مدیریت پرورش دام و طیور
پیروز شاکری؛ نادر اسدزاده؛ سید محمود نصراللهی؛ مهدی نیکبختی؛ امیرعلی شاکری
چکیده
این مطالعه با هدف مقایسه عملکرد پروار بین گوسالههای نر آمیخته سیمنتال×هلشتاین با گوسالههای نر خالص هلشتاین در یک دوره پرواری 6 ماهه در شرایط گرم و مرطوب کشور انجام شد. برای این منظور از 17 رأس گوساله نر آماده پروار شامل 10 رأس گوساله خالص هلشتاین و 7 رأس گوساله آمیخته سیمنتال×هلشتاین با میانگین وزن 30/42±42/181 کیلوگرم در حومه ...
بیشتر
این مطالعه با هدف مقایسه عملکرد پروار بین گوسالههای نر آمیخته سیمنتال×هلشتاین با گوسالههای نر خالص هلشتاین در یک دوره پرواری 6 ماهه در شرایط گرم و مرطوب کشور انجام شد. برای این منظور از 17 رأس گوساله نر آماده پروار شامل 10 رأس گوساله خالص هلشتاین و 7 رأس گوساله آمیخته سیمنتال×هلشتاین با میانگین وزن 30/42±42/181 کیلوگرم در حومه شهرستان بابل استفاده شد. گوسالهها در باکسهای با ابعاد 3×3 متر بهصورت انفرادی نگهداری شدند و خوراک مصرفی بهصورت کاملاً مخلوط در دو وعده مساوی در ساعات 8:00 و 16:00 در اختیار گوسالهها قرار گرفت. وزنکشی از گوسالهها در شروع آزمایش پس از 8 ساعت گرسنگی انجام شد و سپس تا پایان آزمایش هر 30 روز یکبار تکرار شد. نتایج نشان داد که در دوره 6 ماهه پروار میانگین خوراک مصرفی گوسالههای آمیخته با گوسالههای خالص هلشتاین اختلاف نداشت، با این وجود میانگین افزایش وزن روزانه گوسالههای آمیخته 508/1 کیلوگرم و بالاتر از میانگین افزایش وزن روزانه گوسالههای خالص هلشتاین به میزان 190/1 کیلوگرم بود. نسبت تبدیل خوراک در گوسالههای آمیخته سیمنتال×هلشتاین (25/6) و مطلوبتر از گوسالههای هلشتاین (73/7) بود . نتایج کلی این تحقیق نشان داد که در یک دوره پروار 6 ماهه گوسالههای آمیخته سیمنتال×هلشتاین در مقایسه با گوسالههای خالص هلشتاین با مصرف خوراک مشابه، 7/26 درصد افزایش وزن روزانه بیشتر و 2/19 درصد نسبت تبدیل خوراک مطلوبتری داشتند. بنابراین در شرایط کمبود گوشت قرمز در کشور، آمیختهگری بین گاوهای سیمنتال×هلشتاین با هدف تولید گوسالههای تجاری میتواند یک راهکار مناسب برای افزایش تولید گوشت گوساله باشد.
تغذیه دام و طیور
بردیا گوران شورک چالی؛ سکینه اسدزاده
چکیده
مطالعه حاضر با هدف بررسی اثرات سطوح مختلف اسانس گیاه خارشتر بر عملکرد، خصوصیات لاشه، مورفولوژی روده، آنزیمهای کبدی و وضعیت آنتیاکسیدانی در جوجههای گوشتی انجام شد. در مجموع از تعداد 400 قطعه جوجه گوشتی نر و ماده یک روزه سویه راس 308 با میانگین وزن 64/0±27/41 گرم استفاده شد. این آزمایش در قالب طرح کاملا تصادفی با 5 تیمار، 4 تکرار و 20 قطعه ...
