به میزان دو گرم به هر بزغاله در تیمار مربوطه و پیش از وعدۀ خوراکدهی صبح خورانده شد. عملکرد رشد و درصد لاشه تحت تأثیر خوراندن پروبیوتیک باکتریایی قرار نگرفت، اما ضخامت چربی زیر پوستی در پاسخ به مصرف پروبیوتیک باکتریایی کاهش یافت (05/0P<). در بین ویژگیهای فیزیکی ارزیابی شده در گوشت، شامل pHu، ضایعات شیرابهای، ظرفیت نگهداری آب، کاهش وزن در اثر طبخ، فشار برشی و شاخصهای مرتبط با رنگ، تنها مقدار شاخص L* در عضلۀ semimembranosus و مقدار شاخص a* در عضلۀ longissimus thoracis دستخوش تغییری معنیدار در اثر افزودن پروبیوتیک باکتریایی به جیره شدند (05/0P<). افزودن پروبیوتیک باکتریایی به جیره تأثیر معنیداری بر ترکیب شیمیایی و ترکیب کلی اسیدهای چرب عضلات نداشت. به طور کلی، پروبیوتیک باکتریایی چندسویهای مورد استفاده در پژوهش حاضر تأثیر قابلملاحظهای بر عملکرد رشد و غالب ویژگیهای کیفی گوشت بزغالههای مرخز نداشت.
تغذیه دام و طیور
یوسف سرهنگی؛ قربان الیاسی زرینقبایی؛ علیرضا ایمانی؛ محمدولی علیپور؛ محمدرضا ستاری
چکیده
به منظور بررسی تأثیر سطوح مختلف تفاله خشک چغندرقند بر روی عملکرد غازهای بومی آزمایشی در قالب طرح کاملاً تصادفی در 5 تیمار و 3 تکرار با10 قطعه جوجه غاز ( مخلوط هر دو جنس) اجرا شد. پنج گروه آزمایشی شامل گروه شاهد (سطح صفر درصد تفاله چغندرقند) و جیرههای غذایی با سطوح 5، 7، 10 و 15 درصد تفاله چغندرقند بودند. در طول 12 هفته دوره پرورش، افزایش ...
بیشتر
به منظور بررسی تأثیر سطوح مختلف تفاله خشک چغندرقند بر روی عملکرد غازهای بومی آزمایشی در قالب طرح کاملاً تصادفی در 5 تیمار و 3 تکرار با10 قطعه جوجه غاز ( مخلوط هر دو جنس) اجرا شد. پنج گروه آزمایشی شامل گروه شاهد (سطح صفر درصد تفاله چغندرقند) و جیرههای غذایی با سطوح 5، 7، 10 و 15 درصد تفاله چغندرقند بودند. در طول 12 هفته دوره پرورش، افزایش وزن، خوراک مصرفی و ضریب تبدیل غذایی بهصورت هفتگی مورد ارزیابی قرار گرفت. در پایان دوره آزمایش از هر تکرار تعداد 2 قطعه جوجه غاز یکی نر و دیگری ماده به صورت تصادفی انتخاب و کشتار و تجزیه لاشه شدند. نتایج نشان داد که در هفتههای متوالی تیمارهای حاوی سطوح مختلف تفاله چغندرقند در مقایسه با تیمار شاهد دارای بیشترین مقدار میانگین افزایش وزن بودند (05/0>P). تیمارهای حاوی سطوح مختلف تفاله چغندرقند از نظر ضریب تبدیل غذایی بهغیر از دوره پرورش 1 تا 7 روزگی اختلاف معنیداری با گروه شاهد نشان ندادند. استفاده از تفاله چغندرقند باعث کاهش درصد وزن رانها و افزایش درصد وزنی امعاء و احشا در لاشه شد (05/0>P). بیشترین درصد وزنی لاشه و کمترین درصد وزنی امعاء و احشا در تیمار شاهد مشاهده شد (05/0>P). همچنین کمترین درصد وزنی پشت و گردن در تیمار شاهد مشاهده شد (05/0>P). نتیجه نهایی این که با توجه به کاهش هزینه خوراک به ازای تولید هر کیلوگرم گوشت بهدلیل پایین بودن قیمت تفاله خشک چغندرقند و عملکرد بهتر پرنده، کاربرد تفاله چغندرقند تا سطح 15 درصد در جیرههای غازها پیشنهاد میشود.