بیشتر
مطالعه حاضر با هدف بررسی اثرات سطوح مختلف اسانس گیاه خارشتر بر عملکرد، خصوصیات لاشه، مورفولوژی روده، آنزیمهای کبدی و وضعیت آنتیاکسیدانی در جوجههای گوشتی انجام شد. در مجموع از تعداد 400 قطعه جوجه گوشتی نر و ماده یک روزه سویه راس 308 با میانگین وزن 64/0±27/41 گرم استفاده شد. این آزمایش در قالب طرح کاملا تصادفی با 5 تیمار، 4 تکرار و 20 قطعه پرنده در هر تکرار اجرا شد. تیمارهای آزمایشی شامل تیمار شاهد (بدون اسانس خارشتر) و سطوح 25/0، 5/0، 75/0 و 1 درصد اسانس خارشتر در جیره بودند. نتایج نشان داد که در دوره رشد، پایانی و کل دوره جوجههای گوشتی تغذیه شده با 1 درصد اسانس خارشتر افزایش وزن بالاتر و ضریب تبدیل خوراک پایینتری داشتند (05/0>P). وزن نسبی کبد و چربی شکمی در جوجههای تغذیه شده با جیره حاوی 1 درصد اسانس خارشتر به طور معنیداری کمتر از سایر تیمارهای آزمایشی بود (05/0>P). ارتفاع ویلی و نسبت ارتفاع ویلی به عمق کریپت ژژنوم در جوجههای گوشتی تغذیه شده باسطوح مختلف اسانس خارشتر به طور معنیدار بیشتر از تیمار شاهد بود (05/0>P). همچنین در تیمار 75/0 و 1 درصد اسانس خارشتر غلظت کاتالاز و ظرفیت آنتیاکسیدانی کل نسبت به سایر تیمارهای افزایش نشان داد (05/0>P). به طور کلی میتوان بیان کرد که اسانس خارشتر (در سطح 1 درصد) علاوه بر اثرات مثبت بر عملکرد رشد جوجههای گوشتی، به سیستم ایمنی بدن نیز کمک کرده است.
مدیریت پرورش دام و طیور
محسن باقری
چکیده
این مطالعه با هدف بررسی اثر افزایش طول دوره روشنایی در اوایل دوره شیردهی بر تولید شیر بزهای سیاه بومی و افزایش وزن بزغالههای آنها انجام شد. 40 رأس بز ماده آبستن به طور تصادفی به یکی از دو گروه ذیل اختصاص داده شدند. گروه 1 (شاهد): بزها در دوره شیردهی در معرض طول روز طبیعی قرار گرفتند. گروه 2: بزها در 30 روز اول دوره شیردهی در معرض طول روز ...
بیشتر
این مطالعه با هدف بررسی اثر افزایش طول دوره روشنایی در اوایل دوره شیردهی بر تولید شیر بزهای سیاه بومی و افزایش وزن بزغالههای آنها انجام شد. 40 رأس بز ماده آبستن به طور تصادفی به یکی از دو گروه ذیل اختصاص داده شدند. گروه 1 (شاهد): بزها در دوره شیردهی در معرض طول روز طبیعی قرار گرفتند. گروه 2: بزها در 30 روز اول دوره شیردهی در معرض طول روز بلند قرار گرفتند. در ماه اول شیردهی، مقدار شیر تولیدی به صورت هفتگی اندازهگیری شد. نمونههای خون در زمانهای 20 روز پیش از زایش، زمان زایش، 15 و 30 روز پس از زایش گرفته شد. بزغالهها در زمان تولد، 7 روزگی، 14 روزگی، یک ماهگی، دوماهگی و سهماهگی وزنکشی شدند. مقدار شیر دوشیده شده در روزهای هفتم، چهاردهم، بیست و یکم و بیست و هشتم پس از زایش در گروه دوم به ترتیب 6/9، 9، 6/9 و 6/13 درصد بیشتر از گروه شاهد بود (01/0p<). ترکیبات شیر تحت تأثیر گروه آزمایشی قرار نگرفت (05/0<p). مقدار هورمون پرولاکتین در گروه دوم نسبت به گروه اول در 15 و 30 روز پس از زایش، به ترتیب 21 و 23 درصد بیشتر بود (01/0p<). وزن بزغالههای گروه دوم نسبت به گروه اول در سن 14 روزگی، یک، دو و سه ماهگی بیشتر بود (01/0p<). همچنین، افزایش وزن در بزغالههای گروه دوم نسبت به بزغالههای گروه اول در تمامی دورهها دیده شد (01/0p<). در نتیجه، افزایش طول دوره روشنایی در اوایل دوره شیردهی باعث افزایش تولید شیر بزها و وزن نتاج آنها میشود.
تغذیه دام و طیور
مهدی هدایتی؛ سعید خلج؛ علیرضا سازمند؛ امیرحسین خیرآبادی
چکیده
در این پژوهش از 160 قطعه جوجه گوشتی سویه آرین با 4 گروه آزمایشی و 4 تکرار و هر تکرار 10 قطعه جوجه گوشتی استفاده شد.گروههای آزمایشی شامل کنترل، کنترل به همراه 200گرم درتن دیکلازوریل، کنترل به همراه 500گرم درتن آمپرولیوم و کنترل به همراه 1000گرم درتن هربومیکس آر بودند. در روز 21 از پرورش بصورت تلقیح دهانی نیم سی سی از مخلوط حاوی 10000عدد اووسیست ...
بیشتر
در این پژوهش از 160 قطعه جوجه گوشتی سویه آرین با 4 گروه آزمایشی و 4 تکرار و هر تکرار 10 قطعه جوجه گوشتی استفاده شد.گروههای آزمایشی شامل کنترل، کنترل به همراه 200گرم درتن دیکلازوریل، کنترل به همراه 500گرم درتن آمپرولیوم و کنترل به همراه 1000گرم درتن هربومیکس آر بودند. در روز 21 از پرورش بصورت تلقیح دهانی نیم سی سی از مخلوط حاوی 10000عدد اووسیست اسپروله آیمریا تنلا، آیمریا آسرولینا و آیمریا ماکسیما به جوجه های گوشتی خورانده شد و نمونه گیری در روزهای 28 و 35 روزگی انجام گرفت. در بررسی صفات عملکردی پیش از چالش با اووسیست آیمریا تفاوت معنی داری بین گروه های مختلف آزمایشی دیده نشد.همچنین بعد از چالش در 3 هفتگی، تفاوت معنی داری بین صفات عملکردی(وزن بدن،خوراک مصرفی و ضریب تبدیل غذایی) مشاهده نشد.در سن28 روزگی در بین تیمارها بیشترین وزن طحال و بیشترین طول ایلئوم مربوط به جوجههایی میباشد که هربومیکسآر مصرف کرده-اند(05/0≥ P). همچنین در یررسی اثرات متقابل دارو و چالش در این سن بیشترین وزن طحال و بیشترین طول ایلئوم در جوجههای تحت چالش، درهربومیکسآر مشاهده شد(05/0≥ P). در دوره رشد بیشترین امتیاز جراحات دوازدهه و ایلئوم به ترتیب در پرندگانی که جیره کنترل و جیره حاوی دیکلازوریل را مصرف کرده بودند دیده شد(05/0≥ P). در شمارش باکتریهای مدفوعی از ناحیه سکوم مشخص شد که هربومیکس آر در این گروه به طور معنی داری سبب کاهش جمعیت باکتری های کلی فرمی و اشریشیا کولی شده است. به طورکلی مصرف هربومیکس آر باعث کاهش جمعیت میکروبی روده شده است(05/0≥ P).
تغذیه دام و طیور
سید محمد رضا خطیبی؛ حیدر زرقی؛ ابوالقاسم گلیان؛ احمد حسن آبادی
چکیده
بمنظور بررسی اثر سطح روغن سویا و لیزوفسفولیپید (LPL) در جیره بر پایه گندم بر شاخصهای عملکردتولیدی، کیفیت تخممرغ و فراسنجههای سرم خون مرغهای تخمگذار، آزمایشی با استفاده از 648 قطعه مرغ تخمگذار سویه هایلاین W-36 در دامنه سنی 120-113 هفتگی در قالب طرح کاملاً تصادفی با چیدمان فاکتوریل 2×3، 6 گروه آزمایشی با 6 تکرار و 18 قطعه ...