تغذیه دام و طیور
کامبیز کامگار؛ شهاب قاضی؛ امیرعلی صادقی؛ علیرضا عبدالمحمدی
چکیده
در مطالعه حاضر، اثرات عملآوری دانه کینوا بر عملکرد، صفات کیفی تخم، وضعیت آنتی اکسیدانی و مورفولوژی روده 240 قطعه بلدرچین تخمگذار با 6 تیمار شامل: جیره بر پایه ذرت و کنجاله، جیره حاوی 10درصد دانه کینوا خام، جیره حاوی10درصد دانه کینوا خیساندهشده در آب ºC40، جیره حاوی10درصد دانه کینوا خیساندهشده در محلول اسیداستیک 1درصد، جیره ...
بیشتر
در مطالعه حاضر، اثرات عملآوری دانه کینوا بر عملکرد، صفات کیفی تخم، وضعیت آنتی اکسیدانی و مورفولوژی روده 240 قطعه بلدرچین تخمگذار با 6 تیمار شامل: جیره بر پایه ذرت و کنجاله، جیره حاوی 10درصد دانه کینوا خام، جیره حاوی10درصد دانه کینوا خیساندهشده در آب ºC40، جیره حاوی10درصد دانه کینوا خیساندهشده در محلول اسیداستیک 1درصد، جیره حاوی10درصد دانه کینوا خیساندهشده در محلول بیکربنات سدیم 1درصد و جیره حاوی 10درصد دانه کینوا خامِ مکمل شده با 05/0درصد مولتیآنزیم روابیو در 5 تکرار و 8 پرنده در هرتکرار در قالب طرح کاملاً تصادفی مورد مطالعه قرار گرفت. تغذیه دانه کینوا خام موجب کاهش تولید تخم، وزن تخم، توده تخم، وزن پوسته تخم، شاخص سفیده، واحدهاو، فعالیت آنزیم سوپراکسیددیسموتاز و ارتفاع پرز روده نسبت به گروه شاهد شد (05/0>p). تمامی روشهای عملآوری دانه کینوا و مکمل نمودن جیره حاوی دانه کینوا خام با مولتیآنزیم موجب افزایش معنیدار (05/0>p) تولید تخم، وزن تخم، توده تخم، وزن مخصوص تخم، ضخامت پوسته تخم، وزن پوسته تخم، شاخص سفیده و واحد هاو نسبت به گروه دانه خام شدند. تغذیه دانه کینوا عملآوری شده با اسید استیک مقادیر تولید تخم، توده تخم، واحد هاو، فعالیت آنزیم کاتالاز، ارتفاع پرز روده و نسبت ارتفاع پرز به عمق کریپت را نسبت به گروههای دانه خام و شاهد بطور معنیداری افزایش داد (05/0>p). در نتیجه، خیساندن دانه کینوا در محلول اسیداستیک 1درصد با نسبت 1:5 طی 24 ساعت بهترین روش عملآوری بود.
تغذیه دام و طیور
سارا سعیدی گراغانی؛ مسلم باشتنی؛ پیروز شاکری؛ حسین نعیمی پور یونسی
چکیده
این مطالعه بهمنظور بررسی تأثیر سطوح مختلف یک نوع بیوچار معدنی بدست آمده از معدن کوهبنان کرمان بر عملکرد، قابلیت هضم، فراسنجههای خونی و تخمیر شکمبهای گوسالههای شیرخوار هلشتاین در یک گاوداری صنعتی انجام شد. بدین منظور از 35 رأس گوساله شیرخوار هلشتاین با میانگین وزنی87/4 ± 88/48 در قالب طرح کاملاً تصادفی ...