بیشتر
بمنظور بررسی اثر سطح روغن سویا و لیزوفسفولیپید (LPL) در جیره بر پایه گندم بر شاخصهای عملکردتولیدی، کیفیت تخممرغ و فراسنجههای سرم خون مرغهای تخمگذار، آزمایشی با استفاده از 648 قطعه مرغ تخمگذار سویه هایلاین W-36 در دامنه سنی 120-113 هفتگی در قالب طرح کاملاً تصادفی با چیدمان فاکتوریل 2×3، 6 گروه آزمایشی با 6 تکرار و 18 قطعه پرنده در هر تکرار انجام شد. گروههای آزمایشی شامل افزودن سه سطح (صفر، 1.5 و 3%) روغنسویا و دو سطح (صفر و 0.05%) LPL به جیره بودند. در پاسخ به افزایش سطح روغن جیره؛ تولید توده تخم مرغ، میانگین وزن، وزن مخصوص، ماده خشک و پروتئین خام محتوای (زرده و کل بدون پوسته) تخم مرغ با روند درجه دوم تغییر یافت. بطوریکه پرندگان تغذیه شده با جیره حاوی 1.5% روغن شاخصهای فوق بالاترین مقدار را داشتند. ضریب تبدیل خوراک و غلظت فسفر سرم خون با روند خطی کاهش، وزن پوسته و تراکم پوسته و غلظت تری گلیسرید و کلسترول سرم خون با روند خطی افزایش یافت. افزون LPL به جیره باعث کاهش مصرف خوراک روزانه، ضریب تبدیل خوراک و افزایش وزن پوسته تخم مرغ و غلظت فسفر سرم خون شد. در شرایط تغذیه شده با جیرههای حاوی LPL، بهبود ضریب تبدیل خوراک در پاسخ به افزایش سطح روغن جیره موثرتر بود. نتیجه کلی اینکه؛ افزودن روغن گیاهی در سطح 1.5% به جیره مرغهای تخمگذار بر پایه گندم باعث بهبود شاخصهای عملکردی و کیفیت تخم مرغ میشود. بعلاوه افزودن LPL به جیره دارای اثر هم افزایی مثبت با سطح روغن جیره است.
تغذیه دام و طیور
حسن خمیس ابادی؛ محمدمهدی معینی؛ سلیم جوادزاده؛ سجاد بادبرین
چکیده
این مطالعه به منظور مقایسه عملکرد رشد و صفات لاشه برههای نر سنجابی خالص با آمیختههای رومانف × سنجابی در ایستگاه تحقیقات دامپروری مهرگان انجام گرفت. از هر گروه 9 رأس بره 3±90 روزه در قالب طرح کاملا تصادفی با جیره استاندارد و بصورت آزاد به مدت 74 روز تغذیه شدند. در طول دوره آزمایش، افزایش میانگین وزن روزانه، مقدار خوراک مصرفی ...
بیشتر
این مطالعه به منظور مقایسه عملکرد رشد و صفات لاشه برههای نر سنجابی خالص با آمیختههای رومانف × سنجابی در ایستگاه تحقیقات دامپروری مهرگان انجام گرفت. از هر گروه 9 رأس بره 3±90 روزه در قالب طرح کاملا تصادفی با جیره استاندارد و بصورت آزاد به مدت 74 روز تغذیه شدند. در طول دوره آزمایش، افزایش میانگین وزن روزانه، مقدار خوراک مصرفی روزانه، ضریب تبدیل و بازدهی خوراک تعیین شد. در پایان دوره از هر گروه، چهار رأس بره برای تجزیه لاشه ذبح و وزن لاشه گرم و سرد، بازده لاشه و وزن اندام های داخلی بدن اندازه گیری شد. بر اساس نتایج حاصل، افزایش میانگین وزن روزانه، ضریب تبدیل و بازدهی خوراک برههای سنجابی نسبت به برههای آمیخته بیشتر بود (05/0>P). وزن لاشه های گرم، سرد و بازده لاشه برههای پرواری آمیخته نسبت به برههای سنجابی بیشتر بود(05/0>P)، مقادیر وزن دنبه و وزن ران در برههای خالص سنجابی بیشتر بود. در کل دوره پروار برههای آمیخته رومانف× سنجابی به لحاظ صفات عملکرد لاشه نسبت به برههای خالص برتری داشتند(05/0>P) اما عملکرد رشد برههای سنجابی خالص نسبت به بره های آمیخته بهتر بود.
زنبور عسل
لقمان زارهش؛ ناصر معینی؛ عطااله رحیمی؛ معصومه پایدار
چکیده
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی روش های مختلف مدیریت تلفیقی (شامل انبار تاریک و روشن، زنبورستان قوی و ضعیف و اسیدهای آلی) شب پره مومخوار بزرگ در زنبورستان و انبار نگهداری شانهای مومی در شرایط اقلیمی استان کردستان بود. نتایج مقایسه میانگین تعداد شبپره مومخوار مشاهده شده در روشهای زنبورستان قوی و ضعیف نشان داد بین تیمارها در ...
بیشتر
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی روش های مختلف مدیریت تلفیقی (شامل انبار تاریک و روشن، زنبورستان قوی و ضعیف و اسیدهای آلی) شب پره مومخوار بزرگ در زنبورستان و انبار نگهداری شانهای مومی در شرایط اقلیمی استان کردستان بود. نتایج مقایسه میانگین تعداد شبپره مومخوار مشاهده شده در روشهای زنبورستان قوی و ضعیف نشان داد بین تیمارها در هر روش اختلاف معنیدار وجود دارد (05/0 < P). براساس نتایج، بیشترین و کمترین میانگین تعداد حشره مشاهده شده در روش زنبورستان قوی به ترتیب مربوط به تیمارهای شاهد و کندوی قوی و در روش زنبورستان ضعیف مربوط به تیمارهای کندوی ضعیف و شاهد بود. نتایج تجزیه واریانس درصد تلفات شبپره مومخوار در تیمار اسیدهای آلی نشان داد که بین تیمارها اختلاف معنیدار وجود دارد (05/0< P). براساس نتایج، بیشترین و کمترین میانگین تعداد شبپره تلف شده به ترتیب مربوط به تیمارهای اسید فرمیک و شاهد بود. نتایج مقایسه میانگین تعداد شبپره مومخوار مشاهده شده در روشهای انبار روشن و تاریک نشان داد بین تیمارها در هر روش اختلاف معنیداری وجود دارد (05/0 < P). براساس نتایج، بیشترین و کمترین میانگین تعداد حشره مشاهده شده در روش انبار روشن به ترتیب مربوط به تیمارهای شاهد و انبار روشن و در روش انبار تاریک مربوط به تیمارهای انبار تاریک و شاهد بود. با توجه به یافتههای پژوهش حاضر میتوان استفاده تلفیقی از روشهای اسیدهای آلی (اسید فرمیک و استیک)، انبار روشن و نگهداری کلنیهای قوی در زنبورستان را برای کاهش خسارت این آفات در زنبورستان و انبارهای نگهداری شانهای مومی پیشنهاد کرد.
تغذیه دام و طیور
محمد قاسم محسن؛ سینا پیوستگان؛ محسن دانشیار؛ غلامرضا نجفی؛ میثم ابطحی
چکیده
بهمنظور بررسی اثرات مختلف سدیم جیرهی آغازین بر عملکرد، خصوصیات لاشه، جذب کیسه زرده و برخی متابولیتهای خونی، تعداد 420 قطعه جوجه خروس یکروزه (راس 308) در یک طرح کاملاً تصادفی با 5 تیمار، 6 تکرار و 14 قطعه جوجه در هر تکرار مورد استفاده قرار گرفتند. تیمارهای آزمایش شامل سطوح 18/0، 20/0، 22/0، 24/0 و 26/0 درصد سدیم در جیرههای آغازین بودند. افزایش ...
بیشتر
بهمنظور بررسی اثرات مختلف سدیم جیرهی آغازین بر عملکرد، خصوصیات لاشه، جذب کیسه زرده و برخی متابولیتهای خونی، تعداد 420 قطعه جوجه خروس یکروزه (راس 308) در یک طرح کاملاً تصادفی با 5 تیمار، 6 تکرار و 14 قطعه جوجه در هر تکرار مورد استفاده قرار گرفتند. تیمارهای آزمایش شامل سطوح 18/0، 20/0، 22/0، 24/0 و 26/0 درصد سدیم در جیرههای آغازین بودند. افزایش سطح سدیم منجر به افزایش خطی (01/0>P) وزن بدن طی دورههای 1-10 و 1-30 روزگی و همچنین افزایش خطی (05/0>P) مصرف خوراک در دورهی 1-10 روزگی شد. در سنین 3 و 5 روزگی با افزایش سطح سدیم جیرهی آغازین اوزان نسبی کیسه زرده (01/0˂P) و لاشه (05/0˂P، 01/0>P) بهترتیب به شکل خطی کاهش و افزایش یافت. اوزان نسبی رودهی باریک، کبد، بورس و طحال (01/0>P) با افزایش درصد سدیم جیرهی آغازین افزایش خطی یافت (05/0>P). افزایش سطح سدیم جیرهی آغازین منجر به افزایش خطی (05/0>P) در سطح سدیم، اسمولاریته و گلوکز پلاسما شد. بهطور کلی، افزایش درصد سدیم جیرهی آغازین به 26/0 درصد موجب بهبود افزایش وزن بدن (39/8 درصد در دورهی آغازین، 27/8 درصد در کل دوره) و بازده لاشه (60/8 درصد در 5 روزگی)، کاهش وزن نسبی کیسه زرده (50/41 درصد در 3 روزگی، 13/27 درصد در 5 روزگی) و افزایش وزن نسبی رودهی باریک (72/8 درصد در 5 روزگی) شد.