بیشتر
این مطالعه بهمنظور بررسی تأثیر سطوح مختلف یک نوع بیوچار معدنی بدست آمده از معدن کوهبنان کرمان بر عملکرد، قابلیت هضم، فراسنجههای خونی و تخمیر شکمبهای گوسالههای شیرخوار هلشتاین در یک گاوداری صنعتی انجام شد. بدین منظور از 35 رأس گوساله شیرخوار هلشتاین با میانگین وزنی87/4 ± 88/48 در قالب طرح کاملاً تصادفی در پنج تیمار و هفت تکرار استفاده شد. جیرههای آزمایشی شامل: 1) شیر و خوراک آغازین (جیره پایه)، 2) جیره پایه بههمراه 10 گرم بیوچار معدنی مخلوط شده در خوراک آغازین، 3) جیره پایه بههمراه 10 گرم بیوچار معدنی حل شده در شیر، 4) جیره پایه بههمراه 20 گرم بیوچار معدنی مخلوط شده در خوراک آغازین، 5) جیره پایه بههمراه 20 گرم بیوچار معدنی حل شده در شیر بود. مصرف 20 گرم از بیوچار در خوراک آغازین باعث افزایش وزن روزانه و بهبود میانگین ضریب تبدیل غذایی شد (05/0 >P). بالاترین مقدار گلوکز و آلبومین خون مربوط به گوسالههای تغذیه شده با 20 گرم بیوچار در خوراک آغازین بود (05/0 >P). بیشترین قابلیت هضم ظاهری مواد مغذی را گوسالههای مصرف کننده 10 و 20 گرم بیوچار در خوراک آغازین داشتند (05/0 >P). گوسالههای تغذیه شده با 20 گرم بیوچار در خوراک آغازین pH مایع شکمبه بالاتری نسبت به سایر گوسالهها داشتند (05/0 >P). بنابراین، افزودن 20 گرم بیوچار معدنی به خوراک آغازین گوسالههای شیرخوار هلشتاین به-دلیل اثرات مثبت آن بر عملکرد، قابلیت هضم، فراسنجههای خونی و تخمیری شکمبه، توصیه میگردد.
تغذیه دام و طیور
عبدالحکیم توغدری؛ تقی قورچی؛ محمد اسدی؛ کامل عموزاده آرائی؛ مصطفی عالی پور
چکیده
این پژوهش به منظور بررسی اثر جایگزینی کنجاله سویا با کنجاله جوانه ذرت در جیره بر مصرف خوراک، فراسنجههای شکمبهای و متابولیتهای خونی برههای پرواری آتابای صورت گرفت. سی راس بره پرواری (با میانگین وزن 7/2± 32 کیلوگرم) به طور تصادفی به 3 گروه با 10 تکرار تقسیم شدند. برههای گروه کنترل با جبره بدون کنجاله جوانه ذرت تغذیه شدند. سایر ...
بیشتر
این پژوهش به منظور بررسی اثر جایگزینی کنجاله سویا با کنجاله جوانه ذرت در جیره بر مصرف خوراک، فراسنجههای شکمبهای و متابولیتهای خونی برههای پرواری آتابای صورت گرفت. سی راس بره پرواری (با میانگین وزن 7/2± 32 کیلوگرم) به طور تصادفی به 3 گروه با 10 تکرار تقسیم شدند. برههای گروه کنترل با جبره بدون کنجاله جوانه ذرت تغذیه شدند. سایر گروهها به ترتیب با جایگزینی 50 و 100 درصدی کنجاله سویا با کنجاله جوانه ذرت در جیره به مدت 84 روز تغذیه شدند. برهها هر 14 روز وزن شدند. مقدار خوراک مصرفی و پسآخور به صورت روزانه ثبت شد. نتایج نشان داد بین تیمارهای آزمایشی اختلاف معنی داری در وزن نهایی برهها و ماده خشک مصرفی وجود نداشت (05/0<P). اختلاف معنیداری در جمعیت پروتوزوآ، pH و اسیدهای چرب فرار در بین تیمارهای مختلف مشاهده نشد(05/0<P). همچنین نیتروژن آمونیاکی شکمبه در زمان ناشتا و شش ساعت بعد از تغذیه صبح اختلاف معنیداری ایجاد نکرد(05/0<P). هرچند مقدار نیتروژن آمونیاکی شکمبه ۳ ساعت بعد از تغذیه صبح افزایش یافت (05/0 >P). در بین تیمارهای مختلف اختلاف معنیداری از خونی گلوگز، کلسترول، گلوبولین، نسبت آلبومین به گلوبولین مشاهده نشد (05/0<P) اما جایگزینی کنجاله سویا با کنجاله جوانه ذرت سبب افزایش غلظت تریگلیسیرید، اوره، پروئین کل، لیپـوپروتئین بـا چگـالی کـم و لیپـوپروتئین بـا چگـالی خیلی کـم و کاهش لیپوپروتئین بـا چگـالی زیـاد شد (05/0 >P). بطورکلی، میتوان کنجاله جوانه ذرت را بطور کامل با کنجاله سویا، بدونآنکه در سلامت و تولید دام اختلالی ایجاد کند جایگزین نمود.