تغذیه دام و طیور
رادمان بختیاری؛ یداله چاشنی دل؛ اسداله تیموری یانسری
چکیده
جهت بررسی اثرات منابع مختلف مکملهای آلی و معدنی سلنیوم در برههای نژاد آمیخته زل، آزمایشی با استفاده از 25 رأس بره نر با سن 5-4 ماه و میانگین وزن بدن (5/1 ± 32 کیلوگرم) در قالب یک طرح کاملا تصادفی با 5 تیمار به مدت 84 روز انجام شد. تیمارها شامل: 1- جیره غذایی پایه بدون مکمل سلنیوم (شاهد) 2- جیره پایه + 5/0 میلیگرم سلنیوم در کیلوگرم ماده خشک ...
بیشتر
جهت بررسی اثرات منابع مختلف مکملهای آلی و معدنی سلنیوم در برههای نژاد آمیخته زل، آزمایشی با استفاده از 25 رأس بره نر با سن 5-4 ماه و میانگین وزن بدن (5/1 ± 32 کیلوگرم) در قالب یک طرح کاملا تصادفی با 5 تیمار به مدت 84 روز انجام شد. تیمارها شامل: 1- جیره غذایی پایه بدون مکمل سلنیوم (شاهد) 2- جیره پایه + 5/0 میلیگرم سلنیوم در کیلوگرم ماده خشک بهشکل سلنیوم گلایسین 3- جیره پایه + 5/0 میلیگرم سلنیوم در کیلوگرم ماده خشک بهشکل سلنیوم متیونین 4- جیره پایه + 5/0 میلیگرم سلنیوم درکیلوگرم ماده خشک بهشکل سلنیوم سیستئین 5- جیره پایه + 5/0 میلیگرم سلنیوم در کیلوگرم ماده خشک بهشکل سلنیت سدیم بودند. نتایج نشان داد که افزایش وزن روزانه و ضریب تبدیل غذایی در برههای دریافتکننده مکملهای سلنومتیونین و سلنوسیستئین نسبت به گروه شاهد به طور معنی-داری بهبود پیدا کردند. غلظت سلنیوم پلاسما در تمامی تیمارهای مکمل شده با سلنیوم نسبت به گروه شاهد به طور معنیداری افزایش یافت. در تیمارهای حاوی مکملهای سلنومتیونین و سلنوسیستئین، افزایش معنیداری در غلظت هورمون ترییدوتیرونین نسبت به گروههای سلنیوم معدنی و شاهد مشاهده شد. همچنین غلظت سرمی تترایدوتیرونین در تمامی برههای دریافتکننده مکمل سلنیوم در مقایسه با گروه شاهد کاهش یافت و نسبت تترایدوتیرونین به تری-یدوتیرونین در تیمارهای حاوی مکمل آلی سلنیوم نسبت به گروه شاهده کمتر بود. بهطورکلی نتایج نشان میدهد افزودن 5/0 میلیگرم سلنیوم در کیلوگرم از هر دو منبع آلی و معدنی، نیاز برههای پرواری را تأمین میکند.
بیوتکنولوژی و میکروبیولوژی دام و طیور
مریم اثنی عشری؛ کریم نوبری
چکیده
چال، محصول سنتی لبنی تخمیری حاصل از تخمیر خودبهخودی شیر شتر است که توسط عشایر استان گلستان به صورت سنتی تولید میگردد. این مطالعه با هدف تعیین ترکیبات و خصوصیات فیزیکوشیمیایی، میزان الکل، قدرت آنتیاکسیدانی، پروفایل فلزات مغذی، ترکیبات اولیه و ثانویه اکسایش و خصوصیات ارگانولپتیکی انجام شد. نتایج ویژگیهای فیزیکوشیمیایی شیر ...
بیشتر
چال، محصول سنتی لبنی تخمیری حاصل از تخمیر خودبهخودی شیر شتر است که توسط عشایر استان گلستان به صورت سنتی تولید میگردد. این مطالعه با هدف تعیین ترکیبات و خصوصیات فیزیکوشیمیایی، میزان الکل، قدرت آنتیاکسیدانی، پروفایل فلزات مغذی، ترکیبات اولیه و ثانویه اکسایش و خصوصیات ارگانولپتیکی انجام شد. نتایج ویژگیهای فیزیکوشیمیایی شیر و چال نشان دادند که به جز میزان چربی، خاکستر و pH، اختلاف معنیداری بین شهرستانهای گنبد، مراوه تپه، گمیشان و آق قلا وجود نداشت. نمونههای چال دارای مقدار کمی الکل بود که کمتر از حد مجاز موجود در مواد غذایی مطابق با استاندارد ملی ایران بود. مهارکنندگی رادیکال آزاد DPPH در تمام نمونههای چال به طور معنیداری بیشتر از شیر خام بود و شیر شهرستان مراوه تپه (60 درصد)کمترین قدرت آنتیاکسیدانی را از خود نشان داد. همچنین، شیر خام شتر و چال ، اختلاف معنیداری از نظر قدرت احیا کنندگی یون آهن داشتند. میزان کلسیم شیر شتر 5/1 تا 88/1 گرم بر لیتر و منیزیم در شیر شتر 02/72 تا 79/101 میلیگرم بر لیتر بود. فرایند تخمیر، موجب افزایش جزئی در محتوی فلزات مغذی در چال شد. شاخص پراکسید و تیوباربیتوریک اسید در چال نسبت به شیرکاهش یافت که احتمالا فرایند تخمیر منجر به شکستن مولکولهای چربی شیر و کاهش ترکیبات اولیه و ثانویه اکسایش میشود. نمونههای چال از نظر ارزیابی حسی تفاوت معنیداری نداشتند، به جز طعم چال گمیشان که امتیاز کمتری کسب کرد. اختلاف طعم ایجاد شده در نمونههای چال را میتوان به تفاوت در متابولیتهای میکروارگانیسمها و روش فراوری آن نسبت داد.
تغذیه دام و طیور
اکبر یعقوبفر؛ سید محمد حسینی؛ فهیمه دانش یار
چکیده
چکیدهاین پژوهش به منظور بررسی اثر سبوس گندم، پوسته سویا و مخمر ساکارومایسیس سرویزیه بعنوان منابع پلی ساکاریدهای غیر نشاستهای بر فراسنجههای خونی، هورمونهای تیروئیدی، پاسخ ایمنی، استخوان درشت نی و باکتریهای ایلئوم 420 قطعه جوجههای گوشتی یک روزه (سویه راس 308) در قالب طرح کاملاً تصادفی با 7 تیمار،6 تکرار و 10 قطعه جوجه در هر تکرار ...
بیشتر
چکیدهاین پژوهش به منظور بررسی اثر سبوس گندم، پوسته سویا و مخمر ساکارومایسیس سرویزیه بعنوان منابع پلی ساکاریدهای غیر نشاستهای بر فراسنجههای خونی، هورمونهای تیروئیدی، پاسخ ایمنی، استخوان درشت نی و باکتریهای ایلئوم 420 قطعه جوجههای گوشتی یک روزه (سویه راس 308) در قالب طرح کاملاً تصادفی با 7 تیمار،6 تکرار و 10 قطعه جوجه در هر تکرار انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل: 1- جیره پایه، 2- 1/0درصد مخمر، 3- 2/0 درصد مخمر، 4- 5 درصد سبوس گندم، 5- 10درصد سبوس گندم، 6- 3 درصد پوسته سویا، 7- 6 درصد پوسته سویا بود. دورههای آزمایش 42 روزه شامل سه مرحله 1 تا 10 روزگی، 11 تا 24 روزگی و 25 تا 42 روزگی بود. نمونههای فراسنجههای بیوشیمیایی سرم، هورمونهای تیروئیدی خون و SRBC که در 42 روزگی اندازه گیری شده بود، تحت تأثیر پلی ساکاریدهای غیر نشاستهای جیرههای آزمایشی قرار نگرفت. تیمارهای آزمایشی اثر معنیداری بر جمعیت باکتریهای E-Coli و Lactobacillus در محتویات ایلئومی در روده باریک نداشتند، همچنین تیمارهای حاوی 5 و 10 درصد سبوس گندم کمترین طول استخوان درشت نی را نسبت به تیمارهای 2/0 درصد مخمر و 6 درصد پوسته سویا داشتند. بطور کلی میتوان نتیجه گرفت پوسته سویا و مخمر ساکارومایسیس سرویزیه سبب افزایش ابقای کلسیم و بهبود طول استخوان درشت نی جوجه های گوشتی شد.
تغذیه دام و طیور
پیام پناهی مقدم؛ یحیی ابراهیم نژاد؛ ناصر ماهری سیس؛ حبیب اقدم شهریار؛ ابوالفضل آقاجانزاده گلشنی؛ ابوالفضل قربانی
چکیده
هدف از این مطالعه بررسی استفاده از مولتیآنزیم بر عملکرد، قابلیت هضم، جمعیت میکروبی روده، ویسکوزیته و pH دستگاه گوارش مرغهای مادر گوشتی60-45 هفتگی میباشد. برای این منظور، تعداد 260 قطعه مرغ مادر گوشتی سویه راس 308 در قالب طرح پایه کاملا تصادفی با 4 تیمار و 5 تکرار (13 مرغ و یک خروس در هر تکرار) مورد استفاده قرار گرفتند. تیمارهای آزمایشی ...
بیشتر
هدف از این مطالعه بررسی استفاده از مولتیآنزیم بر عملکرد، قابلیت هضم، جمعیت میکروبی روده، ویسکوزیته و pH دستگاه گوارش مرغهای مادر گوشتی60-45 هفتگی میباشد. برای این منظور، تعداد 260 قطعه مرغ مادر گوشتی سویه راس 308 در قالب طرح پایه کاملا تصادفی با 4 تیمار و 5 تکرار (13 مرغ و یک خروس در هر تکرار) مورد استفاده قرار گرفتند. تیمارهای آزمایشی شامل: 1) گروه شاهد مثبت (جیره پایه با انرژی و فسفر استاندارد و بدون مولتیآنزیم)، 2) گروه شاهد منفی (جیره پایه که از نظر انرژی 5 درصد و فسفر 50 درصد کمتر از استاندارد بود)، 3) گروه شاهد منفی حاوی یک گرم در کیلوگرم مولتیآنزیم و 4) گروه شاهد مثبت حاوی یک گرم در کیلوگرم مولتیآنزیم بودند. نتایج نشان داد که گروه شاهد منفی باعث کاهش معنیداری درصد تخمگذاری و وزن تخممرغ نسبت به گروه شاهد مثبت شد. استفاده از مولتیآنزیم در جیره شاهد منفی، پارامترهای یادشده را بهبود بخشید به طوریکه تفاوت معنیداری با تیمار شاهد مثبت نداشت. جیره شاهد مثبت حاوی مولتیآنزیم باعث افزایش قابلیت هضم ماده خشک، کلسیم و فسفر نسبت به سایر تیمارها شد (05/0>P). جیره شاهد منفی حاوی مولتیآنزیم ویسکوزیته محتویات ژژنوم را نسبت به تیمار شاهد منفی کاهش داد (05/0>P). به طور کلی تغذیه مرغهای مادر گوشتی با جیره 5 درصد انرژی و 50 درصد فسفر کمتر از استاندارد باعث کاهش عملکرد، قابلیت هضم ماده خشک، پروتئین خام و فسفر و افزایش ویسکوزیته محتویات روده شد که با افزودن مولتیآنزیم پارامترهای یادشده بهبود یافت.